واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ - شهرام شکیبا حدادعادل گفته: «کسی که سعدی نخوانده انگار شیر مادر نخورده است.» سعدی بزرگ است قبول، بر منکرش هم لعنت. اما «تشبیه» یکی از صنایع مهم ادبی است. «مشبه»، «مشبهبه» و «وجه شبه» در گفتار آقای حداد کدام است؟ میدانم حرفشان استعاری است اما استعاره شکل تکاملیافته تشبیه است. اگر استعاره آدم امروزی باشد، شبیه نئاندرتال است. لذا لطفاً بنده را «نئاندرتال» فهم کنید کافی است. حالا باتوجه به رابطه «سعدی خواندن» و «شیر مادر»، بزرگانی چون حافظ، مولوی، فردوسی، بیدل و... چه میشوند؟ کسی که آنها را نخوانده، انگار چه کار نکرده و چه نخورده؟! داشتم همین سؤالات را در ذهنم مرور میکردم که خبری دیگر درباره سعدی به دستم رسید: «در آمریکا یک محموله هفت کیلویی هروئین به ارزش یک میلیون دلار از دو جلد نفیس کلیات سعدی کشف شد.» باتوجه به رابطه سعدی و شیر مادر، به نظر شما هروئینها را کجا پنهان کرده بودند؟ ضمناً حداد عادل گفته: «تلویزیون باید چراغ شعر شناسی را روشن کند که نکرده.» باز هم اگر کسی بگوید تلویزیون چطور میتواند قضیه شیر مادر را روشن کند، ممنونم. CD و بلوتوث تازه هم در این مورد پذیرفته میشود. داد خداداد بر سر قطبیخداداد عزیزی گفته: «قطبی امنیت کشور را زیر سؤال برد، حتی نباید به این آقا اجازه ورود به ایران را میدادند.» تا جایی که من میدانم خداداد عزیزی فوتبالیست و مربی فوتبال است، حالا مملکت چطور شده که خداداد از جانب وزیر اطلاعات و وزیر کشور و دبیر کمیسیون امنیت ملی حرف میزند، نمیدانم! به هر حال امیدوارم زودتر آقای خداداد عزیزی نظر صریحشان را درباره جریانهای براندازی، انرژی هستهای، انتخابات و... اعلام کنند. یک وقت دیدی اساساً رفتیم به خداداد رأی هم دادیم! اهمیت قافیه در ادبیات سیاسیتاجزاده در همایش حامیان جوان مهندس موسوی گفته: «رسانه ملی در حال حاضر تبدیل به رسانه میلی شده است.» با این حساب بیت زیر را باید اینطوری بخوانیم: اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست ملی! نمیدانم چرا تازگیها هرکس برای جوانان حرف میزند، طبعش شکوفا میشود. ایت ایز اِ بلکبوردیکی از آخرین اقدامات کمیته ملی المپیک برای حضور در عرصه بینالمللی این کار آقای افشارزاده است که اعلام کرده: «برای علیآبادی معلم زبان گرفتهایم.» این کارشان عیب که ندارد، هیچ، خوب هم هست اما از آنجا که هر کاری باید ریشهای انجام شود، پیشنهاد میکنم برای برخی از مدیران یک معلم خوب بگیرند که اساساً از اختراع چرخ و کشف آتش و عصر مفرغ شروع کند برایشان بگوید، بیاید تا حالا. خودجوشدر خبرها آمده است که «ستاد خودجوش احمدینژاد در واشنگتن راهاندازی شد.» همین! قرار نیست درباره هر خبری من یک چیزی بنویسم و شما هم یک فکرهایی بکنید. کروبی، کروبی و باز هم کروبیماجرای شایعه دیدار کروبی و ساسیمانکن همچنان ادامه دارد. حالا میگویند کروبی گفته: «من به صورت اختصاصی با ساسیمانکن دیدار نداشتهام، ولی میگویند در میان جمع هنرمندی که برای ملاقات با من آمده بودند، این فرد هم حضور داشته است.» بالاخره نفهمیدیم شاکی این پرونده، کروبی است یا ساسیمانکن؟ ولی به هر حال گویا کسی دیدار این دو بزرگوار را تکذیب نمیکند. بالاخره هنر و سیاست گاهی در هم تنیده میشود دیگر کاریش نمیشود کرد. بزرگان را که نمیشود از دیدار یکدیگر محروم کرد. آقای کروبی علاوه بر دیدار با ساسیمانکن کارهای دیگری هم میکند. مثلاً جملاتی دقیق و راهگشا در عالم سیاست صادر میکند. جملاتی نظیر: «من اعتقادی به نظرسنجیها در ایران ندارم. چون ما به مردم راست نمیگوییم آنها هم به ما راست نمیگویند.» بالاخره یکی چنده؟یکی میگوید نفری 50000 تومان میدهم اگر رأی بیاورم، یکی میگوید 70000 تومان، یکی هم چیزی نمیگوید. بحثی نیست فقط لطف کنند بگویند نقداً پرداخت میکنند یا حواله میدهند. همین.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]