واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: امام حسين(ع) و دعوت كوفيان
سؤال: آيا مي توان گفت هدف امام حسين(ع)- از عزيمت به كوفه منحصرا خلافت بوده در اين صورت چرا پس از آنكه با عدم استقبال كوفيان مواجه شد قصد بازگشت به مدينه را نكرد تا منجر به محاصره و شهادت ايشان نگردد؟
سه عامل مهم درپيدايش نهضت امام حسين(ع) تاثير داشت: 1-درخواست بيعت از امام حسين براي يزيد و واردكردن فشار به آن حضرت، دراين عامل امام حسين حالت دفاعي داشت زيرا حكومت يزيد از او با فشار بيعت مي خواست و حضرت خودداري مي ورزيد.
عامل دوم: دعوت مردم كوفه از امام - دراين عامل عكس العمل امام مثبت است و نوعي همكاري با كوفيان به شمار مي رود. حضرت در مكه از نظر خودداري از بيعت يزيد، ديگر وظيفه اي به عهده نداشت چون درهرحال بيعت نكرده بود، اما دعوت كوفيان بعد تازه اي به قضيه داد و وظيفه جديدي براي امام ايجاد كرد. گويي ارزيابي امام اين بود كه حال كه كوفيان با اين همه اصرار و اشتياق مرا دعوت كرده اند به عراق مي روم اگر آنان به وعده هاي خود وفادار بودند كه چه بهتر، و اگر چنين نبود باز به مكه برمي گردم يا به يكي از مناطق اسلامي مي روم.
عامل سوم: كه يك عامل مهم است عامل امر به معروف و نهي از منكر است، دراين عامل منطق امام، منطق اعتراض و تهاجم بر حكومت ضداسلامي است، زيرا معتقد بود كه جهان اسلام را منكرات و فساد و آلودگي فراگرفته و حكومت وقت به صورت سرچشمه فساد درآمده است او به حكم مسئوليت شرعي و وظيفه الهي خود بايد قيام كند. پس معلوم مي شود كه دعوت مردم كوفه عامل مهم واساسي بود. وقتي خبر اوضاع پريشان كوفه به حضرت رسيد امام بايد دست از سخنان و مواضع خود برمي داشت و از ادامه سفر خودداري مي كرد در حالي كه داغ ترين و شورانگيزترين سخنان امام از اينجا شروع شد. پس عامل امر به معروف و نهي از منكر ميزان توجه امام دراين قيام و نهضت است. پس معلوم مي شود كه هدف امام تنها دعوت مردم به كوفه نبود، بلكه اهداف ديگري هم داشته است. اما اينكه امام قصد بازگشت داشت يا نه؟ بايد گفت امام حسين به دنبال استقبال عظيم مردم كوفه، پسر عمويش (مسلم بن عقيل) براي سامان دادن اوضاع كوفه روانه عراق كرد و خود پس از چند روزي در روز سه شنبه نهم ذيحجه سال (نهم يا هشتم) از مكه خارج شد. زماني كه خبر حركت امام به يزيد رسيد نامه اي به ابن زياد نوشت و با آگاه كردن وي از اين دشواري كه براي كوفه پيش خواهدآمد دستور داد كه شهر را به شدت كنترل نمايد. ابن زياد به دستور يزيد، مسلم بن عقيل را دستگير و به شهادت رساند، خبر شهادت مسلم و هاني مهمترين خبر ناگوار از وضعيت كوفه بود كه به امام رسيد. امام حضرت هنوز به نامه ها و دعوت ها و بيعت هاي كوفيان اميدوار بود زيرا شيعيان زيادي دراين شهر بودند و اميد آن بود كه امام را ياري كنند.
امام حسين همچنان به حركت خود به مقصد كوفه ادامه داد تا اينكه با سپاه حربن يزيد رياحي كه به قصد كنترل منطقه آمده بود مواجه شد. وقتي سپاه حر به امام رسيد، حضرت كه اميد به حمايت كوفيان داشت از حر پرسيد كه به كمك آنان آمده يا بر ضد آنهاست. حر گفت: برضد شما. پس از آن بود كه امام درباره دعوت كوفيان و نامه هاي آن سخت گفت و اينكه اگر مردم از دعوت خود برگشته اند حاضر است از راهي كه برآمده برگردد حر پاسخ داد: كه وي از نامه ها بي خبر است و مأموريت دارد كه وي را به كوفه نزد عبيدالله بن زياد ببرد. حضرت حاضر به حركت به سمت كوفه نشدند و به جد قصد بازگشت كردند و به طرف حجاز به راه افتادند. صحبت از بازگشت يكي از اساسي ترين نكاتي است كه امام از اين پس تا زماني كه فرصت طرح آن را دارد بيان مي كند. پس از رسيدن دشمن و حركت به سمت كربلا امام بارها در سخنراني هاي خود درهر فرصت روي نامه هاي اهل كوفه تكيه دارد، به علاوه درباره ماهيت حكومت اموي سخن مي گويد و امامت را از آن خود مي داند و پس از آن مي فرمايد اگر ما را نمي خواهيد و حق ما را نمي شناسيد از همين جا بازمي گردم. دو سپاه امام و حربن يزيد رياحي درعرض هم در حال حركت بودند و حر مراقب امام بود تا به حجاز بازنگردد. در اين مسير بود كه امام مي كوشيد تا از كوفه دور شود و به سمت باديه حركت كند اما حر ممانعت مي كرد تا به كربلا رسيدند. عبيدالله بن زياد براي محبوركردن امام به بيعت با يزيد يا جنگ كردن با وي عمربن سعد را با سپاهي روانه كربلا كرد. گفتگوهاي چندي ميان امام حسين(ع) عمربن سعد در روزهاي حضورش در كربلا صورت گرفت كه همه روي مسئله بازگشت تكيه داشت و بر آن بود كه وضعيت به گونه اي درآيد كه بتواند از حيطه قدرت ابن زياد خارج شود.
در منابع درباره محل پيشنهادي امام براي بازگشت مطالب مختلفي آمده است و تقريبا در همه منابع كهن اين خبر آمده است كه يا اجازه دهيد به جايي كه از آنجا آمده ام بازگردم يا آنكه به يكي از مناطق مرزي دنياي اسلام بروم.(1) بلاذري اين خبر را هم آورده است كه او فقط درخواست بازگشت به مدينه را داشت.(2)
پس نتيجه مي گيريم كه امام بعد از بيعت شكستن مردم كوفه قصد بازگشت را داشت و اين حاكمان جور بودند كه مانع حركت امام شدند و امام را به شهادت رساندند.
براي مطالعه بيشتر به كتاب سيره پيشوايان، اثر استاد مهدي پيشوايي انتشارات موسسه تحقيقاتي امام صادق چاپ 1378 و كتاب تاملي درنهضت عاشورا، اثر رسول جعفريان انتشارات انصاريان، قم، چاپ دوم 1381 مراجعه شود.
¤ مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي
حوزه علميه
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1-انساب الاشراف، بلاذري، ج3، ص225، و تاريخ طبري، ج5، ص.389
2- همان، ج3، ص.182
پنجشنبه 12 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]