داشتن توانايي در كاري معين، الزاما به معناي انجام دادن آن نيست

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: داشتن توانايي در كاري معين، الزاما به معناي انجام دادن آن نيست

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها

بحث وجدان كاري و تعهد سازماني كاركنان از جمله مباحثي است كه همواره مورد توجه صاحب‌نظران و مديران بوده و شكل‌گيري آن نيازمند توجه به مؤلفه‌هاي متفاوت است.

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگ "به‌انديش" به نشاني http://behandish.blogfa.com آمده است: محور و چارچوب اصلي وجدان كاري سه مؤلفه فرد، كار و مديريت را در بر مي‌گيرد. مشاهدات روزمره ما از خودمان بيانگر اين واقعيت است كه متأسفانه ما به‌طور كلي آنچنان كه بايد و شايد يا حداقل به حدي كه جامعه ما نياز دارد، مفيد كار نمي‌كنيم.

وجدان كاري را مي‌توان چنين تعريف كرد: «عاملي كه سبب مي‌شود فرد بدون وجود هيچ كنترل خارجي و به‌دنبال انگيزه‌اي دروني كارش را به ‌نحو احسن انجام دهد».

وجدان كاري به سه عامل فرد، كار و مديريت ارتباط دارد؛ يعني اينكه چه كسي،‌ چه كاري را تحت چه شرايط يا مديريتي انجام مي‌دهد، مبين ميزان تلاشي است كه وي صرف كار خود مي‌كند.

از نظر مديريت آنچه در رابطه با فرد به‌عنوان يك نيروي كار در محل سازمان مورد توجه است نخست جنبه تكنيكي يا فني و دوم جنبه انساني آن است كه توجه به هر دو جنبه از اهميت زيادي برخوردار است.

هر كسي براساس شرح وظايف معين به كاري گمارده مي‌شود كه اگر اين انتخاب براساس تخصص يا شايستگي فني وي انجام بگيرد، طبعا مي‌توان انتظار داشت كه با توانايي فني، وظايف خود را به خوبي ايفا كند.

با اين‌حال داشتن توانايي در كاري معين، الزاما به معناي انجام دادن آن نيست، زيرا عامل انساني و مختصات ويژه فرد در تعامل با شايستگي فني او قرار مي‌گيرد و تاثير و تاثر متقابلي ايجاد مي‌كند، به‌نحوي كه اگر جنبه‌هاي انساني فرد در طول جنبه‌هاي فني وي بوده باشد و بالعكس، اين دو عامل مويد يكديگر خواهند بود و در غيراين‌صورت هر كدام مانعي براي ديگري ايجاد خواهد كرد.

در ارتباط با عامل فرد، مي‌توان گفت كه كارمندي، وظايف شغلي خود را بهتر و بيشتر و حتي بدون وجود سرپرستي نزديك انجام خواهد داد كه اين كار از ويژگي‌هاي زير برخوردار باشد: در رفع نيازهاي او با توجه به تنوع و اولويت آن‌ها مفيد باشد. مورد علاقه و دلخواه او باشد و با آرزوها، اميال و اهداف وي همخواني پيدا كند. نتايج حاصل از كار در ارتباط با ميزان تلاش و فعاليت وي در مقايسه با ديگران رضايت شغلي او را فراهم آورد. با مختصات شخصيت وي سازگار باشد و موافق و مطابق عقايد و افكار و باورهاي او بوده باشد.

فضاي سازماني سالم محيطي است كه: در مبادله اطلاعات قابل اعتماد باشد. داراي قابليت انعطاف و خلاقيت براي ايجاد تغييرات لازم بر حسب اطلاعات به دست آمده باشد. نسبت به اهداف سازمان داراي يگانگي و تعهد است. حمايت داخلي و رهايي از ترس و تهديد را فراهم مي‌كند، زيرا كه تهديد به ارتباط خوب و سالم آسيب مي‌رساند و قابليت انعطاف را كاهش مي‌دهد.

انتهاي پيام
دوشنبه 9 دي 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]