تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826684270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خانه بي‌سند شيخ بهايي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: خانه بي‌سند شيخ بهايي
ميراث‌ايران- حميدرضا حسيني:
آقاي جلالي و همسرش كه هشتمين دهه از زندگي خويش را سپري مي‌كنند، زندگي كمابيش مرفه خود در مونيخ آلمان را وانهادند و اندوخته ساليان عمر را به پاي خانه شيخ‌بهايي در اصفهان ريختند تا از ويراني نجاتش دهند و به دست آيندگان بسپارند.

در 14سال گذشته نه كسي ياري شان كرد و نه حتي دست مريزادي نثارشان شد. يك بار زنده ياد باقر آيت‌الله‌زاده شيرازي به ديدارشان رفته و گفته بود: كار بزرگي كرديد، اما كفش‌هاي آهنين خود را بپوشيد كه راه سختي در پيش داريد!تا چند روز پيش، خانم جلالي فكر مي‌كرد سختي‌ها همين مرمت دائمي خانه و هزينه‌هاي سرسام آورش و نشت لوله فاضلاب كوچه به زير زمين خانه و بي‌تفاوتي نهادهاي مسئول در قبال آن است، اما در اين چند روزه فهميد كه «اين كنون اول آزار جهان افروز است»!

اوايل آذرماه در گفت‌وگو با يكي از رسانه‌ها از بي‌تفاوتي سازمان ميراث فرهنگي نسبت به وظايف قانوني خود و عدم‌رسيدگي به وضعيت خانه شيخ‌بهايي گلايه كرد. اما پاسخي كه گرفت، بسيار فراتر از حد تصور بود: خانه شيخ‌بهايي؟ كدام خانه؟ چه كسي گفته كه او در اصفهان خانه دارد؟ به چه حقي خانه خودتان را به شيخ‌بهايي نسبت مي‌دهيد؟ خانم جلالي مي‌تواند چنين تعبير كند كه به مرگ گرفته‌اند تا به تب راضي شود! آنچه نمك به زخم دلش مي‌پاشد، حرف‌هايي است كه به اعتقاد او بي‌حساب و كتاب بر زبان رانده مي‌شود. پس به‌خود حق مي‌دهد كه بپرسد: «آيا آن آقا تا به حال اين خانه را ديده؟ آيا به كتاب‌هاي تاريخي مراجعه كرده؟ آيا با ما در اين باره گفت‌وگويي داشته؟ آيا يك گروه پژ‍وهشگر را مأمور بررسي دعاوي ما كرده؟ پس چطور مي‌گويد اين خانه مربوط به شيخ‌بهايي نيست؟!»

* طبق چه سند و دليلي مي‌گوييد اين خانه متعلق به شيخ بهايي است؟

قبل از اينكه دلايل خودم را بگويم، بايد به چگونگي تملك اين خانه به وسيله خودمان اشاره كنم. من و همسرم آقاي عبدالعظيم جلالي فراهاني كه استاد بازنشسته دانشگاه در رشته زبان آلماني هستند، سال‌ها به همراه فرزندانمان در آلمان زندگي مي‌كرديم. دختر بزرگ من يك مستند‌ساز فرهنگي است و براي تهيه مستند از ميراث فرهنگي و هنرهاي سنتي اصفهان زياد به اين شهر سفر مي‌كرد. گاهي اوقات ما در اين سفرها همراه او بوديم و چون رفت‌وآمدهايمان به اصفهان مكرر شد، با توجه به علاقه وافري كه به خانه‌هاي تاريخي داشتيم، تصميم گرفتيم يك خانه قديمي را بخريم و هر وقت به اصفهان مي‌آييم در آن ساكن شويم. براي خريد چنين خانه‌اي به اداره ميراث فرهنگي مراجعه كرديم و آنها اين خانه را در فاصله كمي از مسجد جامع و حمام شيخ‌بهايي به ما معرفي كردند.

* يعني گفتند خانه شيخ‌بهايي را بخريد؟

خير، آنها اصلا نمي‌دانستند كه اينجا خانه شيخ بوده. فقط به‌عنوان يك خانه تاريخي به ما معرفي كردند.

* پس چطور فهميديد كه اينجا متعلق به شيخ‌بهايي بوده است؟

اين هم براي خودش داستاني دارد. مالكان خانه زن و مرد سالخورده‌اي بودند كه توان نگهداري اين خانه را نداشتند و از نظر مالي در مضيقه بودند. به همين خاطر ما خانه را كمي گران‌تر از مبلغ پيشنهادي خريديم كه يك كمكي به آنها كرده باشيم.

* چقدر خريديد؟

در سال 1373 خانه را كه نيمه ويران بود، 5 ميليون تومان قيمت گذاشتند كه ما داوطلبانه 6 ميليون خريديم. وقتي معامله تمام شد، خانم خانه ما را كنار كشيد و گفت به خاطر لطفي كه كرديد به شما مي‌گويم كه اين خانه متعلق به شيخ‌بهايي بوده است. ما گفتيم اگر اين خانه متعلق به شيخ بوده، پس چرا تا به حال بروز نداده بوديد؟ ايشان گفت از ترس ميراث فرهنگي! چون مي‌آمدند دست روي خانه مي‌گذاشتند و براي ما مشكل‌ساز مي‌شد.

شما بايد در اصفهان باشيد تا حرف اين خانم را بفهميد. روي ديوارهاي بافت تاريخي كلي شعار عليه سازمان ميراث فرهنگي نوشته‌اند. از بس كه ساكنان بافت را در مضيقه قرار مي‌دهند. اول خانه هايشان را ثبت مي‌كنند تا اجازه تخريب نداشته باشند، بعد براي حفظ خانه هيچ كمكي به آنها نمي‌كنند.

* برخورد ميراث فرهنگي با شما چطور بود؟

براي مرمت خانه كوچك‌ترين كمكي به ما نكردند. ما از سال 73 تا 76 بيش از 60 ميليون تومان براي مرمت اساسي خانه هزينه كرديم كه در آن موقع رقم بسيار زيادي بود. براي اين كار آپارتمان خودمان در مونيخ آلمان را فروختيم و پولش را با افتخار تقديم خانه شيخ‌بهايي كرديم. كمك ميراث فرهنگي هم اين بود كه گفتند 800 هزار تومان وام جعاله در سه قسط به شما مي‌دهيم! الان هم هزينه نگهداري خانه خيلي بالاست كه ما با زحمت و بدون كمك گرفتن از سازمان ميراث فرهنگي همه را مي‌پردازيم.

* شما حرف آن خانم درباره تعلق خانه به شيخ‌بهايي را باور كرديد؟

خير، فكر كرديم صرفا يك شايعه است. تا اينكه وقتي مشغول مرمت خانه شديم، چند نفر از بازماندگان شيخ به در خانه آمدند و با معرفي خود، حرف‌هاي آن خانم را تأييد كردند. باز هم به حرف آنها اتكا نكرديم و سراغ كتاب‌هاي تاريخي رفتيم. براساس پژوهش آقاي دكتر نصرالله فلسفي در كتاب زندگاني شاه عباس اول، اين خانه متعلق به مريم سلطان بيگم، عمه شاه عباس بوده كه وقتي فوت مي‌كند شاه عباس آن را به شيخ مي‌بخشد به اين شرط كه در اين خانه براي عمه‌اش نماز بخواند. البته خانه خيلي بزرگ‌تر از اين بوده؛ منتها بعدها تفكيك مي‌شود. فرم معماري و جاي گيري خانه‌هاي اطراف هم يكپارچگي گذشته را نشان مي‌دهد. ضمن اينكه در اوايل و اواخر دوره قاجار يك بخش‌هايي به خانه افزوده مي‌شود.

* اين موضوع را به سازمان ميراث فرهنگي اطلاع داديد؟

بله، آنها خانم سعيدي از باستان‌شناسان سازمان را فرستادند و در زيرزمين خانه مشغول گمانه‌زني شدند. در آن جا به دو چيز برخورديم: يكي كف مربوط به دوره سلجوقي كه نشان مي‌داد خانه روي بنايي از دوره سلجوقي و معاصر مسجد جامع ساخته شده و ديگري تنبوشه‌هايي مانند تنبوشه‌هايي كه در حمام شيخ‌بهايي به كار رفته است. بعدا وقتي مرمت گران سازمان ميراث فرهنگي مشغول استحكام بخشي حمام شيخ‌بهايي بودند، زير حمام نقبي را پيدا كردند كه مستقيما به زير زمين خانه ما مي‌رسيد. حالا سؤال اين است كه اگر اين خانه متعلق به شيخ نبوده، چرا ميان حمام و اين خانه نقب وجود دارد؟ و تنبوشه‌هاي حمام در زير زمين خانه ما چه مي‌كند؟

* با اين وجود چرا سازمان ميراث فرهنگي تعلق اين خانه به شيخ‌بهايي را رد مي‌كند؟

تا به حال كسي اين نظريه را رد نكرده. جديدا آقاي بقايي‌ قائم مقام آقاي مشايي ‌، در يك مصاحبه راديويي اعلام كرده كه معلوم نيست اين خانه متعلق به شيخ‌بهايي باشد. آيا ايشان يك گروه پژ‍وهشگر را مأمور بررسي دعاوي ما كرده؟ پس چطور مي‌گويد اين خانه مربوط به شيخ‌بهايي نيست؟!

* ولي اينها هيچ كدام سند نمي‌شود؟

‌ اسناد ما همان طور كه گفتم به سه بخش تقسيم مي‌شود: اول، گفته‌هاي بازماندگان شيخ‌بهايي در اصفهان كه به‌مدت چند قرن نسل اندر نسل در اين خانه زندگي مي‌كرده‌اند.دوم، شواهد و قراين موجود در كتب تاريخي.سوم، شواهد معماري و يافته‌هاي باستان‌شناسي .از دفتر آقاي مشايي هم تماس گرفتند و از ما سند خواستند كه من همين 3 مورد را گفتم و درخواست كردم بيايند بررسي كنند.

البته اخيرا يكي از كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ادعا كرده كه حمام شيخ‌بهايي هم متعلق به او نيست و پس از مرگ او ساخته شده. بنابراين وقتي موضوعات روشن‌تر از روز را منكر مي‌شوند، مي‌توانند خيلي راحت اصالت خانه شيخ را زير سؤال ببرند. واقعا جاي تأسف دارد كه دولت لبنان مي‌رود و در بعلبك در جاي زادگاه شيخ‌بهايي بناي يادبود مي‌سازد تا ثبت جهاني شود، آن وقت مديران ما قبل از اينكه زحمت كوچك‌ترين بررسي و تحقيقي را به‌خود بدهند، انتساب خانه و حمام به شيخ‌بهايي را رد مي‌كنند.

* ارزيابي شما از موضع‌گيري اخير سازمان ميراث فرهنگي چيست؟

ما مي‌گوييم فرض كه اين خانه هيچ ربطي به شيخ‌بهايي ندارد، آيا يك بناي تاريخي نيست؟ آيا ارزش معماري و هنري ندارد؟ آيا شما خودتان آن را در فهرست آثار ملي ثبت نكرده‌ايد؟ آيا در قبال نگهداري آن مسئوليت قانوني نداريد؟ پس چرا در نگهداري اين خانه كوشش نمي‌كنيد؟
 شنبه 14 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن