واضح آرشیو وب فارسی:قدس: معادله اي با چند مجهمول ؛ ميراث «فنا» براي قربانيان اعتياد
* محبوبه علي پور
*تا دختر و پسرت رو عروس و داماد نكردي خدا خدا ميكني كه به خونه بخت برن. وقتي هم كه مي رن سر زندگيشون بايد خدا خدا كني كه زندگيشون دوام بياره.
زن آرام حرف مي زند و گاهي نفسي تازه مي كند. دختر دسته گلم رو دادم به يكي از فاميلاي دور، گفتم آشنا هستن. خوب و بدشون رو مي دونم... اما اشتباه كردم. پسره از اون هفت خطها بود. خانواده اش هم نمي شناختنش- اهل دود بود... دخترم يه سال خونه داري نكرده بود كه نصف جهيزيه اش رو شوهرش فروخت. چاره نداشتم طلاق دخترم رو گرفتم.
واقعاً چرا بايد دغدغه خانواده هاي ما دوام و بقاي زندگيهاي نوپا باشد؟
* آشفتگي در خانه ها
در پاسخ به اين پرسش، دكتر گلزاري، روانشناس با تأكيد بر نابساماني خانواده ها مي گويد: در سالهاي اخير ازدواجها سه راه پيش رو دارند. گروهي به بالندگي مي رسند. عده اي فرجامشان آشفتگي است و ديگراني هم دچار گسستگي و طلاق مي شوند كه بنابر آمار ارائه شده، در شهرهاي بزرگ نظير تهران از هر 100 ازدواج، 25 درصد به طلاق و گسستگي ختم مي شود. همچنين حدود 50 درصد زندگي خانواده ها با آشفتگي ادامه مي يابد و در واقع سير نابسامان و ناآرامي را طي مي كنند. به اين ترتيب، حدود يك چهارم يعني 25 درصد خانواده ها را مي توان موفق و بالنده دانست.
وي همچنين اضافه مي كند: در سال 81 نيز طبق پژوهشي به بررسي «سيماي رواني جامعه» در سراسر كشور پرداختيم كه نتايج قابل تأملي را به همراه داشت. چنان كه مشخص شد افراد متأهل جامعه ما دو برابر بيش از مجردان دچار تنش بودند. حال آنكه از نظر اسلام، خانواده بايد كانون آرامش باشد.
دكتر گلزاري، از علل بروز بحرانها در خانواده را ازدواجهاي ناسنجيده دانسته و اظهار مي كند: گاهي جوانان به خصوص دختران در پي وابستگي هاي بيمار گونه، دل به افرادي مي بندند كه دچار مشكلات متعدد هستند.
اما در پي پافشاري طرفين، اين ازدواج صورت مي گيرد و به طور منطقي نيز سرانجام نمي يابد.
* رشته هاي سرگرداني ازدواج
پريسا- ص 52 ساله است، او مي گويد: دخترم در سن 18 سالگي در پي آشنايي با پسر معتادي با او ازدواج كرد. هيچ كدام از اعضاي خانواده موافق نبوديم اما او اصرار كرد و ناگزير پذيرفتيم. خودمان پسر را براي ترك به مراكز ويژه برديم. او مدتي ترك و زندگي مشتركش را با دخترم آغاز كرد. اما دوباره گرفتار اعتياد شد. چندين بار زمينه ترك او را فراهم كرديم ولي باز هم به اعتيادش ادامه داد.
در اين مدت نيز بارها و بارها با خشونت با دخترم رفتار كرد اما او از ما پنهان مي كرد. تا اينكه يك روز از شدت ضربات شوهرش بيني و صورتش صدمه ديد.
در پزشكي قانوني معلوم شد كه بارها مورد آزار شوهرش بوده است. دخترم ديگر تمايلي به ادامه زندگي با او نداشت و جدا شد. اما بعد از طلاق ديگر مثل گذشته اميد به زندگي نداشت. حال او را نزد مشاور مي آوريم تا عوارض آن زندگي را ترميم كنيم.
مريم برزگر، كارشناس ارشد علوم اجتماعي در همين باره، اظهار مي كند: درصد بالايي از قربانيان اعتياد، دختراني هستند كه در پي عشقي واهي، گرفتار دلبستگي به معتاد مي شود و تصور مي كند كه فرد معتاد حاضر مي شود كه به خاطر او دست از اعتياد بردارد. اما تجربه نشان داده كه احتمال اين امر بسيار ضعيف است.
* ميراث فنا
با توجه به آنچه گذشت مي توان پرسيد: آيا اعتياد در بروز طلاقها مؤثر است؟
دكتر فرشاد، معاون پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي بهزيستي اصفهان در پاسخ مي گويد: در شرايط فعلي كشور ما به طور مستقيم يا غيرمستقيم اعتياد بر خانواده ها و بقاي آن مؤثر است. چنانچه اگر پژوهش شود مي توان نقش اعتياد را در طلاقها مؤثر ديد. نكته ديگر، رابطه غير مستقيم طلاق بر خانواده است كه معمولاً نيز ناديده گرفته مي شود. تأثير اعتياد بر بروز آشفتگي و تنش در كانون خانواده است به طوري كه اغلب فرزندان اين خانواده ها به زندگي، نامطمئن و بدبينانه نگاه مي كنند و از لحاظ شكل گيري شخصيت دچار مشكل هستند. چنان كه گاه در زندگي مشترك آينده خود نيز قادر به انطباق با شرايط نيستند. به اين ترتيب، تسلسل شوم اعتياد بر زندگي نسلهاي بعدي نيز تأثير خواهد گذارد.
