واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: به پيشواز سال جهاني نجوم
جام جم آنلاين: مجمع عمومي سازمان ملل متحد در بيانيهاي كه در آخرين روزهاي سال 2007 ميلادي به تصويب رساند، سال 2009 ميلادي را سال جهاني نجوم نامگذاري و از دولتهاي جهان درخواست كرد تا با كمك به برگزاري اين سال تلاش كنند اهداف آن تحقق يابد.
بهانه اين نامگذاري چهارصدمين سالگرد رصد تلسكوپي آسمان از سوي گاليله بود كه نقطه عطفي نهتنها در دانش ستارهشناسي كه در درك انسان از جايگاه خود در جهان به شمار ميرفت. گاليله سعي در بررسي علمي جهان مينمود و از اين رو رويكرد مبتني بر علم را در جهان گسترش داد.
كمتر از يك ماه ديگر سال جهاني نجوم فعاليت خود را آغاز خواهد كرد تا مردم يك سال را با فعاليتهايي سپري كنند كه اهداف آن بر مبناي شعار مشخص اين سال يعني «بر شما باد كشف جهان» پايهريزي شده است.
كشور ما ايران در اين سال مشاركتي فعال دارد. علاوه بر آن كه در تدارك ديدن طرحهاي بينالمللي نقش مهمي به عهده ايرانيان بوده است كه انجمن نجوم ايران و شاخه آماتوري آن به عنوان هماهنگكننده ملي اين سال در ايران، برنامههاي متعدد و متنوعي را مهيا كردهاند، اما سوال اينجاست كه ايرانيان انتظار دارند پس از پايان اين سال به چه جايگاهي برسند و آيا اين سال ميتواند نقشي موثر در ارتقاي علمي ايران ايفا كند يا نه؟
دانش ستارهشناسي در مرزهاي ايران بزرگ فرهنگي جايگاه بسيار مهمي دارد. براساس آثار تاريخي، اين پهنه فرهنگي شاهد بسياري از پيشرفتهاي علمي در اين زمينه بوده است و سنتي بسيار مهم و جدي درخصوص نجوم در اين فضا شكل گرفته و رشد كرده است.
اين سنت توجه به آسمان و نجوم حداقل در 2 دوران به اوجهاي بينظيري رسيد، نخست در دوران باستاني ايرانيان كه اگرچه مدارك اندكي از آن دوران باقيمانده، اما همين مدارك اندك نشاندهنده دستاوردهاي چشمگير علمي در اين زمينه بوده است و همين طور در دوران پس از اسلام كه دانشمندان ايراني و مسلمان دست به ترجمه، گردآوري، اصلاح و اشاعه دانش ستارهشناسي زدند.
حاصل كار بينظير آنها اصلاح هزاران برگ از مطالب مهم علمي دوران و افزودن بخشهاي مهمي به آنها بود كه بعدها در عصر رنسانس علمي زيربناي مهمي را در ايجاد تغييرات ژرف در ديدگاه ما نسبت به كيهان پديد آورد.
اين دوران مهم متاسفانه چندان نپاييد و در سدههاي اخير علوم به طور كلي و ستارهشناسي به طور خاص در همان حال كه در مغربزمين با سرعت بسيار زيادي دنبال ميشد و رشد پيدا ميكرد، در ايران و البته بسياري از كشورهاي در حال توسعه ديگر از رونق افتاد و تنها در چند دهه اخير شاهد تلاش بسيار جدي براي رشد علمي و ايفاي نقش دوباره در مجامع جهاني علمي هستيم.
در اين شرايط كه اخترشناسان حرفهاي ايران امروز در حدود 100 نفر برآورد ميشود كه شايد از تعداد اخترشناسان حرفهاي كه در دوران عبدالرحمن صوفي رازي و در حدود 100 سال پيش تنها در رصدخانه شيراز فعاليت ميكردند نيز كمتر باشد و حدود چند هزار نفر منجم آماتور فعال در ايران حضور دارند، ما به استقبال سال جهاني نجوم ميرويم تا از يكي از مهمترين فرصتهاي ترويج علم در ساليان اخير استفاده كنيم.
اگرچه پيش از اين سالهاي علمي ديگري نيز نامگذاري و معرفي شدهاند، اما نبايد از نظر دور داشت كه دانشهايي چون رياضيات (كه سال 2000 به نام آن نامگذاري شده بود) يا فيزيك (كه سال 2005 به نام آن نامگذاري شده بود) علومي هستند كه بدنه جامعه كه هدف و مخاطب اصلي اين فعاليتهاي ترويجي به شمار ميروند با آنها چندان ارتباطي برقرار نميكنند و شايد در اولين موضعگيري سعي ميكنند فاصله خود را با آنها حفظ كنند اما ستاره شناسي دانشي است كه به دليل سوابق حضور فرهنگياش در جامعه بيش از ديگر علوم مردم را به خود جلب ميكند و بيشتر مردم آمادگي شركت در برنامههايي را دارند كه با نام و بهانه ستارهشناسي برگزار ميشود.
به همين دليل انتظار ميرود اين سال مخاطباني بيش از سالهاي علمي ديگر پيدا كند و به همين دليل فرصتي نابتر براي ترويج علم به شمار ميرود؛ اما چرا در سال نجوم صحبت از ترويج علم ميشود و مگر اين دو يك معني دارند كه بايد معادل هم گرفت.
نكته مهم در اينجاست كه ستارهشناسي مدرن به عنوان يكي از شاخههاي علم مدرن از تمام ابزار و وسايل مورد نياز ديگر رشتههاي علمي نظير جمعآوري دادهها، ساختن نظريه، آزمودن آن نظريه، ابطال آن و در نهايت اصلاح و پيشبرد آن سود ميجويد.
به همين دليل است كه اگر مردم فرصت بيابند كه با اين دانش آشنا شوند، ميتوانند با روشهايي كه به طور عام در علم كاربرد دارند نيز آشنا شوند و درك علمي خود را افزايش و رشد دهند.
از اين رو اگرچه اين سال به نام سال جهاني نجوم برگزار ميشود، اما هدف اصلي خود را به وجود آوردن فرصتي براي ترويج روشهاي علمي در ميان مردم قرار داده است و همين امر اهميت برگزاري اين سال را براي ما دوچندان ميكند.
كشور ما در حال حاضر در رده كشورهاي در حال توسعه قرار دارد. كشوري كه با سابقه عظيم تمدني، علمي و فرهنگي خود و با درك اين واقعيت كه در دورهاي از تاريخ خود به دلايل مختلف از قافله علم روز عقب افتاده است، عزم جدي دارد تا بار ديگر خود را در رده كشورهاي توسعهيافته قرار دهد.
عزم جدي ايران در اين زمينه را علاوه بر برنامههايي كه به طور مستقل پيگيري ميكند بايد در سند بسيار مهم افق چشمانداز 20 ساله جستجو كرد؛ سندي كه اعلام ميكند ايران بايد در سال 1404 در همه رشتهها و سطوح در صدر كشورهاي منطقه قرار داشته باشد. براي رسيدن به اين افق كه نويد توسعهاي همهجانبه را ميدهد، بايد همه زمينههاي لازم براي رخ دادن چنين چشماندازي را فراهم آوريم.
يكي از وجوه مهم توسعهيافتگي، رسيدن به توسعه علمي است. اين بخش از توسعه بويژه زماني اهميت مييابد كه به ياد آوريم با رشد علوم و فنون و افزايش تصاعدي سرعت آنها در آينده بسياري از جنبههاي ديگر زندگي انسان تحت تاثير علوم قرار خواهد گرفت.
صنايع دفاعي، اقتصاد، فرهنگ و سياست به طور جدي از علوم متاثر خواهند شد و اگر توسعه ساختگي علمي در جامعه رخ ندهد نميتوان اميد چنداني به توسعه همهجانبه داشت.
براي رسيدن به توسعه علمي نيز بايد 2 سطح را مورد توجه جدي قرارداد؛ يكي بخش حرفهاي كه مستقيم درگير اين رويداد خواهند بود. اين بخش از جامعه شامل دانشمندان ، پژوهشگران، سياستگذاران ، سيستم هاي دانشگاهي ، پژوهشي و مشابه آن ميشود كه در مركز گود توليد علم و فناوري قرار ميگيرند اما اين سيستم به تنهايي نميتواند پيش رود و موفقيت آن تنها زماني تضمين ميشود كه از پشتيباني بدنه جامعه برخوردار باشد.
بدنه جامعه اگر با اهميت علم و روشهاي علمي آشنا نباشد نه تنها از جريان درست علمي كه جرياني درازمدت، بيسر و صدا و هزينه بر است حمايت نميكند، بلكه ممكن است به دام شارلاتانهاي علمي بيفتد كه به نام علم قصد دارند از مردم سوءاستفاده كنند و با جا زدن هر محصول فيزيكي يا فكري به جاي علمي آن را به خورد مخاطبان خود دهند و آنها نيز به حمايت از آنها برخيزند.
در حالي كه جريان آسيبپذير اصيل علمي در اين ميان قرباني ميشود. در همين حال، اين ناآگاهي ميتواند باعث شود مردم در برابر هزينههاي زياد مطالعات علمي موضعگيري و به صرف هزينههاي ملي در اين راه اعتراض كنند و در نهايت از منتخبان خود بخواهند تخصيص بودجه به پژوهشهاي بلندمدت علمي را محدود كنند. از سوي ديگر، خطر بزرگتري از طرف اين ناآگاهي عمومي جامعه را تهديد خواهد كرد.
مردمي كه با علم و روشهاي علمي و كار علمي بيگانهاند، هيچ گاه فرزندان خود را تشويق نخواهند كرد كه قدم در راه دشوارعلم بگذارند بنابراين جمعي از بهترين استعدادهايي كه ميتواند آينده علمي كشور را متحول كند، به دليل عدم شناخت از ورود به جريان علمي باز ميمانند كه خسارات آن در آينده مشخص خواهد شد.
به همين دليل، ترويج و عمومي كردن درك علمي به روشي درست از اولويتهايي است كه بايد در هر برنامهاي كه شامل توسعه علمي است، در نظر گرفته شود. اين مساله براي ما كه به استقبال افق 1404 ميرويم اهميتي دوچندان مييابد و سال جهاني نجوم فرصتي است براي ما تا از اين فرصت براي رشد دانش و درك علمي در جامعه استفاده كنيم.
به اين ترتيب كه با استفاده از علاقه عمومي كه به آسمان شب و دنياي ستارهها وجود دارد ميتوان روشهاي علمي را ترويج كرد و به طور خاصتر بايد در نظر داشت كه به كمك روحيهاي كه در اين سال به بدنه جامعه دميده ميشود ، شايد بتوان گروه عظيمي از متخصصان آينده نجوم كشور را پرورش داد. متخصصاني كه بويژه در فضاي جديدي كه با تاسيس رصدخانه ملي ايران، شكوفاتر از گذشته ميشود، گامي به سوي بازيابي جايگاه مهم نجومي كشور در جهان بردارند.
پوريا ناظمي
يکشنبه 17 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]