واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - دکتر عبدالمحمد طاهری بر این اعتقاد است که اصل وجود فساد و پدید حیف و میل شدن کمک های خارجی در افغانستان درست است اما همه مسئولیت آن برعهده دولت کررزی نیست. زهرا خدایی حامدکرزی، رئیس جمهور افغانستان در یکسال گذشته نشان داده است که از روند حاکم بر کشورش که عمده آنها از سوی آمریکا دیکته می شود ناراضی است. سخنان نیش دار او علیه سیاست های کاخ سفید و شرکت های امنیتی از یک سو و طرح دوستی جدیدی با پاکستان از سوی دیگر نشان میدهد که این رئیس جمهور نه چندان مطلوب آمریکایی ها اما به ناچار پذیرفته شده، می خواهد عنان برخی از امور را در کشور به دست خود گیرد و از نفوذ آمریکایی ها بکاهد. اما از سوی دیگر جامعه جهانی ادعا می کند که کرزی و خصوصا دولت او چندان قابل اعتماد نیست چرا که کمک های هنگفت مالی ارسال شده به این کشور به شدت قربانی فساد مالی شده است. کرزی به تازگی و خصوصا از آغاز دور دوم ریاست جمهوری اش برنامه ای را برای مبارزه با فساد آغاز کرده اما همواره تاکید کرده است که بخش بزرگی از این فساد مربوط به دولت او نیست و به شرکت ها و سازمان های بین المللی خارجی فعال در این کشور باز می گردد. خبر در گفتگو با دکتر عبدالمحمد طاهری،اولین مستشار فرهنگی ایران در وزارت معارف افغانستان،به بررسی ابعاد تصمیم کرزی و آینده آن پرداخته است. طاهری نیز بر این اعتقاد است که اصل وجود فساد و پدید حیف و میل شدن کمک های خارجی در افغانستان درست است اما همه مسئولیت آن برعهده دولت کررزی نیست. رئیس جمهور افغانستان بار دیگر به آمریکایی هشدار داده که با دولت مرکزی هماهنگ باشندو سرخود در افغانستان کاری انجام ندهند. چندروز گذشته نیز کابل شاهد تظاهرات مردمی علیه حضور نیروهای آمریکایی در این کشور بود. ریشه این اختلافات کجاست؟برای پاسخ به این سوال باید به این مسئله اشاره کنم که علیرغم سفر کرزی به آمریکا که با هدف رفع اختلاف موجود انجام شد،رییسجمهور افغانستان هنوز به توافق کامل با آمریکاییها نرسیده است. دلیل این امر آنست که دولت آمریکا با گذشت بیش از9 سال هنوز نتوانسته امنیت داخلی افغانستان را تضمین کند و از سوی دیگر حامد کرزی بنا به همین دلیل تحت فشار اپوزیسیون داخلی و خارجی کشورش است. ناکارآمدی شرکتها و موسسات امنیتی در افغانستان بیش از هر زمان دیگری امنیت را در این کشور به مخاطره انداخته است. دلیل آنست که نهادهایی متولی امنیت در این کشور اولا شناخت کاملی نسبت به جامعه افغانستان ندارند، ثانیا با نیروهای قهریه داخلی هماهنگ نیستند و ثالثا نگاه منفی که در خصوص عملکرد آنها وجود دارد،این ذهنیت را به وجود آورده که آیا این نیروها واقعا به دنبال برقراری امنیت هستند یا خیر. طی گفتگویی که چند روز پیش به صورت ویدئو کنفرانس میان اوباما و کرزی رد و بدل شد،طرف آمریکایی علاوه بر تاکید بر مبارزه بیشتر دولت با طالبان، بر مبارزه جدیتر با فساد در افغانستان تأکید کرد.اگر دو طرف با جدیت به دنبال ریشه کن کردن فساد در افغانستان هستند،چرا راهکاری عملیاتی برای آن ترتیب داده نمیشود؟تا جایی که شواهد دیداری من حکایت میکند، واقعیت آنست افرادی که در میانه این هرم و در بخش خدمات قرار دارند، واقعا بیگناهند،چون بیشترین فعالیت را با کمترین حقوق انجام میدهند و وضعیت معیشتی آنها به شدت نابسامان است. مثالی ساده از سیستم آموزشی را برایتان بازگو میکنم.در مدتی که در افغانستان، فعالیتهای آموزشی انجام میدادم و از مدارس این کشور بازدید میکردم، تهدیدستی و تنگدستی مطلق را در میان معملمین میدیدم. یک معلم با حقوق ماهی 50 دلار مجبور به اداره یک خانواده 7 تا 8 نفری است.این در حالی است که وزارت معارف افغانستان پولهای زیادی را دریافت کرده است. هر چند نمیتوان در خصوص پولهایی که در این سیستم به هرز رفته،آمار دقیقی را ارائه کرد، اما مردم افغانستان بر این اعتقادند که این پولها از طریق اجرای پروژهها به هرز میرود. به عبارت سادهتر پولی که از سوی جامعه جهانی به سیستم آموزشی افغانستان تزریق میشد، مثلا صرف اجرای یک پروژه آموزشی در مرکز تربیت معلم این کشور شده و پولهای زیادی به جیب متولیان پروژه میرود. یعنی دست اندرکاران انجام پروژه ها کیسه های خود را در حین انجام کار انباشته می کنند. دلیل عدم توانایی دولت در حل این معضل آنست که دولت مرکزی هنوز نتوانسته با طراحی سیاستی متمرکز و تقویت بعد نظارتی و مکانیسم اجرایی،کنترل ویژه بر هزینهها را عملیاتی کند. با این حساب دولت افغانستان خود بزرگترین متهم فساد مالی است.در حال حاضر بحث فساد مالی که کرزی با قاطعیت درباره آن صحبت میکند،جدال سختی را در افغانستان به وجود آورده است.غرب بر این باور است که کمکهای جامعه جهانی به افغانستان از طریق نیروهای دولتی حیف و میل شده و یا به تصرف در آمده و یا در خوش بینانه ترین حالت هرز رفته است. دولت افغانستان نیز در دفاع از خود اعلام کرده پولی که جامعه جهانی مستقیما در اختیار دولت قرار داده،به درستی هزینه شده و مشکل این است که میزان آن جوابگو نیست. دولت افغانستان بر این اعتقاد است که وزارتخانههای دولتی تقصیری درهرز رفتن پول ها یا حیف و میل انها در حین انجام پروژهها ندارند و در واقع، مشکل جدی نهادهای بینالمللی هستند که پولها را به یغما میبرند و اسناد معتبر نیز در تأیید این مسئله موجود است. آیا کرزی در این جدال پیروز خواهد شد؟اینکه کرزی بتواند جامعه جهانی را متقاعد کند که حیف و میل پول ها از طرف نیروهای خارجی بوده است کار سختی است و نتیجه محدودی عاید او می شود به این دلیل که نیروهای خارجی تأمینکننده این منابع هستند و قطعا از خود دفاع کرده و نهایتا نگرش آنها در کم یا زیاد شدن این منابع تاثیر مستقیم خواهد داشت. در مجموع دراینکه سرمایهها در افغانستان به یغما رفته،شکی در آن نیست. یعنی کمکهای جامعه جهانی طی این 9 سال کوچکترین تغییری در افغانستان ایجاد نکرده است؟نه اینطور نیست. وضعیت افغانستان طی چند سال اخیر فیالواقع نسبت به گذشته بهتر شده و حتی امروز افغانها به این نتیجه رسیدهاند که حتی در خرج کردن یک تک دلاری که از خارجیها دریافت میکنند باید حساسیت به خرج دهند. چون شرایط در حال تغییر بوده و جامعه جهانی حلقه فشارهای خود بر دولت را تنگتر کرده است.غرب به صراحت اعلام کرده است اگر فساد در افغانستان ریشهکن نشود،منابع مالی قطع خواهد شد. این هشدار بسیار جدی است و دولتمردان افغان بیش از هر زمان دیگری باید راهکاری برای آن بیندیشند. اما در مجموع باید بگویم، بخش عظیمی از فساد موجود در سیستم مالی افغانستان توسط نهادی های بین المللی و نیروهایی صورت میگیرد که پروژههای سازندگی در این کشور را عهدهدارند. پروژه های سازندگی زمینه بسیار مناسبی برای لفت و لیس و سوء استفاده فراهم می آورد و متاسفانه عمده پیمانکاران این پروژه ها فاسد از کار در می آیند. با انتشار دور جدیدی از اسناد منتشر شده از سوی ویکیلیکس برخی بر این اعتقادند که این مسئله ناظر بر اختلاف موجود میان سیاستمداران و گروهها در آمریکا بوده و از قبل برنامهریزی شده است؟بخشی از دستگاه سیاستگذاری در آمریکا با دولت و سیاستهای این کشور در تعارضاند.شاید بتوان نقش این گروهها را در ارائه و فاش کردن این اسناد بسیار قابل توجه دانست.اما مسئله قابل توجه اینست که با فاش شدن این مدارک و اسناد بخش مهمی از واقعیات موجود در افغانستان عریان شد.با چاپ این اسناد تا حدی مشخص شد که آمریکا در افغانستان چه سیاستی را در پیش گرفته و متعاقبا با اجرای این سیاستها وضعیت افغانستان به چه روزی درآمده است.البته اینکه این اسناد تا چه میزان متقن و محکم است، خود جای بحث و گفتگو دارد و اینکه هنوز به درستی مشخص نیست که آیا این اقدام واقعا مستقل از تصمیم گیری های دراز مدت آمریکا و سازمان های اطلاعاتی بوده یا با هماهنگی آنها و به منظور ایجاد کردن زمینه های تازه برای اقداماتی تازه بوده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]