تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خنديدنِ بى تعجّب [و بى جا] يا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهيز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805463709




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

احسان شريعتي: شهادت در كلام زينب(س) است


واضح آرشیو وب فارسی:الف: احسان شريعتي: شهادت در كلام زينب(س) است
دكتر احسان شريعتي در سخناني با عنوان «فلسفه قيام عاشورا» كه از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده فني دانشگاه تهران برگزار شد، درك پرسش درست عاشورا را مهم‌ترين نكته در اين ايام عنوان كرد.

به گزارش ايسنا، احسان شريعتي در ابتدا با قرائت بخشي از كتاب دكتر علي شريعتي مبني بر اينكه «در تاريخ يك نهضت و يك مبارزه است نه جنگ 72 ملت» اظهار كرد: انديشه شهادت حسيني موضوع بررسي فلسفه‌ي قيام عاشوراست. قصد من بررسي مدل‌ها يا الگوهايي است كه در دنياي اجتماعي و سياسي از آموزه‌ي قيام حسيني برداشت شده است.

وي افزود: از زماني كه در دهه‌ي 20 ، محمدتقي شريعتي اين سوال را مطرح كرد كه چرا قيام عاشورا صورت گرفته است و از آن برداشت‌هاي گوناگون شده است، اين مساله تاكنون ادامه دارد. در دهه 20 اسلام‌گرايي سنتي در كشور حاكم شده بود و طرح اين پرسش ايدئولوژيك كه در ميان سنت نشان از مدرن بودن داشت، كاري جديد بود و اين سوال در آن زمان معناي خود را داشت از دست مي‌داد و تنها شوري مذهبي باقي مانده بود و شعور لازم براي قيام حسيني لازم بود.

اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح كرد: پرسش از شهادت، شكلي از مرگ‌انديشي است. از شهادت به معناي تراژيك كلمه كه مرگ فرد را مي‌خواند و عالي‌ترين نوع شهادت كه شهادت حسيني است و در آن قهرمان، مرگ را انتخاب مي‌كند.

شريعتي افزود: مهمترين واقعه‌اي كه در چند دهه‌ي گذشته در ايران رخ داده، ايران اسلامي بوده است و ما به عنوان جامعه‌اي كه درحال گذار از سنت به مدرنيته است انقلاب كرده‌ايم و شعارها و خواسته‌هايي داشته‌ايم كه مسلما به طور كامل به آن نرسيده‌ايم.

وي با تقسيم‌بندي شعارهاي انقلاب به دو دسته آزادي و استقلال و عدالت و توسعه‌طلبي، بيان كرد: دو محور خواسته‌هاي مردم به اين شكل بوده است و بايد هر دو را در كنار يكديگر فهميد.

اين استاد دانشگاه با اشاره به جنايات اخير صهيونيست‌ها در غزه و در منطقه اظهار كرد: شاهد سازش حكومت‌هاي ارتجاعي و خيزش بنيادگرايي در منطقه هستيم. دراين ميان جهاني‌شدن بيان از ساخت جهاني جديد است كه نوعي جديد از مديريت را حاكم مي‌كند. در اين شرايط ما در جهان پساپست‌مدرن هم هستيم و انديشمندان به اين مساله واداشته شده‌اند تا با مطالعه انديشه‌ها و فرهنگ‌هاي متعدد با مشاركت دادن همه آنها جهان جديد را بسازند.

شريعتي، چهار درك از قيام حسيني و مساله‌ي شهادت را برداشت‌هاي رايج از قيام حسيني در جامعه‌ي ايران دانست و تشريح كرد: درك سنتي - اسطوره‌يي، بنيادگرايانه، انتقادي و روشنفكرانه و نوزايي يا پيرايش‌گري ديني درك‌هاي رايج در جامعه‌ي ماست.

وي در ادامه به بيان مفهوم درك‌هاي موجود در جامعه پرداخت و گفت: غالب‌ترين و قوي‌ترين تصور از قيام حسيني درك سنتي – اسطوره‌يي است و نمادهاي آن را در كوچه و بازار هم مي‌بينيم كه دو بعد سياسي و ديني دارد. اين درك يكي از مقوم‌هاي هويتي ماست. خصوصا بعد از صفويه كه شيعه مذهب ملي جامعه‌ي ما شد ما تاثير آن را بيشتر مي‌بينيم. اين مقوم فرهنگي را مي‌توان در داستان‌هايي مثل سوگ سياوش ديد كه تداوم و بسط آن در خاطره‌ي ملي ما ديده مي‌شود و اين درك مدافعيني دارد.

وي در ادامه بنيادگرايي را به تعبير نيچه درك عتيقه‌جاتي دانست و گفت: جشن‌هاي 2500 ساله نوعي از درك عتيقه‌جاتي ملي‌گرا بودند و مي‌توان آن را بنيادگرايي ملي ناميد. مي‌توان درك بنيادگرايي اسلامي نيز داشت. در اين نگاه قيام حسيني تنها شورشي براي واژگون كردن حكومت است!

شريعتي افزود: اين تز كه امام حسين (ع) نمي‌دانست كه شهيد مي‌شود و بايد در برابر حكومت موروثي يزيد بايستد اما شكست خورد، نمونه افكار اين برداشت است. تصور اينكه شهادت تنها همان جهاد براي واژگوني حكومت ظالم است، در اين چارچوب قرار مي‌گيرد.

اين استاد دانشگاه، تفكر نوع سوم را انتقادي و روشنفكرانه ناميد و اظهار كرد: با استدلال عقلاني، انساني و در مسير توسعه‌خواهانه به نقادي پديده‌ي مذهب و آثار منفي بر فرهنگ ملي و بينش توده‌اي مي‌پردازند. منظور بيشتر روشنفكران غير مذهبي و مذهبي است كه از نظر ديني مي‌گويند كه بايد حذف يا نفي كرد و نقد به غلو كردن شيعه دارند و به دنبال اصلاح اين رويه هستند. امروز هم اين بحث، بحث روز روشنفكران مذهبي است.

به گزارش ايسنا، وي چهارمين دسته را درك نوزايي يا پيرايش‌گري ديني معرفي كرد و گفت: از زمان رنسانس اين تحول به عنوان نقطه‌ي عطف كه موجب پيشرفت غرب شده است در غرب شناخته شد و از زمان سيد جمال و اقبال لاهوري تا زمان شريعتي كه به شكل مكتب پيروي شد، اين پروژه مطرح بوده و هم‌اكنون نيز مطرح است.

شريعتي افزود: بحث شهادت شريعتي باعث سوءفهم شده است. خون در جريان شهادت در انديشه او مهم نيست بلكه خون نوعي پيام‌رساني دارد يعني جهاد براي نيرومندي اسلام است اما شهادت هدفش آشكار شدن ارزش‌هاي نفي شده است؛ بنابراين اگر مقاومت مسلحانه‌اي صورت گيرد، كشته شدن موضوع بحث نيست بلكه پيام‌رساني و افشاگري هدف است و پيام خون پس از شهادت از زبان زينب (س) بيان مي‌شود.

وي تشريح كرد: اين نوع نگاه تكيه بر آگاهي‌بخشي دارد. درحالي كه با بسط فهم از عبارت «اگر مي‌تواني بمير و اگر نمي‌تواني بميران» انتقاد شده است و اساسا اين بحث فهم نشده است. در مساله‌ي مهدويت و فلسفله امامت نيز نقدهايي كرده‌اند اما علت اين نقدها عدم فهم اين مفاهيم است.

شريعتي در تشريح انديشه پدرش گفت: اگر به جاي شعار نفي، شعار آگاهي داشتيم به اين وضع نمي‌رسيديم. شريعتي در همه‌ي بحث‌ها، بحث آگاهي و انقلاب فرهنگي را دنبال مي‌كند. آثار اوليه‌ شريعتي لحن نااميدانه‌اي داشته است، اما در دنباله آن او استراتژي و پروژه‌ي جديدي را دنبال كرد كه مبناي آن خون ريخته شده‌ي حسين (ع) بود.

وي با قرائت قسمتي از كتاب مذهب عليه مذهب در ادامه تشريح كرد: در هر كدام از كلمات اين كتاب، مذهب عليه مذهب است و در اين شرايط امام حسين (ع) قيام مي‌كند و شهيد، شمعي مي‌افروزد و پيشگامان اين مذهب قتل‌عام مي‌شوند. خط‌مشي دكتر، خط‌مشي پيرايش‌گري و آگاهي بود و در اين مرگ‌انديشي، مرگ موضوع بحث نيست بلكه هدف از مرگ، آگاهي‌بخشي است و مرگي است كه خود انتخاب مي‌كنيم. شهادت به معناي اخص كلمه در كلام زينب (س) است اما خون امام (ع) و خاندان، جسم اين پيام است.

اين استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسي و فلسفه دين اظهار كرد: در برداشت دوم از شهادت در حركت اصلاح‌گري ديني از زمان مودودي، چرخش‌هاي بنيادگرايانه وجود داشته است كه در ايران نيز به شكل ديگري مي‌توان آن را ديد. در برداشت پيرايش‌گري ديني نيز از نظر متدولوژي از درون، فهم معنا را عوض مي‌كند و تاويلي و هرمنوتيك است.

وي افزود: شريعتي در تهران به بازتعريف مفاهيم شيعه پرداخت؛ مثلا به بازتعريف تقيه همت گماشت كه چگونه بايد هويت را مخفي كرد تا آن را حفظ كرد يا مفاهيم شهادت و مهدويت و به طور كلي مي‌توان گفت به بازخواني تشيع پرداخت. در اينجا نيز يك متدولوژي براي او مطرح بوده است. اما سوال بحث اين است كه بعد از انقلاب اين مفاهيم چه وضعي پيدا كرده‌اند.

شريعتي در ادامه مساله‌ي اصلي پس از انقلاب را دوره‌ي نظام‌سازي معرفي و اظهار كرد: در اين دوره كه دوره‌ي گذار است، دوره شبهه‌آلود نيز هست و اين چهار درك با هم مخلوط مي‌شوند. در پوزيسيون و اپوزوسيون برداشت‌هاي سنت‌گرايي، نوگرايي و بنيادگرايي ديده مي‌شود و اين سه جريان هر سه بر مساله‌ي دين تاكيد دارند.

وي براي تشريح سه ديدگاه سنت‌گرايي، نوگرايي و بنيادگرايي به دفاع از آنها و بيان دلايل نظريه‌پردازان آنها به عنوان يك نظريه‌پرداز دروني پرداخت و گفت: سنت‌گرايي سنت را موضوع اصلي خود مي‌داند و اين درست است و روشنفكران به اين مساله دقت نمي‌كنند كه موضوع ايران موضوع تاريخ ملي و هويت ماست.

شريعتي افزود: اگر ويژگي فرهنگي، تاريخي، سياسي و ديني ايران در نظر گرفته نشود حرف‌ها بي‌محل خواهد بود. آنچه هم كه كشور را حركت مي‌دهد در ماه اخير به دليل همين شور است؛ حتي اگر معتقد نباشيم، بايد از نظر فرهنگي به اين مساله توجه كنيم زيرا اين مساله فرهنگي و تمدني است. پس حرف سنت‌گرايان درست است كه موضوع اصلي سنت است و تفاوت‌مان اين است كه آنها موضوع را مي‌پذيرند و درست مي‌گويند و به نقد دنياي مدرن مي‌پردازند.

پژوهشگر حوزه‌ي فلسفه‌ي دين، سوال سنت‌گرايان از نوگرايان را ارجح دانستن و بهتر شمردن سنت و مدرن در جامعه دانست و در ادامه به تشريح نظر بنيادگرايان پرداخت و گفت: بنيادگرايان هم درست مي‌گويند كه اسلام نهضتي است و تمدني، ايجاد و اعراب قبايلي را به امپراطوري بزرگي تبديل كرده است. پس آنها نيز درست مي‌گويند و ايراد آنها به جهت است؛ يعني آنها معتقدند كه بايد از آينده به گذشته حركت كرد درحالي كه به نظر مي‌رسد بايد از گذشته به سمت آينده رفت.

وي افزود: برخي سنت‌ها كه ما قبل از اسلام داشته‌ايم را به جاي اسلام گرفته‌ايم؛ مثل حجاب، جايگاه روحانيت و...؛ اينها سنت ايراني هم هستند و تنها به اسلام ارتباط نداشته است. سنت‌ها و عرف‌هاي زمانه را بايد از متدولوژي اسلام جدا كرد.

شريعتي، راه‌حل صحيح رسيدگي به مفاهيم را جنگ تعاريف دانست و گفت: قيام امام حسين (ع) هم براي برگرداندن مفاهيم بود. موضوع بحث ما هم امروز همين است. ما الان در نسل جوان مي‌بينيم كه نوعي سردرگمي و نااميدي و ابهام در زمينه‌ي ارزش‌ها وجود دارد.

وي با اشاره به انديشه كركگور تشريح كرد: واضع اين بحث كركگور است. او مي‌گويد نااميد شو و خودت را انتخاب كن، نااميدي صرفا چيز بدي نيست يعني اميد واهي را كنار بگذار و به واقعيت بينديش. او ديد ديني دارد و مانند سارتر نااميدي را چشم دوختن به آسمان نمي‌داند. از نظر قرآن و عقل هم اين برداشت صحيح است و اميد بايد به خود باشد. بايد از اميدهاي واهي دست برداشت و اين پيام را به نسل جوان داد كه نااميد شو! يعني نااميد باش و با نااميدي به دنبال ساخت جامعه‌ي خود باش.

شريعتي با ارايه‌ي تمثيلي از وضعيت شهر تهران در زلزله تشريح كرد: شهر تهران بر روي گسل ساخته شده است و اساسا اصلاحي در آن نمي‌تواند صورت بگيرد يعني بايد به اندازه‌ي انقلاب براي اصلاح آن نيرو داشت. بايد مساله را اساسي‌تر ديد و اميد را در چشم‌اندازهاي درستي دوباره بنا كرد.

وي افزود: اين نااميدي به شكل راديكال منشا اميد است. در نگاه مهدويت دكتر شريعتي ابتدا احساس اسارت، غيبت به معناي اعتقاد به ارزش ناپيدا، انتظار و آرزوي نجات بايد رخ دهد و با چنين فلسفه‌اي اميد ساخته شود و فرد، خود را مي‌سازد.

استاد دانشگاه با اشاره به انديشه كارل مانهايم، به تشريح تفاوت اتوپيا و ايدئولوژي به عنوان آگاهي كاذب پرداخت و تصريح كرد: واژه‌هاي ديني دو شكل كفر و حق دارند. اگر كلي‌گويي باشد طبعا آرمان مي‌شوند اما بايد دقت كرد كه توسعه با دو محور آزادي و عدالت، همراه هم باشد. برنامه‌ي ما بايد در پروژه‌اي باشد كه هر دو محور را با هم رشد دهد.

وي با اشاره به مثالي از عبارت جمهوري اسلامي تصريح كرد: جمهوري در نظر ارسطو دو نوع بيشتر ندارد يا نظام ارباب و رعيتي يا نظام شهروندان آزاد به معني دموكراسي است. جمهوري و دموكراسي يكي است. مساله اين است كه پيام فعلي عاشورا براي امروز جامعه‌ي ايران طرح پرسش عاشوراست و مهم اين است كه اساسا پرسش درست را درك كنيم و مساله اين است كه مسايل مطرح، اصلا مساله‌ي اساسي نيستند. به طور مثال درباره‌ جنبش دانشجويي درك مساله‌ي هويت و نااميدي محور اصلي است.

شريعتي در پايان گفت: مساله‌ي مذهب براي نسل جوان و دانشجو مساله‌ي اصلي است و بايد دين به عنوان موضوع علمي و با تسامح مطرح شود؛ يعني بايد بي‌طرف باشيم و سر موضوع بحث برويم. پس تا زماني كه بحث دين در انجمن اسلامي است از هر نوع گرايشي حق دارند كه در اين بين باشند اما وقتي دين تعريف شد، بر اساس تعريف هر كس بايد به سراغ انجمن خود برود.

به گزارش خبرنگار ايسنا، در ادامه‌ي نشست بررسي فلسفه‌ي عاشورا در دانشكده‌ي مكانيك دانشگاه تهران، شريعتي به پرسش‌هاي دانشجويان پاسخ داد.

وي در پاسخ به سوالي مبني بر لزوم گذر از سنت به مدرنيته اظهار كرد: نه سنت و نه مدرنيته آنچنان كه هست را قبول ندارم؛ اما گذر از سنت به مدرنيته در غرب نوعي مشروعيت دارد زيرا اهميت اصلي را به انسان در برابر كليسا مي‌دهد. الان در پيري مدرنيته هستيم و آن را به عنوان آرمان زير سوال مي‌بريم اما براي ما چون مساله‌ي كرامت انساني مطرح است پس مدرنيته نيز مطرح است و هنوز مدرنيته نقش انقلابي دارد اما با توجه به سرنوشت مدرنيته در غرب، سير مدرنيته ما بايد متفاوت باشد.

شريعتي ادامه داد: از يكسو جهان‌بيني سنتي و ويژگي‌هاي فرهنگي و جهت‌گيري تبليغاتي الزامي ندارد كه از روي مدل‌هاي غربي پيش رود و با همه‌ي اين تمايزات مي‌توانيم پروژه‌ي مدرنيزاسيون را براي خود به كار بنديم و شكل آن را بومي كنيم.

شريعتي در تشريح اين سوال كه آيا ايدئولوژي با قسط اسلامي يكسان تلقي مي‌شود يا نه؟ تشريح كرد: يكي از اشتباهاتي كه هميشه مطرح مي‌شود اين است كه حوزه‌ي ايدئولوژي را با اجرا اشتباه مي‌بينيم. سوسياليزم يك نظريه‌ي علمي است اما درباره‌ي قسط اسلامي از نظر ديني صحبت مي‌كنيم پس نبايد در حوزه‌ي اقتصاد، اقتصاد و دين را با يكديگر اشتباه گرفت.

وي با اشاره به مقوله جهاني‌سازي آن را داراي دو بعد قدرت‌هاي اقتصادي و ضدقدرت معرفي و اظهار كرد: هر دو جهاني‌سازي هستند. براي مخالفت با نظم جهان مطرح مي‌شوند؛ اما روشنفكري ديني به معناي عدالت‌خواهانه با نوع دوم جهاني‌سازي، منطبق و اگر از نوع ليبرال باشد با نوع اول منطبق است.

شريعتي در پاسخ به اين سوال كه آيا خانواده‌ي دكتر شريعتي قصد ندارند تا پيكر ايشان را به ايران منتقل كنند؟ اظهار كرد: شريعتي مساله‌ي ملي ماست و خانواده يا دولت يا ملت نمي‌توانند تنها تصميم بگيرند.

اين استاد دانشگاه، مساله‌ي اصلي بررسي پديده‌هاي اجتماعي مناسك عاشورا را موضوع بررسي كار دانشكده‌ي علوم اجتماعي دانست و گفت: موضوع كار علوم انساني پديده‌هاي اجتماعي و فرهنگي است اما متاسفانه دانشكده‌ي جامعه‌شناسي به شكل علمي به اين كار نپرداخته است. موضوع اصلي جامعه‌ي ما دين است و عاشورا يكي از شاخه‌هاي آن است كه بايد به شكل علمي به آن پرداخت اما با اين همه شور، تحقيقات علمي درباره‌ي آن صورت نگرفته است.

وي تشريح كرد: روشنفكران هم بايد به عزاداري مردم به عنوان يك پديده‌ي ديني نگاه كنند. جامعه‌شناس بايد پديده‌ي ديني مردم را از نزديك بررسي كند و حتي كسي كه منتقد مذهب است بايد آن را بشناسد. نقد عزاداري عامه ،حتي براي نفي آن، لازم است كه به بررسي از نزديك بپردازد. براي رد مساله نيز بايد آن را از نزديك فهم كرد. وقتي بخواهيم فرد را نفي كنيم بايد آن را از اول و از نزديك بشناسيم. نقد عدم آگاهي مردم در مناسك عزاداري كار روشنفكر است. اينكه بتوانيم تغيير در بينش ايجاد كنيم كار عالم تحليل‌گر نيست بلكه كار روشنفكرانه است. روشنفكر است كه تاريخ را بازسازي مي‌كند و با مردم زندگي و تحليل زندگي مي‌كند. او بايد با مردم مكالمه كند.

اين استاد دانشگاه، با نقد روشنفكري در جامعه‌ي ايران، آن را در وضعيت انفعالي دانست و گفت: روشنفكري چه مذهبي و چه غيرمذهبي در ايران به دليل موانع بيروني حالت انفعالي دارد كه دليل آن فرهنگي و ديني است. روشنفكران مذهبي چون برداشت جديد از دين ارايه مي‌دهند بيشتر در مضيقه قرار مي‌گيرند؛ اما هم مذهبي هم غيرمذهبي در مضيقه هستند و هر دو گروه مشكل دارند زيرا سنت‌گرايي در عرصه عمومي حاكم است.

وي با اشاره به موانع گسترده براي روشنفكران در دهه‌ي 60، اظهار كرد: گروه‌هايي آنها را كنار گذاشته‌اند. ما در دهه‌ي 60 به سمت سنت‌گرايي رفتيم و در دهه‌ي 70 با وجود تحول‌خواهي كه ايجاد شد در فضاي باز روشنفكر توانست فعاليت كند؛ اما هميشه پديده‌ي سياسي و فرهنگي وجود داشته است و موانع بيروني است اما روشنفكران در درون دچار سردرگمي شده‌اند. نسل جوان نيز به عنوان نسل چهارم دچار ابهام است يعني چشم‌انداز تازه‌اي ندارد و نياز دارد كه جنبش روشنفكري بن‌بست‌شكني كند. ساحت ديگري هم نسبت به بحث وجود دارد. روشنفكران در سطح جهان دوره‌اي داشته‌اند مانند زمان سارتر كه هنوز روشنفكري مانند آن در غرب ديده نشده است؛ يعني روشنفكران داراي داعيه‌ي جهان‌شمول اكنون در جهان كم شده‌اند و درخشش گذشته را ندارند و آرمان‌هاي مدرن نيز زير سوال رفته‌اند و دوره‌ي ابهام در سطح بين‌المللي دارند.

وي افزود: ايدئولوژي‌ها در قبل از انقلاب يكي از موتورهاي حركت سياسي بوده است اما الان بحث‌ها ذهني هستند و قرابت چنداني بين جوان و ايدئولوژي وجود ندارد و ما دچار مشكلات ديگري مانند بي‌انگيزگي هستيم و در اين خلاء قبل از انقلاب را نمي‌توانيم تصور كنيم. ايدئولوژي‌ها قبل از انقلاب حكم اديان را داشتند و فرد بر اساس آنها زندگي مي‌كرد. ايدئولوژي مذهبي شيوه‌ي زيست ماست اما در خلاء آن بعد جديدي از مشكل به وجود مي‌آيد كه بايد براي آن هزينه سنگيني پرداخت.

وي در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان كه يكي از جنبه‌هاي فلسفه‌ي قيام حسيني را ظلم‌ستيزي دانست، گفت: قيام حسيني، ظلم‌ستيزي بود اما انحراف و استعمار دين از سوي دشمنان اسلام مانند معاويه، جنبه‌ي ظلم و استبداد سياسي داشت و قيام حسيني از همه مهم‌تر ضدتزوير بود. از نظر سياسي، منافع كساني كه تشيع را صرفا به عنوان خلافت مي‌گيرند و باعث تاريك‌انديشي ديني مي‌شوند با منافع حسيني سازگاري ندارد. در تاريخ ايران در دوره‌ي صفويه و ساساني با دو نوع از اين برداشت‌ها برخورد داشته‌ايم.

شريعتي با اشاره به وضعيت كنوني جامعه در برداشت از قيام امام حسين (ع) تاكيد كرد: كساني كه مدل‌هاي ملي و مذهبي را تعقيب مي‌كنند، درك سنتي از عاشورا دارند و از آن تنها برداشت مناسكي دارند؛ حالت مدحي گرفته‌اند و با انحرافات اجتماعي در حال آلوده شدن هستند. پس از انقلاب دو درك از دين با هم درگير بودند و از نوع برداشت‌هاي آنها درگيري آنها مشخص است.

وي در پاسخ به سوال يكي از دانشجويان درباره ميزان نزديكي انديشه دكتر شريعتي با احزاب موجود و ارگان‌هاي كنوني جامعه اظهار كرد: اكنون با حواس پنج‌گانه اين مساله قابل تشخيص است. به احزاب اصلاح‌طلب اميدي ندارم اما در مجموع زماني كه با احزاب اصلاح‌طلب درباره معلم شهيد سخن مي‌گوييم بيشتر منعكس مي‌كنند؛ طبيعي است كه ما خود را در كمپ اصلاحات و تحول‌خواهي ببينيم. با همه‌ي نقدي كه به آنها داريم اما در اردوي تحول‌خواهي حزب خاصي نيست و متاسفانه حزبي وجود ندارد كه به آگاهي‌بخشي بپردازد تا ما خود را عضو آن ببينيم. به طور نسبي در بين كمپ اصلاح‌طلب و محافظه‌كار اگر گشايشي از سوي اصلاح‌طلبان ببينيم، نزديكي به افكار شريعتي نسبتا بيشتر است اما همه‌ي اينها وابسته به شرايط است.
 چهارشنبه 11 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن