محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840350869
؛طرح ادغام با چاشني نظارت و اندكي ارشاد
واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: ؛طرح ادغام با چاشني نظارت و اندكي ارشاد
؛گزارش طنز
عذرخواهي نكردن كار دست آدم مي دهد!
اگر جهان پهلوان خطه سبلان و عضو هيئت مديره باشگاه سايپاي تهران بيمار نمي شد و اگر هنگام بيماري به موقع داروهايش را به حلقش واريز مي كرد، اگر باد كمك مي كرد و اين ديسك حدادي را همانند يك ديسكت به آن طرف مرز ركوردها هل مي داد، اگر شناگر ما دچار بيماري لاعلاج سرماخوردگي آن هم در لحظه مسابقه نمي شد، اگر باسكول پكن خراب نبود و كشتي گيران ما را كمتر از وزن خالصشان نشان نمي داد، اگر دسته پاروي تيم قايق راني زنان نمي شكست، اگر المپيك پكن يكي دو سال به تعويق مي افتاد، اگر همه بازي ها و مسابقاتمان در زمين خودي مي بود، اگر مردم از جيب مايه مي گذاشتند و اسپند بيشتري دود مي كردند، اگر تماشاگر نماهاي چيني حواس ورزشكاران ما را پرت نمي كردند، اگر المپيك دوستان داخلي پس از المپيك به جاي انتقاد، اشك شوق ورزشكاران را با دستمال ابريشمي پاك مي كردند و اگر غبار راه آن ها را سرمه چشمان خود مي كردند و خلاصه اگر آدم خلق نمي شد و جهاني و المپيكي نبود و در پس اين همه كه گفتيم يك عذرخواهي كوچك مشكلات ورزش را حل مي كرد، ديگر نياز نبود كه طرح ادغام سازمان هاي به اصطلاح ضعيف، نمايندگان ما را به جنب و جوش وادارد و آن ها براي ادغام سازمان تربيت بدني با سازمان ملي جوانان در يك جاي دنج از همكاران خود خواهش كنند زير برگه ادغام را اثر انگشت يا امضا بزنند.اگر حتي بعضي ها جوگير نمي شدند و مواظب درست حرف زدنشان بودند ديگر نيازي به نهضت ادغام سازي نبود.
يادش گرامي و سرش به سلامت بادا
از شهريور ماه اين منتخبان ملت به تكاپو افتادند و همديگر را مجاب كردند كه در فرآيند ادغام سازي براي ثوابش هم كه شده مشاركت كنند، نتيجه اين شد كه ١٣٠نماينده نيازمند ثواب پاي برگه درخواست ادغام سازي را امضا كردند و از آن پس تاريخ دگرگون شد و سرفصلي تازه در مطبوعات و راديو و تلويزيون آغاز شد، موافقان برهان هاي بي بديل آوردند و مخالفان، انتقادهاي بي نظير؛ آن قدر از خوب و بدش گفتند و شنيدند كه در اين بين كسي نفهميد چي بود و چي شد.ما هم از همان زمان دو چشممان را به خبرگزاري ها و خبرها دوختيم تا ببينيم بالاخره ادغام شد يا نشد و كي مي خواهد بشود، با خود گفتيم شايد مشغله نمايندگان بسيار است و آن ها پس از شب چله تصميم اساسي خواهند گرفت و شايد در چله نشيني بزرگان امضاهاي بيشتري جمع شود تا هم زمان با اولين برف سنگين زمستاني كلنگ ادغام سازي به زمين كوبيده شود. اما گويا ضمير ناخودآگاه مان به ضمير خودآگاه گفت آن قدر منتظر بمان تا علف زير پايت سبز شود. به ناچار اين نيش و كنايه را برنتافتيم و از يكي از مجلسيان پرسيديم كه چه كار كرديد اين طرح هاي خانه برانداز را؟ نماينده محترم عضو كميسيون فرهنگي يعني جناب آرين منش به گونه اي به ما فهماند كه بابا، شب به خير، سه چهار تا طرح بود كه فقط تا مرحله امضا پيش رفت و اصلا تقديم هيئت رئيسه نشد تا در صحن علني راجع به آن بحث شود. پرسيديم خب پس چرا نمايندگان محترم به خودشان زحمت تحقيق و پژوهش و امضا جمع كني پيرامون طرح ها دادند؟ پاسخ شنيديم كه اين معاونت هاي رياست جمهوري قدري كار ما را براي نظارت دشوار كرده بودند و ما نمي توانستيم به راحتي از آن ها سوال يا آن ها را استيضاح كنيم به همين خاطر جمعي از نماينده ها معتقد بودند حال كه نظارت ما دشوار است و معاونت ها پاسخ گو نيستند بياييم آن ها را در هم ادغام كنيم، تبديل به وزارت خانه كنيم تا همگان طعم پاسخ گويي را بچشند، ايشان البته اشاراتي به اين سه چهار طرح كرد كه يكي از آن ها ادغام سازمان ميراث فرهنگي در وزارت ارشاد بود كه به گمان ايشان اگر اين ادغام صورت بگيرد، هم به ارشاد لطمه مي خورد و هم به ميراث، حتي سازمان تربيت بدني را هم نمي توان محدود كرد.
به هر حال، هر طرحي در مجلس با ١٠ امضا مي تواند تقديم هيئت رئيسه شود ولي اين طرح ادغام با ١٣٠امضا تقديم نشد و ما را به اين مهم رساند كه حتما طرح وزين بوده كه اين همه طرفدار داشته و حال كه آن ها به بررسي آن نپرداختند ما موشكافي مي كنيم تا يادش را زنده نگه داريم.
به جاي صبحانه، ناهار و شام، فعل خواستن را صرف مي كنند
مي خواستند، سازمان تربيت بدني را با سازمان ملي جوانان ادغام كنند و وزارت خانه جديدي تشكيل دهند اما ديدند با يكي از اصول قانون اساسي مغايرت دارد و تشكيل وزارت خانه جديد اصلا ممنوع است تا اين كه بالاخره با زدن از خواب و خوراك و پژوهش هاي فراوان به اين نتيجه رسيدند كه كار نشد نداريم، نمايندگان محترم، فعل خواستن را صرف كردند، آن ها طي اين مدت صبحانه و ناهار و شام اصلا صرف نكردند چون عزمشان را جزم كرده بودند كه همين فعل خواستن را صرف كنند. آن ها ميخواستند ابتدا با همين ١٣٠ نفر امضاكننده گوشه هاي سازمان تربيت بدني و سازمان ملي جوانان را بگيرند و داخل وزارت رفاه جا بزنند تا جوانان و ورزشكاران بيشتر در رفاه باشند. اين گونه هم دولت، چاق نمي شود و هم تعدادي از چاق ها لاغر مي شوند. از طرف ديگر وزارت رفاه هم به قول دستغيب، نماينده مجلس «با ظرفيت است» چرا كه سامانه هاي ارزشمندي در اين وزارت خانه وجود دارد كه از سامانه هاي هواشناسي و سامانه هاي دفاع موشكي هم نازتر است، به علاوه اين كه كاركردهاي پزشكي وزارت رفاه را مي توان به وزارت بهداشت چسب زد و از اين طريق موفقيت هاي خارق العاده اي را به زور نصيب وزارت بهداشت كرد چرا كه اگر سامانه درمان و بيمه برود پيش هم ولايتي هاي خود در وزارت بهداشت آن وقت به مدد بيمه نه از زير ميزي خبري هست نه از ويزيت هاي غول آسا و نه از گروگان گيري بيماران رو به موت و گرو گرفتن امواتي كه تسويه حساب نكرده اند.
اين پيراهن تان چقدر قشنگ است، چند خريديد؟
اما دليل اصلي فرآيند ادغام سازي به اين موضوع بر مي گردد كه ما در كشور سازمان زياد داريم.اين همه سازمان، هم تورم زاست و هم فضا را اشغال مي كند، به علاوه اين كه هر يكي ساز خودشان را مي زنند و فاتحه گروه كنسرت پيشرفت و خدمت رساني را مي خوانند. از اين گذشته در راس هر يك از اين ها فردي نشسته است كه نمي تواني بگويي بالاي چشمش ابروست زيرا كه هر يك جزو معاونان صدو بيست گانه هستند. آدم رويش نمي شود به معاون رئيس جمهور بگويد چرا سازمانت آفتابه و لگن فراوان دارد، به خصوص اگر نماينده هاي سوال كننده سر به زير و خجالتي باشند. براي يك مورد بي ارزش هم كه نمي شود رئيس جمهور محترم را دعوت و از او سوال كرد. بالاخره موضوعاتي مثل المپيك و يا گردش زبان در دهان رئيس گردشگري اين قدر مهم نيست كه آدم به رئيس جمهور رو بزند، خب به معاون رئيس جمهور هم اگر از گل نازك تر بگوييم ممكن است به او بر بخورد. اگر او را به مجلس فرا بخوانيم و از او سوال كنيم، ممكن است در رودربايستي گير كنيم و به جاي اين كه بپرسيم چرا با وجود اين همه هزينه، در المپيك بسيار ضعيف ظاهر شديم، مي پرسيم ببخشيد اين پيراهن تان چقدر قشنگ است و چقدر به شما مي آيد، چند خريديد يا ممكن است سوالات تخصصي تر بكنيم كه به نظر شما با بالا رفتن قيمت ملات و پودر سنگ الان براي ساخت و ساز مي صرفد يا نه؟ يا اگر هم سوال اصلي را، حتي به صورت تستي از او بكنيم ممكن است او هم تستي جواب بدهد،(البته حق دارد چون وقتش بيشتر از اين حرف ها ارزش دارد) يا ممكن است در جواب سوال بالايي ما بگويد: ما در المپيك ضعيف نبوديم، قوي بوديم حتي ممكن است با پاسخ هاي او و يا رئيس سازماني ديگر قانع نشويم، آن وقت قانون به ما مي گويد قانع نشويد تا جانتان در بيايد. خب ما نمي توانيم طرح استيضاح معاون رئيس جمهور را بدهيم.ولي اگر همين آقا را تبديل به وزير كنيم، به سه سوت امضاي همه نماينده ها را مي گيريم و به دو سوت هم امضاهايشان را پس مي گيريم. وقتي ما طرح استيضاح را امضا كرديم آن وقت ببينيد اين آقاي وزير از خواب و خوراك نخواهد افتاد و گردان گردان براي معذرت خواهي به مجلس نخواهد فرستاد و همه ريش سفيدان عالم را وادار به چانه زني نخواهد كرد يا هم براي اين كه اين وزير را بجزانيم، طرح استيضاح او را به راي مي گذاريم اما تا ديديم دارد پس مي افتد به آن راي نمي دهيم تا حواسش باشد كه با چه كساني طرف است.
قدم نورسيده مبارك
حالا مثل پدر و مادري كه نوزادشان مي خواهد نه ماه ديگر به دنيا بيايد براي وزارت نورسيده اسم هم گذاشتند ، وزارت رفاه، ورزش و جوانان . اين اسم با مسما چقدر برازنده و چقدر داراي تعابير برازنده اي است كه چند تا از اين تعبيرها را برايتان مي گويم.
١ - وزارتي براي ورزش مر فهان بي درد و جوان شدن آن ها
٢ -وزارتي كه رفاه توليد مي كند تا جوانان فقط ورزش كنند
٣ -وزارت ورزش جوانان با تمام امكانات رفاهي از قبيل شومينه، پكيج، هود، تختخواب، مبله و صبحانه ، ناهار ، شام همراه با سرويس رفت و برگشت.
٤ -وزارتي كه جوانان ورزشكار را در رفاه نگه مي دارد و به آنان وام ازدواج مي دهد و آمار ازدواج و طلاق را دم به ساعت روي تله تكست اعلام مي كند.
اين امضاها را مفت به دست نياورده اند
همان زمانحاجي بابايي، عضو هيئت رئيسه مجلس «طرح ادغام سازمان تربيت بدني با سازمان ملي جوانان را نيازمند بررسي دقيق، علمي و كارشناسي دانست و گفت طرح در مرحله جمع آوري امضاست و به هيئت رئيسه تقديم نشده است، به علاوه اين كه در نگاه اول وظايف و فعاليت اين دو ارگان با هم تفاوت دارد و ادغام آن ها دور از ذهن مي باشد»، آقاي حاجي بابايي راست مي گويد، بايد اين طرح به درستي كار كارشناسي شود وگرنه نمايندگان مجلس امضاهاي خود رامفت به دست نياورده اند كه آن ها را هدر بدهند، به علاوه اين كه امضا گرفتن و امضا پس گرفتن از نمايندگان مجلس كه مانند امضا گرفتن از هنرپيشه هاي هاليوود به همين سادگي نيست چرا كه نمايندگان براي دادن يك امضا آدم را خون جگر مي كنند و مگر زماني كه امضا دادند مي توان اين امضاها را از آن ها پس گرفت، زيرا همان گونه كه براي دادن امضا بايد، هزاران كيلو وات ساعت وقت و انرژي صرف كرد براي پس دادن آن نيز از علم روز استفاده كرد. خلاصه آن كه جنس فروخته شده پس گرفته نمي شود!حالا گيريم كه تعداد امضاها به ٢٠٠ مورد نيز برسد، اين بدان معنا نيست كه طرح در مجلس به تصويب برسد مي گوييد نه، ما برايتان چند دليل محكمه پسند مي آوريم.
الف: حتما براي چنين طرحي چند نماينده موافق و مخالف سخنراني مي كنند. خب حالا اگر هنگام سخنراني تعدادي از نماينده ها به هر دليلي پس از خميازه هاي فراوان، به خواب ناز فرو بروند و متوجه لالايي هاي موافقان و مخالفان نشوند، آن وقت اگر دستشان را بالا نبرند، يا به جاي قيام، نيام كنند سرنوشت طرح چه مي شود. آيا اين همه كار كارشناسي هدر نخواهد رفت.
ب: حال اگر چند نماينده به كمك نماينده قيام نكرده بشتابند و او را از مرحله نيام شيرين به قيام سنگين ارتقا دهند آن وقت اين به معني آن است كه طرح تصويب شده، وضعيت، جوانان، ورزش و رفاه مردم را به صورت صددرصد تضميني و با گارانتي تامين مي كند؟
ج: آراي نمايندگاني كه احتمالا، بنايي يا اسباب كشي دارند يا نمايندگاني كه به سفر قندهار رفته اند چه مي شود.
آيا آن ها به كسي وكالت داده اند كه به جاي شان در مجلس قيام كند؟
د: اگر طرح بعد از بازگشت نمايندگان از سفر مشقت بار خارجي يا پس از بنايي و اسباب كشي در مجلس مطرح شد و بنا به دلايل فيزيكي كسي حال و حوصله قيام و يا حتي بلند كردن دستش را نداشت، آيا اين بدان معناست كه مجلس صددرصد مخالف طرح است؟ پس آن ١٣٠ امضاي اوليه چه مي شود؟
بحران هويت و بلوغ مهم ترين مشكل جوانان
حال اگر طرح تصويب شود چه مي شود؟
در نگاه اول نظر بنده اين است كه اگر طرح مذكور تصويب شود، مهم ترين مشكلات جوانان كه همان بحران هويت و بحران بلوغ است، حل مي شود، چرا كه موازي كاري سازمان ها در زمينه بلوغ و هويت از بين خواهد رفت و سن رسيدن به بلوغ را فقط يك وزارت خانه تعيين مي كند به علاوه اين كه به عنوان مثال اسامي هفته جوان را يك وزارت خانه مشخص مي كند و تعيين سخنرانان روز جوان هم برعهده همين وزارت خانه است. در مورد بلوغ نيز، مرز بين بلوغ فكري و بلوغ جنسي مشخص مي شود و يك وزارت خانه مثلا بخشنامه مي كند كه كساني كه به بلوغ فكري نرسيدند، حق ندارند به بلوغ جنسي برسند. آمار اشتغال جوانان، تعداد منتظران سرگذر، سن ازدواج جوانان و ميزان آسيب پذيري جوانان در مقابل شعارها را هم يك وزارت خانه مي دهد كه اگر اين گونه باشد به راحتي مي توانيم براي جوانان برنامه ريزي كنيم.يك نماينده عضو فراكسيون جوانان مجلس در مورد ادغام سازمان ملي جوانان از ناگفته هاي فراوان سخن مي گويد: «بايد بررسي شود آيا اين سازمان اقدامي در جهت ستادي بودن وظايف و نيز هماهنگ كننده بين دستگاه ها انجام مي دهد يا خير؟ آيا توانسته است در جهت حل مشكلات جوانان عمل كند يا خير؟ و بعد فورا نتيجه مي گيرد كه خب اگر سازمان ملي جوانان در حوزه وظايف ستادي خود عملكرد خوبي داشت بايد مي توانست دستگاه هاي ديگر را نيز به سوي فعاليت سوق دهد ضمن اين كه بايد گزارش ارائه كند و از دستگاه ها بازخواست كند.»
همواره بالا و پايين رفتن سن ازدواج را گزارش مي دهند
به اين نماينده محترم مي گوييم چرا شما فقط به يك سازمان چسبيده ايد، آيا در كشور سازمان هاي ديگري وجود ندارد كه در حوزه فعاليت ستادي خود عملكرد خوبي نداشته است. اگر وجود دارد چرا از خوبان نامي نمي بريد به علاوه آيا يك سازمان مي تواند سازمان هاي ديگر را به سوي فعاليت سوق دهد؟ مگر شما نمي دانيد كه هر سازمان شرح وظايف و اساس نامه دارد؟ آيا در اساس نامه اين همه سازمان آمده است كه شما موظفيد به عنوان يك ريش سفيد بزرگ تر آن سازمان كوچك تر را به فعاليت سوق بدهي؟ مگر شما براي اين سوق دادن در مجلس بودجه به اين ها مي دهي؟ به علاوه شما گفته اي سازمان ملي جوانان بايد گزارش كار ارائه دهد، جناب نماينده! ما در اخبار راديو، تلويزيون و روزنامه ها هر از چند گاهي شاهد ارائه گزارش ها در مورد جوانان هستيم، به عنوان مثال مرتب سن ازدواج جوانان را گزارش مي دهند، هر هفته و ماه در جريان بالا رفتن يا پايين آمدن سن ازدواج جوانان هستيم، آمار طلاق جوانان را هم به خوبي به اطلاع مان مي رسانند، آمار ازدواج را هم همين طور ولي خب اگر اين آمارها با آمارهاي سازمان آمار تطابق ندارد، اين ديگر تقصير سازمان ملي جوانان نيست، مقصر تداخل وظايف است. مقصر جواناني هستند كه ازدواج خود را يا به ثبت نمي رسانند يا به موقع به ثبت نمي رسانند، يا هم به سازمان ملي جوانان اطلاع نمي دهند يا مثلا يك پسر جوان مي رود چند تا زن مي گيرد ولي به سازمان فقط مي گويد ازدواج كردم.در مورد اشتغال هم وضع به همين گونه است، سازمان آمار هرچند سال يك بار آمارگيري مي كند و گزارش مي دهد ولي سازمان ملي جوانان به شبكه هوشمند اشتغال متصل است و تا يك جوان از سرگذر كم مي شود آمار اشتغال را مي دهد. در مورد اوقات فراغت جوانان نيز اين سازمان چون در شهرستان ها نمايندگي ندارد مجبور است كه بگويد جوانان آزادند اوقات فراغتشان را به هر وسيله ممكن كه با معيارهاي ديني و انساني تطابق داشته باشد پركنند و جوانان بايد بروند تفريح كنند و چون بهترين تفريح كار است اين جوانان عزيز بروند كار كنند كه بيكاري بي عاري مي آورد.
يكه به قاضي نرويم
بگذاريد يكه به قاضي نرويم نظر سازمان ملي جوانان را نسبت به اين ادغام بدانيم. بديهي است كه روساي سازمان ورزش و سازمان جوانان با اين ادغام ها مخالف اند چرا كه اگر حتي قرعه كشي هم انجام دهند يكي از اين دو بايد رئيس يا وزير شوند. اگرچه رئيس سازمان ملي جوانان گفته است هرچه به مصلحت كشور است همان را انجام دهند اما ته دل ايشان مي گويد:« احساس ما اين است كه اين ادغام به نفع جوانان نيست. ادله ايشان اين است كه برخي از مسائل فرابخشي مثل هويت ايراني جوانان و مسئله ازدواج بايد به صورت فرابخشي در كشور پي گيري شود چرا كه يك وزارت خانه نمي تواند به تنهايي آن را پي گيري كند. ايشان ادامه مي دهد كه ٢٣ الي ٢٤ دستگاه درگير وظايف اوقات فراغت جوانان هستند و با توجه به اين كه يك دستگاه نمي تواند وظايف فوق را اجرا كند لذا بايد يك پايگاه ويژه اي وجود داشته باشد تا هم سياست گذاري كند، هم سوال كند و هم بر انجام طرح ها نظارت كند.»
اگر ادغام صورت بگيرد جوانان دچار بحران هويت مي شوند
جناب علي اكبري درست مي گويد، اين ادغام به ضرر جوانان است چرا كه الان سياست گذاري در مورد هويت جوانان ايراني را سازمان ملي جوانان برعهده دارد و در صورتي كه اين سازمان ادغام شود آن وقت جوانان دچار بحران هويت مي شوند و جواني كه دچار اين بحران شود يعني اين كه جوان مرگ شده است اگر اين سازمان ادغام شود جوانان سردرگم مي مانند چرا كه هويت خود را به اين راحتي نمي توانند در لابه لاي وزارت خانه اي عريض و طويل پيدا كنند و نمي دانند براي صدور المثناي هويت به كجا مراجعه كنند؟در مورد ازدواج نيز وضع به همين گونه است.
اين مسئله نيز فرابخشي است كه اگر درست در مورد آن سياست گذاري نشود، ممكن است در آينده بانسلي كاملا مجرد مواجه شويم و چون سياست گذاري درستي نداريم ممكن است جوان يا خانواده او نداند كه سن ازدواج اين جوان رعنا چه موقع است و باز دچار همان بحران گم كردن سن ازدواج خواهيم بود.بايد يك پايگاهي باشد كه سياست گذاري كند اين جوان براي ازدواج به شغل و مسكن نياز دارد. اين پايگاه بايد در اين زمينه به جوانان اطلاع رساني كند تا جوانان بدانند كه ازدواج فقط خواندن خطبه عقد نيست. اين سازمان اگر در اين زمينه اطلاع رساني نكند ممكن است فرد جوان بي گدار به آب بزند و بعد بماند كه كجا با همسرش زندگي كند و چه كار كند تا پول دربياورد و خرج همسرش را بدهد. اگر اين سياست گذاري ها انجام نشود، ما باز شاهد بحران طلاق خواهيم بود.حتما نبايد سازمان ملي جوانان وام ازدواج و مسكن بدهد.
اگر كار نمي دهيم در عوض كارت مي دهيم
از وظايف ديگر، صدور جوان كارت است براي اين كه به دستگاه هاي ديگر نشان دهد كه ما از جوانان غافل نيستيم و اگر كار به آن ها نمي دهيم در عوض كارت مي دهيم. تا به حال جوانان ما حال وروز درست و حسابي نداشتند اما از حالا با اجراي برنامه ملي جوانان در سراسر كشور سرحال آمدند خصوصا با نام گذاري اولين روز ذي الحجه به نام «روز ازدواج» البته اين به جز نام گذاري روز جوان است. البته به گفته رئيس سازمان ملي جوانان به زودي شاهد اتفاقات خوبي در حوزه جوانان خواهيم بود. راست مي گويد ايشان اگر اين سازمان را ادغام نكنند، اتفاقات بهتري هم رخ خواهد داد كه« جشنواره اتفاق» مهم ترين آن است. تشكل هاي جوانان هم دارد درست مي شود مثل تشكل جوانان خوش قد و بالا، جوانان دم بخت، جوانان سالخورده، جوانان افسرده، جوانان شنگول.
مدام با اين مصالح گران، سالن و ورزشگاه مي سازيم
سازمان تربيت بدني نيز با اين طرح مخالف است و آن را همراه با غرض ورزي مي داند. عبدالرضا ساور معاون پارلماني اين سازمان مي گويد: «اين طرح هم مغاير قانون است و هم تصويب نمي شود. بايد به ورزش كمك كنند نه اين كه با اجراي اين طرح چالش ها را بيشتر كنند.سازمان تربيت بدني كجا ضعيف عمل كرده است. سازمان تربيت بدني با سازمان ملي جوانان همكاري داشته و عضو ستاد سامان دهي امور جوانان است.» ايشان هم حقيقت را گفت، طرح با حب و بغض است. زيرا نبايد براي معذرت نخواستن يا نيامدن رئيس سازمان به مجلس و جواب گو نبودن آن، تيشه به ريشه آن بزنند، به علاوه ما در ورزش ضعيف نبوديم، يكسره داريم با اين مصالح گران سالن و ورزشگاه مي سازيم. در المپيك و ساير ميدان هاي ورزشي هم سازمان تربيت بدني ضعيف عمل نكرده است. اين ورزشكاران بودند كه از خودشان كم مايه گذاشتند وگرنه مگر نمي بينيد براي تماشاي هر مسابقه مسئولان بنده خدا تمام قوم و خويشان خودشان را بسيج مي كنند و حتي به خارج از كشور روانه مي سازند.
در صورت ادغام جوانان فرصت سرخاراندن نخواهند داشت
اسدا... بادامچيان نماينده مردم تهران در مجلس نيز مخالف ادغام سازمان تربيت بدني و سازمان ملي جوانان است و آن را موجب محدود كردن جوانان مي داند و مي گويد: «سازمان تربيت بدني تمام افراد جامعه از جمله كودك، جوان و ميانسالان را دربرمي گيرد درحالي كه سازمان ملي جوانان مخصوص قشر جوان است و برنامه ريزي براي جوانان و استفاده جوانان از ورزش مديريت و تجربه جدا مي خواهد كه ما هم اين تجربه را سال ها در سازمان ملي جوانان پيدا كرده ايم.»در تاييد حرف هاي ايشان مي گويم اين نمايندگان مجلس با طرح ادغام شان درصدد محدود كردن جوانان هستند و اگر اين طرح تصويب بشود، آن گاه جوانان حق ندارند پيراهن آستين كوتاه بپوشند يا موهاي خود را ژل بزنند. جوانان بايد در خانه بنشينند و جواني كنند، بايد بروند جلوي آينه دوران جواني خود را خوب نگاه كنند كه ديگر جواني برنمي گردد، فردا خداي ناكرده پشيمان نشوند و نگويند كجايي جواني كه يادت به خير، اگر ادغامي، صورت بگيرد به گفته بادامچيان فرصت هاي بسياري هم از سازمان ملي جوانان گرفته مي شود و هم از خود جوانان. بله در صورت ادغام، جوانان ديگر فرصت سرخاراندن نخواهند داشت، فرصت ازدواج و اشتغال و مسكن هم نخواهند داشت. اگر فردا ديديد كه جوان ما هيچ چيزجز يك خط ريش باريك يا چكمه اي ندارد بدانيد كه با طرح ادغام فرصت هر كار خوبي را از اين جوان گرفته ايد و اگر ادغام انجام نشود هم جمعيت ما روز به روز جوان تر مي شود و هم جوانان ما از همان ثانيه هاي اول ورود به جواني، خالي از دغدغه مي شوند و به سمت سيگار، كراك، شيشه و آب شنگولي نمي روند.
روحيه نظارتي نمايندگان را با دنيا عوض نمي كنيم
احمد توكلي رئيس مركز پژوهش هاي مجلس ادغام دو سازمان مذكور را نيازمند پژوهش مي داند و مي گويد نمايندگان مايل هستند تا بدين وسيله امكان نظارت دقيق بر عملكرد اين دو سازمان با جديت بيشتر صورت گيرد ما در همين جا اين جديت نمايندگان را تحسين مي كنيم و روحيه نظارتي آن ها را با دنيا عوض نمي كنيم.سيد علي موسوي ديگر نماينده مجلس نيز ادغام اين دو سازمان را خوشايند توصيف كرد چرا كه به عقيده او اين دو سازمان به نحوي به يكديگر مرتبط هستند و همچنين اين اقدام مي تواند هر دو سازمان را از لحاظ بودجه تأمين كند و سازمان تربيت بدني مي تواند امكانات بهتري را براي جوانان تدارك ببيند.فاطمه آليا نماينده تهران منشاء طرح ادغام را يك تذكر به مسئولان سازمان ملي جوانان دانست و گفت برخي انتظارات نمايندگان توسط بعضي از معاونان رئيس جمهوري برآورده نشده است كه باعث شد نمايندگان نيز با عجله برخورد كنند و سازمان مربوطه را تهديد به ادغام يا انحلال كنند.
اين يك تهديد است و بس
پس روساي سازمان ها و معاونان محترم رياست جمهوري دلشان قرص و محكم باشد كه اين يك تهديد است و شما مرد روزهاي سخت هستيد. از تهديدها نهراسيد و ادغام نشويد زيرا ادغام مساوي است با حذف شما از رأس سازمان به خصوص اين كه مجلس از دست شما روساي سازمان هاي مورد بحث دل پري دارد.نمايندگان محترم مجلس قبلا يك وزير ديگر را نيز مي خواستند بترسانند به همين خاطر طرح استيضاحش را امضا كردند ولي هنگامي كه آن وزير محترم از ترس چونان خربزه خورده هاي شب چله بر خود لرزيد، كظم غيظ كردند و از در رأفت وارد شدند، البته نمايندگان محترم هم بدانند كه اين قبيل تاكتيك هاي آن ها كمي قديمي شده است و بنابراين بهتر است به علم روز روي بياورند چرا كه سيستم رئيس ترسانك آن ها تا حدودي از كار افتاده و استاندارد نيست و هيچ ايزويي ندارد.جلال يحيي زاده عضو كميسيون فرهنگي مجلس حرف ما را تأييد مي كند و مي گويد: پس از اتفاق هايي كه در مجلس در مورد استيضاح وزير آموزش و پرورش رخ داد، در مورد ارائه طرح هاي پرامضاء (اشاره به ادغام سازمان ميراث فرهنگي در وزارت ارشاد) بي اعتبار شده ايم.
فلسفه وجودي سازماني كه پاسخگو نيست زير سوال مي رود
طرح ادغام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در وزارت ارشاد نيز از ديگر طرح هايي است كه منجربه آسان شدن نظارت مجلس مي شود. ستار هدايت خواه مخبر كميسيون فرهنگي مجلس گفت: پس از آن كه نامه ها و اعتراض هاي مختلف مجلس به رئيس جمهور براي برخورد با رحيم مشايي به نتيجه نرسيد و احمدي نژاد واكنشي نشان نداد، نمايندگان مجلس دست به كار شدند و براي اعمال نظارت بر معاون رئيس جمهور فوريت اين طرح را به تصويب رساندند. نمايندگان با ١٤١ رأي موافق، ٨٦ رأي مخالف و ٦ رأي ممتنع با فوريت اين طرح موافقت كردند كه در آن صورت نيز بر مبناي تبصره ماده واحده اين طرح، صنايع دستي از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري جدا شده و با همه امكانات و نيروها به وزارت صنايع و معادن الحاق خواهد شد.
صنايع دستي تبديل به صنايع ماشيني مي شود
كاش رئيس جمهور محترم رو در بايستي را كنار مي گذاشت و براي يك بار هم كه شده به نامه هاي نمايندگان مجلس پاسخ مي داد تا معاونان ايشان با فرآيند ادغام سازي روبه رو نشوند، چرا كه مجلس بلد است چگونه با مسئول سازماني كه پاسخگو نيست برخورد كند، چنان سازمانش را تكه تكه كرده و به اين و آن مي دهد كه همه مسئوليت پذيري حالي شان شود. اصلا فلسفه وجودي سازماني كه پاسخگو نيست بايد همواره زير سوال برود تا هم خيال رئيس جمهور راحت شود و هم دولت هزينه هاي كمتري متحمل شود. اما آيا ميراث فرهنگي و گردشگري را مي توان به وزارت ارشاد پيوند زد؟ به نظر مخبر كميسيون فرهنگي مجلس ميراث فرهنگي و گردشگري از بخش هاي مهم توليد ثروت و ايجاد اشتغال است كه به صورت مستقل تأسيس شده و اگر زير مجموعه وزارت خانه اي كه مسئوليت متفاوت مثل سينما و مطبوعات دارد بشود با اهدافي كه برنامه چهارم براي اين سازمان پيش بيني كرده ناسازگار است.اين گونه كه ما از صحبت هاي اين نماينده مجلس فهميديم اگر سازمان ميراث فرهنگي ضميمه وزارت ارشاد شود، كار و كاسبي و توليد در كشور خواهد خوابيد، بازارها كساد خواهد شد و نمي توانيم وزارت خانه اي را به نام ارشاد و گردشگري بپذيريم. ضميمه كردن صنايع دستي به وزارت صنايع نيز موجب مي شود صنايع دستي به مرور زمان تبديل به صنايع ماشيني شود كه اين خود به منزله پشت پا زدن به دست است.ولي به هر حال اگر ميراث فرهنگي به ارشاد ضميمه شود و اگر سازمان ملي جوانان و سازمان تربيت بدني به وزارت رفاه الحاق شوند حداقل كار اين است كه مسئولان اين سازمان ها ارشاد مي شوند و هنگامي كه ارشاد شدند دنيا گل و گلستان مي شود.
پنجشنبه 5 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]
-
گوناگون
پربازدیدترینها