واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اسرائیلیات و زمینههای نفوذ آن به فرهنگ اسلامی(1)
مقدمه از آن هنگام كه آفتاب عالمتاب اسلام از پگاه جزیرةالعرب طلوع كرد و با شعاع حیاتبخش خود كالبد مرده بشریت را جانی دوباره بخشید و باتلاق عفونتبار عادات زشت جاهلی را به بوستان گلهای دلنواز فضایل اخلاقی و انسانی مبدل ساخت، معاندان و بدخواهان این آیین الهی كه بسان خفاشانی شبپرست تاب نظاره این نور الهی را نداشتند تمام توان خود را به كار گرفتند تا مانع این خورشید جهان افروز شوند. لیكن به فرموده خدای متعال: یریدون لیطفؤا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لوكره الكافرون (1)؛ آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولی خدا نور را كامل میكند هر چند كافران خوش نداشته باشند. هر كه بر شمع خدا آرد تفو شمع كی سوزد بسوزد پوز او كی شود دریا ز پوز سگ نجس كی شود خورشید از پف منطمس(2) دشمنان اسلام كه از راه مقابله نظامی و توسل به زور طرفی نبسته بودند، شیوهای جدید برگزیدند. با هدف مشوه و مشوش جلوه دادن چهره تابناك اسلام به روش تحریف و قلب حقایق روی آوردند و بر آن شدند تا با خرافی نشان دادن آیین پاك محمدی پیروانش را از گرد این شمع فروزان پراكنده سازند و اسلام را در منظر همگان، دینی مغایر با مبانی عقلی و علمی ترسیم نمایند. در این میان یهودیان كه از دشمنان زخمخورده اسلام بودند و ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنها را در هم شكسته بود و بساط امتیازهای ساختگی آنها را در هم پیچیده بود حقد و كینه اسلام را در دل میپروراندند و از هیچ فرصتی برای توطئهگری و دسیسهچینی علیه اسلام فروگذار نمیكردند، یكی از شگردهای شوم آنان، آلوده ساختن زلال جاری معارف دینی با اباطیل و افسانههای خرافی و پیرایههایی بود كه یا زاییده ذهن بیمار آنان بود و یا ریشه در كتابهای تحریف شده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احكام اسلامی به القای انواع شبهها و دروغ پراكنی در میان مسلمانان پرداختند و بخش قابل توجهی از مفاهیم دینی را مشوب(آمیخته) به خرافات و مجعولات خود نمودند، كه این قبیل مجعولات و افسانههای خرافی و قصههای ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد و یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» مینامیم. عالمنمایان یهود با درآمدن كسوت اسلام و جا زدن خود به عنوان مسلمانانی مقدسمآب به نشر خرافات و ترهات(سخنان باطل و لهو) در میان مسلمانان پرداختند و با سوء استفاده از ظن پارهای از خلفا و حكام جور نسبت به خود، بازار دروغ پردازیهای خویش را رونق بخشیدند، و داستانهای ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراكندند. گفتنی است یهودیان بسیار زیركتر از آن بودند كه بخواهند در هیبت یهودیگری نقشههای شوم خود را اجرا كنند، از اینرو، عالمنمایان یهود با درآمدن كسوت اسلام و جا زدن خود به عنوان مسلمانانی مقدسمآب به نشر خرافات و ترهات(سخنان باطل و لهو) در میان مسلمانان پرداختند و با سوء استفاده از ظن پارهای از خلفا و حكام جور نسبت به خود، بازار دروغ پردازیهای خویش را رونق بخشیدند، و داستانهای ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراكندند. به هر جهت بحث اسرائیلیات و تاثیرات آن بر حوزههای مختلف فرهنگ اسلامی، تاریخی طولانی و غمانگیز دارد كه هر انسان دردمند و دلسوزی را دچار تاسف شدید میكند و در اندوهی ژرف فرو میبرد. متاسفانه اسرائیلیاتی كه در آثار مختلف تفسیری، روایی، تاریخی و كلامی راه یافته سبب گردیده است تا دشمنان شناخته شده و یا ناشناخته اسلام با دستاویز قرار دادن این مجعولات و گاه با بزرگنمایی و شاخ و برگ دادن به آنها، به درونیترین نقاط حرم اسلام پای تجاوز گذارند و حریم مقدس آن را مورد هجوم و تبلیغات مسموم خود قرار دهند. در این مقال تلاش شده، تا ضمن تعریف اسرائیلیات و آشنایی به مصادر آن، عوامل و زمینههای نفوذ اسرائیلیات به فرهنگ اسلام را بررسی كنیم. معنای اسرائیلیات «فان فلوتن» در تعریف اسرائیلیات میگوید: «علمای اسلام واژه "اسرائیلیات" را بر تمامی عقاید غیر اسلامی به ویژه آن دسته از عقاید و افسانهها و خرافاتی كه یهود و نصاری از قرن اول هجری در دین اسلام وارد نمودهاند اطلاق مینمایند.» (3) دكتر آل جعفر میگوید: «در اصطلاح مفسران و محدثان، «اسرائیلیات» شامل داستانهای خرافی و اساطیری میگردد كه وارد احادیث و تفاسیر اسلام گردیدهاند گرچه منشا آنها یهود یا مسیحیت نباشد.»