تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همه خوبى‏ها و بدى‏ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى‏بينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825814095




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاه شاهان


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نصایح اخلاقی
گل
شاه شاهان نوشته‏اند: روزى اسكندر مقدونى، نزد دیوجانس آمد تا با او گفت و گو كند. دیوجانس كه مردى خلوت گزیده و عارف مسلك بود، اسكندر را آن چنان كه او توقع داشت، احترام نكرد و وقعى ننهاد. اسكندر از این برخورد و مواجهه دیوجانس، برآشفت و گفت: - این چه رفتارى است كه تو با ما دارى؟ آیا گمان كرده‏اى كه از ما بى‏نیازى؟ - آرى، بى‏نیازم. - تو را بى‏نیاز نمى‏بینم. بر خاك نشسته‏اى و سقف خانه‏ات، آسمان است. از من چیزى بخواه تا تو را بدهم. - اى شاه! من دو بنده حلقه به گوش دارم كه آن دو، تو را امیرند.  تو بنده بندگان منى! - آن بندگان تو كه بر من امیرند، چه كسانى‏اند؟! - خشم و شهوت؛ من آن دو را رام خود كرده‏ام؛ حال آن كه آن دو بر تو امیرند و تو را به هر سو كه بخواهند مى‏كشند. برو آن جا كه تو را فرمان مى‏برند؛ نه این جا كه فرمانبرى زبون و خوارى.  لینک مطالب مرتبط:ابن سینا و ابن مسکویهزهد ورزی و دغلبازیدرزی عاقبت در کوزه افتاد-------------------------------------------پی نوشت ها:این حکایت در منابع مختلف به شکلهای گو ناگون و با اسامی و اشخاص متفاوت، نقل شده است. آنچه در بالا آمد، آمبخته است از حکایتهایی که در دو منبع زیر آمده است: الف)ابن فاتک، مختار الحکم و محاسن الکلم، ص73.ب) مثنوی معنوی، چاپ نیکلسون، دفتر دوم، ابیات 1468- 1465حکایت مثنوی بدین قرار است:                          گفت شاهی شیخ را اندر سخن                چیزی از بخشش زمن در خواست کن                           گفت ای شه،  شرم ناید مر تو را                     که چنین گویی مرا،  زین برتر آ                          من دو بنده دارم و ایشان حقیر                           وآن دو بر تو حاکمانند و امیر                           گفت شه، آن دو چه اند، آن زلت است          گفت آن یک خشم و دیگر شهوت است--------------------------------------------منبع:بابایی، رضا، حکایت پارسایان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن