تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831008563




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

محمدرضا اصلاني در نشست خبري ايسنا: مخاطب با مصرف‌كننده تفاوت دارد «آتش سبز» فيلمي به شدت اجتماعي است


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: محمدرضا اصلاني در نشست خبري ايسنا: مخاطب با مصرف‌كننده تفاوت دارد «آتش سبز» فيلمي به شدت اجتماعي است


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما

كارگردان فيلم‌ سينمايي «آتش سبز» معتقد است: اين فيلم به‌شدت فيلمي اجتماعي است. «آتش سبز» روايتي از يك افسانه است و با اصل آن افسانه تفاوت‌هاي متعددي دارد؛ ما هيچ‌گاه به بازسازي يك افسانه نپرداخته‌ايم بلكه تعبير و تفسير آن را به تصوير كشيده‌ايم و حال آنكه تعبير يك موضوع، سنت روايي ما محسوب مي‌شود و اين فيلم هم روايت ماست و نه روايت مثنوي.

محمدرضا اصلاني در نشست خبري اين فيلم در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره‌ي علت انتخاب يك افسانه به‌عنوان موضوع فيلم با بيان اين مطلب مطرح كرد: اگرچه اين افسانه نقدي اساسي به تاريخ است اما نمي‌توان گفت كه صرفا داستاني تاريخي است. اين داستان علاوه بر تاريخ به اجتماع و مردم ما نيز بر مي‌گردد. اين فيلم داستان جامعه‌اي است كه دائم خود را مي‌سازد و ويران مي‌كند و به‌همين دليل «آتش سبز»فيلمي عميقا اجتماعي است. البته خود اجتماعي بودن نيز به دوگونه تقسيم مي‌شود، گونه‌اي از اين فيلم‌ها به صراحت به بيان موضوعات اجتماعي مي‌پردازند و گروهي ديگر كمي نهاني‌تر و بنياني‌تر اين موضوع را بررسي مي‌كنند كه اين فيلم از گونه‌ي اخير است.

او در توضيح فاصله 30 ساله اين فيلم با فيلم قبلي‌اش گفت: اگر اكران را تنها معيار ساخت آثار سينمايي بدانيم، مي‌توان گفت كه دراين سال‌ها كار سينمايي انجام نداده‌ام. اما اگر فيلم‌هايي كه ساخته شده و اكران نشده‌اند را نيز در نظر بگيريم، طي اين سال‌ها چند فيلم ديگر هم داشته‌ام.

اصلاني درباره‌ي علت وقفه ايجاد شده ميان فيلم «آتش سبز» با اولين ساخته‌اش نيز عنوان كرد: طي اين مدت لزومي به ساخت فيلم سينمايي نمي‌ديدم چرا كه در ايران سالانه نزديك به 90 فيلم سينمايي ساخته مي‌شود و ما از نظر ساخت فيلم با كشوري مانند روسيه برابري مي‌كنيم، لذا لزومي به توليد اين نوع فيلم نمي‌ديدم اما به هرحال اين فيلمنامه را هم سال‌ها بود كه نوشته بودم و احساس كردم كه وقت آن رسيده كه آن را بسازم.

او مطرح كرد: براي من فرقي نمي‌كند كه فيلم مستند بسازم، داستاني كار كنم يا يك فيلم سينمايي را كارگرداني كنم. من درهر شرايطي كار خود را مي‌كنم و سينما را وسيله‌اي براي سخن‌گفتن مي‌دانم و اين‌كه صرفا هدفم اين باشد كه فيلم سينمايي بسازم را، بي‌معنا مي‌دانم. البته اكنون شرايطي است كه عده‌اي رسميت سينما را متعلق به فيلم‌هاي سينمايي مي‌دانند و در چنين شرايطي كه سينما رسميت خود را در جنبه‌هاي تجاري مي‌يابد، طبيعي است كه عده‌اي هم كارنامه سينما را با فيلم‌هاي سينمايي ببندند.

احساس مي‌كنم اكنون مي‌توانيم سينماي مستند را به‌دست جوانان بسپاريم

اصلاني در بخشي از اين نشست درباره‌ي فيلمنامه «آتش سبز» عنوان كرد: اين ايده پس از ساخته‌شدن فيلم«شطرنج باد» در ذهن من شكل گرفت و در كل چند موضوع فيلمنامه‌اي وجود داشت كه براي من به‌صورت مجموعه فيلم تداوم داشت. فيلمنامه «آتش سبز» هم دومين مورد از اين مجموعه بود كه با واقعه انقلاب همزمان شد. در آن زمان ساختن فيلم‌هاي مستند براي من نوعي ضرورت محسوب مي‌شد، چرا كه احساس مي‌كردم سينماي مستند مي‌تواند بازوي انقلاب باشد اما آن نوع سينما نيز با مشكل مواجه شد و عده‌اي از مسوولان به‌شدت با آن مخالفت كردند و به نحوي موجب تعطيلي سينماي مستند شدند.

او مطرح كرد: در دوره‌اي، همه اين مسائل موجب دلزدگي شديد من از سينما شد و احساس كردم اين صنعت براي هياهوي اجتماعي به‌وجود آمده و كاربرد ندارد، به‌همين دليلي مدتي به‌دنبال كار نشر رفتم و مدتي پس از آن دوباره به سينما بازگشتم.

سپس اصلاني درباره‌ي تغييراتي كه بر اثر زمان بر فيلم‌نامه‌ي «آتش سبز» اتفاق افتاده است، توضيح داد: همواره بر اثر گذشت زمان ايده‌ها تغيير مي‌كند و پخته‌تر مي‌شوند و حتي گاه ممكن است كه به طور كامل متحول شوند. درمورد فيلمنامه اين فيلم نيز وضع به‌همين منوال بود و حتي اكنون نيز اگر من بخواهم هريك از دوفيلم سينمايي‌ام را دوباره بسازم، قطعا اثري متفاوت توليد خواهد شد.

او هم‌چنين به تغييرات چندين باره فيلمنامه «آتش سبز» اشاره كرد و افزود: ابتدا قرار بود مجموعه‌اي درزمينه‌ي ايرانشناسي بسازم . سيكل اين مجموعه را نيز در زمان مرحوم سرهنگي كامل كردم اما به‌دليل برخي اختلافات و مشكلات اين امكان حاصل نشد و من فكر مي‌كنم درنهايت مشكلات مختلف آن دوره بود كه مرحوم سرهنگي را دچار مشكلات عصبي شديد كرد و موجبات مرگ او را فراهم آورد.

نگارش فيلمنامه بدون توجه به فضا را بي‌معنا مي‌دانم

كارگردان «آتش سبز» با اشاره به زلزله بم و با بيان اين‌كه ابتدا قرار بوده اين مجموعه در ارگ بم ساخته شود، اظهار كرد: به هنگام نگارش فيلمنامه، مكان آن براي من از اهميت ويژه‌اي برخوردار است و كار من هيچ‌گاه اينگونه نيست كه فيلمنامه‌اي را بنويسم و سپس براي ساخت آن به‌دنبال لوكيشن بگردم. براي من خود مكان يك اصل وجودي است و معتقدم انسان و مكان در كنار يكديگر فضاي فيلم را تشكيل مي‌دهند. لذا نگارش فيلمنامه بدون توجه به لوكيشن را امري بي‌معنا مي‌دانم و معتقدم كه فضا پس‌زمينه نيست بلكه خود مساله و كاراكتر فيلم است.

او هم‌چنين به بازنويسي سناريوي اين فيلم بعد از پيدا‌كردن محل جديد فيلمبرداري كه قلعه‌ي در بيرجند است اشاره كرد.

اگر بودجه‌ي بيشتري بود راحت‌تر كار مي‌كردم

به گزارش ايسنا، اصلاني درباره‌ي تاثير بودجه در ساخت اين فيلم‌ هم عنوان كرد: اصلا اين‌گونه نيست كه بگويم اگر بودجه بيشتري داشتم، فيلم بهتري مي‌ساختم. البته اگر بودجه بيشتر بود راحت‌تر كار مي‌كرديم چرا كه پروسه ساخت يك فيلم سينمايي بايد گشت‌وگذارهاي متعددي را در برگيرد و بايد براي آن سفر كرد. اما اينجا ساختن فيلم سينمايي عزاداري مطلق است و با شروع ساخت فيلم نوعي عزاي عمومي آغاز مي‌شود، چرا كه مشكلات ساخت فيلم محدود به مشكلات مالي نمي‌شود.

