واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: 260 سالن براي 70 ميليون نفر
سرمايه : سينماي ايران در كنار تمام مشكلاتي كه دارد با مشكل مهمي به عنوان مشكل مخاطب رو به رو است. بحران مخاطبي كه نه تنها ريشه در مسائل اقتصادي و فرهنگي دارد بلكه بخشي از آن نيز ناشي از كمبود فضاهاي فرهنگي است. در واقع عدم رشد مراكز فرهنگي متناسب با رشد جمعيت و در كنار آن گسترش رسانه هاي جمعي و در دست بودن فيلم هاي روز خارجي مانع از آن است كه تماشاگران چون گذشته، عطش رفتن به سينما را داشته باشند.
بسياري از ما صف هاي طولاني سينما را به ياد داريم كه براي ديدن فيلم هايي چون عروس، اجاره نشين ها و مدرسه موش ها گاهي در روزهاي تعطيل به چندين متر مي رسيد. اما اين روزها با امكانات جديد و گسترش تعداد فيلم ها ديگر خبري از صف هاي طولاني نيست. اين نكته مهمي است كه در اين سال ها كمتر فيلمي ساخته شده است كه هم بتواند نظر مثبت منتقدان را به سمت خود جلب كند و هم نظر تماشاگران را. نكته تاسف بار اما در اين ميان آن است كه آمار حكايت مي كند ايرانيان هر پنج سال يك بار به سينما مي روند و از اين پس بايد به آمار وحشتناك مطالعه دو دقيقه اي آنان در سال، آمار رفتن به سينما را نيز اضافه كرد. بگذريم از تئاتر و بازديد از گالري هنري و خريد آثار هنرمندان كه اصلاً قابل گفتن نيست و تمام اينها بيانگر اين مساله است كه فعاليت هاي فرهنگي نه تنها جزء اولويت هاي ايرانيان نيست كه هيچ سهمي در سبد خانوادگي آنان ندارد. اما در سينما چه بخواهيم و چه نخواهيم اين مشكلي است كه اگر خواسته باشيم از كنارش بگذريم و آن را كم اهميت جلوه دهيم در آينده نه چندان دور هنر صنعت سينما را از دست خواهيم داد. نكته قابل تامل اين است كه ايران براساس تعداد جمعيت و آخرين استانداردهاي جهاني به هفت هزار سالن نمايش فيلم نياز دارد و با توجه به تعداد 260 سالن فعال در سال 87، كمبود سينماي ايران در اين عرصه بيش از 6700 سالن است.
اميرحسين علم الهدي مسوول تهيه و اكران فيلم هاي خارجي بنياد سينمايي فارابي با اشاره به تعداد سالن هاي سينماي فعال در ايران در گفت وگو با مهر گفته: «ايران با داشتن 210 سينما و 260 پرده اكران فيلم تنها توانسته از مجموع 804 شهر كشور فقط 75 شهر را سينمادار كند و حدود 729 شهر كشور سالن سينما ندارند.»
تعداد سينماها در فروش بالاي فيلم هاي سينمايي در سينماي جهان نقش مهمي را ايفا مي كند. فيلمي مانند شواليه تاريكي كه با فروش نزديك به 9 ميليارد دلار لقب پرفروش ترين فيلم سال 2008 را به دست مي آورد همزمان در 4500 سينما اكران شد. اين را بايد مقايسه كرد با فيلم دايره زنگي يا هميشه پاي يك زن در ميان است به عنوان پرفروش ترين فيلم هاي سينماي ايران در سال 87 كه با فروش بيشتر از يك ميليارد تومان تنها در 30 سينما به نمايش در آمده اند. از سوي ديگر كمبود تعداد سينما باعث شده است تعداد زيادي از فيلم هاي توليد شده در سال هاي مختلف بدون هيچ دليلي از چرخه اكران دور مانده و در انتظار زمان خالي سينماها باشند.
به گفته علم الهدي و طبق معيارهاي جهاني بر اساس هر 10 هزار نفر جمعيت يك سالن سينما تعريف مي شود: «اما در ايران با وجود 260 پرده نمايش براي هر 269231 نفر يك سالن سينما وجود دارد. چنانچه ايران بخواهد به استانداردهاي جهاني نزديك شود، بايد هفت هزار سالن سينما داشته باشد، يعني 6740 سينماي ديگر.»
البته در يكي دو سال گذشته اقدامات خوبي توسط شهرداري ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در راه اندازي سينماها و مراكز فرهنگي صورت گرفته است. در تهران به جز سينماي پنج سالنه آزادي در طول دو سال گذشته سينماهاي چند سالنه رازي، تماشا، اريكه ايرانيان، ملت و چند سالن ديگر راه اندازي شده است اما اين تعداد سالن در مقايسه با كمبودي كه ما در تعداد سينماها داريم غير قابل مقايسه است. البته نبايد از ياد برد كه در كنار اين افزايش سالن سينما برخي از سالن ها به دليل فرسودگي به چرخه اكران وارد نمي شوند. تعدادي از سالن هاي سينما نيز از رده خارج و تعطيل شده اند كه ناگوارترين آنها دو سالن سينما جمهوري است كه در يكي دو ماه گذشته به دليل آتش سوزي تعطيل شد.
علم الهدي نيز با اشاره به افزايش سالن هاي تهران از طريق ساخت پرديس هاي سينمايي و سالن هايي كه با بازسازي توسعه مي يابند، مي گويد: «با در نظر گرفتن ميانگين 10 ميليون نفر جمعيت شهر تهران، اين شهر نيازمند 1000 سينماست كه در وضعيت فعلي حدود 80 سالن در تهران مشغول فعاليت اند و 920 سالن ديگر براي اين كلانشهر نياز است.»
وي با اشاره به جدولي كه با موضوع سرانه سالن سينما در نشريه فوكوس درج شده، افزود: با نگاهي به اين جدول كه براساس آمارهاي جهاني استخراج شده از نشريه فوكوس 2007 موسسه سمعي و بصري اتحاديه اروپاست، ايران از ميان 57 كشور داراي سرانه سينما متاسفانه رتبه 53 را دارد و بالاتر از مصر و تونس و پايين تر از مراكش و اندونزي ايستاده است.»
متاسفانه اين آمار براي كشوري با جمعيت 70 ميليوني ايران قابل قياس نيست. به ويژه كه به ياد بياوريم بسياري از شهرهاي نه چندان كوچك نيز فاقد سالن نمايش فيلم هستند.
علم الهدي با بيان اينكه نظريه پردازان سينما را يكي از مهم ترين شاخصه هاي توسعه نام نهاده اند، افزود: «يكي از دلايل افزايش ضريب امنيت اجتماعي در جوامع امروزي رابطه مستقيم آن با تعداد سالن هاي سينما است و هر چه آمار سالن ها در جوامع رو به افزايش باشد، شاخص هاي امنيت اجتماعي آن كشور رو به بالا مي رود. يكي از معضلاتي كه كشورهاي توسعه نيافته با آن درگيرند ضريب پايين تفريح دسته جمعي خانواده ها در بيرون از خانه است. نداشتن گردش درون شهري و سفر برون شهري و رفتن به تئاتر و كنسرت و فيلم ديدن در سينما كه آن را تلطيف كننده فضاي خشن جوامع شهري مي نامند همگي نشان از ناخوشي مردمان چنين دياري دارد.»
اكران نامناسب مشكل ديگر بحران مخاطب
البته در كنار كمبود سالن سينما نامناسب بودن سياست هاي اكران نيز يكي ديگر از مشكلاتي است كه باعث دلزدگي و سردرگمي مخاطبان سينما مي شود. اين معضلي است كه به افزايش تعداد فيلم هاي در انتظار اكران نيز دامن مي زند.
علي سرتيپي مدير شركت پخش فيلميران با بيان اينكه ناهمگون بودن فيلم هايي كه همزمان به نمايش عمومي درمي آيند معضل اصلي اكران در سينماي ايران است، درباره ميزان استقبال تماشاگران از فيلم هاي سينمايي به مهر گفت: «متاسفانه در اين سال ها با روند كاهش تماشاگر مواجه بوده ايم و منحني تعداد تماشاگران سينما نزولي بوده است. مشخصاً دو سه دليل وجود دارد كه باعث شده تعداد تماشاگران سينماي ايران در سال 87 نسبت به سال 85 دچار كاهش و نسبت به سال قبل افزايش داشته باشد.»
او با تفكيك سال ها درباره دلايل اين امر معتقد است: «در سال 85 به طور كلي براي سينماي ايران سالي خوب بود. يكي از دلايل آن خود فيلم ها و ديگري امكاني بود كه براي تبليغات فيلم ها به واسطه شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان به وجود آمد. اين تبليغات با قيمت هاي بسيار پايين و در برخي موارد به صورت رايگان پخش مي شد و اين مساله تاثيري بسزا در فروش فيلم ها داشت. اين ناهمگوني اكران مشكلاتي از جمله كاهش مخاطب را به همراه مي آورد. با آنكه نمي توان چارچوبي مشخص براي مشكلات اكران متصور بود، اما واقعيت اين است كه سينماي ما همواره با اكران يك فيلم دگرگون مي شود و اگر در نيمه دوم امسال مثل سال گذشته فيلمي مانند «توفيق اجباري» اكران شود، بخش عمده مشكل كاهش مخاطب سينما برطرف مي شود.»
او معتقد است: «سقف 18 سالن براي اكران يك فيلم يا حتي افزايش قيمت بليت ها مشكلي را به لحاظ مخاطب براي سينماي ايران به وجود نمي آورد و بايد مشكل را در جاي ديگر بررسي كرد.»
سه شنبه 10 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]