واضح آرشیو وب فارسی:قدس: نوجوان و نماز؛ به سوي تو مي آيم
قسمت اول
يكي از مهمترين دوران حيات انسان، دوران نوجواني است كه بين 12 تا 18 سالگي است. مرحله اي كه آغاز آن همراه با پايان دوران كودكي و نهايت آن آغاز جواني است.
معمولاً دوران نوجواني از نظر علمي داراي نقاط ابهام بسيار است و بسياري از جوانب آن هنوز بدرستي شناخته نشده اند بويژه كه اينان نه كودك هستند و نه بزرگ، شرايط حياتشان با دوره هاي قبل و بعد كاملاً متفاوت است و در مرحله انتقال قرار دارند. از ديد صاحب نظران در اين مرحله از عمر، دو وضعيت عمده براي نوجوانان پديد مي آيد كه هر كدام مي تواند زمينه ساز خطر رواني يا رفتاري براي نوجوان باشد، در عين اينكه هر يك عامل مناسبي براي رشد و پيشرفت و نيز صيانت او از خطر به شمار مي آيد.
اولين وضعيت، ترس در نوجوانان است كه البته خود اين مسأله در شكل گيري رفتار و شخصيت او تأثير بسزايي دارد.
مهمترين انواع ترس عبارتند از:
* ترس از اختلال در بدن، نقص اعضا و مرگ
* ترس ناشي از پيدايش صفات اوليه و ثانويه جنسي و نقص در آن
* ترس از عدم موفقيت در امتحان و تكاليف درسي
* ترس از بيماري يا مرگ والدين، نزاع و مشاجره، رهايي و طلاق
* ترس از انحراف، ارتكاب خطا و عدم تطابق رفتار با اخلاق
* ترس از فقر، بيكاري و مشكلات اقتصادي
* ترس از روابط اجتماعي و...
اين ترسها با همه عوارضي كه دارند، مي توانند سبب بسياري از بيداريها و هوشياريها و نيز مراقبت و پيشگيري از وقايع باشند، پس وجودشان تا حدي ضروري و لازمه رشد است.
و دومين وضعيت اضطراب از تحولاتي كه در دوران نوجواني و بلوغ به وجود مي آيند، بروز صفات ثانويه جنسي در نوجوان و رشد قد و دستگاه هاي دروني و بيرون است كه نوجوان را دچار نوعي بهت زدگي و تحير و زماني دچار نوعي اضطراب و تشويش مي كند كه خواب و قرار را از او مي گيرد و اين مسأله اي است كه بسياري از فرزندان ما در ضمن دوران كودكي و دوران بلوغ دچار ناامني و پريشاني هاي هيجاني نسبتاً شديدي مي شوند.
اين شرايط موجب مي شود كه زمينه نزديكي او به خداوند بيش از هر زمان ديگري فراهم شود و نوجوان بايد در اين مرحله بياموزد ايمان ستون و تكيه گاهي است كه آدمي را در توفان زندگي و در موارد تزلزل دروني و بهت زدگي حفظ مي كند و ايمان به خداوند و مذهب همانند عصايي است كه آدمي را از افتادن و مغلوب شدن در برابر مشكلات زندگي مراقبت مي كند و خواندن نماز حتي اگر به قصد قربت هم نباشد، حداقل براي تأمين سلامت جسم، ذهن و روان او امري واجب و ضروري است. براساس تجارب و بررسي هاي روان شناسان نوجوان در اين مرحله در هر روز و هر ساعت عقيده اي دارد و با خود، طبيعت و اهل دنيا پيوسته در جدال و كشمكش است.
و به همين دليل در بينش قرآني ياد خدا مايه آرامش دلهاست. (الا بذكر ا... تطمئن القلوب). پس تربيت ديني نوجوان، توجه دادن او به نماز و عبادت نه تنها احساسات مذهبي او را اقناع مي كند، بلكه احساس رنج دروني، فشار عاطفي، نگراني،ترس و احساس گناه شديد را كه از ويژگي هاي اين دوره است، از بين مي برد.
علل بي توجهي به نماز را بايد از چند منظر مورد توجه قرارداد. يكي از آنها مربوط به خود نوجوان است كه به دليل ناآگاهي كافي از جنبه هاي مثبت اين امر، از آن غفلت مي كند و يا دچار تنبلي مي شود و در خود احساس وظيفه و تكليف براي به جا آوردن نماز نمي كند. ديگري ديدگاه خانواده در مورد انجام فريضه نماز است. از نظر اسلامي خانه، نخستين پايگاه براي تربيت، سازندگي و حتي آفرينندگي است. اين كانون گرم و روشن كه مبتني بر دو ركن عاطفه و خرد است، مي تواند افرادي را بپروراند كه آزاد، آشنا به حدود و وظايف و نگهدار جامعه خويش باشند.
بنابراين بي اعتنايي والدين به خواندن نماز يا دعوت به نماز از روي خشونت و قهر و نيز آلوده بودن طعام و روزي خانواده به مال حرام كه موجب مي شود نوجوان احساس كند والدين او ستمكارند و عبادتشان تلاشي بي حاصل است. نكته ديگر اينكه عادت به برپايي نماز از دوران خردسالي بايد در فرد نهادينه شود تا در دوران نوجواني احساس مسؤوليت و تكليف كند.
نقش پررنگ گروه همسالان در سنين نوجواني بيش از ديگر دوره هاي زندگي است؛ زيرا تابعيت و همرنگي با دوستان، در اين مرحله با تعصب همراه و اغلب مبهم است و چه بسيارند افرادي كه براثر معاشرت با گروه همسالان به بيراهه كشيده شده اند و چه بسيار ديگر كه بر اثر آن در راه خير و صلاح حركت كرده اند و براي همين در امر ترك نماز و يا رغبت و عادت به نماز، الگوها و معاشران نقش اساسي دارند.
عوامل متعددي هم از جامعه و محيط در نوجوان اثر مي گذارند و در او احساس و تصوري براي ترك مذهب و نماز پديد مي آورند. مثلاً مشاهده كاري از اولياء دين و احساس اين امر كه در صدد فريب دادن مردمند يا احساس و تصور عدم تطابق دين با زندگي امروز و بي ارزشي عبادتي چون نماز و يا به علت وسوسه هاي بيروني مثل فساد در كوچه و خيابان با تحريك سازي هاي نوارها، فيلم ها، سينما و تلويزيون، مصونيت دل را از نوجوان سلب مي كنند و روح تقوا و عبادت را از او مي گيرند اما وظيفه تربيت از والدين و مربيان سلب نشده است و بايد زير بازوي نوجوان را گرفت و از هر راه ممكن در امر جهت دهي او اقدام به عمل آورد.
ميترا پيروزفر- كارشناس علوم تربيتي
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]