واضح آرشیو وب فارسی:مهر: جمادي:متافيزيك از تفكر مدرن رخت بر نبسته است
مترجم "هستي و زمان" گفت: دوران مدرن به معناي گسست از متافيزيك و تخريب كليسا نيست بلكه در اين دوره خرد انساني مسئوليت بزرگي را بر عهده ميگيرد.
به گزارش خبرنگار مهر، چهارمين نشست از سلسله نشستهاي بازخواني نگرش مدرن با موضوع "متافيزيك در نگرش مدرن" ظهر امروز با سخنراني سياوش جمادي در تالار كمال دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار شد.
مفروض اصلي آقاي جمادي در اين مبحث، عدم طرد متافيزيك در نگرش مدرن است. براي اثبات اين مدعي وي خاطر نشان ميكند كه دين در مرزهاي عقل صرف فلسفه كانت قرار دارد و همچنين يكي از تلاشهاي لايبنيتس اثبات وجود خدا بوده است. دكارت در جواب الهيدانهاي سوربن كه ميگفتند در كتابش نقل قول و اشاره اي به عهد عتيق و جديد نداشته است ميگويد كه كتابش را در پاسخ به الحاد نوشته است. به نظر دكارت خدا را ميتوان با همين عقل مستقل و قائم به ذات اثبات كرد.
جمادي معتقد است مدرنيته گفتمان و آييني است كه به هر آنچه كه خارج آن گفتمان شكل گرفته، پاسخ ميدهد. به نظر وي هستههايي از جريانات ضد مدرن را ميتوان با آغاز شكل گيري جريان مدرن در آثار انديشمنداني چون كييركهگور، داستايوفسكي و نيچه مشاهده كرد.
از نظر جمادي مدرنيته جرياني ملحد و به دور از ديانت نيست. آثار هگل و دكارت اثباتي است بر اين مدعي.هگل ميگويد تاريخ بدون خدا ممكن نيست و تاريخ ظهورات خداست. به نظر وي به جز دوران كوتاهي بعد از انقلاب فرانسه، شاهد الحادگري در غرب نيستيم.
جمادي تصريح كرد: متافيزيك يا فرا رفتن از اين جهان در تفكر مدرن، يكسره كنار گذاشته نشده و دوران مدرن به معناي گسست از دين نيست. بلكه در دوران مدرن دين در محدوده عقل است.همانگونه كه اخلاق كانتي استخراج شده از فتواي عقل اخلاقي، جهاني و يونيورسال است، دكارت نيز در بخشي از "تأملات" خود از شيوه شكاكي خود عدول كرده و به شيوه استدلال هميشگي بر ميگردد. لذا براي كانت متافيزيك مطرح بوه است.
جمادي گفت: در دوران پيش از مدرن، متافيزيك به صورت طرح سه مدار مطرح بوده است. تئوري سه مدار اشاره به كيهانمداري دوران يونانيت، خدامداري قرون وسطي و انسانمداري دوران مدرن دارد. دوران مدرن به معناي گسست از متافيزيك و تخريب كليسا نيست بلكه در اين دوره خرد انساني مسئوليت بزرگي را بر عهده ميگيرد. از آغاز دوره مدرن،عقل با مابعد الطبيعه و متافيزيك در كشمكش بوده و اين به معناي رد ما بعدالطبيعه نبوده است.
از نظر جمادي مرز و مفهوم "متا" در متافيزيك محل و مكان بحران است. منطقه بحرانياي كه كانت مشخص ميكند اشاره به همين مرزها و تعيين حدود آن ميكند. مرز عقل نظري، مرز اخلاق و عقل عملي، مرز قوه حكم و قضاوت و غيره. كانت در صدد پر كردن شكاف و فاصله ميان مبدا (روحاني ) و انسان(عقل) است.
ان مترجم آثار فلسفي تصريح كرد: مدرنيته پروژههاي طرحريزي شده توسط اصحاب دائرة المعارف است كه با سياست آميخته شده و گفتماني غالب و مسلط است كه معضلات خود را دارد.
او در نقد كساني كه معتقدند دكارت آغازگر مدرنيته است؛ خاطر نشان كرد كه دكارت علت مدرنيته نميتواند باشد بلكه معلول آن است. اين مدعي با جملهاي از ماركس كه ميگويد هستيهاي اجتماعي و اقتصادي هستند كه افكار را تعيين ميكنند و نه افكار آنها را، تصديق ميشود.
جمادي افزود: اين دكارت نبود كه شك را بهوجود آورد بلكه او سخنگو و معلول تحولات اجتماعي زمانه و جامعـۀ خود بود.
جمادي در پايان اين نشست و در پاسخ به سؤالي در خصوص آيندۀ مدرنيته تصريح كرد وجود معضل در گفتمان مدرن ، به معناي برگشت به شرايط قرون وسطايي نيست.
سه شنبه 10 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]