واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: ؛عيد قربان تجلي اوج عشق و ايمان
؛ميلادي دوباره
؛عيد قربان؛ عيد رهايي و عيد آزادي و رستگاري است: رهايي از وابستگي ها و رستگاري از نفس خويشتن. در روز عيد قربان، حج گزار از آن چه غير خداست و از همه دلبستگي هاي اين جهاني در مي گذرد. او اسماعيل وجودش؛ يعني عزيزترين پاره وجودش را در راه خدا و به فرمان او قرباني مي كند. از اين رو، عيد قربان، عيد مردن و زنده شدن نيز هست. انسان چيزي را قرباني مي كند؛ يا چنان كه گفته شد عزيزترين پاره وجودش را مي دهد تا چيزي برتر بگيرد و دوباره زنده شود. اما اين زندگي و تولد دوباره وابسته به شناختي است كه هر كس از خود دارد. در اين جا شناختي كه از همه بيشتر به انسان كمك مي كند؛ و مي تواند راهي به رهايي باشد، خودشناسي است. در اين ديگرشناسي، روان شناسي و... به كار نمي آيند؛ چون اگر خود را بشناسي مي تواني دلبستگي هايت را هم بشناسي و آن گاه به نجات و رستگاري برسي. عيد قربان پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (جايگاه آگاهي و شعور) و مني (سرزمين تمناها و رسيدن ها) فرا مي رسد. از اين رو مرحله نهايي يك سفر دور و دراز است.قربان عيد شادمانه اي است كه چون حسن ختامي زيبا، در پايان آيين حج آمده و به آن شكوهي بي كران بخشيده است. همچنين مي توان گفت عيد قربان، عيد پيشكش است و قرباني پيشكش ناچيز يك عاشق فاني است براي يك معشوق ازلي و ابدي.
اما علاوه بر اين بيان هاي شاعرانه صاحب نظران ديني عيد قربان را از منظر فلسفي و اعتقادي نيز بررسي كرده اند كه در اين جا برخي از اين نظريات مي آيد.
؛بالاترين مرتبه تقوا
؛حجت الاسلام محمدي ري شهري درباره فلسفه قرباني كردن در مناسك حج معتقد است؛ راز و رمزهاي قرباني كه يكي از مناسك حج است، پيام ها و نكته هاي قابل توجهي براي زائران خانه خدا و امت اسلام دارد.
قرباني هم فلسفه عبادي و عرفاني دارد و هم فلسفه سياسي و اقتصادي. نخستين حكمت روشن قرباني كه در قرآن به آن اشاره شده، بالاترين مراتب تقواست.
در آيه ٢٧ سوره حج مي خوانيم «لن ينال الله لحومها و لادماء ها ولكن يناله التقوي» يعني خون و گوشت قرباني كه جزو مناسك مني است به خدا نمي رسد؛ بلكه روح عمل است كه تقرب آور است و تقواي اين كار به خدا مي رسد. عمل قرباني كردن در واقع يك حكم دارد. يك حكمت، حكم آن كشتن يك گوسفند و حكمت آن بالا رفتن تقواست.همان طور كه اشاره شد تقوا مراتبي دارد و قرباني مي تواند اشاره به بالاترين مراتب تقوا باشد.
يك مرتبه از تقوا اجتناب از گناهان است؛ مرحله بالاتر اجتناب از مطلق كارهاي ناپسند چه گناه و چه مكروه است و بالاترين مرتبه اش اين است كه در دل انسان جز محبت و عشق به خدا و ارزش هاي ديني چيزي نباشد كه «دل حرم خداست».
حجت الاسلام ري شهري به نكته ديگري هم در اين باره اشاره مي كند و مي گويد: در فلسفه قرباني كردن، نكته مهم ديگري هم قابل توجه است كه اغلب به آن توجه نمي شود و آن اين كه قلمرو معرفت انسان نسبت به مصالح امور محدود است هنگامي كه ابراهيم (ع) مورد خطاب قرار گرفت كه برو فرزندت را بكش، از خدا نپرسيد كه براي چه بكشم؟ علت كار را نپرسيد، بلكه هرچه خدا گفت همان را انجام داد. بنابراين وقتي انسان كاري را در راه خدا انجام داد، ضرورتي ندارد فلسفه اش را بداند. زيرا انسان به راز و رمزهاي همه چيز آگاه نيست. البته انسان هرچه در فرمان ها و دستورهاي خداوند بيشتر تأمل كند، راز و رمز آن بيشتر كشف مي شود؛ ولي معنايش اين نيست كه اگر انسان در يك جا فلسفه دستوري را نتوانست بفهمد از انجام آن سر باز زند.
؛روز پيروزي بر هواي نفس
؛همچنين حجت الاسلام محسن قرائتي در كتاب «حج» درباره معنا و مفهوم قرباني كردن مي نويسد: عيد قربان، يعني پيروزي وظيفه بر غريزه؛ غريزه فرزند دوستي به ابراهيم(ع) مي گويد: اسماعيل را ذبح نكن، اما وظيفه مي گويد: اين كار را انجام بده. حضرت ابراهيم در اين دو راهي، رضاي خداوند و وظيفه را بر تمايلات شخصي و غريزه خود پيروز كرد. بنابراين بايد آن را عيد بگيرد.
اگر در حديث مي خوانيم: «هر روز كه در آن معصيت نشود، عيد است» به همين معناست كه در برابر جاذبه هاي هواي نفس و تهديد ها و تطميع هاي طاغوت هاي خارجي، انسان تنها در خط خدا قرار گيرد و بر سر خواسته همه شيطان هاي دروني و بيروني پا نهد كه آن روز را بايد عيد بگيرد. آري، عيد قربان، روز پيروزي عقل و وحي بر هوا و هوس است. حضرت ابراهيم(ع) بچه دار نمي شد، خداوند به او فرزندي مرحمت فرمود، هنوز دوران كودكي فرزند بود كه فرمان خدا رسيد كه فرزند و مادرش را بايد در بيابان هاي بي آب و گياه مكه رها كني و خودت هم از آنان جدا شوي. حضرت ابراهيم(ع)، اين مادر و فرزند را در ميان كوه هاي داغ مكه تنها گذاشت و رفت و هرچند مدتي، سري به آنان مي زد. اكنون كه كودكش نوجوان و بهترين نورچشم ابراهيم است، باز فرمان مي رسد كه بايد با دست خود، او را ذبح كني؛ ابراهيم(ع) در فرمان خدا شك نمي كند، فلسفه و دليل نمي پرسد، معطل هم نمي شود، برخلاف ما كه اگر دستور مخالف تمايلات نفسانيمان، صادر شود يا در اصل فرمان شك مي كنيم و يا در مراد و غرض از فرمان و يا دنبال دليل و فلسفه آن هستيم.
اسلام مسلمان وارسته مي خواهد نه مسلمان وارفته؛ اسلام مسلمان شجاع مي خواهد نه ترسو؛ روز عيد است. روزي كه با سنگ ها دشمن بيرون را مي كشي و با كارد و چاقو و ذبح گوسفند، هواي نفس را.
؛داستان ايمان
؛اما داستان قرباني كردن به اين جا ختم نمي شود و با تأمل در آن مي توان به لايه هاي ديگر آن دست يافت. از جمله اين كه قرباني كردن انسان براي خدا در گذشته هاي دور يك آيين بشري بوده و حد اعلاي عبادت به شمار مي رفته است. اما در دين ابراهيم، اين سنت به شكل بسيار معناداري تغيير مي كند؛ چون در اين جا پس از يك آزمون دشوار و در حالي كه ابراهيم(ع) اين آمادگي را دارد تا فرزند خود را به قربانگاه ببرد خداوند گوسفندي را مي فرستد تا به جاي او ذبح شود. در اين جا ديگر صحبت از نياز خدا به انسان معنايي ندارد. بلكه صحبت از نياز انسان است كه براي كمال بايد تا به اين پايه آمادگي كسب كند. براساس اين تعبير است كه گفته مي شود در واقع قرباني كردن، داستان كمال انسان است. داستان اين كه انسان بايد براي رسيدن به اين كمال به درجه بالايي از ايمان برسد. اگر ابراهيم ذره اي ترديد مي كرد و در ايمان او خللي وارد مي شد ديگر او «ابراهيم» نبود؛ ولي او توانست در سخت ترين لحظه ايمان خود را حفظ كند.
؛اطعام
؛در قرآن در آيه هاي ٢٨ و ٢٩ سوره حج آمده است: و در ميان مردم ندا در ده براي حج كه پياده و سواره از هر راه دوري بيايند تا شاهد منافع بسياري براي خود باشند و نام خدا را در روزهاي معلومي ياد كنند بر آن چه خدا ايشان را از چهارپايان روزي كرده است. پس از گوشت آن بخوريد و سختي كشيده فقير را از آن اطعام كنيد.
محمدجواد موسوي غروي مولف كتاب «قرباني درمني» با استناد به اين آيات و آيات ديگر از قرآن مي نويسد كه ما وقتي در علت تشريع قرباني تأمل مي كنيم اين حقيقت روشن مي شود كه معقول نيست خداي متعال موضوعي را كه عقلا و شرعا حرام است، يعني اسراف و تبذير را يك عبادت قرار دهد و درمي يابيم كه علت اصلي و غايي وجوب قرباني ، اطعام است.سپس اين نويسنده راهكارهايي براي جلوگيري از اسراف و تبذير ارائه مي دهد، ولي راه هاي جايگزين هيچ كدام مورد قبول واقع نشده است؛ حال آن كه به اعتقاد اين نويسنده در شرايط كنوني و در وقتي كه جمعيت حجاج ميليوني شده است از روش هاي ديگري مثل صدقه دادن، مي توان به جاي قرباني استفاده كرد؛ ولي همان طور كه گفته شد، اين موضوع به دليل همان معاني و مفاهيمي كه در فلسفه قرباني كردن وجود دارد و به دليل اين كه بيانگر بسياري از راز و رمزهاي ايمان انسان به خداست، موضوعي نيست كه بتوان به سادگي از آن گذشت يا روش هاي ديگر را بر اصل آن رجحان داد.چنان كه حجت الاسلام ري شهري نماينده مقام معظم رهبري در حج مي گويد: عظمت حج در سراسر اين مراسم باشكوه وجود دارد. انساني كه براي حج آمده است بايد بداند كه در حج چه خبر است تا آن را با آن خلوص انجام دهد. اگر اسرار حج را نداند خلوصش نيز محدود مي شود.
بنابراين حاجي بايد بداند كه اعمال صوري او باطن و مفهومي دارد.اميد است كه ما نيز بتوانيم از طريق تأمل در اين آيين پرشكوه از سطح آن ها بگذريم و به معاني بي كران دروني آن دست يابيم.
دوشنبه 18 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]