واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: چگونه بعد از مرگ فرزندتان به زندگی ادامه دهید…..!!!
آن چیزی که در مرگ فرزند در لحظه اول بر ذهن مستولی می شود این است که افراد پس از آن فکر می کنند دیگر نمی توانند ادامه دهند، اما باید زندگی کرد و با این مساله کنار آمد.
● زندگی بعد از مرگ فرزند
زن جوان از عمق حنجره فریاد برمی آورد، صدایش تا دوردست ها شنیده می شود، هراز چند گاهی از حال می رود، دوباره به هوش می آید و ضجه زدن را از سر می گیرد. در جای جای صورتش رد خراش دیده می شود، کمی که آرام تر می شود چیزی مثل لالایی زیر لب زمزمه می کند و دوباره بغضش می ترکد و …
غم از چهره مرد می بارد. زن جوان شروع به فریاد زدن می کند: “نمی خواهم! می خواهم تا ابد اینجا بنشینم.” او پاره جگرش، فرزندش، را از دست داده بود.
آیا می تواند با این واقعه دردناک یا به عبارتی فاجعه، کنار بیاید؟ چگونه؟
عکس پسر بچه ای پنج ساله با لبخندی شیطنت آمیز در قابی مشکی نشسته است. غم از دست دادن فرزند بسیار بزرگ است و در ایران شاید بیشترین نمره از نظر میزان استرس را دریافت دارد.
به عبارت دیگر، بیشترین فشار روانی به فرد در طول زندگی وارد می شود. در این مقاله قصد دارم به راه کارهایی در ارتباط با کنار آمدن با سوگ از دست دادن فرزند بپردازم.
چند روز اول مرگ فرزند، روزهای سخت و پرفشاری است. اطرافیان گریه می کنند و سعی در آرام کردن و تسلی دادن به یکدیگر دارند. بر این اساس افراد در مقابل هم موضع گیری های متفاوتی می کنند.
بعضی ها غمگین می شوند، بعضی دیگر نگران یا حتی بعضی ها به شدت می ترسند، شوکه می شوند، گیجی و سردرگمی یا به هم ریختگی ذهنی، فاصله گیری از اجتماع، احساس پوچی و بی پناهی و خالی شدن از درون از جمله حالاتی است که بعد از مرگ فرزندان در افراد تجلی پیدا می کنند.
● لحظه اول
آن چیزی که در لحظه مرگ فرزند در لحظه اول بر ذهن اطرافیان مستولی می شود این تصور است که افراد پس از آن فکر می کنند دیگر نمی توانند ادامه دهند.
به اعتقاد بسیاری، این واکنش، بسیار طبیعی است اما از سوی دیگر باید زندگی کرد و با این مساله کنار آمد.
در این مواقع کارشناسان روانشناسی معتقدند که می توان از رفتار کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار گرفته بودند و توانستند خودشان را خوب حفظ کنند الگوبرداری کنید و کاری را بکنید که احتمال موفقیتتان در آن بیشتر است.
● واکنش مادر با پدر فرق دارد
درک تفاوت غصه خوردن در زن ها و مردها موجب می شود فکر نکنیم یکی از والدین کمتر یا بیشتر از دیگری رنج می کشد و غصه می خورد، بلکه هر دو از مرگ پاره تن خود رنج می برند و روز به روز تحلیل می روند.
روانشناسان در زمانی که یکی از پدر و مادر، داغدار فرزندشان هستند، توصیه می کنند که همسران از هم در چنین شرایطی انتظار نداشته باشند فکر هم را بخوانند، به عبارت دیگر همسران با خود این طور اندیشه کنند که او نمی داند شما به چه چیز احتیاج دارید مگر اینکه خودتان به او بگویید.
هر کدام باید احساسات دیگری را بپذیرید و این احساسات را معقول و موجه بدانید حتی اگر آنها را به تمامی درک نکنید.
● راهی برای بازگشت به زندگی
به طور معمول در مراسم سوگواری برای فرزند، اطرافیان به فرد داغ دیده القا می کنند که کمتر گریه کند و زیاد خود را اذیت نکند، درصورتی که به باور روانشناسان یکی از راه های بازگشت افراد به زندگی عادی تخلیه احساست و تاملات روحی است.
شخص داغ دیده باید احساسات خود را بروز دهد و به جای نگه داشتن بغض در گلو، آزادانه اشک بریزد.
از آنجا که در جامعه ما ابراز احساسات برای زنان آسان تر است بنابراین فایق آمدن بر غم و اندوه ناشی از مرگ به خصوص برای مردان دشوارتر است.
روان شناسان راهکارهای مختلفی را برای تسکین فرد داغ دیده موثر می دانند.
به عنوان مثال معتقدند به فرد داغ دیده اجازه دهید هر چه قدر که دوست دارد گریه کند، اگر موزیک با موضوع خاصی فرد را به یاد فرزندش می اندازد و موجب ناراحتی و حتی گریه می شود تعجب ندارد، چون طبیعی است.
همچنین باید به فرد داغ دیده این گونه القا شود که بازگشت به زندگی طبیعی به این معنا نیست که فرزند از دست رفته را فراموش کرده است و به او یاد آوری کنند که عشق به او در وجودش است، پس اصلا مهم نیست دیگران چه می گویند.
