واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: عقبگرد سياسي اوباما
سياستخارجي- مجيد مهرابي:
شايد علي لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي پختگي سياسي خود را بروز داد وقتي كه در پاسخ به خبرنگاري كه از او درباره اولويتهاي ايران در مذاكرات احتمالي با آمريكا پرسيد، تعبير «ديپلماسي شكلاتي» را براي سياست آمريكاييها به كار برد.
و گفت: «اگر تغييراتي كه گفتهاند شكل واقعي بگيرد پاسخ به يك گونه خواهد بود و بايد ديد رفتارشان چگونه است، چرا كه انتصاب هيلاري كلينتون، در راس وزارتخانهاي كه سياست خارجي ايالات متحده را خط ميدهد، ميتواند نشانه فاصله عميق حرف تا عمل باشد در شعارهاي تبليغاتي رئيسجمهوري جديد آمريكا.»
اگر باراك اوباما در شعارهاي تبليغاتياش از نياز به تغيير صحبت كرده و حاضر به مذاكره بدون پيش شرط با ايران شده بود، كلينتون بارها ايران را متهم به اقدامات تحريكآميز در عراق و افغانستان كرده و براي انجام مذاكره همان پيش شرطي را گذاشته بود كه مورد ادعاي گروه 1+5 نيز هست؛ توقف غنيسازي! وزير خارجه كابينه چهل و هشتمين رئيسجمهوري آمريكا، از ايران ميخواهد كه به جاي پيگيري سياستهاي افراطي و تشنجزا و مقابله با كشورهاي دوست آمريكا در منطقه، به يك كشور متعارف در خاورميانه تبديل شود. اوباما حساسترين پست كابينه خود را به فردي سپرده كه به نوشته گاردين «نه به درستكاري شهرت دارد و نه بههيچ وجه قابل اعتماد است.»
در كوران رقابتهاي انتخاباتي آمريكا، باراك اوباما از مذاكره بدون پيش شرط با ايران سخن گفت. در همان زمان هيلاري كلينتون، رقيب دمكراتش، او را سياستمداري ناپخته ناميده و سخنان وي را ناشي از سادهلوحي او دانسته بود. كلينتون طرح اوباما براي مذاكره با رهبران كشورهايي را كه اوباما از آنها بهعنوان كشورهاي متخاصم ياد كرده بود خطر محض ميدانست. تندترين موضعي كه كلينتون در خلال انتخابات رياستجمهوري آمريكا در مورد ايران اتخاذ كرد همان جملهاي بود كه وي در مصاحبه با شبكه خبري ايبيسي به زبان آورد. كلينتون در آن مصاحبه ادعا كرده بود اگر من رئيسجمهور آمريكا شوم، در زماني كه ايران بخواهد به اسرائيل حمله كند، قادر خواهيم بود آنها را كاملا محو كنيم. در آن زمان ايران از اظهارات هيلاري كلينتون، به سازمان ملل متحد شكايت كرد.
مهدي دانش يزدي، معاون نماينده ايران در سازمان ملل، با ارائه نامهاي به سازمان ملل، مصاحبه هيلاري كلينتون با شبكه ايبيسي را «تحريككننده، غيرمستند و غيرمسئولانه» و «تخلفي آشكار» از منشور سازمان ملل دانست. در اين نامه به مسئولان سازمان ملل يادآوري شده بود كه ايران در راس كشورهايي است كه استفاده از سلاح كشتار جمعي از جمله سلاح اتمي را رد ميكنند و با آن مخالفند و استفاده از سلاح هستهاي، جايي در «دكترين دفاعي ايران» ندارد.
در نامه نماينده ايران اشاره شده بود: ايران قصد حمله به هيچ كشوري را ندارد. اما در قبال دفاع از خود در برابر هرگونه حمله هيچ ترديدي نخواهد داشت.اگر چه اوباما در آن برهه با اشاره به اينكه سياست خارجي بوش سياست سخنان تند و شمشيركشي است كلينتون را متهم كرده بود كه دنباله روي سياست خارجي جورج بوش است، با اين وجود در تركيب كابينهاش، ترجيح داد كه هيلاري كلينتون را مجري سياستهاي خارجي خود قرار دهد.
انتخابي كه روزنامه گاردين از آن به گزينشي شتابزده ياد ميكند و مينويسد: اوباما، كلينتون را ايفاگر نقش اساسي در رهبري آينده آمريكا در خارج از مرزهاي آمريكا معرفي كرده است، نكته قابل تامل اينجاست كه رهبري پيشبرد طرح بسيار جنجالي اوباما درخصوص گفتوگو با رهبران كشورهاي متخاصم با آمريكا، به دست فردي سپرده شده است كه اين طرح را از پايه مردود دانسته است.
تيم جنگ
رابرت گيتس در سال ۲۰۰۶ به جاي دونالد رامسفلد، وزير دفاع دولت محافظهكار جورج بوش شد. گيتس يكي از مجريان طرح افزايش نيرو در عراق در سال ۲۰۰۶ بوده است. كارشناسان معتقدند ابقاي گيتس گواه آن است كه اوباما به اين زوديها تصميم به خروج نظاميان آمريكايي از عراق نخواهد گرفت، اين در حالي است كه بازگرداندن نظاميان آمريكايي مستقر در عراق به وطنشان يكي از شعارهاي تبليغاتي رئيسجمهوري سياه پوست آمريكا بود. گيتس اگر نه مثل رامسفلد، اما گاه موضع گيرهاي تندي را در مورد ايران اتخاذ كرد.
ابقاي رابرت گيتس در وزارت دفاع كه ايران را بارها متهم به دخالت در امور داخلي عراق كرده است شائبه بازگشت به سياستهاي دولت نومحافظهكار بوش را تقويت ميكند. اكونوميست درباره اين انتخاب نوشته است: اوباما با مهرهچينيهاي خود صراحتا اعلام داشته كه يك صلحطلب چپ گراي صرف نيست، رئيسجمهوري جوان آمريكا با گزينش يك جنگجوي مادامالعمر و يك جمهوريخواه بهعنوان وزير دفاع و رقيبي كه همواره از سياست جنگ در عراق حمايت و پشتيباني ميكرد، قصد دارد به جهان و منتقدان در آمريكا بگويد كه سياستمداري ساده نيست.
گيتس بارها ايران را جاهطلب، منشاء عظيم نگرانيها و بيثباتي در منطقه دانسته است و معروفترين اظهار نظرش درباره ايران تكرار همان جمله بوش است كه گفته بود تمامي گزينهها در مورد ايران روي ميز است. با توجه به موضعگيرهاي منفي گيتس عليه ايران، به كار بردن اين جمله از سوي او ميتوانست اشاره كنايهآميزي باشد به گزينه نظامي عليه ايران.
به ويژه اينكه رابرت گيتس درست در زماني كه رژيم صهيونيستي سعي به اشاعه تصورات منفي درباره ايران، در منطقه داشت، سخنان ضدايرانياش را در يك مؤسسه يهودي در واشنگتن تكرار كرده و جايزه ويژه اين مؤسسه را دريافت ميكند.
تركيب گيتس بهعنوان وزير دفاع و كلينتون بهعنوان وزيرامور خارجه براي تحقق شعار«نياز به تغيير» اوباما، چنان مايوسكننده بهنظر ميرسد كه يك روزنامه عربي چاپ لندن با اشاره به اين انتخاب نوشت: اوباما كابينه بحرانها را برگزيد و تيم وي تيم جنگ است نه تيم صلح.
اوباما در تيم امنيت ملياش ژنرال جيمز لوگان جونز فرمانده پيشين نيروهاي «ناتو» در اروپا و از دوستان و مشاوران سناتور جان مك كين جمهوريخواه را بهعنوان مشاور امنيت ملي معرفي ميكند. جونز يك بار در جملهاي سر به سر گذاشتن ايران را به زيان اعراب خليجفارس دانسته بود.
اوباما در توجيه اين تركيب اشاره كرده است كه ميخواهد مقام جهاني آمريكا را كه به چالش كشيده شده، بهصورت ابرقدرت حفظ كند و انتخاب از ميان شخصيتهاي نامدار و نيرومند، با هدف حفظ مقام جهاني آمريكا بوده است.
كلينتون، موافق اوباما
هفتهنامه خبري اكونوميست با ارائه گزارشي خبري درباره انتخاب برخي اعضاي كابينه اوباما به ويژه تيم سياسي و امنيتي اين كابينه، با اشاره به شعار انتخاباتي اوباما مبني بر نياز به تغيير اين پرسش را مطرح كرده است كه آيا اين بدان معناست كه قرار نيست تحولات عظيمي صورت بگيرد؟شايد تجربيات 8 ساله كلينتون در زماني كه بانوي اول ايالات متحده به شمار ميرفت، دليل موجهي براي تصميم اوباما باشد.
هيلاري كلينتون در دورهاي كه همسرش رياستجمهوري آمريكا را بهعهده داشت، به 82 كشور جهان سفر كرده و با بيشتر رهبران جهان به ديدار و گفتوگو پرداخت. 3 سفر به عراق و افغانستان هم ميتواند اوباما را قانع كند كه براي مقابله با بزرگترين چالش آيندهاش، كسي بهتر از هيلاري كلينتون نيست؛ اگر چه ميتواند انتقادهاي زيادي را در پس داشته باشد كه چرا اوباما در عمل از شعارهاي تبليغاتياش چشمپوشي كرده است.
با وجود تمام اختلافاتي كه در جريان رقابت انتخاباتي بين اوباما و كلينتون وجود داشت، كارشناسان ميگويند كه كلينتون و اوباما در سياست خارجيشان و درباره مسئله ايران و عراق اكنون مواضع مشابهي دارند.
بهعنوان مثال او و اوباما، هر دو با جنگ عراق مخالف بوده و مواضع مشابهي را درخصوص جدول زمانبندي خروج نظاميان آمريكايي از عراق اتخاذ كردهاند؛ هر دو از ارسال نظاميان بيشتر به افغانستان حمايت ميكنند. درباره ايران نيز فراموش نكنيم كه اوباما اگرچه ابتدا از مذاكرات بدون پيششرط با ايران صحبت كرد ولي در ادامه مواضع كم وبيش تندي را نيز عليه ايران اتخاذ كرد.
درباره جيم جونز و رابرت گيتس هم وضعيت به همين منوال است؛ به اين معنا كه اگرچه اوباما در مهرهچينياش به اين دو مهره جمهوريخواه، اقبال نشان داده است، اما كارشناسان ناهماهنگي زيادي را بين اين دو و اوباما پيشبيني نميكنند. جونز از جمله منتقدان راهبرد جنگي دونالد رامسفلد است و از زماني كه گيتس به جاي رامسفلد به عراق رفت، شاهد كاهش خشونتها در اين كشور بودهايم.
به هر صورت فراموش نكنيم كه كلينتون از حاميان جدي اسرائيل است و نقطه نظرهايش درباره ايران تندترين نقطه نظرهايي است كه مقامات آمريكا ايراد كردهاند و فراموش نكنيم كه آمريكا تحريمهاي يكجانبهاي را در سال ۱۹۹۶ و در دوران رياستجمهوري بيل كلينتون، همسر وزير خارجه كابينه اوباما به تصويب رسانده است.
اوباما در مراسم معرفي كلينتون نشان ميدهد كه نفوذ وزير خارجه تازه آمريكا در تغيير
نقطه نظرهاي آرمانگرايانهاش و تعيين خطمشي روابط خارجي آن كشور، بسيار عميق است. وي در اين مراسم ادعا ميكند كه با فعاليتهاي هستهاي ايران مقابله خواهد كرد.
اين مهره چيني اوباما شايد براي فرار از همان چالشي باشد كه دنيس راس نماينده سابق بيل كلينتون در خاورميانه از آن ياد ميكند. وي ميگويد راهبرد آينده درباره ايران يكي از مهمترين بحثها و پرسشهاي سياست خارجي در واشنگتن است. وي معتقد است ايران به قدرتي رسيده است كه جلوگيري از موفقيت آن غيرممكن است. شايد بنا به همين تصور بود كه دولت نومحافظهكار بوش تلاش داشت با تاسيس دفتر حفاظت منافع ايالات متحده در ايران مرحله جديدي از روابط را بين دو كشور بگشايد.
اقدامات مقدماتي
اوباما در زماني اعلام كرد كه مذاكره با ايران در مرحله اول در سطح مقامات پايينتر خواهد بود. اين اتفاق پيش از اين در مورد كشور سوم- مذاكرات درباره عراق- رخ داده است اما اينكه مقامات دو كشور براي حل مسائل فيمابين به مذاكره رسمي بنشينند تاكنون شاهد چنين اتفاقي نبودهايم. هرچه كه باشد كلينتون آغازگر اين اقدامات مقدماتي نيست.
شايد قرار است اين اقدامات مقدماتي كه اوباما از آن صحبت ميكند ابتدا در سطح مجالس دو كشور رخ دهد؛ آنجايي كه نمايندگان كنگره آمريكا، بار ديگر درخواستي را كه اواخر مجلس هفتم به غلامعلي حداد عادل تحويل داده بودند، با علي لاريجاني رئيس مجلس هشتم درميان ميگذارند و لاريجاني در اظهار نظري دليل تاخير در پاسخ به نامه 60 نماينده كنگره آمريكا را مشخص شدن وضعيت انتخابات آمريكا ميداند.
يکشنبه 17 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]