تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان زيرك، دوستش حق است و دشمنش باطل.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828802580




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام حسن مجتبی(ع) یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت


واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: امام حسن مجتبی(ع) یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت


امامان معصوم(ع) اوصیای رسول خدا(ص) و خلفای الهی بر زمین هستند. آنان به عنوان اسوه های کامل بشریت و انسانیت می بایست مورد محبت، مودت و اطاعت قرار گیرند و ولایت و امامت ایشان در دستور کار بشریت قرار گیرد تا هرکس و هر جامعه ای به کمال بایسته و شایسته خود برسد.



امام حسن مجتبی(ع) یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت، وصی رسول الله(ص) در مقام خلافت، ولایت و امامت می باشد.تاکید براین عناوین از آن روست که معلوم شود چیزی از مقامات الهی نیست که در ایشان ظهور و بروز نداشته باشد؛ زیرا متالهان ربانی هستند که در مقام فنای الهی قرار دارند و مظاهر اکمل و اتم خداوندی می باشند.


نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن و آیات و روایات،گوشه ای از مقامات و مسئولیت ها و ماموریت های حضرت امام حسن(ع) را تبیین نماید. ● امام حسن(ع) اسوه کامل و تمام در روان شناسی و روان شناسی اجتماعی، بارها از مسئله مهمی به نام الگوها سخن به میان آمده است؛ زیرا بسیاری از رفتارهای آدمی، مبتنی بر اصل الگوپذیری انسان است که در اشکال گوناگون چون تقلید خود را نشان می دهد. اصولا هنجارهای اجتماعی همانند ضدهنجارها از طریق تقلید از الگوها منتقل می شود؛ چنان که علوم و دانش های تجربی و حتی نظری نیز از طریق تقلید منتقل شده و رشد یافته و کامل می گردد. به هرحال، در زندگی هر شخص بلکه هر جامعه، الگوها نقش اساسی و مهمی را ایفا می کنند. نقش الگوها که در قرآن از آن به عنوان اسوه تعبیر شده (ممتحنه، آیه ۴، احزاب، آیه ۲۱) تا آنجاست که خداوند برای انسان ها، الگوها و اسوه های عینی معرفی می کند تا هرکسی بتواند براساس شرایط زمانی، مکانی، روحی، روانی، جسمی و جانی خود، الگویی را برگزیند و سبک و مسیر زندگی خود را با او هماهنگ نماید.
اسلام، پیامبران و اولیای الهی را به عنوان اسوه های انسانیت معرفی کرده تا مردم را به هدف آفرینش و فلسفه وجودی آنان یعنی خدایی و ربانی شدن برسانند. البته از نظر اسلام هرکسی نمی تواند الگو و اسوه کامل و تمام باشد، زیرا هرچند هر انسانی دارای ویژگی های برجسته ای است که می توان در آن زمینه از وی الگوبرداری کرد، ولی باید دانست که سرمشق کامل، انسان کاملی است که در همه ابعاد وجودی به کمال رسیده باشد. از این رو خداوند سرمشق کامل را حتی همه پیامبران نمی داند؛ زیرا هر پیامبری هرچند که کف کمالات را دارا می باشد تا شایسته پیامبری شود، ولی درمیان پیامبران نیز تفاوت های معنادار و مهمی وجود دارد که می بایست مورد توجه قرار گیرد. (بقره، آیات ۲۵۳ و ۲۵۴)
براین اساس خداوند پیامبران(ع) را تنها در بخشی از حالات و مسایلی مورد الگوبرداری می داند که در قرآن بیان کرده و آن رفتار و حالات ایشان را تایید کرده و به نقد آن نپرداخته است. به عنوان نمونه حضرت آدم(ع) را جزو پیامبران اولوالعزم نشمرده است؛ زیرا در وی عزم آن چنانی نیافته که قابل پیروی و الگوبرداری باشد. (طه. آیه ۱۱۵) همچنین درباره حضرت ابراهیم(ع) که وی را در همه جهات الگو و اسوه می داند، اما موردی را به نقد می گذارد و قابل الگوبرداری نمی داند. (ممتحنه، آیات ۴ تا ۶) اما تنها اسوه کاملی که نظر قرآن از هر لحاظ آن را قابل الگوبرداری و سرمشق قرارگرفتن می داند، پیامبر(ص) است. خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب آن حضرت(ص) را اسوه کامل و تمام بلکه نیک برمی شمارد. تأکید بر عنوان اسوه حسنه یعنی سرمشق نیکو، از آن جهت است که او نه تنها در همه امور، به کمال و تمام است، بلکه در بهترین حالت و نیکوترین افراد آن قرار دارد. در حقیقت ایشان در هر کمالی به تمامیت آن رسیده است؛ از این رو، قابلیت آن را داراست که به عنوان اسوه حسن شناخته و معرفی شود به گونه ای که نمی توان در کمال، بهتر و نیکوتر از ایشان یافت و معرفی کرد.
در قرآن گاه به این نکته توجه داده شده که قوانین و مقررات اسلامی که در کتب وحیانی از آدم(ع) تا خاتم (ص) بیان شده همگی قوانین کاملی هستند، ولی دراین میان برخی از امور و مسائل در اوج آن است که در حقیقت تمامیت آن امر کمالی می باشد و بهتر است که انسان ها در انتخاب خوب و خوب تر، خوب تر و میان حسن و احسن، احسن را برگزیند؛ چرا که میان نیک و نیکوتر، در کمال به تمامیت رسیده است. هرچند همه پیامبران(ع) در کف کمالی قرار دارند، ولی تنها شماری اندک از پیامبران که به اولوالعزم از آنان یاد می شود، درسطح کمال قرارگرفته اند که در این میان حضرت ابراهیم(ع) پس از پیامبر(ص) قرار می گیرد، ولی اوج و تمام هرکمالی را تنها در پیامبر(ص) می توان یافت. از این رو که او اسوه حسنه معرفی می شود. (احزاب، آیه۲۱)
دراین میان امیرمؤمنان علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) که ما از آنان به امامان معصوم(ع) و اوصیای الهی پیامبر(ص) یاد می کنیم، به عنوان نفس و جان پیامبر(ص) در همان حد و اندازه پیامبر(ص) قرار دارند و ایشان نیز اسوه های کامل و تمام انسانیت یعنی اسوه حسنه شمرده شده اند. (آل عمران، آیه۶۱) پیامبر(ص) بارها امامان معصوم(ع) را نوری از انوار خود دانسته و در وصف امامان(ع) از جمله امام حسین(ع) می فرماید: حسین منی و انا من حسین؛ حسین(ع) از من و من از حسین هستم. (ذخایرالعقبی، ص۱۲۴؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۰۷، کنزالعمال، هندی، ج۶، ص۲۲۱ و ج۷، ص۱۱۰۷،الفصول المهمه ، ص۱۷۱؛ و فضائل الخمسه، ج۳، ص۲۶۴ ۲۶۲) براین اساس، چهارده معصوم(ع) نه تنها اسوه های کامل بلکه اسوه های نیک الهی برای سرمشق قرارگرفتن در زندگی معرفی می شوند.
امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ازسوی خدا (سوره انسان؛ احزاب، آیه۳۳ و آیات دیگر) و پیامبر(ص) به عنوان اسوه های نیک و کامل و تمام به جامعه انسانی معرفی شده اند. از این رو، آن حضرت(ص) در حق ایشان می فرماید: الحسن والحسین امامان قاما اوقعدا؛ حسن و حسین در همه احوال امام و پیشوایند؛ چه قیام کنند چه سکوت نمایند (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۴، ص۲۹۱؛ ج۴۴، ص۲)
از نظر آموزه های وحیانی اسلام که در قرآن و سنت تجلی کر ده لازم است هر انسان و جامعه ای برای رسیدن به فلسفه آفرینش و اهداف انسانیت، از چهارده معصوم(ص) به عنوان اسوه های حسنه اطاعت کند. این اطاعت باید از سر عشق و مودت و محبت باشد نه ترس و خوف یا اکراه و اجبار و اضطرار؛ زیرا کمال یابی انسان به انتخاب آزاد و عاشقانه خدا و خدایی و ربانی شدن است. کسی که می خواهد مورد رضایت خداوند قرارگیرد و خداوند از او خشنود باشد و محبوب خداوند شود باید از راه حبیب خداوند برود که پیامبر(ص) و اهل بیت او هستند. (آل عمران، آیه ۱۳)
از این روست که محبت اهل بیت(ع) به عنوان پاداش و مزد رسالت پیامبر دانسته شده که باز هم حقیقت این پاداش و مزد به کسانی باز می گردد که اهل بیت(ع) را دوست می دارند و به آنها محبت و مودت می ورزند و از ایشان به عنوان اسوه های حسن و نیک الهی اطاعت می کنند. (شوری، آیه ۳۲؛ سباء، آیه ۷۴)
پیامبر اکرم(ص) درباره اهل بیت(ع) از جمله حسنین(ع) فرمودند: ان الحسن و الحسین هما ریحانتای من الدنیا من احبنی فلیحبهما؛ بی گمان حسن و حسین دو گل خوشبوی من از دنیا هستند؛ دوستدار من باید به آن دو مهر ورزد. (سنن ترمذی، ج ۵، ص ۶۱۵؛ الفصول المهمه، ص ۱۷۱ و نیز بحارالانوار، ج ۷۳ و ۴۷)
آن حضرت همچنین فرمودند: من احب الحسن و الحسین احببته و من احببته احبه ا لله و ادخله جنات النعیم و من ابغضهما او بغی علیهما ابغضته و من ابغضته ابغضه الله و ادخله جهنم و له عذاب مقیم؛ من دوستدار حسن و حسین را دوست دارم و کسی را که من دوست بدارم، خداوند او را دوست داشته و به باغ های نعمت در بهشت وارد کند و دشمن کینه توز و سرکش بر آن دو را دشمن دارم و کسی را که من دشمنش دارم، خداوند او را به جهنم داخل کند و برای او عذابی پایدار خواهد بود. (کنز العمال، ج ۲۱، ص ۱۲۱) بنابراین، امام حسن(ع) اسوه حسن و سرمشق نیک الهی برای انسان ها است که تنها با بهره گیری از سبک زندگی ایشان است که می توانند متاله (خدایی) شده و در مقام ربوبیت، مظهر الهی گردند و از مقام ربانی بهره مند شوند. ● بیعت با امام حسن به عنوان امامت گزارش های روایی و تاریخی بیانگر این معناست که پس از رحلت پیامبر(ص)، بر خلاف فرمان الهی (مائده، آیه ۳؛ نساء، آیه ۹۵؛ مائده، آیه ۷۶) و نص پیامبر(ص) در غدیر خم و موارد دیگر، در اثر اقدام گروهی از منافقان قدیم و جدید و صحابه، در سقیفه بنی ساعده، انحراف بزرگی در امت اسلام پیش آمد و فساد و تباهی آن دامن گیر بشریت شد به گونه ای که هنوز هم آثار و تبعات آن، مسلمانان را به رنج و بدبختی انداخته است؛ زیرا کاری که در سقیفه با غصب خلافت الهی امیرمؤمنان علی(ع) انجام گرفت، موجبات غضب الهی را فراهم آورد و امت اسلام رنگ عدالت و صلاح و خوشبختی را به روی خود ندید.