از فرد داغ دار حمایت کنید، اگر افسرده است، او را به شاد بودن تشویق نکنید زیرا آمادگی ندارد. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیزش با او صحبت کنید.
تن صدایتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می کنید. با توجه و علاقه، به صحبت های فرد گوش کنید.
از تجارب مشابهی که در زندگی داشته اید، احساسات غم و اندوه خود را برایش تعریف کنید. هرگز نگویید احساست را درک می کنم. فرد باید موقعیت جدید را شناسایی و سعی کند با آن خو بگیرد.
مهارت ها، اتکا به نفس، پیش فرض ها و تغییراتی که تحت تاثیر فقدان فرزند از دست رفته ایجاد شده همه این تجربه های جدید را با روی باز بپذیرد.
خانواده و مخصوصا دوستان بسیار نزدیک در تسکین غم های پدر و مادر داغ دیده تاثیر بسیار سودمندی دارند، چرا که گاهی اوقات افراد ترجیح می دهند که با دوستان قدیمی و نزدیک خود درددل کنند.
بنابراین چند دیدار هفتگی با دوستان و گشتن و گذراندن وقت با آنها در بالا بردن روحیه و برگشت افراد داغ دیده به زندگی عادی سهم به سزایی را ایفا می کند.
طول زندگی با زمان اندازه گیری نمی شود، بلکه با اتفاقاتی که در آن می افتد سنجیده می شود. صبر و تحمل کمک می کند این فرایند آسان تر بگذرد و اجازه بروز احساسات بدون قضاوت کردن درباره آنها کلید رهایی از اندوه است.
می گویند یکی از فرزندان فتحعلی شاه قاجار، محمدعلی میرزا دولت شاه بود که مورد علاقه و محبت بی اندازه پادشاه قرار داشت.
او در مناطق غرب کشور پس از شکست دادن عثمانی ها به مرض وبا از دنیا رفت و در همان شهر کرمانشاه مدفون شد. کسی حاضر نبود خبر درگذشت شاهزاده را به اطلاع شاه برساند.
درباریان به صاحب دیوان علی آبادی رجوع کردند و او قصیده ای در این خصوص سرود و دو بیت اول این قصیده را به نوه سوگلی شاه که هر روز اشعار حفظ کرده خود را در حضور پادشاه می خواند یاد داد و پسر بچه وقتی دو بیت زیر را خواند شاه از مرگ فرزندش اطلاع یافت:
جهانا طرفه بی مهر و وفا بدخو جهانستی
بسی با مهربانان بی سبب نامهربانستی
ز بعد عهد دولتشه به کرمانشه یکی بگذر
تو خود بینی مدائن را که بی نوشیروانستی
● ۹ مرحله واکنش به مرگ فرزند
غم و اندوه پس از مرگ عزیزان شامل مراحل زیر می شود:
۱) انکار و ناباوری: در ابتدا پذیرش مرگ عزیز بسیار مشکل است. فرد فکر می کند که این اتفاق تلخ و دردناک برای او روی نداده است و خواب می بیند. اصلا آن را باور نمی کند.
۲) خشم: در این مرحله فرد از خود می پرسد: ” چرا من؟”. فرد از تلخی و بی عدالتی در تقدیر مرگ عصبانی است.از این رو رفتار تند و خشنی با دیگران دارد.
۳) معامله: فرد حاضر است هر چه را که دارد ببخشد تا عزیز از دست رفته بازگردد و زندگی اش را به روال سابق برگرداند.
۴) گناه: فرد دچار عذاب وجدان و گناه می شود، احساس می کند در حق عزیز خود کوتاهی کرده است.
۵) افسردگی: فرد غمگین و گوشه گیر می شود و نوسانات خلقی در رفتارش مشاهده می شود. ولی با گذشت زمان به تدریج فرد به روال عادی باز می گردد و فعالیت اجتماعی خود را از سر می گیرد.
۶) تنهایی: در پی مرگ عزیز و تغییرات زندگی، فرد احساس تنهایی و ترس می کند.
۷) پذیرش: پذیرش مرگ به معنای بازگشت فرد به شادی نیست. بلکه فرد به مرحله سازگاری و رویارویی با واقعیت می رسد. او به تدریج می پذیرد که به زندگی خود بدون حضور عزیز از دست رفته ادامه دهد.
۸) پایان اندوه: زمان کاملا مشخصی برای پایان اندوه وجود ندارد، این مرحله در افراد متفاوت است. به گفته کارشناسان، معمولا این مرحله یکسال به طول می انجامد.
البته این امر به رابطه فرد با عزیزان از دست رفته، حمایت اطرافیان و عوامل فردی بستگی دارد.
۹) امید و بازگشت به زندگی: فرد به مرحله ای می رسد که با یادآوری خاطرات عزیز خود، کمتر ناراحت می شود. به آینده چشم می دوزد و امیدوار است. البته مراحل پس از مرگ عزیزان بسته به فرهنگ های مختلف تفاوت می کند.آن چیزی که در مرگ فرزند در لحظه اول بر ذهن مستولی می شود این است که افراد پس از آن فکر می کنند دیگر نمی توانند ادامه دهند، اما باید زندگی کرد و با این مساله کنار آمد.
۱۳ بهمن ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]