واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - فرهاد عشوندی « چرا باید حرف بزنم؟ حرف هایم را روزی می گویم که گوشی برای شنیدنش باشد.» علی پروین ، بزرگترین نام همه سال های فوتبال ایران است که این جمله را می گوید. پروین مردی که سالهای فوتبال ایران پر است از فراز و فرودهایش . مردی که نامش بالاتر از همه نام های دیگر در این فوتبال آشوب زده ، جاودانه شده . اعتقادی که البته میان بسیاری از اهالی فوتبال با شخص علی پروین مشترک است:« تو این فوتبال همه رو نابود می کنن ، علی پروین که کسی نیست ، گنده تر از علی پروین را هم محو می کنند. البته نه، بزرگتر از علی پروین که نداریم. علی پروین فقط یکی است». او پروین شدن را نه ناشی از سالهای فوتبالش که حاصل برخورد هایش با مردم می داند . مردمی که او را بیرون از فوتبال شناخته اند. قهرمانی که با دریبل هایش معروف شده و خارج از مستطیل سبز برای همنوایی اش با مردم به محبوبیت رسیده است. نسل به نسل جامعه دوستداران فوتبال ، از فوتبال بی مانندش می گویند بی آنکه بسیاری از سینه چاکانش حتی تصویری از او در روزگار فوتبالش دیده باشند. پروژه عبور از پروین اتفاقی بود که بارها و بارها در فوتبال مان تکرار شد. مردی که نماد سنت بود و جریان مدرنیسم هر بار با نمادی به آن می تاخت تا سرانجام ریشه کنش کرد. اگر روزی هدف دور کردنش از نیمکت پرسپولیس و مباحث فنی بود اما کار به قطع کامل ارتباطش با فوتبال انجامید. فضای القاء شده از سوی مدیران غیرورزشی اداره کننده فوتبال روزی با اکبر غمخوار، مدتی با محمد حسن انصاری فرد و سرانجام با دستور از بالای مدیران ورزش به او تاختند تا ریشه کن شود. فارغ از همه انتقاداتی که می توان به پروین وارد دانست و او را مسبب بسیاری از اتفاقاتی لقب داد که به دلیل اصرار بیش از حدش برای ماندن و در دید بودن برایش رخ داد ، باید پذیرفت او علی پروین است. مردی که هنوز برق چشمانش مخاطبان را مبهوت می کند . کسی که همین حالا هم نامش برندی است برای فرار از بحران ها . او که عاشق فوتبال است و سینه چاک پرسپولیس . او که حالا حداقل تجربه نزدیک به نیم قرن زندگی در فوتبال را دارد و تجربیاتش این قدر هست که در مقام مشاوری تصمیم ساز باشد اما باید به گوشه ای تبعید شود چون اقتضای ورزش سیاست زده ما این شده . این شده که بزرگانی چون او را تاریخ مصرف گذشته بدانیم. این قدر از پروین و امثال پروین فاصله گرفته ایم که او خود را بیگانه حس می کند و می گوید:« می خواهم روزی حرف بزنم که یکی برای شنیدنش وجود داشته باشد.» این درست تجربه ای است که برای دیگرانی چون ناصر حجازی هم تکرار کرده ایم . مدام مسئولان مان از اتاق فکر سخن می گویند. از کار کارشناسی سخن می رانند اما تا موعد انتخاباتی نباشد ، پروین ها جایی در برنامه های شان ندارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]