انحرافی که در سقیفه با تغییر نظام سیاسی اسلام از حکومت ولایی به حکومت خلافت انتخابی از سوی برخی از رهبران جامعه رخ داد، موجب شد تا اکثریت مردم به تبعیت از رهبران قبیله ای مهاجر و انصار یعنی قبایل اوس و خزرج و قریش، به حکم ایشان در انتخاب ابوبکر گردن نهند و جامعه را از امامت و ولایت امیرمؤمنان علی(ع) محروم سازند.
پس از آنکه این انحراف به جای حساسی رسید و عدالت اسلامی با نشخوار عشیره بنی امیه از بیت المال، قربانی و ذبح شد، مردم خسته از ذلت و ظلم و بی عدالتی، خواهان بازگشت به کرامت و عزت و عدالت اسلامی شدند و اولین شعله های قیام پس از سال ها مبارزه ابوذرها در مصر به بار نشست و لشکر عدالت خواهان به سمت مدینه گسیل شد و در آشوبی خونین، عثمان به قتل رسید.
انقلابیون برای اینکه حکومت اسلامی را دوباره همانند عصر نبوی تجربه کنند، به خانه امیر مؤمنان علی(ع) هجوم آوردند تا با ایشان به عنوان خلیفه چهارم بیعت کنند.
از گزارش های تاریخی و روایی به دست می آید که این بیعت از سوی بیشتر مردم و انقلابیون با عنوان امامت و وصایت انجام نگرفت؛ زیرا هنوز افکار انحرافی در میان مردم حاکم بود و گفتمان انقلابیون نیز گفتمان حاکم بر جامعه اسلامی بود که از زمان ابوبکر و در سقیفه بنی ساعده شکل گرفته بود. پس از آنکه حضرت امیرمؤمنان(ع) حکومت را در دست گرفت و مرکز خلافت خود را به کوفه منتقل کرد، گروه های انقلابی در چندین آزمون و فتنه بزرگ دچار ریزش شدند. در هر جنگی گروه های ناخالص از دور امیرمؤمنان علی(ع) جدا شده و به صف دشمنان و مخالفان حکومت او پیوستند. در جنگ نخست، گروهی بزرگ از جمله طلحه و زبیر به همراه عایشه به مخالفت پرداختند و جنگ جمل را راه انداختند که از آنان به ناکثین و پیمان شکنان یاد می شود چنان که پیامبر(ص) از پیش ایشان را معرفی و نامگذاری کرده بود.
در فتنه دیگر، قاسطین و عدالت خوران به جنگ امیرمؤمنان علی(ع) آمدند. سردمدار این گروه معاویه پسر ابوسفیان است که رهبر کافران و مشرکان در عصر پیامبر(ص) بود و اکنون ثروت و قدرت اسلامی را چون گوی چوگان کودکان به بازی گرفته بودند. اینان جنگ های چند ساله صفین را راه اندازی می کنند که موجب تضعیف اسلام و دولت اسلامی می شود.
فتنه سوم مهم ترین ریزش ها را داشت. در این فتنه بود که مارقین از امام خویش پیش می افتند و علیه حکومت علوی قیام می کنند و جنگ نهروان را راه می اندازند.در همه این فتنه ها و آزمون ها، ریزش ها و رویش هایی وجود داشت، زیرا افراد خالصی پدید می آیند که تفکر علوی را به عنوان تفکر خالص اسلامی می شناسند و بدان از جان و دل اعتقاد دارند. آنان کسانی هستند که به عنوان شیعه علی(ع) از میان فتنه ها و آزمون ها بیرون می آیند و قایل به اصل امامت می شوند که پیامبر(ص) بدان وصایت کرده بود. ● احیای گفتمان امامت این گونه است که پس از شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، اندیشه سیاسی اسلام ولایی دوباره خودنمایی می کند و برای نخستین بار، بیعت باعنوان امامت انجام می گیرد. در حقیقت، تلاش های چهارساله امیرمؤمنان علی(ع) به بار می نشیند و گروهی از یاران خالص و شیعیان پدید می آیند که خواهان بازگشت حکومت دین و دنیا به اهل بیت(ع) به عنوان امامت و ولایت می شوند. گزارش های تاریخی و روایی از این حکایت می کند که امام حسن(ع) نخستین کسی است که با وی به عنوان امام بیعت می شود. این بدان معناست که گفتمان اسلامی در طول چهار سال حداقل در کوفه از گفتمان خلافت به گفتمان ولایت و امامت تبدیل می شود و اصل بازگشت امامت و خلافت به اهل بیت(ع) مطرح می گردد.
ازنظر امام حسن(ع) هدایت و علم در خاندان پیامبر(ص) و در نزد امامان معصوم(ع) است. از این رو در خطبه ای خطاب به مردم می فرمایند: ولولا محمد(ص) و اوصیاؤه، کنتم حیاری لا تعرفون فرضا من الفرائض؛ اگر محمد(ص) و اوصیای او نبودند، شما در بیابان جهل و ضلالت، سرگردان و حیران بودید و هیچ فریضه ای از فرایض الهی را نمی شناختید.
این مطلب را حضرت پس از بیان فرایض و تکالیف الهی فرموده است. درحقیقت از نظر آن حضرت، ازجمله فرایض الهی که برگردن مردم است تا بدان عمل کنند،فریضه ولایت اهل بیت (ع) بود. از این رو ایشان بعد از بیعت مردم با خود، خطبه ای ایراد کرده و طی آن می فرماید: پس، از ما اطاعت کنید که اطاعت ما واجب است، چرا که به طاعت خدای عزوجل و رسولش (ص) مقرون گشته است. خدا درباره اطاعت ما می فرماید:«یا ایها الذین امنو اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول.
امام حسن (ع) در نامه ای به معاویه، بعد از اینکه مجاهده قریش با اهل بیت پس از رحلت رسول خدا (ص) را گوشزد می کند چنین می نویسد: ما به راستی درشگفتیم از کسانی که در ربودن حقمان بر ما یورش برده و خلافت پیامبرش را که حق مسلم ماست، از چنگ ما ربودند… ما دیدیم اگر در گرفتن حق خویش به منازعه با ایشان بپردازیم، ممکن است منافقان و سایر احزاب مخالف دین، وسیله ای برای خراب کاری و رخنه در دین به دست آورند و نیت های فاسد خود را عملی سازند، پس دم فرو بستم… همانا امیرالمومنین، علی بن ابی طالب (ع) چون مرگ به سراغش آمد، امر خلافت پس از خود را به من واگذار کرد. امام حسن (ع) درجایی دیگر درباره حق امامت و خلافت و ولایت اهل بیت (ع) فرموده است:نحن اولی الناس بالناس فی کتاب الله و علی لسان نبیه؛ ما درکتاب و سنت رسول خدا (ص) نسبت به مردم از خودشان سزاوارتریم.
آن حضرت همچنین درخطبه ای در بیان حقانیت خود و اهل بیت(ع) می فرماید: ان علیا باب، من دخله کان مؤمنا و من خرج عنه کان کافرا؛ علی(ع) دری است که هرکس از آن وارد شود، مؤمن و هرکس از آن خارج شود، کافر است. این گفتمان غیر از گفتمان حاکمی است که پیش از خلافت امیرمومنان علی (ع) وجود داشته است.
امیر مومنان علی (ع) در طول خلافت خویش این گفتمان قرآنی و اسلامی را زنده کرد و اجازه داد تا مردمی که از دل جنگ ها و فتنه ها مردانه بیرون آمدند، با امام حسن مجتبی (ع) به عنوان امام بیعت کنند تا دوباره نظام سیاسی قرآن بر مدار ولایت ازدرون سه دهه گمراهی بیرون آید و مسیر آینده شیعیان و مسلمانان واقعی روشن شود و امام حسین (ع) بتواند کاری کند تا همه نظام سیاسی مبتنی بر انحراف از اعتبار و مشروعیت کامل ساقط شود و مردم گفتمان سیاسی اسلام واقعی را بشناسند و درآن مسیر حرکت کنند و قیام های خود را شکل دهند.
امام حسن (ع) درخطبه ای که روز بیعت می خواند می فرماید: درشب گذشته مردی از جهان رخت بر بست که هیچ یک از پیشینیان در انجام وظیفه، بر او پیشی نگرفته و آیندگان هم نتوانند پا به پای او به کارهای خویش بپردازند. او در رکاب پیامبر خدا(ص) پیکار می کرد و در پاسداری از او، از خودگذشتگی نشان می داد و رسول خدا(ص) وی را پرچم دار خود قرار می داد و جبرئیل از طرف راست و میکائیل ازجانب چپ از او نگهبانی می کردند و او ازمیدان نبرد باز نمی گشت تا خدای متعال به کمک او لشکر اسلام را پیروز می ساخت. علی (ع) در شبی از دنیا رفت که در آن شب عیسی (ع) به آسمان صعود کرد و یوشع بن نون، وصی موسی (ع) درگذشت. وی درحالی جهان را وداع گفت که برای خویش سیم و زری باقی نگذاشت و تنها هفتصد درهم از عطایایش باقی مانده بود که می خواست خدمت گزاری برای کسان خود فراهم کند.
دراین هنگام، گریه گلوگیر امام حسن (ع) شد و شروع به گریستن نمود و مردم نیز با او هم آوا شده و مسجد اعظم کوفه، یک پارچه گریه و ناله شد.
آن حضرت سپس خطبه اش را ادامه دارد و درباره خودش نیز مطالبی فرمود و درپایان با این جملات، سخنرانی اش را به پایان رسانید: انا من اهل بیت فرض الله مودتهم فی کتابه، فقال تعالی: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا» (شوری، آیه ۳۲) فالحسنه مودتنا اهل بیت (ع)؛ من از اهل بیت هستم که خداوند مودت ما را درکتاب خود فرض و واجب کرده و درباره ما فرموده است: بگو از شما مزدی جز مودت درخویشان نخواستم و هرکس نیکی کند ما بر آن بیفزاییم. پس آن حسنه همان مودت و دوستی ما اهل بیت (ع) است.
آنگاه عبدالله بن عباس برخاست و درکنار آن حضرت ایستاد و گفت:معاشر الناس»! هذا ابن نبیکم و وصی امامکم فبایعوه؛ای مردم! این بزرگ مرد، فرزند پیامبرتان و جانشین امامتان است. پس با او بیعت کنید.
مردم که از این سخن به وجد آمده بودند: گفتند: ما أحبه الینا و أوجب حقه علینا؛ چقدر او برای ما دوست داشتنی تر و حقش بر ما واجب تر است. سپس با کمال رغبت و اشتیاق با آن حضرت بیعت کردند و او را به عنوان خلیفه و جانشین پدرش امام علی (ع) پذیرفته و پیروی اش را برعهده گرفتند. (الارشاد، ص ۷۴۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۰۱، منتهی الامال، ج ۱، ص ۴۲۲، زندگانی چهارده معصوم (ع) (ترجمه اعلام الوری)، ص ۰۰۳، الفتوح (ابن اعثم)، ص ۴۵۷).
دراین گزارش به خوبی روشن می شود که جو و فضای عمومی جامعه و گفتمان اسلامی تغییر محسوسی کرده است و مردم با ایشان به عنوان امام بیعت کردند و امیرمومنان علی (ع) را نیز به عنوان امام معرفی نمودند. این گونه است که امام حسن (ع) درتاریخ اسلامی به عنوان امام، فرزند و وصی امام پیشین خود معرفی شده و نظام سیاسی امامت و ولایت به جامعه اسلامی آن روز دوباره معرفی می گردد. خلیل منصوری روزنامه کیهان

۲ بهمن ۱۳۹۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران ویج]
[مشاهده در: www.iranvij.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن