واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آسيبشناسي نوحهسرايي و شعر عاشورا/10كزازي: آيينهاي سوگ، بخشي گسترده از موسيقي ايراني است
خبرگزاري فارس: ميرجلالالدين كزازي معتقد است كه اگر آيينهاي سوگواري عاشورا نميبود، بخشي گسترده از آهنگها و مقامهاي موسيقي ايراني از دست ميرفت.
ميرجلالالدين كزازي پژوهشگر ادبي در گفتوگو با خبرنگار فارس، اظهار داشت: يكي از گونههاي سخن پارسي يا حتي ميتوانم گفت ايراني آن است كه ميتوانيم آن را سوكسرود بناميم. سوكسرود دو گونه و كاربرد در پهنه ادب ايران داشته است و كمابيش دارد. يكي آن است كه در كالبدهاي سخن پارسي مانند چامه يا گاهي غزل سخنوري در سوك، طبع آزموده است و سرودهاي را در پيوسته است.
وي ادامه داد: گونه ديگر كه بيرون از ادب رسمي است، آن است كه ميتوانم آنرا ترانههاي سوك بناميم. اين ترانههاي سوك در آيينهاي اندوه و دريغ بكار برده ميشده است. نوحهخوانان آن را ميخواندهاند. به سخن ديگر اين سرودهها از ديد كالبد و ساختار ترانه بوده است. ترانه در معناي سرودهاي كه پديد ميآيد براي آنچه و خنيا خوانده بشود.
اين باستانپژوه تصريح كرد: ترانههاي سوگ از اين ديد بخشي ناگزير و ناگستني از آيينهاي سوگواري و نمايشهاي آييني در ايران بوده است. همين ترانهها است كه خنياي باستاني ايران و آهنگهاي ديرينه ايراني را از گزند روزگار بركنار داشته است و از فراسوي سدهها حتي هزارهها آنها را براي ما به يادگار نهاده است. اگر آيينهاي سوگ نميبود ميتوانيم گفت كه بخشي گسترده از آهنگها و مقامهاي موسيقي ايراني از دست ميرفت. اما اين ترانهها در گذشته به شيوهاي ادبي، هنرورزانه، زيباشناختي سروده ميشد.
خالق ترجماني و ترزباني اظهار داشت: ترانهسرايي پيشينه كهن در فرهنگ ايراني دارد. پيشنه آن به گوسانان پارسي و چكامهسرايان ساساني ميرسد. اين گوسانان و چكامهسرايان خوانندگاني پرسهزن و دورهگرد بودهاند كه افسانهها و داستانهاي كهن را در ترانههايشان ميسرودهاند و باز ميگفتهاند. پس اين ريخت شعري در ايران بسيار ديرينه است، اما به هر روي در شمار سرودههاي مردمي جاي ميگيرد.
وي تصريح كرد: در ميانه اين ترانههاي باستاني، بدانسان كه گفته شد كمابيش تنها ترانههاي سوگ است كه برجاي مانده است زيرا اين ترانهها در آيينهاي سوگواري و نمايشهاي مردمي خوانده ميشده است. حتي در سدههاي نخستين هجري اين ترانهها در آيين سوگ سياوش بدان سان كه در تاريخ بخارا آمده است، سروده ميشده است و خوانده.
كزازي بيان داشت: اما آنچه در اين ساليان ما در اين گونه از ترانه ميبينيم كه ترانه سوگ است، سستي و بياندامي و نااستواري اين ترانههاست. ترانههاي پيشين كه زيبا و استوار و ادبي است كمتر خوانده ميشود، ترانههايي كه زيبنده آيين سوگواري نيست جاي آنها را گرفته است. اين دگرگوني به هيچ روي شايسته آييني كهن كه در آن مرداني بزرگ و آزاد ارج نهاده ميشوند، داستان دلاوري و مرگ سرخ شكوهمندشان باگفته ميشود نيست. ترانه ميبايد همسنگ و همساز باشد با اين شكوه و والايي.
انتهاي پيام/
جمعه 13 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]