تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826511360




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره تعزيه و به بهانه ثبت ملي آن كربلا به روايت شعر و هنر ايراني


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: درباره تعزيه و به بهانه ثبت ملي آن كربلا به روايت شعر و هنر ايراني
زهره نيلي

«شبيه گرداني» يا «شبيه خواني» يا «تعزيه»، نمايشي بوده است در اصل بر پايه قصه ها و روايات مربوط به زندگي پيامبر اسلام و به ويژه رخدادها و فجايعي كه در محرم سال 61 هجري در كربلا براي امام حسين (ع) و خاندانش پيش آمد، ولي به زودي گسترش يافت و همه جنبه هاي داستاني فرهنگ توده را شامل شد.

آن گونه كه بهرام بيضايي در «نمايش در ايران» مي نويسد، سياه پوشيدن و بازار بستن در عزاي امام حسين(ع)، بنا به امر معزالدوله رسم مي شود و طي هفت قرن، مرحله به مرحله شكل مي گيرد. به اين معني كه ابتدا « تنها دسته هايي بوده اند كه به كندي از برابر تماشاچيان مي گذشته اند و با سينه زدن و زنجيرزدن و كوبيدن سنج و نظاير آن و حمل نشانه ها و علم هايي كه بي شباهت به افزارهاي جنگي نبود و نيز هم آوازي و همسرايي در خواندن نوحه، ماجراي كربلا را به مردم يادآوري مي كردند. در مرحله بعدي، آوازهاي دسته جمعي كمتر شد و نشانه ها بيشتر و يكي دو واقعه خوان، ماجراي كربلا را براي تماشاگران نقل مي كردند...چندي بعد به جاي نقالان، شبيه چند تن از شهدا را به مردم نشان دادند كه با شبيه سازي و لباس هاي نزديك به واقعيت مي آمدند و مصائب خود را شرح مي دادند. مرحله بعدي، گفت وشنيدها بود با هم، و بعد پيدايش بازيگران. شايد در آخرين نيم قرن دوره صفويه، تعزيه تحول نهايي خود را طي كرد و به آن شكلي كه مي شناسيم درآمد.»

اكنون سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري برآن شده تا اين هنر آييني را در فهرست آثار ملي به ثبت برساند.

داوود فتحعلي بيگي از مديران انجمن تعزيه در ايران و يكي از كساني است كه مسووليت تهيه پرونده ثبتي اين اثر را بر عهده داشته. فتحعلي بيگي بر اين باور است كه ثبت ملي، زمينه هاي لازم براي ثبت جهاني هنر شبيه خواني را فراهم مي آورد و موجب مي شود متوليان فرهنگي، اين هنر را به رسميت بشناسند و شرايط لازم براي حفظ و گسترش آن را فراهم آورند وگرنه با هجوم رسانه هاي جديد، شبيه خواني نيز چون ديگر سنت ها و آيين هاي ايراني، رنگ مي بازد و از بين مي رود.

وي در پاسخ به اينكه شايد شبيه خواني، نتوانسته آن گونه كه بايد و شايد، خود را با شرايط امروز هماهنگ كند، مي گويد؛ مضامين عميقي كه در دل اين هنر نهفته است، هرگز كهنه نمي شود. مگر مفاهيمي چون شهادت، آزاديخواهي و عدالت طلبي، به مرور زمان، معني و مفهوم خود را از دست مي دهند؟، مضامين تازه و ثابت باقي مي مانند اما چگونه روايت كردن آنها تغيير مي كند.

فتحعلي بيگي برخلاف بعضي كارشناسان كه معتقدند با توجه به شباهت هايي كه ميان داستان حضرت مسيح(ع) و امام حسين(ع) وجود دارد، بعيد نيست فرهنگ مسيحيت بر شبيه خواني ما تاثير گذاشته باشد، فكر مي كند؛ دين زرتشت بر شبيه خواني ما تاثير گذاشته اما مسيحيت در آن زمان، فرهنگ غالب و موثر بر ايرانيان نبوده است. اگرچه مردم اين سرزمين، از روزگار باستان تاكنون به همه اديان احترام مي گذاشته و مي كوشيده اند در كنار پيروان دين هاي ديگر زندگي خوبي داشته باشند.

عضو هيات مديره انجمن تعزيه به ضرورت آسيب شناسي اين هنر اشاره مي كند و مي گويد؛ بعضي نمادها تغيير كرده، همچنان كه موسيقي و نسخه هاي شبيه خواني نيز دستخوش دگرگوني شده اند، از اين رو بايد انجمني تشكيل شود و به آسيب شناسي هنر شبيه خواني بپردازد و نسخه هاي اصيل را استخراج كند و به شبيه خوان ها اجازه ندهد كه به اصطلاح خارج بخوانند.

