واضح آرشیو وب فارسی:فارس: افسردگي بيماري فراگير قرن
محبوبه حسيني* : بارزترين علامت اختلالات عاطفي، تغييرات و نوسانات اخلاقي است كه به شدت با اخلاق افراد سالم فرق دارد و به صورت افسردگي يا خوشحالي زياده از حد تظاهر مي كند. افسردگي از قديمي ترين بيماري هاي شناخته شده و از متداول ترين انواع اختلالات رواني در همه زمان ها و مكان هاست و هركسي ممكن است به آن گرفتار شود. مي توان گفت تمام انسان ها در طول زندگي خويش كم و بيش به نوعي افسردگي دچار مي شوند.
درجه شيوع افسردگي در زنان دو تا چهار برابر بيشتر از مردان است. هرچند علل اين اختلال چندان معلوم نيست اما اين امكان است كه اين تفاوت در استرس هاي متفاوت، زايمان، درماندگي آموخته شده و آثار هورموني نهفته باشد. ممكن است شروع افسردگي از كودكي تا پيري مشاهده شود اما سن متوسط در زمان شروع اختلال حدود 40 سالگي است. اكثر مردم دوست دارند حتي الامكان اوقات خود را حتي به شكل تظاهر كردن هم كه شده به خوشي گذرانده و افسردگي را كه دردناك است انكار كنند. علائم افسردگي در تشخيص آن بسيار حائز اهميت است. اما اين علائم گاهي آنقدر ساده و پيش پا افتاده هستند كه شخص فكر نمي كند بايد به آن توجه كند و اين امر خود نشانه اي از افسردگي است. افسردگي در خلق ممكن است به كاهش كلي در قواي فكري و اعمال شخص افسرده منجر شود كه گاهي اين تغييرات گمراه كننده است. افسردگي پديده اي فعال و دردناك است اگرچه ممكن است شخص افسرده از فعاليت هاي اجتماعي كنار كشيده و تحرك خود را از دست بدهد. معهذا اين واكنش بيشتر معلول افسردگي است تا علت آن و در باطن وراي هوشياري واقعي شخص يك اضطراب و ملال شديد وجود دارد. اساساً مي توان گفت پيشگيري از افسردگي مستلزم به وجود آمدن تغييراتي در محيط، عقايد مردم، طرز فكر آنها و برخورد درست و منطقي آنهاست كه فرد را در مبارزه با استرس هاي روزانه زندگي توانايي و مقاومت بيشتري مي بخشد. در دنياي كنوني اگر به اين اميد باشيم كه افراد تنها از تجربيات خود بياموزند كافي نيست. مقتضيات جامعه تغييرپذير بيشتر و پيچيده تر از آن است كه اميدوار باشيم هر فرد در مواجهه با آنها موفق مي شود.
تعريف افسردگي
تعاريف متعددي درباره افسردگي از ديدگاه هاي مختلف ارائه شده است. كلمه افسردگي به معناي پريشاني و انحطاط است. افسردگي از ديدگاه پزشكان عبارت است از كاهش نيروها و فعاليت هاي جسماني و رواني بر اثر ناراحتي و اندوه. از ديدگاه روانشناسي، حالت غم انگيز و اندوهگين است كه با احساساتي حاكي از احساس گناه، تهديد، خصومت، نااميدي، اندوه، ناكامي و نيز ركود كنش هاي كودك همراه است. از نظر جامعه شناسي، افسردگي كه همه انسان ها در دوره اي از زندگي خود به نوعي به آن مبتلا مي شوند واكنشي است نسبت به فقدان ها و كمبودهايي كه بر اثر مشكلات و مسائل اجتماعي حاصل مي شود. به طور كلي مي توان افسردگي را نوعي واكنش عاطفي نسبت به وضعيت نااميدكننده و محروميت زا و فشارآورنده دانست كه با افكار و احساسات نامطلوبي نظير ترس، اضطراب، بي كفايتي و اختلالات جسمي همراه است. اين توضيح لازم است كه افسردگي با غمگيني و حزن معمولي تفاوت دارد. هر كسي در زندگي روزمره ممكن است بر اثر مواجهه با موقعيت هاي ناگوار براي مدتي اندوهگين و ناخشنود شود، در اين حالت آدمي پس از استراحت، مجدداً به وضعيت عادي برمي گردد. در حالي كه افسردگي، احساس غم و اندوه شديد و مداوم و آشفتگي رواني است كه با تقليل بينش و تغيير ادراك از محيط و خويشتن همراه است.
واژه افسردگي كه به يكي از فراگيرترين بيماري هاي قرن اطلاق مي شود، به معناي ضعف تا حدي داراي ابهام است و در رشته هاي مختلف معاني متفاوتي دارد. به عنوان مثال در فيزيولوژي اعصاب، مراد كاهش فعاليت فيزيولوژيك، در داروشناسي به معناي كاهش فعاليت يك عنصر شيميايي و در روانشناسي منظور از آن حالتي هيجاني است كه منجر به كاهش قابليت ها مي شود. در روانپزشكي، افسردگي برحسب موارد خاص به يك علامت يا سندروم اطلاق مي شود. اگر افسردگي را به مثابه يك علامت در نظر بگيريم در اين صورت عبارت خواهد بود از يك تغيير يا انحراف از حالت طبيعي خلق به صورت اندوه. حال اندوه برحسب اينكه شدت يا زمان آن از حد متعارف تجاوز كند يا برحسب شرايطي خاص، مي تواند جنبه بيمارگونه به خود بگيرد.
تقريباً هر كس گه گاهي احساس افسردگي مي كند. اكثر ما گاهي از اوقات احساس غم و رخوت مي كنيم و به هيچ فعاليتي حتي فعاليت هاي لذت بخش علاقه اي نشان نمي دهيم. افسردگي پاسخ طبيعي آدمي به فشارهاي زندگي است. عدم موفقيت در تحصيل يا كار، از دست دادن يكي از عزيزان و آگاهي از اينكه بيماري يا پيري توان ما را به تحليل مي برد از جمله موقعيت هايي هستند كه اغلب موجب بروز افسردگي مي شوند. اما افسردگي تنها زماني نابهنجار تلقي مي شود يا با واقعه اي كه رخ داده، متناسب نباشد يا فراتر از حدي كه براي اكثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه يابد. در اين صورت شخص ركود وحشتناكي را احساس مي كند و نمي تواند تصميمي بگيرد يا فعاليتي را شروع كند يا به چيزي علاقه مند شود، در احساس بي كفايتي و بي ارزشي غوطه ور است، گاه زير گريه مي زند و ممكن است به فكر خودكشي نيز بيفتد. احساس خستگي مي كند اما در عين حال تنش و بي قراري دارد و نمي تواند آرام بگيرد. حالت بي حالي، بي تفاوتي نسبت به عملكرد ها و جريان هاي اجتماعي از خود نشان داده و گاه دچار افت تحصيلي مي شود و به طور كلي گرفتار حالت ناشادي مي شود كه تحمل آن برايش بسيار دشوار است.
علائم و نشانه هاي افسردگي
نشانه هاي معيني وجود دارند كه در هر نوعي از افسردگي ديده مي شوند. اين نشانه ها بر حسب نوع و شدت افسردگي متغيرند و عبارتند از:
1- علائم جسمي
- بدخوابي، ممكن است به صورت مشكل به خواب رفتن (بي خوابي اول شب)، مشكل در خواب ماندن (بي خوابي در فواصل خواب) يا بيدار شدن در صبح زود (بي خوابي سحري) تظاهر كنند.
- اختلال اشتها، ممكن است به صورت كاهش علاقه به غذا، فقدان اشتها يا خودداري از غذا خوردن به دلايل هذياني باشد.
- شكايت از خستگي مفرط يا تجمع احساس خستگي كه شكايت مربوط به عضلات اسكلتي، اختلال خواب و لذت نبردن از زندگي باشد.
- اختلالات گوارشي، درد شكم، تهوع، كاهش تدريجي وزن.
- يبوست، اختلال در دفع ادرار،
اختلال در قاعدگي.
- ناتواني جنسي در مردان و
سردمزاجي در زنان.
- اختلال در فعاليت قلب و عروق،
تنگي نفس، سردردهاي مداوم و سرگيجه.
- تاريكي چشم، حساسيت به نور و صدا، نبض سريع، وجود دردهاي پراكنده در قسمت هاي مختلف بدن
-تمارض و كندي حركات.
2- علائم عاطفي، رواني
- نوسان شديد غم و اندوه، يأس و احساس پوچي و بي ارزشي (بيماران افسرده گاهي از اينكه قادر به گريستن نيستند شكايت مي كنند)
- گوشه گيري و سكوت هاي طولاني (گاهي بيماران افسرده به نظر مي رسند كه به افسردگي خود واقف نيستند و شكايتي از اختلال خلق خود نمي كنند، هر چند از خانواده و دوستان خود كناره گرفته و از فعاليت هايي كه قبلاً مورد علاقه آنها بوده است دست برمي دارند)
-كاهش شديد علاقه نسبت به تمام فعاليت هاي روزمره
-فكر خودكشي و آرزوي مرگ (تقريباً دوسوم بيماران افسرده به خودكشي مي انديشند و 10 تا 15 درصد از آنها به زندگي خود خاتمه مي دهند)
- عدم فعاليت (در افسردگي بهت آلود بيماران ممكن است خاموش و بي حرف، بي حركت و شديداً دچار پسرفت باشند.)
- بيقراري، عصبانيت و از كوره در رفتن، قدم رو كردن و به هم ماليدن دست كه مربوط مي شود به افسردگي تحريكي و اين افسردگي گاه با اضطراب همراه است كه در اين صورت شخص احساس خستگي مي كند و به زندگي بي علاقه مي شود اما در عين حال تنش و بي قراري دارد و نمي تواند آرام بگيرد.
- احساس گناه نيز يكي ديگر از ويژگي هاي افسردگي است.
3- فرآيند تفكر
بيماران افسرده معمولاً برداشت منفي از خود و دنيا دارند. محتواي فكر غالباً به صورت نشخوارذهني و غيرهذياني در مورد نيستي، گناه، خودكشي و مرگ است. بسياري از بيماران قرائن كاهش سرعت و حجم كلام نشان داده و به پرسش ها با كلمات كوتاه و به كندي واكنش نشان مي دهد. ممكن است لازم شود معاينه كننده براي پاسخ سوال خود دو تا سه دقيقه صبر كند. تقريباً 10 درصد بيماران افسرده علائم بارز اختلال تفكر معمولاً به صورت وقفه تكلم،
فكر عميق، محتواي كلام يا حاشيه پردازي قابل توجه را دارند.
4- جهت يابي
اكثر بيماران افسرده نسبت به زمان، مكان و شخص واقفند هر چند بعضي از آنها ممكن است انرژي يا علاقه كافي براي پاسخ دادن به اين سوالات را در جريان مصاحبه نداشته باشند.
5- حافظه
تقريباً 50 تا 75 درصد بيماران افسرده دچار اختلال شناختي هستند. اين بيماران غالباً از اختلال تمركز و فراموشكاري شكايت مي كنند.
6- قضاوت و بينش
7- قابليت اعتماد
*كارشناس روانشناسي
پنجشنبه 12 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]