10خبر از همه جا (شماره3 شنبه 23 مهر 90)

واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: ۱۰خبر از همه جا (شماره۳ شنبه ۲۳ مهر ۹۰) این مجله اختصاصی گروه اینترنتی ایران ویج میباشد و انتشار آن فقط با ذکر منبع ایران ویج (بقلم امیرحسین مجیری) بلامانع است بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
بی حاشیه، می رویم سراغ خبرها: خبر اول (+): حق وتو چیز خوب و بدی است! این را رامین مهمان پرست گفته است. باور کنید! البته نه در یک نوبت. یک بار گفته است: «حق وتو چیز ناعادلانه ای است.» بعد یک بار دیگر گفته است که وتوی روسیه اقدام مثبتی بوده است. در این راستا، باید تاکید کنیم که افکار پلید شما نمی تواند در این خبر نقشی داشته باشد! چرا که خوبی و بدی امری نسبی است. امروز ممکن است وتو بد باشد اما فردا ممکن است خوب شود. امروز ممکن است فلان کشور خوب باشد اما فردا ممکن است بد باشد. در پایان باید اشاره کنم که «همینه که هست»

خبر دوم: چون مطلبم را لایک نزد، کتکش زدم. این را هم یک مرد آمریکایی گفته در توجیه کتک زدن خانمش! گفته من یک مطلبی در فیس بوک نوشتم در مورد سالگرد فوت مادرم و این خانم نیامده این مطلب را لایک کند. یک منبع ناآگاه گفت، همسر وی در دفاع از خودش گفته است: این آقا، چند وقت پیش که من مطلبی در مورد خبر فوت همسایه ی دختر عمه ی مادرم نوشتم، نیامد لایک کند، حالا از من چه انتظاری دارد؟ ضمن این که یک بار هم نوشتم: «دلم گرفته» آمد نوشت: «به جهنم! هار هار هار!» حالا این به آن ها در! خبر تکمیلی: یک منبع ناآگاه دیگر گفت: این مزخرفات چیست که می گویید؟ اگر راست می گویید دلم گرفته و به جهنم به انگلیسی چه می شود؟ و منبع ناآگاه اول پاسخ داد: «دلم گرفته» می شود: «My heart is taking!» و «به جهنم! هار هار هار!» می شود: «To hell! Ha Ha Ha»

خبر سوم: قطع درختان در کرمان خبرساز شد. ماجرا این است که شهرداری کرمان برای مقابله با آفت های درختان نارون، آن ها را قطع کرد. بعد یک سری حرف هایی مطرح شد که ما زیاد سر در نیاوردیم! بعد یک هنرمندی آمد کلی تنه ی قطع شده ی درخت وسط خیابان چید تا به این قضیه اعتراض کند:
www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌

[خبرگزاری مهر] بعد شهرداری آمد گفت اگر راست می گویید، خودتان این تنه درخت ها را از کجا آوردید؟! فکر کردید نفهمیدیم رفتید درخت های یک موزه را قطع کردید تا ما را خراب کنید؟ وقتی رفتیم از دستتان شکایت کردیم می فهمید. بعد مدیر کل فرهنگ استان گفت بی خیال آقای شهردار! شما خودت بیا جواب بده چرا درخت ها را قطع کردی، بعد به این بندگان خدا گیر بده! در این گیرواگیر این ماجرا تنه ی درختان فریاد می زدند: «ما رو کجا می برید؟ ما رو کجا می برید؟!»

خبر چهارم: اینترنت پاک در کشور اجرا می شود. این را وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفته است و توضیح داده است که «اینترنت پاک مراقب خواهد بود تا تنها محتوای مفید و پاک در فضای اینترنت توسعه پیدا کند… هم اکنون اینترنتی که وجود دارد بر مبنا و اساس تئوریهای اومانیستی و لیبرالیستی پایه گذاری شده» به نظر ما با توجه به این که در کل تکنولوژی بر مبنای تئوری های اومانیستی و لیبرالیستی پایه گذاری شده است، بهتر است تکنولوژی را در کشور تعطیل کنیم و به جایش «فناوری پاک» بیاوریم. مثلا به جای «اتومبیل های لیبرالیستی» از «گاری ها و اسب های پاک» یا به جای «تلویزیون اومانیستی» از «صحبت های خانوادگی پاک» است یا به جای «کامپیوتر غربی» از «ماشین ذغالی تولید داخل کشور» استفاده کنیم. جناب وزیر ادامه داده اند: «با تحقق شبکه ملی اطلاعات و زیرساختهایی که در حال آماده شدن است می توان اینترنت پاک را به جامعه ی جهانی ارائه کرد.» و بعد جهان به یکباره از شادی در پوست خود نگنجید و به شدت از تصمیم قشنگ جناب وزیر استقبال کرد! جناب تقی پور همچنین گفت: «اینترنت پاک مراقبت خواهد کرد که تنها محتوای مفید و پاک در فضای اینترنت توسعه پیدا کند.» و به این ترتیب چگونگی به کار گیری دو و نیم میلیون نفری که قرار است تا پایان سال از بیکاری در بیایند، مشخص شد! این را هم بخوانید.

خبر پنجم: قند یزدی که خفه نمی کند! این را جهانگیر الماسی در انتقاد به فیلم یه حبه قند گفته است که در آن یک قند باعث خفه شدن یکی از شخصیت ها می شود! از آن جا که این انتقاد خیلی کارشناسی شده و مهم است و باید منتقدین هم از این نوع انتقاد کردن یاد بگیرند، به متن یک برنامه ی تلویزیونی توجه کنید: [با لحن ماورایی:] از تو می پرسند. [صدای گوینده ی شاد و شنگول:] به نام خدا و با سلام به شما بینندگان برنامه ی «از تو می پرسند». امیدوارم حالتون خوب باشه. و اما پرسش این برنامه: چه چیز باعث خفگی نمی شود؟ ۱- برنده شدن در جشنواره ی فیلم فجر ۲- گرفتن ایرادهای کارشناسی شده به فیلم های سینمایی ۳- استقبال خوب مردم از یک فیلم ۴- قند یزدی شما می تونید پاسخ این سوال رو به شماره ی آقای جهانگیر الماسی ارسال کنید. منبع پاسخ گویی به سوال: کتاب «صد و یک ایراد به فیلم هایی که دوست ندارم» اثری از جیم الف. به ۱۰ نفر از برندگان به قید قرعه یک عدد بلیت رایگان تماشای فیلم «یه حبه قند» اهدا می شه. روز خوبی داشته باشید.

خبر ششم: مانکن نباید ترویج دهنده ی فرهنگ منحط غربی باشد. این را رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی گفته است. در همین رابطه، یک مانکن برای ما مطلبی را فرستاد که عینا در زیر می آید: من یک مانکنم. هر روز پشت ویترین قرار می گرفتم و لباس های جدید را به مردم نمایش می دادند. مردم مرا می دیدند و از خوش تیپی من در حیرت بودند. تا این که در یک شب سرد زمستانی نزدیک به عید نوروز، صاحب مغازه که دید استقبال از لباس های مغازه خوب بوده است، تصمیم گرفت لباس های ویترین را هم بفروشد. و این شد که لباس های تن مرا هم فروخت و من… من نمی خواستم این گونه شود. من نمی خواستم ترویج دهنده ی فرهنگ منحط غرب باشم. آقای پلیس! مرا نبر! من نمی خواستم جوانان این مرز و بوم را منحرف کنم. مرا نبر…

خبر هفتم: آمریکا با ایران تماس داشته است، نداشته است! سخنگوی وزارت خارجه ی آمریکا از تماس مستقیم با ایران خبر داده است، اما ایران تکذیب کرده است، بعد دوباره آمریکا تاکید کرده است… بعدش هنوز معلوم نیست! مکالمه ی تخیلی زیر از ذهن بیمار نگارنده نشئت گرفته است: آمریکا: ما زنگ زدیم به ایران و با ایرانی ها حرف زدیم. ایران: نخیرم. اصلن هم زنگ نزدید. آمریکا: چرا دروغ می گی؟ دو ساعت داشتیم با هم حرف می زدیم. یادت نیست؟ ایران: بیا زنگای منو چک کن. هیچ شماره ای از تو نیست. الکی حرف نزن! آمریکا: معلومه که پاکش کردی الان دیگه نیست. اصلن می ریم از مخابرات پرینت می گیریم. ایران: برو بابا! تو فقط یه میس کال داشتی. زنگ زدی و سریع قطع کردی. آمریکا: می گم زنگ زدم با هم حرف زدیم. ایران: دروغ می گی. اصلن قهر قهر تا روز قیامت! و این مکالمه همچنان ادامه دارد…

خبر هشتم: برلوسکنی تصمیم دارد نام حزب خود را به «حزب زیبارویان» تغییر دهد. بله! واقعا تصمیم زیبایی است! چقدر لطافت در این تصمیم نهفته است. پیشنهاد می شود، تغییر نام های زیر هم در دستور کار جناب سیلویو خان قرار بگیرد: ایتالیا: خوشگلیا آ. ث. میلان: آ. ث. زیبان برلوسکونی: تو دل برونی

خبر نهم: در شرح حال آن تخم مرغ فرماید! «در گوشه‌ای از شانه‌های تخم‌مرغ پنهان شده بود که مبادا چینی نازک ترک خورده را مشتری ببیند و از خریدن آن امتناع کند و دوباره به‌‌ همان مرغداری برگردد که چند روز پیش از آنجا از دست آنفولانزا جان سالم به در برده بود. اما در زمان حمل شدن به بقالی‌ها یادش نمی‌آید که در دست‌اندازهای جاده‌ها یا به وسیله دستان زمخت کارگران ترک برداشت ولی هر چه بود او شکسته بود و باید از شانه‌ها جمع می‌شد و دوباره به‌‌ همان محلی برمی‌گشت که چند ساعت پیش از آنجا آمده بود و در تست آنفولانزا جان سالم به در برده بود.» باور بفرمایید این متن یک خبر از سایت «سینا نیوز» بود! بی دخل و تصرف!

خبر دهم: متهم، ۱۰ سال پیش دزد بوده است. گفته اند این کسی که متهمش کرده اند به طراحی ترور سفیر عربستان در آمریکا از سوی ایران، ۱۰ سال پیش به جرم دزدی در آمریکا دستگیر شده است. همزمان دولت آمریکا، شرکت هواپیمایی ماهان را به خاطر این که این تروریست با آن پرواز کرده، تحریم کرده است! حالا کاری نداریم که این سناریو چقدر مضحک طراحی شده است. اما بهتر است با این نوع استدلال مسئولین آمریکا موارد زیر را هم در لیست تحریم خود قرار دهند: زندانی که این تروریست در آن بوده، کارخانه ی تولیدکننده ی لباس این تروریست، رستورانی که این تروریست در آن ناهار خورده است، شرکت سازنده ی موبایل این تروریست، شرکت تولیدکننده ی آدامسی که این تروریست می جویده، آرایشگاهی که این تروریست در آن سبیل خود را کوتاه کرده و…

و اما سرتیتر خبرها: جایزه ی اعتماد به نفس مفرط هفته: سرهنگ قذافی و خانواده اش این هفته نتوانستند جایزه ی اعتماد به نفس را در میان خاندان خود حفظ کنند؛ چرا که دیک چنی، گوی رقابت را از آن ها ربود و با گفتن این که «گوانتانامو تاسیساتی عالی است که زندگی بسیاری از زندانیان در آن بهتر از زندگی در کشور خودشان است» جوایز «اعتماد به نفس مفرط» و «من فقط نگاه می کنم» را یک جا نصیب خود کرد. شوخی شوخی هفته: زنی به دادگاه گفت: همسرم شوخی شوخی رفت خارج از کشور و رویانیان گفت: شوخی شوخی مدیرعامل پرسپولیس شدم. «به خودمون ربط داره»ی هفته: آفتاب پرسید: «ارشاد به چه حقی محتوای پیامک ها را کنترل می کند؟» «باز ما رو بستند هی هی» هفته: گوگل اعلام کرد سرویس گوگل باز به زودی تعطیل می شود. «برنامه ی امشب سینماهای تهران و شهرستان ها»ی هفته: عصر ایران با اعلام خبر دانشجو شدن مشایی در رشته ی حقوق بین الملل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تربیت مدرس، نوشت: «مشایی دانشجو می شود.» «در اسم گذاری فرزندان خود دقت کنید» هفته: عبدالرحمن شلقم وزیر خارجه ی سابق لیبی از خاطراتش با قذافی گفت. فکرشو بکن هفته: روزانه ۶۰۰ هزار نفر در خط ۱ اتوبوس های بی آر تی تهران جابجا می شوند. «میلیارد» هفته: داماد آقای احمدی نژاد گفت: ۵۱ میلیارد بدهید تا همایش برگزار کنیم. و همچنین سوال شد: ۴ هزار میلیارد هزینه ی ثبت نام حج عمره در سه سال آینده کجا می رود؟ «خبرهای استغفراللهی» هفته: یک شیخ وهابی از دعای خود برای سینه ی مهماندار هواپیما خبر داد. گفته شد در دوران نامزدی، محبت افراطی نکنید. «تو رو خدا به من هم توجه کنید» هفته: سلحشور گفت: سینمای ایران، فاحشه خانه است. «با خودت چند چندی؟» هفته: روسیه چند روز پس از مخالفت با قطعنامه ی سازمان ملل در محکومیت سرکوب معترضین سوری، نمایندگان معترضین سوری را به مسکو دعوت کرد. عکس هفته:
www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