(4) یكی دیگر از محققان مینویسد: «اسرائیلیات» اصطلاحی است كه متفكران مسلمان آن را بر مجموعه اخبار و قصههای یهودی و نصرانی اطلاق مینمایند كه بعد از ورود جمعی از یهودیان و مسیحیان به دین اسلام و یا تظاهر آنها به مسلمانی وارد جامعه اسلامی گردیده است. (5) دكتر محمدحسین ذهبی در معنای اسرائیلیات تعریف جامعی ارائه میدهد و میگوید: «واژه اسرائیلیات گرچه ظاهرا نشانگر نفوذ فرهنگ یهود در تفاسیر میباشد لیكن مقصود ما از اسرائیلیات مفهومی گستردهتر و فراگیرتر از این است و آن عبارتست از تاثیرپذیری تفاسیر از فرهنگ یهودی و مسیحی و غلبه رنگ این دو فرهنگ - و مانند آنها - بر تفاسیر. اما از آنجا كه از صدر اسلام تا زمان عالمگیر شدن آن همواره یهودیان بیش از سایرین با مسلمانان معاشرت داشته و از نظر تعداد هم بیش از همقطاران خود بودهاند بدین جهت - در مقایسه با مسیحیت و سایر فرقهها - بیشترین تاثیر را در تفاسیر (و سایر منابع اسلامی) بر جای گذاردهاند.» (6) مصادر اسرائیلیات شاید بتوان گفت كه اسرائیلیات از دو منبع و مصدر اصلی سرچشمه گرفتهاند: 1- كتب تحریف شده یهود و نصاری بسیاری از روایات اسرائیلی ریشه در منابع تحریف شده یهود و نصاری دارد كه با امعان نظر میتوان دریافت برخی داستانهای خرافی و اساطیر و اباطیل مندرج در كتابهای آنها با رنگ و لعابی جدید و با پردازشی اسلامی وارد تفاسیر و سایر منابع مسلمین گردیدهاند. 2- خیال پردازی و افسانه سراییهای مسلمان نمایان اهل كتاب یكی از سرچشمههای مهم اسرائیلیات، ذهنیتپردازی و افسانهسرایی یهودیان و مسیحیان تازه مسلمانی چون كعب الاحبار، وهب بن منبه، تمیم داری، عبدالله بن سلام و همكیشان آنها بوده است. آنها چون برخی مسلمانان ساده لوح را آماده شنیدن خرافات مییافتند، با بهرهگیری از قوه خلاقه خود، داستانها و افسانههای خرافی را كه حتی سابقهای از آنها در منابع اهل كتاب به چشم نمیخورد خلق مینمودند،(7) و با شاخ و برگ دادن به آنها از كاه، كوه میساختند. بسیار میشد كه آنها قصص قرآن و داستانهای انبیا را كه به اجمال و اختصار در قرآن طرح شده بود دستمایه كار خود قرار میدادند و شرح و تفصیلهایی همچون طول و عرض حضرت آدم، طول و عرض و ارتفاع كشتی نوح و ماجرای حیوانات موجود در آن، نام عصای موسی و جنس و مشخصات آن، نوع درختی كه خدا به وسیله آن با موسی سخن گفت، ویژگیهای اژدهایی كه از عصای موسی پدید آمد، ویژگیهای تابوت عهد و طول و عرض و جنس آن، نام سگ اصحاب كهف و رنگش و موضوعاتی از این قبیل را كه غالبا زاییده فكر و خیال آنان بود با تمام ریزهكاریها نقل میكردند. بسیاری از این افسانهها را میتوان در لابلای كتابهای تاریخ و تفسیر سراغ گرفت كه اگر به جمع آوری آنها در مجموعهای اهتمام ورزیده شود به دهها مجلد بالغ میشود. ادامه دارد ...پینوشتها:1- صف، 8 2- مثنوی معنوی، دفتر ششم. 3- السیادةالعربیه و الشیعة والاسرائیلیات فی عهد بنی امیه، ص 109. 4- اثر التطور الفكری فی التفسیر فی العصر العباسی آل جعفر، ص 121. 5- الآلوسی مفسرا، محسن عبدالحمید ص 319 به نقل از: الاسرائیلیات و اثرها فی كتب التفسیر، ص 73. 6- التفسیر و المفسرون، محمد حسین الذهبی، ج 1، ص 165. 7- محمد رشیدرضا در تفسیر المنار، ج 4، ص 268 مینویسد: یهودیان گاه خرافات و یا ساختههای ذهن خود را به مسلمین القا میكردند تا آنان، این مطالب را وارد كتابهای خود كنند و با دین خویش در آمیزند. به همین دلیل در كتابهای مسلمین به نوعی از اسرائیلیات خرافی برمیخوریم كه در عهد قدیم (تورات) اصلا اشاره بدانها نشده است. 8- اهل كتاب در اصطلاح قرآن كریم بر یهود و نصاری اطلاق میشود، هر چند عدهای از علمای اسلامی فرقههایی چون مجوس و صائبین را نیز جزو اهل كتاب به شمار آوردهاند. منبع:فصلنامه مشكوة، شماره 62-65 ، حمید محمد قاسمی .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]