احسان استيري كارگردان تئاتر نيز بر اين باور است كه نه بازيگران به دنبال انتقال معنا و مفهوم اند و نه تماشاچيان، بلكه آنها در پي تجربه كردن حس مشتركي هستند كه آرتو، آن را ويژگي مشترك همه نمايش هاي آييني در سراسر جهان مي داند. به عبارتي شبيه خواني، امكاني را فراهم مي آورد تا عده يي دور هم جمع شوند، گريه كنند و از شدت هيجانات خود بكاهند. از سوي ديگر آيين، فرهنگ ساز است و فرهنگ، به گفته نيچه «وحدت سبك يك قوم در تمام تجليات ظهور است» و وحدت سبك نه به معني يكي شدن ديدگاه ها كه به مفهوم رسيدن به ساختاري مشترك است و اين همان چيزي است كه در شبيه خواني وجود دارد.

وي درباره ثبت ملي شبيه خواني مي گويد؛ با اين كار تنها مي توانيم به مستندنگاري اين هنر پرداخته و به آن جنبه موزه يي دهيم، البته انجام اين كار ضروري است، آن هم در روزگاري كه آيين ها از بين مي روند و كمرنگ شدن شان طبيعي است چراكه مناسبات زندگي مردم امروز تغيير كرده و نمي توان از آدم هاي امروزي توقع داشت افسانه تازه يي خلق كنند. آنها تنها مي توانند به آفرينش اثري بر مبناي افسانه بپردازند.

استيري شبيه خواني را هنري ملي مي داند و معتقد است؛ اگرچه زبان شبيه خوان ها و نوع موسيقي كه به كار مي برده اند در نقاط مختلف ايران يكسان نبوده اما نمادهاي بصري شبيه خواني در همه جاي ايران يكي است؛ براي مثال چرخيدن به دور خود به معني پيمودن مسافت طولاني و سطل آب، نشانه رود فرات است.

موسيقي، زبان احساسات است

همواره موسيقي جايگاه مهمي در شبيه خواني داشته است. امام خوان ها، آوازهاي خود را بيشتر در مايه هاي متين مثل پنجگاه، رهاوي و نوا مي خواندند. فقط مخالف خوان ها، شعرهاي خود را با صداي بلند و بدون تحرير و با آهنگ اشتلم و پرخاش ادا مي كردند.

هوشنگ جاويد پژوهشگر و كارشناس موسيقي هاي آييني، شبيه خواني را برگرفته از تفكر هنرمندان ايراني مي داند كه با شعر و اوزان آن، موسيقي و نمايش آشنا بوده و به پيروي از دراويش شيعه كه چاوش خواني، شمايل خواني و پرده خواني مي كرده اند، گروه هاي سياري را به وجود آورده و با مردم از وقايع كربلا مي گفته اند.

وي با اشاره به وجود دو نوع موسيقي ملموس و ناملموس در تعزيه مي گويد؛ موسيقي ملموس آن است كه در قالب آواز يا نواختن سازهاي بادي و كوبه يي اجرا مي شود، البته تماشاچي انتظار ندارد شبيه خوان همچون شجريان بخواند بلكه همين كه بازيگر بتواند مخاطبش را تحت تاثير قرار دهد، كافي است.

موسيقي ناملموس آن چيزي است كه در متن نسخه ها وجود دارد و بر زبان نسخه خوان جاري مي شود. براي نمونه عود، تنبك، كمانچه، تار و... ادواتي است كه در شبيه خواني از آن استفاده نمي شود اما مخالف خوان ها نام هر كدام از اين سازها را بر زبان مي آورند، مثلاً مي گويند؛ اگر حسين كشته شود، چنگ مي زنيم و عود مي نوازيم و اينجاست كه موسيقي مذهبي ما به گونه يي تعريف مي رسد.

جاويد تركيب بندي سازها در شبيه خواني را به اركسترهاي جنگي بدوي مانند و بيان مي كند؛ به جز تكيه دولت، هيچ گاه در مراسم شبيه خواني از اركستر استفاده نمي شده است، هنوز هم اركستري وجود ندارد، اما مردم هر منطقه از موسيقي خاص خود بهره مي برند، مثلاً مازندراني ها از مقام هاي هجراني و غريبي كه ويژه آن ديار است، استفاده مي كنند. از اين رو ثبت تعزيه علاوه بر اينكه موجب حفظ و بقاي اين هنر مي شود به زنده ماندن موسيقي آن نيز كمك مي كند.

رو سخن تازه بگو

برخي بر اين باورند كه بايد به نوكردن رسم و رسوم و آيين ها پرداخت چراكه اين به روزكردن موجب دوام و باقي ماندن افسانه ها و آيين هاي سنتي ايران مي شود. براي مثال مي توان نمايش هايي بر مبناي شبيه خواني اجرا كرد كه اگرچه شبيه نيست اما بر ريشه هاي آن استوار است.

علي اصغر دشتي كارگردان تئاتر از جمله هنرمنداني است كه به اجراي نمايش هاي مختلف بر مبناي شگردهاي شبيه خواني پرداخته است. او شبيه خواني را يك نمايش آييني مي داند كه در زمان و مكاني آييني اجرا مي شود و مي گويد؛ محرم تنها زمان آييني و مساجد يا تكايا، تنها مكان هاي آييني نيستند، همان گونه كه پيش از اين در روزگار ناصرالدين شاه، هر روز در تكيه دولت مراسم شبيه خواني اجرا مي شد و علاوه بر آن هر كس كه دلش مي خواست فرشي بر زمين پهن مي كرد و پرچمي به ديوار مي آويخت و خانه اش را به مكاني آييني براي اجراي شبيه تبديل مي كرد اما هيچ كدام از اين مراسمي، ارتباطي به تئاتر نداشته و ندارد.

اين كارگردان بر مبناي شگردهاي شبيه خواني معتقد است تئاتر نمي تواند به شبيه خواني كمك كند اما مي تواند از امكانات اجرايي آن كمك بگيرد. او فكر مي كند تماشاگران نمايش، تنها بيننده آن هستند در حالي كه مخاطبان شبيه خواني بخشي از مراسم به شمار مي روند و بدون وجود آنها، اجراي شبيه خواني بي معني است. از سوي ديگر هيچ مكان و زمان آييني در تئاتر وجود ندارد و تماشاگران به دنبال تجربه يك حس مشترك نيستند اما پاره يي از نمايش هاي واقع گريز را مي توان بر پايه روش ها و شگردهاي شبيه خواني اجرا كرد.

دشتي معتقد است اگرچه ثبت ملي شبيه خواني به مستند شدن آن مي انجامد اما تا زماني كه مردم و جامعه يي معتقد وجود دارد و مكان و زمان آييني، شبيه خواني باقي مي ماند و به زندگي خود ادامه مي دهد.

تازگي تعزيه براي گردشگر خارجي

ممكن است يك گردشگر خارجي نتواند همه نمادهاي موجود در شبيه خواني را دريابد اما اين نمايش سنتي-آييني برايش تازگي دارد و بسيار جذاب است.

آرش نورآقايي پژوهشگر و تورگردان بر اين باور است كه با ثبت شبيه خواني مي توانيم آن را به عنوان يك هنر ملي به مردم دنيا معرفي كنيم. او هم معتقد است ثبت ملي يك اثر، ماندگاري آن را تضمين نمي كند به همين خاطر است در ضوابط يونسكو، بخشي به «ميراث در خطر» اختصاص داده شده، اما ثبت آثار فرهنگي موجب شناسايي آنها و افزايش ميزان حساسيت ها مي شود و لازم است ايرانيان آداب، رسوم و آيين هاي چند صدساله خود، چون نوروز، آيين هاي عاشورايي، شبيه خواني، نقالي و... را ثبت و معرفي كنند، حتي اگر مردم دنيا نمادهاي موجود در اين سنت ها را درك نكنند.

وي به ضرورت وجود مكاني ثابت و دائمي براي اجراي شبيه خواني اشاره مي كند و مي گويد؛ شبيه خواني تنها به ايام سوگواري اختصاص ندارد به همين خاطر متوليان فرهنگي مي توانند فضايي را براي اجراي نمايش هاي سنتي و آييني چون شبيه خواني، نقالي و نمايش هاي روحوضي در نظر بگيرند؛ فضايي كه مي تواند در جذب گردشگر به آنها ياري رساند،

همانگونه كه چينيان از مدت ها پيش چنين كرده اند.

وقايع كربلا نوعي روح تراژدي را در ذهن ايرانيان، بيدار و اسطوره شهادت را برايشان تكرار كرده است.

او با اشاره به نظر ميرچا الياده مي گويد؛ مردم در دوران باستان اعتقاد داشتند اگر جواني به ناگهان از دنيا برود، به صورت گياهي( معمولاً به رنگ نمادين قرمز) از دل زمين مي رويد؛ گياهي به نام «پرسياوشان» كه با اسطوره سياوش در ارتباط است يا شقايق نعماني كه به آدونيس نسبت داده مي شود، گواه اين گفته اند. هم اكنون هم گياهي در كوه زاگرس مي رويد كه به« لاله واژگون» مشهور است؛ گلي كه در زبان محلي مردم كرد، گل «حسن و حسين» ناميده مي شود. در سال هاي اخير هم، بسيار شنيده ايم؛ «از خون شهيدان وطن لاله دميده».

نورآقايي آب را از عناصر مهم در دسته جات عاشورايي مي داند. آب؛ اين مايه حيات كه از شهيدان كربلا دريغ مي شود و تراژدي را حزن انگيزتر مي كند. اگر شهيدان گلي هستند كه دوباره مي رويند، براي رشد خود به آب احتياج دارند و آب، دغدغه هر ايراني بوده و فرهنگ ايراني را پديد آورده است. ساقيان و سقاخانه ها هم در فرهنگ ايراني از اهميت ويژه يي برخوردار بوده اند.

به طور كلي شبيه خواني،هنري نمادين است و كشف اين نمادها هم براي گردشگران داخلي و هم براي گردشگران خارجي جالب و جذاب است.
 دوشنبه 16 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن