واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: صفحه آخر - واكنش به نامه كارگردان «آخرين ملكه زمين»
صفحه آخر - واكنش به نامه كارگردان «آخرين ملكه زمين»
محمدرضا عرب كارگردان فيلم «آخرين ملكه زمين» به دليل عدماكران فيلمش نامهاي به رئيس سازمان تبليغات اسلامي نوشته است كه شرح آن را در زير ميخوانيد.
بسمه تعالي
حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي دكتر خاموشي/ رياست محترم سازمان تبليغات اسلامي
با عرض سلام، احتراما به استحضار ميرساند بهرغم لطف و مساعدت و دستور اكيد جنابعالي مبني بر اكران فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين»كه قريب به سه سال از پايان توليد آن ميگذرد و آماده نمايش است، متاسفانه به نظر ميرسد كه مسوولان محترم ذيربط در سازمان توسعه سينمايي سوره به دستورات جنابعالي بيتوجه بوده و قصد اكران فيلم را ندارند. مسوولان محترم اين سازمان كه با بودجه بيتالمال اداره ميشود نه تنها از ارسال فيلم به جشنوارهها و مجامع فرهنگي كه از حقوق معنوي اثر و متعلق به كارگردان است خودداري ميورزند بلكه به نظر ميرسد كه هيچ علاقهاي به بازگشت سرمايه اين فيلم ندارند. فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» به كارگرداني اينجانب محمدرضا عرب در شرايط بسيار سخت كشور اشغال شده افغانستان توليد شده است. اين فيلم به مهاجرين افغان نگاه انساني دارد و آنها را تشويق و ترغيب مينمايد تا به موطن خود بازگردند و حتي اگر ايران براي آنها حكم بهشت را داشته باشد نبايد كه خانه و خانواده خود را به امان نيروهاي خارجي رها كنند.
بهعنوان كارگردان فيلم آگاهانه از شعار پرهيز كردهام. فيلم عليه حضور اشغالگران در افغانستان است و حتي زمانيكه فستيوال فيلم واشنگتن از اينجانب درخواست كرد تا صحنه آخر فيلم را عوض يا حذف نمايم تا تداعيكننده حمله و بمباران آمريكا به افغانستان نشود و فيلم بهراحتي به بخش مسابقه فستيوال راه پيدا كند و تمام هزينههاي سفر به آمريكا پرداخت گردد، اين پيشنهاد را نپذيرفتم. همانگونه كه مستحضريد اينجانب در عرصه فيلمسازي تازه از گرد راه نرسيدهام و پس از 20 سال تلاش و تجربه در امر تهيه و كارگرداني فيلم و مجموعههاي مستند در كشور و همينطور در شرايط دشوار و مناطق بحرانزده چون بوسني، كوزوو، افغانستان و نيز تهيه و كارگرداني فيلمهاي كوتاه داستاني به ساختن اولين فيلم بلند سينمايي خود پرداختهام. فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» پس از 100 روز كار و 70 جلسه فيلمبرداري در شرايط بسيار سخت كه 21روز آن در كشور اشغال شده افغانستان سپري شد و 17 ماه كار مداوم از شروع پيشتوليد تا آماده شدن كپي نمايش، آنهم با بودجهاي در حد يك تله فيلم به انجام رسيده است در واقع چهار سال از عمرم و جوانيام را صرف ساخته شدن فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» نمودهام.
جناب آقاي دكتر خاموشي جنابعالي درد آشناي سينماي ايران هستيد و با مشكلات توليد فيلم سينمايي آنهم در يك كشور اشغال شده بسيار خوب آشنا هستيد. بهرغم موفقيتهايي كه اين فيلم در داخل و خارج كشور داشته است و در چند فستيوال مهم تنها نماينده سينماي ايران بوده است ( از ميان 2000 فيلم ارسالي از سراسر دنيا به فستيوال بروكلين منتخب 15فيلم بخش مسابقه و نيز از ميان 700 فيلم ارسالي از سراسر دنيا بهعنوان تنها فيلم ايراني به هفتمين دوره فستيوال اشلند در آورگان ايالات متحده به بخش مسابقه اين فستيوال راه پيدا كرده كه گفتند فيلم را ارسال نميكنيم و ارسال هم نكردند همانگونه كه قبلا به فستيوال فيلم بوستون و ششمين جشنواره فيلم آسيايي بمبئي نيز ارسال نكردند) اينك پس از گذشت 29ماه از صدور پروانه نمايش آن و گذشتن 22ماه از حضور در بيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر كه منجر به دريافت دو جايزه بابت كارگرداني و همچنين 9 حضور بينالمللي موفق در جشنوارههاي بروكلين، مونترال، فوكوئوكا، بوستون، بمبئي، قاهره، اشلند، سنگاپور و هانالولو هنوز هيچ اقدام مثبتي به منظور اكران اين فيلم توسط سازمان توسعه سينمايي سوره صورت نگرفته است.
