واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ماجرايي از قول فضيل بن عياضمعرفي تفسير كاشف
تفسير كاشف اثر محققانه، هنرمندانه و نوين دو تن از اساتيد برجسته علوم قرآني حاضر در حوزه و دانشگاه "حجةالاسلام والمسلمين دكتر سيدمحمد باقر حجتي و حجةالاسلام والمسلمين دكتر عبدالكريم بيآزار شيرازي" است. اين تفسير به زبان فارسي و در 15 جلد به نگارش در خواهد آمد كه تا كنون هفت جلد آن تا پايان سوره هود به زيور طبع آراسته شده است.مفسران بزرگوار در اين تفسير كوشيدهاند تا با ارائه تفسير با سبكي جديد، چهرهاي موزون از سورههاي قرآن و روابط آيات را ثابت كنند. در مقدمه جلد اول اين تفسير، برخي از ويژگيهاي اين تفسير چنين آمده است:«عدهاي بر آن شدهاند تا براي يافتن حقايق اين كتاب آسماني از تفاسير قرآن بهره جويند، اما اين كار براي همگان مقدور نيست؛ چه، اغلب مردم فرصت و حوصله كافي ندارند كه تفاسير ده يا بيست يا چهل جلدي را مطالعه كنند. علاوه بر اين، طولاني شدن مطالب تفسيري در طي متون تفسير موجب گشته كه آيات قرآني، گسسته از هم به نظر رسند و در نتيجه باعث شده كه احساس كنند آيات قرآني از يكديگر بيگانهاند. اين مطالب ما را بر آن داشت تا با استفاده از تفاسير مختلف و در نظر گرفتن همبستگي آيات، ترجمه پيوسته و تفسيرگونهاي عرضه كنيم كه فراتر از ترجمههاي معمولي و فروتر از تفاسير متداول باشد، آنهم با روش نگارش جديد و نشان دادن همبستگي آيات با دستهبندي آنها و توضيح مفاهيم فراموش شده پارهاي از كلمات و بيان زمينههاي تاريخي برخي از آيات در پاورقيها.مفسران بزرگوار در اين تفسير كوشيدهاند تا با ارائه تفسير با سبكي جديد، چهرهاي موزون از سورههاي قرآن و روابط آيات را ثابت كنند. ضمناً براي جبران قسمتي از هنرهاي ادبي و زيباييهاي تعابير قرآن كه برگردان آنها امكانپذير نيست، از اشعار جالب و تصاوير مناسب استفاده كردهايم.»بر اساس اين ايده، تفسير كاشف مملوّ از نمودارها، تصويرهاي تاريخي، جغرافيايي، عمومي، اشعار، نكات تاريخي و علمي و ادبي است كه چهره جذابي از قرآن را در معرض ديد مخاطبان به ويژه جوانان و نوجوانان گذاشته است. مفسران، براي تفسير كاشف اين امتياز را برشمردهاند: كاشف روابط آيات و موضوعات سور، كاشف محورهاي اساسي و ارتباطي قرآن، كاشف تأويلات الهي در خلال آيات قرآني، كاشف متشابهات از محكمات، كاشف كلمات كليدي قرآن و روابط آنها با ساير كلمات، كاشف اعجاز جديدي در قرآن، همراه با ترجمه تفسيري، بيان فشرده بهترين نظريات مفسران و بهرهگيري از اغلب تفاسير معتبر و منابع دست اول. علاوه بر اين از منابع لاتين و اروپايي نيز بهره فراواني برده شده است.در ادامه، به داستاني كه در تفسير آيه 95 اعراف به نقل از تفسير كشفالاسرار و المنار آورده شده، اشاره ميكنيم و سپس جلوههايي از جذابنمايي آيات را در اين تفسير از نظر ميگذرانيم.رسول خدا صلياللهعليهوآله فرمود:«وضع فرد با ايمان شگفتآور است؛ چرا كه همه حوادث از خوش و ناخوش براي او خير است. براي هيچ كسي جز مؤمن چنين شرايطي فراهم نيست. اگر به او خوشي رسد، سپاسگزار است. پس اين خوشي براي او خير است، و اگر گرفتار تنگنا و مصائب گردد، صبر در پيش ميگيرد و همين امر براي او خير است»؛ [چرا كه صبر، يكي از فضايل اخلاقي است و سرانجام آن شيرين ميباشد.]تفسير كاشف اثر محققانه، هنرمندانه و نوين دو تن از اساتيد برجسته علوم قرآني حاضر در حوزه و دانشگاه "حجةالاسلام والمسلمين دكتر سيدمحمد باقر حجتي و حجةالاسلام والمسلمين دكتر عبدالكريم بيآزار شيرازي" است. اين تفسير به زبان فارسي و در 15 جلد به نگارش در خواهد آمد كه تا كنون هفت جلد آن تا پايان سوره هود به زيور طبع آراسته شده است.«قومي را در سرّاء و ضراء آزمايش كردند، به هر دو حال، كفور آمدند. نه قدر نعمت شناختند و نه با محنت در ساختند، تا روز نعمت ايشان به سر آمد و شب محنت را خود صبح برنامد. ايشان را ميگويد: «فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يشْعُرُونَ.» باز قومي ديگر به محنت صبر كردند و در نعمت شكر تا به صبر، درجات اعلي يافتند و به شكر، قربت و مواصلت ديدند. ماجرايي از قول فضيل بن عياضفضيل بن عياض ميگويد: مردي از اين پارسايان روزگار و نيكمردان وقت، درمي سيم داشت. به بازار شد تا طعام خَرد. دو مرد را ديد به هم درآويخته و با يكديگر جدالي و خصومتي در گرفته. گفت: اين خصومت شما از بهر چيست؟ گفتند: از بهر يك درم سيم. آن يك درم كه داشت، به ايشان داد و ميان ايشان صلح افكند. به خانه باز آمد و قصه با عيال خود بگفت. عيال وي گفت: اصبت و احسنت و وفقت؛ (كار درست و خوبي انجام دادي و موفقي.) و در همه خانه ايشان برداشتني و نهادني نبود، مگر اندكي ريسمان. آن به وي داد تا به آن طعام خَرد. ريسمان به بازار برد و هيچ كس نخريد. بازگشت تا به خانه باز آيد. مردي را ديد كه ماهي ميفروخت و ماهي وي كاسد بود، كس نميخريد، همچنان كه ريسمان وي. گفت: اي خواجه! ماهي تو نميخرند و ريسمان من نميخرند. چه بيني اگر با يكديگر معاملت كنيم؟ ريسمان به وي داد و ماهي بستد. به خانه درآورد، شكم وي بشكافتند، دانه مرواريد پر قيمت از شكم وي بيرون آمد. به جوهريان برد، به صد هزار درم آن را برگرفتند. به خانه بازآورد. مرد و زن هر دو، خداي را شكر و سپاسداري كردند و در عيادت و تواضع بيفزودند. سائلي بر در سراي ايشان بايستاد گفت: «رجلٌ مسكينٌ محتاجٌ ذو عيال»؛ مردي درمانده و درويش، دارنده عيال؛ با من رفق كنيد. زن به مرد مينگرد و ميگويد: «هذه والله قصتنا التي كنا فيها»: ما هم چنين بوديم تا خدا ما را نعمت داد و آساني و فراخي. شكر نعمت را با درويش قسمت كنيم آنچه داريم. پس آن را به دو قسم نهادند: يك قسم به درويش دادند و يك قسم از بهر خود بگذاشتند. آن درويش پارهاي برفت و بازگشت و گفت: «من سائل نهام كه من فرستاده خدايم به شما. الله شما را آزمايش كرد در سراء و ضراء. در سراء شكور ديد شما را، و در ضراء صبور. در دنيا شما را بينياز كرد و در عقبي آن ببينيد كه آن را نه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه بر دل هيچ بشري خطور كرده است.»(1) پينوشت:1- تفسير كاشف، ج 4، ص 225ـ 226. منبع:سروش وحي، ش 23 ، با تصرف .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 568]