واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: حرفهای جدید و جنجال برانگیز حامد بهداد حامد بهداد: من در نقش های رمانتیک ناموفقم … “فریاد زیر آب” بسیار خاطره انگیز است … “سعادت آباد” یک استثناست … ما مدیون کیمیایی و مهرجویی هستیم حامد بهداد گفت و گویی با روزنامه هفت صبح کرده و در آن حرفهای جنجال برانگیزی زده است. مهمترین بخشهای مصاحبه حامد بهداد به شرح زیر است: - من در نقشهای رمانتیک ناموفقم. مثلا در “هر شب تنهایی” کمی ناموفق بودم. با این که فیلم را خیلی دوست دارم اما از خودم چندان راضی نیستم. - در “پرتقال خونی” هم کمی ناموفق هستم. نمی دانم چرا نمی توانم عشق را در قالب رمانتیک سانتی مانتال منتقل کنم. با اینکه عشق را خوب می شناسم نمی توانم نقش عاشق را خوب بازی کنم. - از نقش من در سریال “سقوط آزاد” خیلی ها خوششان آمده و البته خیلی ها هم خوششان نیامده. خود من خوشم آمده ولی درصد انتقادی که بهش وارد است زیاد است. من در طول این سالها بیشترین نقد را در “سقوط آزاد” داشتم. موافقین و مخالفین بازی من در این سریال ۵۰-۵۰ هستند. - من سینمای ایران را سینمای درجه یکی نمی دانم. فضای سینمای ایران آنقدر متنوع و اعلاء نیست که تو به عنوان بازیگر بتوانی همیشه انتخاب درست و صحیح داشته باشی. - سیروس الوند کارگردانی است که هر بازیگری باید یک بار برایش بازی کند. الوند ۴۰ سال است در این سینما حضور دارد. کافی است کار گردانی فیلمی مثل “یک بار برای همیشه” را در کارنامه اش داشته باشد. همین کافی است تا مرا ترغیب به همکاری کند. می دانید بهترین فیلم الوند چیست؟ به نظرم فیلم “فریاد زیر آب” بهترین فیلم الوند است. اگر در سینمای ایران ۵ فیلم عاشقانه خوب ساخته شده باشد یکی “فریاد زیر آب” است. مخاطب فیلم هم دختری ۱۵ ساله است و هم پیرمردی نود ساله. و هردو با دیدی متفاوت فیلم را می بینند و نتیجه می گیرند. فیلم هیچ چیز خاصی ندارد. فیلمنامه اش هم پیام به خصوصی ندارد و نمره معمولی آورده اما یک جایی چنگ به روح و قلب آدم می اندازد و آدم را درگیر حادثه عشقی می کند و اشک در می آورد. “فریاد زیر آب” بسیار خاطره انگیز است. حالا شما خودت را بگذار جای من و این فیلم را در دوران کودکی ات دیده ای و دوستش داشته ای چه جوری می توانی به کارگردانش احساس نداشته باشی؟
- فیلم “سعادت آباد” در سینمای ایران یک استثناست. هرکس از فیلم خوشش نیامده آن را نفهمیده و من اصلا قبولش ندارم. هرکس که این فیلم را دیده و دوست داشته دمش گرم، خیلی هم شعور دارد. “سعادت آباد” فیلم بسیار خوبی است از آن بهتر دیگر فیلم نیست. - اینکه از من سوال می کنید تا به حال با بداهه و یا پیشنهادهای شما مخالفت شده باید بگویم: بله، سر همین فیلم مهرجویی خیلی پیشنهاد داده ام که همه اش رد شد. همه که نه ولی خیلی هایش رد شد. با آقای میری هم که کار می کردیم یک جاهایی مقاومت می کرد و می گفت نمی توانم بپذیرم که اینجوری اجرا کنی. - اینکه می پرسید اگر مهرجویی تمام پیشنهادات شما را برای فیلم “نارنجی پوش” قبول می کرد نتیجه بهتر می شد؟ باید بگویم نه نتیجه بهتر نمی شد. ما به خدمت استاد مهرجویی صد در صد تسلیم هستیم. همین طور استاد کیمیایی. ما مدیون اینها هستیم. تقوایی، کیارستمی، بیضایی و عیاری و تمام اساتید سینما … آنهایی که جدی جدی کارشان خوب است. نه این کارگردانهای الکی دولکی. - برای اولین بار که می خواستم برای کیمیایی کار کنم (یعنی یک سکانس در فیلم “محکمه در خیابان”) شب قبل از فیلمبرداری از ترس خوابم نمی برد. سر لوکیشن وقتی دیدمش گفتم آقای کیمیایی من از دیشب تا به الان نخوابیدم می توانید کمکم کنید؟ خندید شروع کرد به مسخره کردن من و گفت برو وایسا کارت را بکن. گفت حواسم بهت است. وقتی یواش یواش شروع به تمرین دیالوگها کردم حواسش بهم بود از کنار من رد می شد و می شنوید چه می گویم و می گفت مثلا اینجایش را اینجوری کن. خودش کنار من بازی می کرد. نقشه را گذاشته بود جلوی من و می گفت از اینجا برو از اینجا بیا. - مهرجویی هم همینطور است خودش سر نقشه است اصلا لازم نیست شما کاری کنید. شما سوار این کشتی شو پارو هم نزنی خودش می رود. جزیره ها را به شما نشان می دهد گرداب ها سیلاب ها. باران که می آید خودش بادبان را می کشد. همه چیز را تحت کنترل دارد و تو هی از این سفر لذت می بری. حالا برو سر فیلم کارگردانهای دیگر هی پارو بز، هی جون بکن، مگر می رود؟ آخرش هم یک مشت نقد بد و بیراه نثارت می کنند.
۲۹ آذر ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]