تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833218106
گزارش كامل آريا از حضور رئيس جمهور سابق در جمع دانشجويان دانشگاه تهران// خاتمي: اگر تكليف شد، مي آيم
واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: گزارش كامل آريا از حضور رئيس جمهور سابق در جمع دانشجويان دانشگاه تهران// خاتمي: اگر تكليف شد، مي آيم
خبرگزاري آريا- سيدمحمد خاتمي در دانشگاه تهران در خصوص كانديداتوري خود در انتخابات آتي رياست جمهوري گفت: معتقدم بايد كسي بيايد كه مي تواند كار كند و حساسيت كمتري روي آن است. البته من نمي گويم نمي آيم بلكه مي گويم دارم بررسي مي كنم و اگر به من تكيف شد جان خود را براي ايران مي گذارم.
به گزارش خبرنگار آريا، مراسم برزگداشت روز دانشجو از طرف انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران در دانشكده فني در تالار شهيد چمران برگزار شد.
اين مراسم ابتدا با تلاوتي چند از آيات قرآن كريم آغاز شد و پس از آن سرود ملي پخش گرديد. سپس دانشجويان با شعار هايي نظير خاتمي قهرمان، براي حفظ ايران، اميد ملت ماست، صلي علي محمد منجي ملت آمد، آزادي انديشه بي خاتمي نميشه و ... به ابراز احساسات براي رئيس جمهور اسبق كشور پرداختند. بعداز آن بيانيه انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران كه سراسر پرخاش و استهزاء دولت نهم و قوه قضائيه بود قرائت شد. پس از آن حجه الاسلام خاتمي شروع به سخنراني كردند.
خاتمي با تبريك روز دانشجو، بزرگ داشت خاطره شهداي 16 آذر و همچنين تسليت به مناسبت سالگرد دكتر مفتح سخنراني خود را آغاز كرد.
وي با بيان اينكه از چند منظر بايد به 16 آذر نگريست، اظهار داشت: 16 آذر مظهر بيداري دانشگاه و پيشتازي آن جهت رسيدن كشور به آزادي، استقلال و سربلندي كشور است و به طوري كه در اين راه هزينه هاي بزرگي را به نفع ملت و سربلندي كشور پرداخت كرده است.
رئيس بنياد باران افزود: پس از كودتاي 28 مرداد كه در واقع استعمار نو بر حريف كهنكار خويش پيروز شده بود، وضعيت تازه اي در منطقه و ايران ايجاد كرد و باز اين دانشگاه بود كه در اين خصوص به روشنگري و بيداري مردم پرداخت و فضاي رعب و وحشت حاصل از كودتا را شكست و با سه قطره خوني كه در 16 آذر به زمين ريخت در واقع زمينه ساز يك آتشفشاني بود كه از قلب ملت خروشيد و در 22 بهمن 57 توانست آن رژيم سمتگر وابسته را سرنگون كند.
رئيس جمهور سابق كشورمان تصريح كرد:16 آذر در ميان حوادث گوناگوني كه متعلق به دانشگاه است جايگاه ممتازي دارد و شايستگي آن را يافته است كه به عنوان روز دانشجو و نماد دانشجو مطرح شود. بعداز انقلاب حوادث زيادي در كشور رخ داد كه احياناً قربانيان آن به مراتب بيش از 16 آذر بود از جمله در جريان انقلاب و جنگ تحميلي صدها تن از دانشجويان و اساتيد كه صميمانه جان خود را براي دفاع از كشور و انقلاب و تماميت ارضي و دفاع از تمام منافع ملي بر كف نهادند و در جبهه ها همراه با رزمندگان به مقابله با متجاوزان بعثي پرداختند كه در اين راه جانباختند، ايثارگري كردند، جانبازي كردند و آزاده شدند ولي اين حادثه منشا و مبدا آن در دانشگاه نبود بلكه در متن ملت بود و دانشگاه پشتيبان آن بود.
وي ادامه داد: كوي دانشگاه حادثه تلخ ديگري بود كه نشانه مظلوميت دانشگاه و دانشجو و در عين حال مقاومت ستودني دانشگاه مظلوم بود. جنايتي كه هنوز زخم آن بر دل همه كساني كه به انسان عشق مي ورزند وجود دارد. البته از آن جريان دست ها و انديشه هاي ناپاك سوء استفاده كردند و آشوبي ايجاد نمودند كه طبعاً با آن آشوب بايد برخورد مي شد و برخورد هم شد. اما آن حادثه هيچ ربطي به دانشگاه كه همواره بر جنبه هاي مدني حضور و مبارزه تأكيد كرده نداشت و حتي آن حادثه تلخ سبب شد كه فشار بر دانشگاه زياد شود اين هزينه بزرگي بود كه ماهيت تلخ آن با 16 آذر متفاوت است به همين دليل 16 آذر نماد جنبش دانشجويي و به حق شايسته اين عنوان روز دانشجو است. تقدير در اين بود كه اين روز دانشجو در 16 آذر بزرگ داشته نشود و اين خود نيز داراي راز و رمزي است كه بيانگر آنست كه 16 آذر يك حادثه دائم و مستمر است كه همه روز بايد به ياد آن باشيم و آن را گرامي بداريم.
وي در قسمتي ديگر از صحبت هاي خود به تشريح پاسخ اين پرسش كه آيا جنبش دانشجويي در كشور داريم و اگر داريم چه خصوصيتي دارد؟ پرداخت.
خاتمي گفت: هر جنبش مضاف نظير كارگري؛ دانشجويي و ... اگر ريشه در جنبش عام اجتماعي نداشته باشد يا پا نمي گيرد و اگر هم پا بگيرد سريع پژمرده خواهد شد بنابراين جنبش مضاف و در رأس آن جنبش دانشجويي براي پايداري ناگزير است كه نسبت خود را با جنبش اجتماعي تعريف كند. در جوامعي كه احساس مي كنند به اهداف خود رسيده اند و ديگر لازم نيست كه شاهد جنبش دانشجويي يا نظاير آن باشند يا جوامع سركوب شده و منفعل و نا اميد نسبت به آيند نيز يا جنبش دانشجويي و جود ندارد يا اگر هم هست نقش بيداركنندگي جامعه را كه زمينه ساز باروري اجتماع است را نمي تواند خوب انجام دهد.
وي خاطرنشان كرد: بيش از صد سال است كه يك جنبش وسيع و همه جانبه با آگاهي ملت در ايران فعاليت داشته است و مقاطع بزرگ و حماسي هم داشته است بي ترديد اين جنبش جنبشي اصيل و استقرار جامعه مدني در جهت جستجوي عدالت به عنوان مبناي كار حاكمان و اساس روابط اجتماعي حضور داشته است. اين جنبش در جهت استقلال و جستجوي آزادي و عدالت بوده و حماسه هاي مهمي در مقاطع مختلف از مشروطيت تا به امروز آفريده است. كه خود انقلاب اسلامي يكي از نقطه هاي اوج اين جنبش است كه توانست بر پايه خواست هاي صد ساله ملت و همسو كردن اين خواست ها با هدايت تاريخي و ديني جامعه به اين موفقيت بزرگ دست يابد.
وي همچنين در تشريح اين پرسش ها كه آيا انقلاب به اهداف خود رسيده است يا خير؟ اگر نرسيده چه موانعي در برابر آن وجود داشته است؟ آيا امكان دارد كه در جهت تحقق آن اهداف يك جنبش اجتماعي را تعريف شود؟ تصريح كرد: بيش از صد سال است كه به طرف آن اهداف حركت مي كنيم و به ثمر رسيدن انقلاب يكي از دستاورد هاي آن جنبش بوده است. جمهوري اسلامي مطرح شد تا بگويد در مقابل استكبار و ديكتاتوري نقطه پايان مي گذارد و آزادي هاي مدني براساس حقوق اساسي ملت كه به تصويب ملت نيز رسيده است را در جامعه محقق مي كند. از عقب ماندگي هاي مضمن جامعه را نجات مي دهد و برچسب عقب ماندگي را از چهره ملت و كشور پاك مي كند. جمهوري اسلامي تحقق يافت تا ملت خود حاكم بر اداره كشور باشد و تبعيض و فقر را در جامعه ريشه كن كند. جامعه اي كه اساس رابطه اجتماعي آن عدالت باشد.