حجتالاسلام والمسلمين جناب آقاي دكتر خاموشي اينجانب شما را كه در كسوت روحاني و دانشگاهي هستيد به قضاوت ميخوانم آيا آنچه بر من گذشته و ميگذرد روا و بحق است؟ گناه من چيست؟ كه مسوولان محترم ذي ربط در سازمان توسعه سينمايي سوره اين چنين به نابودي ثمره عمر و زندگي حرفهايام كمر همت بستهاند؟ به گونهاي كه حتي به راكد ماندن بخشي از سرمايه ملي و تضييع بيتالمال نيز نميانديشند؟
جناب آقاي دكتر خاموشي به استحضار ميرساند اين فيلم نه تنها در ايران كه قريب 5/2ميليون مهاجر از كشور افغانستان دارد، بلكه در تمامي كشورهاي فارسي زبان ( حوزه نوروز ) ميتواند اكران شود و پس از پخش تلويزيوني در شبكه ويدئويي خانگي توزيع گردد كه اين امر طي اين قريب به سه سال ميتوانست انجام شده باشد. در پايان با توجه موارد مذكور و مطالبي كه در حوصله اين نامه نميگنجد و چنانچه بفرماييد حضورا به عرض خواهم رسانيد و با توجه به بيعلاقگي مسوولان محترم ذيربط در سازمان توسعه سينمايي سوره براي اكران اين فيلم بار ديگر دست ياري از جنابعالي ميطلبم و خواهشمندم جهت پيشگيري از تضييع بيتالمال دستور فرماييد تمامي حقوق مادي فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» به اينجانب بهعنوان كارگردان و صاحب معنوي اثر واگذار گردد، به شما اطمينان خواهم داد كه در كمتر از دو سال اصل سرمايه و سود حاصل را پس از كسر هزينههاي جاري مسترد خواهم نمود.
در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن
من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم ميرود
واكنش
محمدرضا عرب كارگردان فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» كه روز گذشته نامهاي سرگشاده به حجتالاسلاموالمسلمين خاموشي نوشته بود، پس از دريافت پاسخي مبنيبر اكران فيلم از ٢٣ بهمنماه از سوي مسوولان حوزه هنري گفت: آنچه اكران خوب و موفق را براي يك فيلم رقم ميزند، زمان مناسب اكران، تبليغات مناسب، خوب و بهرهمندي از گروه سينمايي است. اين كارگردان در گفتوگويي با ايسنا، گفت: ضمن تشكر از محمدرضا فرجي كه نسبت به اين نامه عكسالعمل و حساسيت نشان داده است، بايد بگويم كه علاقهمند بودم فرد ديگري پاسخ اين نامه را بدهد. البته من همانطور كه گفتم از فرجي بسيار متشكرم، چراكه او پيش از اين نيز به هنگام اكرانهاي خصوصي اين فيلم نسخه فيلم را در اختيار برگزاركنندگان قرار داده بود و علاوه بر همه اينها از نظر من يكي از مديران با تجربه و دلسوز سازمان توسعه سينمايي سوره است.
او همچنين عنوان كرد: خدا را شاكر و سپاسگزارم كه پس از ٢٩ ماه از آماده شدن اين فيلم و دريافت پروانه نمايش آن، بالاخره بودجه براي اكران فيلم سينمايي «آخرين ملكه زمين» رسيد.
او ادامه داد: البته خيلي از فيلمهايي كه قبل يا بعد از اين فيلم توسط سازمان توسعه سينمايي سوره توليد شدهاند، تاكنون به اكران درآمدهاند و با چنين مشكلي (يعني نبودن بودجه اكران؟) روبهرو نبودهاند، البته اين فيلمها بودجه «سرخود» هستند.
محمدرضا عرب در بخش ديگري از صحبتهايش نيز عنوان كرد: بله، محمدرضا فرجي، مديرمحترم پخش سازمان توسعه سينمايي سوره كاملا درست ميگويند و ما حتي بيش از دوبار با همديگر گفتوگو كردهايم، اما آنچه در اين جلسات مطرح شده به صلاح اكران فيلم نبوده و موارد پيشنهاد اكران در ماه مبارك رمضان، ماه محرم يا همين زمان ٢٣ بهمنماه و پس از جشنواره فجر بودهاند كه اين مورد آخر به تازگي مطرح شده است. اين زمانها براي اكران يك فيلم زمان بسيار نامناسبي بهشمار ميروند و فيلم در اين زمانها با سالنهاي خالي و بدون مخاطب روبهرو خواهد شد. تجربه ثابت كرده است فيلمي كه خارج از گروه سينمايي اكران شود، در سه يا چهارسالن محدود مخاطب نخواهد داشت و آنچه اكراني خوب و موفق را براي يك فيلم رقم ميزند، زمان مناسب اكران، تبليغات مناسب و خوب و بهرهمندي از گروه سينمايي است.
اين كارگردان ادامه داد: در همه جاي دنيا مالكين فيلم سعي دارند كه فيلم خود را به بهترين نحو ممكن عرضه كنند تا مخاطب بيشتري داشته باشد و سرمايه خود را بازگرداند. من نميدانم كه چرا سرمايهگذار اين فيلم كه خود يكي از قويترين پخشكنندههاي فيلم در كشور است اصرار دارد كه اين فيلم در زمانهاي نامناسب و سالنهاي محدود اكران شود.
محمدرضا عرب در بخش پاياني صحبتهايش نيز اظهار كرد: سازماني كه اساسا توليداتش، توليدات فرهنگي و فاخر هستند و وظيفه ترويج فرهنگ در جامعه را دارد چرا با يك اثر هنري و فرهنگي اين گونه برخورد كند.
او صحبت خود را با اين بيت شعر به پايان رساند: «گويند، كه سنگ لعل شود در مقام صبر/ آري شود وليكن به خون جگر شود».
دوشنبه 18 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]