وي ادامه مي دهد: اعتياد به طور مستقيم نيز در بروز روند تنشها و حتي طلاق نيز مؤثر است.
زيرا بنابر دلايل جسمي و رواني، فرد معتاد قادر به انجام وظايف و كاركرد مطلوب خود نخواهد بود و حتي براي رسيدن به لذت اعتياد از امكانات و منابع خانوادگي بهره مند مي شود. از همين رو، ساختار خانواده دچار اضمحلال شده و اعضاي آن دستخوش بحران مي شوند. به اين ترتيب، همسر براي مراقبت و حمايت از فرزندان ناچار به طلاق مي شود كه اين طلاق نيز پيامدهايي را به دنبال خواهد داشت.
پيش از اين نيز، محمد اكبري، قاضي دادگاه خانواده با تأكيد بر همين امر، اعتقاد داشت: سه علت عمده طلاق مباحث اقتصادي، اعتياد و نبود تفاهم زوجين است كه به دليل رشد روز افزون اعتياد اين عامل به يكي از مهمترين دلايل طلاق تبديل شده است. چنان كه 85 درصد طلاقها از اعتياد و بيكاري زوج سرچشمه مي گيرد.
بنابر پژوهشي كه سال گذشته از سوي مركز تحقيقات سوء مصرف و وابستگي به مواد مخدر، انجام گرفت، معلوم شد. در مجموع 30 درصد از معتادان مورد بررسي، فاقد شغل بوده و 9 درصد از آنان اعتياد را عامل بيكاري خود دانسته اند.
* آسيبهاي رواني اعتياد
* مرد ديوانه شده بود. ديگر هيچ چيز نمي فهميد، نمي ديد، نمي شنيد و دنيايش سياه سياه بود و او معلق ميان زمين و آسمان سرگردان بود. دختركش مي ترسيد. فرياد مي كرد. اما پدر هولناك تر از هميشه شده بود. بنزين را با قساوت روي بدن دختر يازده ساله اش ريخت، دخترك گريخت. مرد او را محكم به طرف بخاري كشاند. دخترك شيون كرد. مرد نمي فهميد، نمي ديد، نمي شنيد. در ورطه سياه نيستي....
آتش نهيب كشيد گيسوان آشفته دختركش شعله ور شد. دخترك شيون كرد. چند لحظه بعد ديگر دخترك صدا نكرد و مرد در مرداب توهم غرق شد.
از ديگر آسيبهاي وابستگي به مواد مخدر كه در بروز طلاق تأثيرگذار است. بحرانهاي روحي و رواني است. چنانكه شواهد حاكي از وجود خشم، توهمهاي مزمن، افسردگي و اضطراب معتادان است.
از سوي ديگر، گاه مشكلات روحي و رواني نظير افسردگي منجر به گرايش به اعتياد مي شود.
برزگر درباره رابطه متقابل اعتياد و طلاق مي گويد: گر چه اعتياد مي تواند زمينه ساز طلاق باشد اما گاه نيز طلاق و پيامدهاي اجتماعي و رواني آن سبب گرايش به مصرف موادمخدر مي شود. چنانكه فرد در پي ناكاميها به سوي دست آويزي براي آرامش نسبي و موقت مي رود كه يكي از آنها مواد مخدر است.
* حكايت زنان معتاد
آمارها حاكي از آن است كه 5 درصد معتادان كشور را زنان تشكيل مي دهند. اما پرسش اينجاست كه اعتياد زنان بر دوام و بقاي كانون خانواده بيشتر مؤثر است يا اعتياد مردها؟خانم دكتر فرشاد در اين باره اظهار مي كند: از آنجا كه مردها نان آور و تأمين كننده نيازهاي اقتصادي خانواده هستند، تأثير اعتياد آنان بر خانواده كمي است. اما به دليل قبح اعتياد مادر و صدمات روحي، رواني اعتياد او بر اعضاي خانواده، پيامدهاي سوء مصرف زن بر كيفيت كاركرد خانواده تأثيرگذار است.دكتر فرشاد در اين باره نيز اعتقاد دارد: بسياري از وقايع در زندگي خانوادگي مي تواند باعث طلاقهاي غيررسمي و پنهان شود تا جايي كه حتي مطرح كردن آن از سوي همسران با تأخير و ترديد همراه مي شود.
اما بيان اعتياد، تابو نيست و مستمسك خوبي است كه به اين رابطه پايان دهند.
ناگفته نماند، اعتياد خود عامل آسيبهاي ديگر بر خانه و خانواده است چنانكه باعث فاصله افتادن ميان اعضاي خانواده و به خصوص همسران شود.
* فرجام كلام
پژوهشهاي مختلفي درباره سوء مصرف مواد انجام مي شود، همايشها و سخنرانيهاي گوناگون برگزار مي گردد، كتابها و بروشورهاي ريز و درشتي وارد بازار مي شود، اما هنوز اعتياد معضل انكار ناپذير جامعه است معضلي كه قشر جوان و خانواده هاي نوپاي ما را هدف قرار گرفته است. اين گونه جامعه ما با بحراني روبه رو مي شود كه يك سوي آن به آسيبهاي اجتماعي ختم مي شود. و يك سو اعتياد و يك سوي ديگر طلاق، در واقع ما با معادله اي چند مجهولي روبه رو هستيم.
شنبه 7 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]