وي در ادامه اظهار داشت: آيا ما به اين اهداف رسيده ايم؟ آيا از عقب ماندگي رهايي يافته ايم؟ آيا فقر و فساد و تبعيض از جامعه ما رخت بر بسته است؟ دولت برآمده از ملت و مسئول در برابر ملت در جامعه ما تحقق يافته است؟ آيا دولت پشتيبان پيشرفت ملت شده است؟ آيا در جامعه ما نيز ميزان رأي ملت؟ يا هنوز به جاي حفاظت از قانون و رأي مردم كساني مي خواهند بر مردم قيموميت اعمال كنند؟ آيا شاهد پيشرفت همه جانبه هستيم؟ آيا آزادي به معناي واقعي كلمه در جامعه ما نهادينه شده است؟ آيا در دانشگاه هاي ما كه بايد كانون آزادي باشند و آزادي را احساس كنند به اين مقصود رسيده اند و دانشگاه هاي ما مي توانند قدرت را نقد بكنند؟ اگر اينطور است پس اين همه دانشجوي ستاره گذاري شده و محروم از تحصيل چرا وجود دارد؟ چرا بعضي از دستگاه ها نقدي كه وظيفه اصلي دانشگاه و روشنفكران است را به عنوان براندازي حساب مي كنند و با ناقد به عنوان برانداز برخورد مي كند؟ آيا به قانون اساسي عمل مي شود؟ اگر به تمام اهداف فوق رسيده ايم پس سند چشم انداز 20 ساله چه معنايي دارد؟ سند چشم انداز 20 ساله به معناي آنست كه بايد براي تحقق اين اهداف حركت كنيم و تا رسيدن به آنها فاصله زيادي داريم. البته آنچه كه تاكنون به دست آمده است ارزشمند است ولي به اهداف نهايي نرسيده ايم.
وي افزود: جنبش دانشجويي براي آنست كه اگر لازم است در ساختارها و افكارها اصلاح براي رسيدن به آن اهداف اصلاح صورت گيرد تحقق يابد. اگر جنبش دانشجويي در اين راستا حركت كند نه تنها جنبش پويايي خواهيم داشت بلكه نقش رهبري جامعه را نيز مي تواند به عهده گيرد بي آنكه خود درپي تصاحب قدرت باشد. دانشجو بايد نظرش معطوف به اصلاح قدرت و حتي به قدرت رسيدن افراد و گروه هاي صالح باشد نه در صدد كسب قدرت.
وي در اين راستا تحقق اين اهداف به تشريح ويژگي هاي جنبش دانشجويي پرداخت و تأكيد كرد: جنش دانشجويي بايد داراي خصوصيات زير باشد نظير داشتن انديشه روشن و سامانه حركت ناظر به تحول اساسي در مسير آزادي و استقلال و عدالت و پيشرفت، دباشتن نقش تأثيرگذار در جامعه و توان ايجاد نقش مرجعيت در دوراني كه بحران مرجعيت در جامعه وجود دارد، بايد هم زبان با جامعه باشد و زبان او با زبان مردم نزديك شود چراكه غلبه در جامعه با تفكر و آرمان ديني است لذا دانشجوي بيگانه با دين قدرت مفاهمه با جامعه را نخواهد داشت، جنبش دانشجويي بايد در صدد به قدرت رسيدن صالح باشد نه در تلاش براي رسيدن به قدرت تا از اين طريق جلوي فساد و خودكامگي را بگيرد و زمينه هاي رانت خواري و رانت دهي را از بين ببرد، جنبش دانشجويي بايد پايبند به شعارها و معيارهاي اصيل انقلاب باشد كه با رهبري امام تحقق يافت. اگر اين جنبش بخواهد خود را از اين مبدأ جدا كند، ريشه و مبدأ خود را مي خواهد با كدام حادثه تاريخي تعريف كند. بايد بتواند مستقل از احزاب و نهادهاي خارج از دانشگاه نقش پيشوايي و پيشتاري را در زمينه هاي آزادي خواهي و عدالت گستري و استقلال طلبي و آباداني كشور عملي كند. دانشجو بايد حرمت كلام و انديشه را نگاه دارد و در برابر متحجران كه تواهم را به جاي انديشه مي گذارند و در برابر تماميت خواهان كه زور را به جاي منطق مي گذارند بياستند و در درجه اول گفتگو و تفاهم را در ميان خود نهادينه كنند و مردم سالاري را از دانشگاه شروع كند و به متن جامعه بكشاند.
خاتمي در جواب سوال دانشجويان كه از وي در مورد حضورش در انتخابات و استراتژي او پرسيده بودند، اظهار داشت:در مورد خودم بايد بگويم افرادي مثل من از نسلي هستيم كه در كودكي شاهد نهضت مقاومت ملي و استقرار حكومت ملي و بعد كودتاي امريكايي و ضد ملي 28 مرداد بوديم در نوجواني شاهد شروع نهضتي بسيار گسترده به رهبري حضرت امام بوديم و در بهترين سالهاي عمر چه در حوزه و چه در دانشگاه لحظات شيرين و تلخي داشتيم كه در حد ناچيز خويش دستي بر آتش مبارزات انقلابي چه در حوزه عملي و چه در حوزه نظري داشتيم.انقلاب اسلامي نويد يك بامداد روشن و نجات كشور از يك دوران سياه بود . بعد از انقلاب اسلامي دنياي اسلام در مواجعه با دنياي جديد كه به لحاظ سياسي ،فكري ،اقتصادي تحولاتي را ايجاد كرده بود رويكرد هاي مختلفي را پيدا كرد. يكي رويكرد انفعالي بود كه از طرف سنت پرستان كه فقط به ظواهر دين مي انديشيدند و به عادت هاي خود پايبند بودند و به مقاومت كامل در برابر غرب پرداختند كه ديديد اين مقاومت يكي از دلايل بسط و پيدايش سكولاريسم در كشور هاي اسلامي بوده است . در ميان اينها افرادي بودند كه يك كمي روشن بين تر بودند و مي دانستند كه اوضاع و احوال تغيير يافته و سعي مي كردند كه اسلام را به گونه اي نشان دهند كه حلال مشكلات باشد ولي در عمل اينان نيز فقط به خلافت اسلامي كه سابقه داشت در تاريخ مي انديشيدند. در اين ميان انقلاب اسلامي با رهبري امام (ره) بود كه جمهوري اسلامي را مطرح مي كرد بينشي روشن كه در عين حال كه مي بايست بر هويت خود تكيه كند از دست آورد هاي بزرگ دنيا مي خواست استفاده كند ما در آن رويكرد اول ارتجاع كامل را مي ديديم و در آن قسمت دوم احساس مي كرديم اگر روي كار بيايد يك نظام خشن و نفس گير كه تنها به ظواهر تكيه مي كند و همه آزادي ها را از بين مي برد ايجاد خواهد شد كه در همسايگي خودمان نمونه آن را ديديم جمهوري اسلامي براي همه ما نويد بخش بود چرا كه مي توانيم براساس اصول درست يك تحولي را در جامعه ايجاد بكنيم و چه فداكاري هايي كه براي تحقق اين مسئله انجام شد. اما در موقعيت كنوني در روند موجود با مشكلاتي مواجه هستم كه با اين روند كه اگر بر اساس حسن نيت هم باشد دور از دسترس است مشكلات نا برابري افزايش پيدا مي كند حتي خطر تهديد اسلام نيز وجود دارد طبيعتاًبراي جلو گيري از اين امر همه افراد تلاش خواهند كرد چه به لحاظ مدني و به چه لحاظ ديني مي شود كه از اين مشكلات رهايي پيدا كرد و مي شود در اين زمينه برنامه هم داشت . من دائم با كارشناسان در رابطه هستم . ولي آيا برنامه خوب داشتن و شعار خوب داشتن كافي است كه به مردم خدمت كرد؟ اگر اين برنامه و منتخب مردم با پشتوانه ملي و پشتيباني همه ارگان ها و نهادها و اجزاي نظام روي كار نيايد و در مقابل او و برنامه هايش كارشكني شود، نه تنها نمي شود از همين امكانات موجود استفاده كرد بلكه حتي ممكن است كه امكانات موجود نيز به هدر رود. بنابراين در صورتي مي توان آمد كه مطمئن بود مي توان برنامه هاي خود را اجرا كرد و دستگاه ها و نهادها كه صاحب قدرت هستند پشتيبان رئيس جمهور باشند. يا حداقل كارشكني نكنند. اگر كسي با وجودي كه مي داند برنامه دارد ولي نمي تواند كار بكند در آمدن ترديد مي كند نشانه آفيت طلبي نيست، نشانه اينست كه آيا مي تواند كار بكند يا نمي تواند. اگر همه چيز به وفق مراد نباشد يا لااقل كارشكني در كار نباشد نمي شود كار را انجام داد. اما اينكه چه بايد كرد، من معتقدم بايد انديشيد و در راه آرمان هاي مردم حركت كرد و براي اعتلاي كشور، تأمين آزادي هاي اساسي و مبارزه با فقر، توليد،اشتغال زايي و ... تلاش كرد. اينجا نبايد متوجه فرد باشيم و اگر فردي احساس كند كه آمدن او با كار شكني ها روبرو مي شود بايد به سراغ فردي رفت كه تحول خواه باشد، روي او هم حساسيت كم باشد تا هم بتواند خدمت به مردم كند و هم نيروها و امكانات هدر نروند. لذا همه بايد در عرصه انتخابات حضور داشته باشيم و بكوشيم آنچه كه به مصلحت نظام و جامعه است عمل كنيم و از آمدن افراد با برنامه اي دفاع كنيم كه بتوانند در راستاي اهداف انقلاب و خدمت به مردم حركت كنند.
وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص مسائل و دغدغه هايش براي حضور يا عدم حضور در عرصه انتخابات، تصريح كرد: ما آزادي، استقلال، پيشرفت و عدالت را مي خواهيم. البته بايد واقع بين بود و ايده آل گرايي نكرد. معتقدم كه ايران زمينه هاي بسيار مساعدي براي پيشرفت دارد و نيز مردم ما شايسته برخورداري از آزادي و استقلال هستند براي اين كار طبعاً بايد برنامه داشت و فكر مي كنم كه آسان ترين كار ارائه برنامه است بخصوص كه ما تجربه تدوين دو برنامه سوم و چهارم توسعه و اجراي كامل يك برنامه سوم توسعه را داشتيم. در مسير اهدافي كه چشم انداز و ساير اهداف بلند مدت هستند حركت كنيم ولي انجام تحول در جامعه و پيشرفت كه هم مردم از نظر اقتصادي در جايگاه مناسبي باشند و هم امنيت اجتماعي حاكم باشد و هم تهديد ها نسبت به ايران كمتر شود در عين اينكه بر اصول پا فشاري مي كنيم كاملاً ميسر است. مهم اينست كه چه كساني و چگونه مي توانند اين كار را انجام دهند. شما اگر برنامه خوب هم داشته باشيد ولي در مقابل با دو مسئله روبرو باشيد يكي توقع مردم يعني اينكه يك شبه مسائل حل شود و اين مسائل يك شبه حل شدني نيست ولي مي شود در اين جهت حركت كرد. دوم اينكه با كارشكني و تخريب در مقابل رئيس جمهور نيايستند، يعني دستگاه هايي كه بايد كمك و پشتيباني بكنند به تحريك مردم نپردازند. در زمان بنده، فقر و فساد، گراني و ... بود و همه اينها در رسانه ملي و در دستگاه هاي مختلف مطرح مي شد ولي امروز الحمدالله همه جا گل و بلبل است. آيا اگر شرايط به اين صورت آماده باشد كه واقع بينانه بتوان با مردم حرف زد برنامه ارائه داد و بعد مطمئن بود كه برنامه ها پياده مي شود معقول اينست كه از طرف نهادها و ارگان هاي مختلف پشتيباني صورت گيرد. ولي حداقل انتظار اينست كه در مقابل آن برنامه ها كارشكني نشود. نمي شود به مردم قول داد و نتوانست عمل كرد و بعد همه جريانات و جناح ها شروع به حمله بكنند من معتقدم بايد كسي بيايد كه مي تواند كار كند و حساسيت كمتري روي آن است. البته من نمي گويم نمي آيم بلكه مي گويم دارم بررسي مي كنم و اگر به من تكيف شد جان خود را براي ايران مي گذارم.
سه شنبه 26 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آریا نیوز]
[مشاهده در: www.aryanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]
-
گوناگون
پربازدیدترینها