او ادامه داد: نظام توليد و روابط و رقابت‌هاي وحشتناك و بسيار ناسالمي كه وجود دارد، همه‌وهمه موجب مي‌شود يك فيلم با اشكالات و تنش‌هاي مختلف مواجه شود. البته من به شخصه در ساخت اين فيلم و «شطرنج باد» مشكل خاصي نداشتم و هردو فيلمم با كمترين ميزان تنش ساخته شد و بخصوص درميان گروه توليد فيلم، اين تنش‌ها بسيار كم بود.

فضا بايد داراي نوعي اصالت باشد

اين كارگردان درباره‌ي طراحي صحنه و دكور اين فيلم نيز عنوان كرد: اگر اين فيلم را در بناهاي تاريخي ساخته‌ايم به اين دليل نيست كه قصد داشته‌ايم با اين كار دكور نسازيم چرا كه اصلا اعتقادي به دكور ساختن ندارم. شما اگر به فيلم‌هاي دهه‌ي 50 هم نگاه كنيد مي‌بينيد كه در اكثر آنها دكورهاي آمريكايي بسياري وجود دارد. اين دكورها ممكن است در دوره‌اي به‌دليل عادت چشم بيننده عادي به‌نظر برسند، اما مخاطب پس از مدتي متوجه غيرواقعي بودن آنها خواهد شد و از نظر من در دوره‌ي فعلي مخاطب اين دكورها را باور نمي‌كند.

او ادامه داد: خود من نيز اعتقادي به دكوري ‌كردن فضا ندارم و معتقدم خود فضا بايد داراي نوعي اصالت باشد. از نظر من حتي يك فضاي برهنه هم مي‌تواند خود را مطرح كند و اگر زماني اين اتفاق نمي‌افتد، ايراد از من است كه نتوانسته‌ام تصوير خوبي از آن ارائه كنم.

اصلاني در مورد «آتش سبز» و دكور آن نيز گفت: در اين فيلم علي‌رغم آنكه از دكور استفاده نكرده‌ام،بعيد مي‌دانم كه تصوير غيرقابل باوري در آن وجود داشته باشد. اين درحالي است كه من براي اين فيلم حتي اجازه ندادم كه از يك پرده براي پنجره‌ها استفاده شود. چرا كه معتقدم در، پنجره، ديوار و... همه‌وهمه از نوعي اصالت وجودي برخوردارند و در مواجهه با آنها بايد بتوانيم اين اصالت وجودي را حفظ كنيم و آن را با چيز ديگري آغشته نسازيم.

او ادامه داد: عده‌اي دراين ميان بحث رئاليست را مطرح مي‌كنند، حال آنكه خود فضا و حيثيت وجودي آن امري رئال است. اما به نظر مي‌رسد، رئاليست براي ما تبديل به نوعي عادت شده و عادت كرده‌ايم كه واقعيت را تزيين كنيم. اما از نظر من رئاليست واقعي و اصيل، امري بسيار بنيادين است كه بايد با آن مواجه شويم.

اصلاني افزود: متاسفانه در سينما و ياحتي در تئاتر ما اين مواجهه با رئاليست بسيار كم است و لازم است ميان اين دو مواجهه‌اي ايجاد شود. اينكه گاه مي‌گوييم اگر اين فضاها تزئين شوند، زيباتر به نظر مي‌رسند به نظر من امري بي‌معناست چرا كه زيبايي بايد در نوشته‌هاي ما باشد، من نيز هنگامي كه فيلمنامه‌اي را مي‌نويسم، همه جوانب را مدنظر دارم و از ابتداي نگارش، ميزانسن، دكور و حركت دوربين را به‌خوبي مي‌دانم و نحوه نوشتنم نيز به‌گونه‌اي است كه كل دكوپاژ در آن شكل مي‌گيرد. چرا كه معتقدم دكوپاژ امري مكاني و نه كلامي است. فيلم‌هاي من هم فيلم‌هاي واقعه‌نويسي نيست و من در آنها داستان نمي‌نويسم بلكه اصل و جزييات صحنه را به نگارش در مي‌آورم.

بازيگر براساس فضا بايد ديالوگ بگويد

اين كارگردان در بخش ديگري از صحبت‌هايش نيز در پاسخ به سوالي مبني‌بر چگونگي انتخاب بازيگران مطرح شده بود، گفت: ابتدا، گزينه‌هاي من براي ايفاي نقش دراين فيلم افراد ديگري بودند، اما هنگامي كه بازيگران فعلي را انتخاب كردم، سعي كردم كه حتي ديالوگ‌ها هم به نحو بياني اين افراد نزديك باشند و ديالوگ‌ها نيز برهمين اساس كار شد.

او روخواني از روي متن را امري بي‌معنا دانست و اظهار كرد: هيچ‌گاه در فيلم‌هايم از تكنيك روخواني استفاده نمي‌كنم چرا كه معتقدم حتي اگر كلام فيلم را هم روخواني كرديم، بقيه موارد از قبيل آب، باد، ديوار و غيره را چه خواهيم كرد؟ در يك فيلم همه موارد بايد با يكديگر همخواني داشته باشند، لذا روخواني فاقد معنا است يا حداقل در سينما امري منقطع و بي‌دوام است. بازيگر بايد در فضا قرار بگيرد تا براساس آن فضا ديالوگ بگويد. دراين فيلم هم نحوه ايفاي ديالوگ‌ها به‌همين شكل بوده و ما در فيلم به‌طور مثال با «ناردانه» مواجه نيستيم بلكه با مهتاب كرامتي روبه‌روييم و قطعا اگر قرار بود مهتاب كرامتي تبديل به «ناردانه» شود، بايد دريك زمان ديگر قرار مي گرفت.

او ايده فيلم «آتش سبز» را متعلق به دهه‌ي 60 دانست و اظهار كرد: اوايل دهه‌ي 60 اين ايده به ذهنم رسيد و طرح كلي آن را به نگارش درآوردم. بعدها نيز در سال 75 براي اولين‌بار فيلمنامه اين فيلم را براساس افرادي كه در آن زمان مدنظر داشتم بازنويسي كردم و درنهايت زماني كه قرار شد اين فيلم با بازيگران فعلي ساخته شود نيز يكبار ديگر اين فيلمنامه را براساس روحيات و ويژگي‌هاي اين افراد دوباره نگارش كردم.

به گزارش ايسنا، اصلاني در ادامه نشست نيز عنوان كرد: تمام اتفاقات اين فيلم از وقايعي گرفته شده كه در طول تاريخ شكل گرفته‌اند. در مواجهه با تاريخ هم مي‌توان گفت كه در اصل فردي كه تاريخ را شكل مي‌دهد خود ما هستيم. من هنگامي كه تاريخ را مي‌خوانم اين من هستم كه تبديل به شخصيت اصلي شده‌ام. لذا مي‌توان گفت كه كاراكتر اصلي من هستم و هر آنچه انجام مي‌شود، توسط من صورت مي‌گيرد و اين ما هستيم كه تاوان تاريخ را مي‌پردازيم.

آسيب‌شناسي‌هاي ما آسيب‌شناسي نيست

اصلاني درمورد مواجهه اين فيلم با موضوع مميزي نيز خاطرنشان كرد: در ساخت اين فيلم مشكل چنداني بابت مميزي نداشتم. چرا كه فيلمنامه آن را با تامل كافي نوشته بودم و در نگارش آن هم قصد دهن‌كجي به كسي نداشتم و اين شيوه نقد اجتماعي، سياسي و يا تاريخي دليل بر دهن‌كجي كردن نيست. از سوي ديگر معتقدم اكثر آسيب‌شناسي‌هاي ما آسيب‌شناسي نيست بلكه نوعي ضغف‌نگاري و حقارت‌نگاري است و متاسفانه اين دو بسيار متفاوت هستند. البته من قصد ندارم اهميت آسيب‌شناسي را نقض كنم و قطعا آن نيز درجاي خود لازم است، اما صحبت من اين است كه درحال حاضر چه جنبه‌اي از ايران را در سينماي خود جاي داده‌ايم.

او درادامه به كاراكترهاي بي‌روح فيلم‌هاي ايراني اشاره كرد و گفت: در سينماي آمريكا، عواطف انساني شكلي هوشمندانه دارند و تمامي اين موارد، آنقدر هوشمندانه طراحي مي‌شوند كه حتي صنعت ديجيتال را پشت سر مي‌نهند اما در سينماي ايران، متاسفانه اكثر كاراكترهاي ما بسيار ساده‌لوح هستند و در فيلم‌ها شاهد هستيم كه تنها دغدغه بازيگر فيلم مسئله ازدواج است. به نظر من در اين فيلم‌ها، ملت‌ ما به‌عنوان ملتي ساده‌لوح، عقب‌افتاده و حقير مطرح مي‌شوند و در آن هنگام است كه اين ملت آمادگي آن را پيدا مي‌كند كه مورد بمباران قرار گيرد.

فيلمي هنوز اكران نشده شما از كجا مي‌دانيد مخاطب ندارد؟!

اين كارگردان در قسمت ديگري از اين نشست درباره‌ي عدم نمايش برخي فيلم‌ها به بهانه نداشتن مخاطب اظهار كرد: معلوم نيست عده‌اي از كجا مخاطب را مي‌شناسند كه پيشاپيش يك فيلم را به نداشتن مخاطب محكوم مي‌كنند. هنگامي كه يك جوان فيلمي را مي‌سازد اگر با اين تصور كه براي آن مخاطبي وجود ندارد، جلوي اكران آن را بگيريم مانند آن است كه آن جوان را به قتل برسانيم . افرادي كه دست به اين كار مي‌زنند به نوعي قاتل محسوب مي‌شوند. لازم است كه هر فيلمي براي اثبات خود ديده شود، حال آنكه فيلمي كه هنوز اكران نشده، شما از كجا مي‌دانيد كه مخاطب خواهد داشت يا نه؟ شما برچه اساس و طبق چه معياري اين‌گونه قاطعانه صحبت مي‌كنيد، آيا در دنياي فعلي اين‌كه كسي اين‌گونه قاطعانه حرف بزند، دليل بر بي‌سوادي او نيست؟

او ادامه داد: در گذشته نيز فيلم‌هايي مانند «كاغذ بي‌خط» ناصر تقوايي يا فيلم‌هاي بهمن فرمان‌آرا كه توانستند حتي بيش از فيلم‌هاي گيشه‌اي زمان خود بفروشند هم در زمان خود براي عقد قرارداد مشكل داشتند و سينماداران آنها را به نداشتن مخاطب متهم كرده بودند.

اصلاني گفت: فيلم‌هاي مختلف مي‌توانند اكران شوند و عده‌اي را خوشحال و عده‌اي را غمگين كنند. دراين ميان فيلم‌هاي گيشه‌اي نيز گاه مي‌توانند به فروشي بالا دست يابند. اين مساله به نظر من اصلا مهم نيست و معتقدم هرنوع از فيلم بايد بتواند اكران شود و رقابتي هم ميان فيلم‌ها حاكم نباشد. اگر امروزه فيلم من دركنار چند فيلم گيشه‌اي اكران شود، هيچ رقابتي در كار نخواهد بود چرا كه آن فيلم مخاطب خاص خود را دارد و فيلم من هم تماشاگر مخصوص خود را مي‌طلبد. پس نه اين فيلم مي‌تواند جاي فيلم گيشه‌اي را بگيرد و نه فيلم گيشه‌اي مي‌تواند جاي «آتش سبز» را پر كند واگر قرار باشد همه فيلم‌ها به يك شكل در آيند با جامعه‌اي تك‌بعدي مواجه خواهيم شد و جوامع تك‌بعدي نيز همواره بحران‌ساز بوده‌اند.

او در ادامه به تغييرات متعددي كه در زمان اكران اين فيلم پيش‌آمد اشاره كرد و افزود: تاريخ اكران اين فيلم از ابتداي سال و به بهانه‌هاي مختلف جابه‌جا شد و همين مساله موجب شد كه از ابتداي سال نتوانم به‌طور جدي به كار ديگري بپردازم.

هيچ‌گاه فيلم مصرفي نمي‌سازم

اصلاني در بخش پاياني صحبت‌هايش نيز در پاسخ به سوالي كه پيش‌بيني او از وضعيت مخاطب اين فيلم بيان كرد: براساس اطلاعات جامعه‌شناسي من، نسل جديد با نسل‌ مياني انقلاب بسيار متفاوت است و نسلي فرهنگي و خاص محسوب مي‌شود. اين نسل هم از هوش بيشتري بهره مي‌برد و هم تحت تاثير جريان‌هاي ژورناليستي و ارتباطات گسترده با جهان قرار دارد و به‌همين دليل توقعاتش از جامعه، نظام، خودش و همه نيروهاي جهان به مراتب بيشتر است. من نيز به عنوان مخاطب اين فيلم، بيشتر برروي اين نسل كنكاش‌گر حساب كرده‌ام، ضمن اين‌كه اين نسل در ميان خانواده‌ خود نيز به‌شدت تاثير‌گذار است و مي‌تواند خانواده‌اش را هم به تماشاي فيلم بكشاند.

او ادامه داد: احساس مي‌كنم در حال حاضر، بخشي از سينما كمي تك‌صدا شده و نياز به كمي تغيير دارد. اين فيلم نيز در راستاي همين تغييرات است و به‌همين دليل احساس مي‌كنم مخاطب عام دارد، البته مخاطب با مصرف‌كننده متفاوت است چرا كه مخاطب فردي است كه با هر اثري در گفت‌وگو است و خود نقش فعال دارد اما مصرف‌كننده بحثي متفاوت دارد. من چيزي براي مصرف‌كردن نساخته‌ام و كارم هم مصرفي نيست.

«شطرنج باد» هم همين گونه بود و در كل هيچ يك از فيلم‌هايم، حتي آثار مستندم هم مصرفي نبوده‌اند و مساله «شطرنج باد» بعد از گذشت‌ سي‌سال هنوز مساله‌اي حاد و موجود است.

قلي‌پور: اين فيلم خواب عده‌اي را آشفته كرده است

قاسم‌ قلي پور تهيه‌كننده «آتش سبز» هم كه در اين نشست حضور داشت درباره‌ي كم‌كاريش گفت: به نظر مي‌رسد من نيز به نوعي به سرنوشت اصلاني دچار شده‌ام. البته دراين سال‌ها و پس از «عروس آتش» چندين كار مستند و كوتاه را تهيه كرده‌ام اما در عرصه سينمايي فعاليتي نداشته‌ام.

او درادامه «آتش سبز» را فيلمي هوس‌انگيز دانست و افزود: اين اثر براي من بسيار هوس‌انگيز بود و داراي ويژگي‌هاي خاص و مشهودي بود. به اعتقاد من، پستي‌وبلندي‌ها و تنش‌هايي كه اين فيلم داشته نيز بيانگر همين ويژگي‌هاست و اين مساله‌ كه اين فيلم، درحالي‌ كه هنوز بدون آنكه به اكران جامعي رسيده باشد، توانسته خواب عده‌اي را آشفته سازد از ويژگي‌هاي آن است. چرا كه اين فيلم از آثار معمول جدا است و من فكر مي‌كنم اگر گاهي بتوانيم از عادت‌هاي خمار‌آلود فاصله بگيريم، نه تنها بد نيست بلكه بسيار جذاب هم هست.

اين تهيه‌كننده درباره‌ي بحث مخاطب عام نيز عنوان كرد: درهيچ يك از كارهايم به‌هيچ عنوان به‌دنبال مخاطب عام نبوده‌ام. البته گمان مي‌كنم كه تمامي افرادي كه در يك فيلم مشاركت دارند، نيازمند آن هستند كه فيلم آنها بارها و بارها ديده شود، لذا اين‌كه بگويم انتظار اين امر را نداشته‌ام يا ندارم حرف مطلوب و معقولي نيست. اين‌كه عده‌اي پيش‌بيني مي‌كنند كه فيلمي مخاطب دارد يا نه به آن باز مي‌گردد كه در باور آنها امكان فاصله‌گرفتن از عادت‌ها وجود ندارد. اما اين طرز تفكر، طرز تفكر من نيست و من به سختي معتقدم ملتي فرهنگ‌مند و فرهيخته داريم كه همواره به هنگام ضرورت و وقتي كه فضا مساعد باشد، اهل انديشه است.

او ادامه داد: بنياد ارزش فرهنگي در كشور ما آنقدر ريشه در اعماق دارد كه هيچ‌كس در هيچ جاي دنيا نمي‌تواند منكر اين مساله شود. لذا هرگاه به اين ملت فرصتي داده شود تا به اصل خود بازگردد، قطعا به اين اصل رجوع خواهد كرد. درنتيجه هيچ گاه احساس نمي‌كنم كه اين نوع كارها داراي مخاطب نيستند، البته ممكن است كه غوغاسالاري حاكم كمي فاصله اين گونه فيلم‌ها با ساير فيلم‌هارا زياد كند و عوامل مختلف اكران تن به اين ريسك ندهند، اما من هيچ‌گاه فكر نمي‌كنم كه مردم ما از يك كار فاخر استقبال نمي‌كنند.

قلي‌پور افزود: گاه ممكن است كه ما فيلمي بسازيم و تصور كنيم اثري فاخر ساخته‌ايم اما در اصل اين‌گونه نباشد. در موارد بسياري هم، ممكن است فيلم‌هاي فاخري توليد شوند و موقعيت اكران و فرصت نمايش نداشته باشند، بايد توجه داشت كه اين دومورد با يكديگر متفاوت هستند.

او در مورد امكانات مالي اين فيلم هم گفت: از نظر من، امكانات مالي اين فيلم كافي و مطلوب بوده وحتي اگر بسياري از قسمت‌هاي فيلم را در دكوري مستقل مي‌ساختيم، مشكل ايجاد مي‌شد. ما تمام سعي خود را كرديم تا از نظر امكانات مالي اين فيلم كمبودي نداشته باشد و فكر مي‌كنم دراين زمينه رضايت اصلاني و گروه را هم به‌دست آورده‌ايم.

اين تهيه‌كننده هم‌چنين خاطرنشان كرد: قطعا اين فيلم بدون بهره‌گيري از حمايت‌هاي دولتي دچار مشكلات جدي‌تري مي‌شد و جا دارد اينجا از تمامي افرادي كه به حمايت از اين فيلم پرداختند تشكر كنم. اما خارج از بحث نقدينگي، قطعا ارزش فيلم توليد‌شده به مراتب بيش از ميزاني است كه براي آن هزينه شده است.

دربخش ديگري از اين نشست، قلي‌پور در پاسخ به مطلبي كه مبني‌بر اين‌كه اين فيلم باب طبع برخي مديران بوده است، گفت: بهتر است به جاي واژه باب‌ طبع بگوييم عده‌اي از مسوولان فيلم را دوست دارند.

معاونت سينمايي اين فيلم را دوست دارد اما معتقدم اين ذهنيت درست نيست كه بگوييم اگر مديران دولتي فيلمي را دوست دارند پس قطعا آن فيلم دولتي است. همين طور نمي‌توان گفت اگر فيلمي را عده‌اي روشنفكر دوست دارند، آن فيلم اثري روشنفكرانه است. من آرزو مي‌كنم روزي اين نوع مرزهاي از پيش‌تعيين شده و گاه غيرمنصفانه حذف شود.

اين تهيه‌كننده درادامه فروش «آتش سبز» را باتوجه به امكانات تبليغي آن خوب دانست.

قلي‌پور درباره‌ي برخي منتقدان و عكس‌العمل‌هاي تند آنها نسبت به اين فيلم هم اظهار كرد: متاسفانه در تمامي رشته‌ها عده‌ انگشت‌شماري، بدون داشتن تخصص و دانش كافي خود را منتقد مي‌دانند و از نظر من اين دوستان مدعي عنوان منتقد هستند و در واقع نمي‌توان نام منتقد بر آنها نهاد.

او درباره‌ي تبليغات تلويزيوني اين فيلم افزود: در تلويزيون‌ هم تيزرهاي اين فيلم به نسبت خوب پخش شده و تاكنون مشكلي دراين زمينه نداشته‌ايم، البته قطعا براساس تعرفه‌ها امكان پخش گسترده اين تيزر را نداريم.

قلي‌پور در پايان نيز از زنده‌ياد محسن رسول اف كه از عكاسان اين فيلم بوده ياد كرد و گفت: خيلي حيف شد كه او را از دست داديم. او تازه در سنين آغاز شكوفايي قرار داشت. محسن صراحت بيان بسياري داشت كه بسياري آن را بر نمي‌تافتند اما دركنار اين صراحت، هرگاه متوجه مي‌شد كه راهي را به خطا رفته به راحتي مي‌پذيرفت.

انتهاي پيام
 يکشنبه 17 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن