تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829728074




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دانش - زيبايي‌هايي كه به تاريخ مي‌پيوندد


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دانش - زيبايي‌هايي كه به تاريخ مي‌پيوندد


دانش - زيبايي‌هايي كه به تاريخ مي‌پيوندد

دكتر محمد اميني*: سيماي طبيعي هر مكان جغرافيايي، نشانه‌هاي مستندي از تمدن و فرهنگ حاكم بر آن را نشان مي‌دهد. بنابراين هرقدر مردم ساكن در هر سرزمين همگام با استفاده بهينه از ظرفيت‌هاي زيست‌بوم‌هاي طبيعي، براي حفاظت آنها نيز كوشش كرده باشند، مي‌توان نتيجه گرفت كه از سطح دانش، تمدن و فرهنگ بالاتري برخوردار بوده‌اند. همچنانكه در اسلام توصيه‌هاي مكرري براي حفاظت از منابع طبيعي شده، ايرانيان نيز براساس درك عميق از اهميت درخت و جنگل در سرزمين خود، براي حفاظت و احياي آن ارزش زيادي قائل بوده و هستند.

هرچند امروزه در بازارهاي مزايده در تكاپوي نشانه‌اي از آنچه در تاريخ هر سرزمين اتفاق افتاده، قيمت‌هاي ميليوني براي يك قطعه سنگواره، عكس، سنگ نوشته، نقشه و امثال آن پرداخت مي‌شود ولي براي حفاظت از منابعي كه وجود دارند كمترين هزينه پرداخت مي‌شود. علاوه بر آن گاهي با تصميم‌هاي اشتباه از سوي افرادي كه با وجود نداشتن آگاهي كافي، از اختيار تغيير در محيط‌هاي طبيعي برخوردار شده‌اند، اصل منابع در آستانه قهقرا واقع مي‌شوند و در ادامه براي حفظ منافع عاملان، توجيهات فريبنده ابداع مي‌شود تا آتش عشق دلدادگان به آيات خلقت و هستي را خاموش كنند.

در روزگار نه‌چندان دور، در تمامي پهنه شمال ايران زمينه استقرار، توليد و پرورش درختان، جانوران، پرندگان، حشرات و گياهان دارويي وجود داشته است. درختاني كه به‌طور انحصاري در شمال ايران يافت مي‌شوند باقيمانده دوران سوم زمين‌شناسي، در فهرست ذخاير ژنتيك جهاني و حامل پيام‌هاي علمي و مقررات خلقت در اعصار طولاني و از جمله آيات خداشناسي محسوب مي‌شوند.
اين جنگل‌ها از اوايل سده اخير ابتدا مورد تهاجم و غارت استعمارگران خارجي واقع شده و سپس افراد داخلي با شدت بيشتري به آن تاخته‌اند. اگرچه همواره دلايل ذكر شده براي يورش‌ها به توجيهات ظاهري مثل رفع مشكل «بخش خاصي از» مردم تحت شرايط اضطراري مزين شده و مي‌شود، سوال اينجاست كه آيا شنيده شده تا به‌حال كسي كه اصل منابع را نابود مي‌كند قصد خود را با صراحت «تخريب منابع» اعلام كند؟ قطعا براي جلب افكار عمومي دلايل عامه‌پسند به خوراك‌هاي خبري افزوده مي‌شود. به‌هرحال با افزايش جمعيت و تقليل منابع انهدام كامل زيست‌بوم‌ها نمود بيشتري مي‌يابد.

هم‌اكنون در شمال ايران تراكم جمعيت‌هاي انساني سه‌برابر ظرفيت استاني و ميانگين كشوري است. اين فشردگي همچنان با مهاجرپذيري و جاذبه‌هاي طبيعي شمال كشور روند صعودي دارد. هر يك از استان‌هاي شمال به تنهايي به لحاظ مهاجرپذيري به نسبت وسعت، رتبه اول را در بين استان‌هاي كشور دارا هستند. به‌خاطر شيبدار بودن اراضي، پراكنش جمعيت در شمال ايران هندسه يكنواختي ندارد و نواحي كم‌شيب‌تر كه زيست‌بوم‌هاي منحصربه‌فرد جهاني در روي آنها مستقر شده، ابتدا جنگل‌زدايي شده و سپس طي فرآيند تبديلي به محل‌هاي كشاورزي و سپس مسكوني و تجاري تغيير مي‌كنند.
در اين پهنه به‌طور متوسط در هر دو كيلومترمربع يك شهر، روستا يا آبادي وجود دارد. ساكنان، حواشي آنها را متناسب با توان تصرفي خود، تغيير داده و پوشش‌هاي طبيعي آن را حذف و به‌طور دلخواه جايگزين مي‌‌كنند. در ادامه، پسماندها و پساب‌هاي سكونتگاه‌ها به‌صورت انواع زباله، عناصر شيميايي كشاورزي و صنعتي و اخيرا ميكروبي «زباله‌ها و فاضلاب‌هاي بيمارستاني و آزمايشگاه‌هاي تشخيص پزشكي» چرخه‌هاي طبيعي را دچار به‌هم‌ريختگي مي‌كنند.

نابودي زودهنگام جنگل‌هاي شمال
به مرور زمان مناظر درختان سر به فلك كشيده نادر جهان، حيوانات و پرندگان وابسته به آنها به تاريخ سپرده مي‌شوند. اجتماعات كوچك و پايه‌هاي پراكنده درختان به آشيان‌هاي اكولوژيك و مناطقي كه انهدام آنها به‌علت شيب زياد دشوارتر است پناه برده و درخواست حمايت را به اطلاع گوش‌هاي شنوا مي‌رسانند.
در حالي كه هر قسمت از اندام‌هاي درختاني از قبيل: آزاد، شمشاد، سرخدار، سفيدپلت، ملج، اوجا، نمدار، توس، بارانك، گيلاس وحشي و بسياري از گياهان دارويي و صنعتي، كه رويشگاه انحصاري آنها شمال ايران است در اروپا و آمريكا به قيمت‌هاي باور نكردني به فروش مي‌رسد، كشور ما بهره‌اي از اين ثروت عظيم و مجاني نمي‌برد. در ازاي آن پس از گذشت هر دهه بر صفحات فهرست گونه‌هاي نادر و در حال انقراض ايران و كتاب Red book of Iran افزوده مي‌شود.

اگرچه روند تخريب، تصاعدي است و شتاب آن خطي و يكنواخت نيست اما با احتساب جنگل‌زدايي روزانه 40 هكتار در جنگل‌هاي شمال ايران1، در دهه 2040 هجري شمسي نسل بعدي فقط مي‌تواند تصاوير جنگل‌ها و درختان شمال كشور را تماشا كند. همانگونه كه اينك در مناطق مركزي و باختري كشور آثاري از تجديد حيات و نسل بعدي درختان كهن و قطور ديرزيست ديده نمي‌شود. در قبال اين مبارزه با طبيعت و مساعد كردن زمينه مجازات و قهر خداوندي چه محصولي عايد فرزندان ما مي‌شود كه حتي نقش و نفعي در ايجاد اين شرايط نداشته‌اند؟
فرسايش خاك كشور، به‌ويژه در شمال ايران، بيش از سه‌برابر ميانگين جهاني است. خاكي كه براي توليد هر يك سانتي‌متر آن، بدون حضور عوامل تخريب، 300 سال فرصت لازم است به ميزان 10 برابر ميزان خاكزايي سالانه، شسته و روانه مخزن سدها و اراضي پايين‌دست مي‌شود. افزايش تعداد وقوع سيل‌هاي خسارت‌آور در سال‌هاي اخير يكي از پيامدهاي محسوس تخريب پوشش گياهي است.

افزايش تعداد و ظهور آفات جديد كشاورزي و مصرف سموم متنوع به ميزان 9 برابر ميانگين كشوري در مازندران براي مهار آنها، توليد و دفن زباله‌هايي كه سريعا تجزيه مي‌شوند، زباله‌هاي بيمارستاني و آزمايشگاهي كه با وجود بارش‌هاي جوي، پرندگان و وحوش جابه‌جا‌كننده، انواع بيماري‌ها به سكونتگاه‌ها برمي‌گردند، بروز و ظهور بيماري‌هاي جديد گياهي، دامي و انساني به خاطر بي‌توجهي به هشدارهاي افرادي كه چشم و گوششان براي درك هشدارهاي خالق هستي بسته نشده است، از علائم حركت به ‌سمت وضعيت بحراني حكايت دارد. آيا انهدام محصولات كشاورزي و باغي وارداتي ناسازگار با محيط‌هاي شمال كشور بر اثر سرماي زمستان 1386 با دوره بازگشت كمتر از نيم قرن، براي ساكنان، مديران و كارشناسان پيام و هشدار خداوند نيست؟
كافي است در يك مقايسه ساده، كه همگان قادر به درك آن هستند، درختان و گياهان طبيعي مصون مانده هر ناحيه جغرافيايي را با آنچه از بيرون مرزهاي اكولوژيك به آن وارد و تحميل شده‌اند مقايسه نماييم. آيا آثار سرماي اخير به‌صورت ترك‌هاي عميق تنه درختان، شكستگي شاخه‌ها، خشك شدن بسياري از درختان 30 تا 40 ساله به‌طور فراگير در شمال كشور پيام خداوند نيست؟ آيا پيام الزاما بايد معادل ضربات فيزيكي و صدمه به اعضا و جوارح انسان باشد تا آن را درك كنيم؟

به نام توسعه به كام ديگران
برخي از مردم ساكن در سرزمين‌هاي شمالي كشور هشدارهاي الهي را دريافت كرده‌اند ولي از آنجايي‌كه اختيارات اداري در دست آنها نيست به ناچار خسارات توسعه نامتوازن را متحمل مي‌شوند. توسعه‌اي كه اغلب منافع نهايي آن نصيب مال‌اندوزاني مي‌شود كه شمال را براي تفريح و درآمدزايي نه براي زيست انتخاب كرده‌اند؛ برخي از اين مردم با تخريب محيط‌هاي طبيعي مقابله مي‌كنند و نمي‌خواهند محيط زندگي آنها به محيط تفريح رفاه‌طلبان ساكن در شهرهاي بزرگ تبديل شود.
همچنين متخصصان اعم از دانشگاهيان، پژوهشگران، كارشناسان دستگاه‌هاي اجرايي، مديران ارشد و حتي وزارتخانه مربوطه نسبت به تخريب منابع، پايداري و مخالفت كرده‌اند. ولي يورش‌ها به بهانه يا تصور اشتغالزايي و توسعه همچنان تداوم يافته و پيش‌خور كردن سرمايه آيندگان و تامين منافع ثروت‌انديشان را به ارمغان مي‌آورد. يكي از مصداق‌هاي بارز آن هجمه تصاحب و تغيير در باغ جهاني و ملي گياه‌شناسي نوشهر است. وجود 465 گونه گياهي نادر ايران و جهان با قدمت بيش از 70 سال نشان از سرمايه‌گذاري و زحمت‌هاي ايثارگرانه گذشتگان براي تاسيس و نگهداري آن دارد.

اين باغ گياه‌شناسي در زمره باغ‌هاي رسمي جهاني و مايه مباهات، افتخار و نشانه هويت طبيعي كشور است. اخيرا به بهانه احداث جاده‌اي كه مي‌توان با مختصر تغيير مسير، بدون تجاوز به حريم باغ گياه‌شناسي ترددها را تامين كرد، به آن دست‌اندازي شده است. تومارهاي مردم ساكن در منطقه، استنادات سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مبني‌بر ثبت آن در زمره آثار ملي و IUCN به‌عنوان ذخيره‌گاه ژنتيك بيوسفر، مخالفت‌هاي سازمان حفاظت محيط زيست، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور، وزير جهاد كشاورزي، موسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور، سازمان جهاد كشاورزي استان، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان و نيز موضع‌گيري انجمن علمي جنگلباني ايران (دانشگاه تهران) و جامعه جنگلباني ايران (مازندران و 10 استان كشور) براي قانع شدن مدعيان عامل به توسعه ناپايدار كافي نيست؟
آيا مسير لوله گاز جاده فيروزكوه مازندران كه با وجود مخالفت دستگاه‌هاي مذكور با فشارهاي غيركارشناسي احداث شد و معادن ذغال سنگ و جاده‌هاي متعدد كه منجر به رانش و تخريب دامنه‌هاي كوهستاني شده‌اند شواهدي بر اقدام عجولانه برخي متصديان وقت و ناديده گرفتن نظريه‌هاي كارشناسي موجب عبرت نيست؟

در اين قبيل موارد نظريه چه كساني يا چه مراجعي بايد مستند قرار گيرد و اتخاذ تصميم نهايي برعهده كيست؟ اگر اشتباهات مكرر و غيرقابل جبران رخ داد و پيامدهاي آن بر مردم و طبيعت و جبران آن بر دولت تحميل شد آيا عاملان به استناد تلاش براي خدمات عمراني مبرا مي‌شوند؟ آيا اگر افرادي كه با بي‌توجهي به هشدارهاي مستند كارشناسي با استفاده از جايگاه اداري خواسته خود را بر جامعه تحميل كرده‌اند مورد مواخذه قرار گيرند موجب نمي‌شود تا ديگران اهتمام خود را صرف كنند تا ضمن خدمت‌رساني، براساس رهنمودهاي علمي و كاربردي محيط‌هاي طبيعي را حفظ و حتي احيا نمايند؟ آيا هركس به هر بهانه‌اي مي‌تواند با سوار شدن بر اهرم‌هاي سياسي و اداري نظرات كارشناسي مستند مراجع را زيرپا‌ گذارد؟ بهانه صنعتي كردن شمال كشور و اختصاص 10 درصد از سطح جنگل‌هايي كه هيچ نقشي در ايجاد آنها نداشته‌اند به بهانه اشتغالزايي نيز از همين مقولات است.
در حالي‌كه بسياري از صنايع سازگار با محيط‌‌هاي شمال كشور و پشتيباني‌كننده بخش كشاورزي يا از بين رفته يا در همين مسير قرار دارند و كاركنان آنها به جاي بخش توليد به بخش خدمات شهرها افزوده شده‌اند، برخي به زمين زدن كلنگ صنايع خودرو‌سازي‌ در شمال را افتخار مي‌دانند. كشور هلند وسعتي معادل مجموع مساحت مازندران و گيلان و تراكم جمعيتي 400 نفر در كيلومترمربع دارد در حالي‌كه در شمال ايران اين تراكم 120 نفر در كيلومترمربع است.

در كشور ياد شده نه‌تنها در زمينه خدمات توسعه و عمران افراط نشده بلكه با طراحي صحيح و پايبندي به اصول طرح تفصيلي آمايش سرزمين، صنايع سازگار و در خدمت بخش كشاورزي را محور توسعه قرار داده‌اند و اينك بخشي از صادرات كشاورزي آن (به‌ويژه در زمينه پرورش گل، توليد گوشت و محصولات لبني) معادل كل صادرات كشاورزي كشور ماست. از نمونه‌هاي ديگر مي‌توان به كشور ژاپن اشاره نمود كه شرح آن موجب اطاله مطلب مي‌شود.

آيا آنها كلنگ و تيشه بدست گرفته و براي جلب رضايت برخي، منافع ملي خود را فدا كرده‌‌اند؟ يا آنكه به استناد بررسي‌هاي علمي، توسعه پايدار و درازمدت را هدف قرار داده و جايگاه هر اقدام، فعاليت و برنامه‌اي را در اين راستا معين كرده‌اند. شايد اگر در هر تصميم كلان نگاهي گذرا به مصوبات برنامه ايران در افق 1404 داشته باشيم بسياري از تصميمات مقطعي و متناقض با آن و مخرب محيط‌هاي حيات انساني كه در درازمدت ثمري براي كشور ندارد، به تجديد نظر احتياج داشته باشند.
* عضو هيات علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مازندران
پي نوشت: سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور، كنفرانس رامسر 1379
 سه شنبه 3 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن