واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزارش خواندنی عضو جداشده منافقین اين لابي هاي قدرتمند غربي تاكنون از قبول مسووليت و يا حتي قبول و اذعان به وجود مشكل و بحران انساني كه بر افراد مستقر در كمپ اشرف سايه افكنده، خودداري كردهاند. جهان: يكي از مسئولان سابق گروهك تروريستي منافقين گزارشي را درباره باقيمانده اعضاي منافقين در "كمپ اشرف" پس از رايزني با مقامات دولت عراق، منتشر كرده است. "مسعود خدابنده" كه به همراه همسرش، اقدام به تاسيس انجمن غير دولتي مخالف اين تشكيلات به عنوان "ايران اينترلينك" كرده، در ماه هاي ژانويه و فوريه به نمايندگي از اين انجمن و به دعوت دولت به عنوان كارشناس و مشاور در جلسات تصميم گيري درباره كمپ اشرف در عراق شركت كرد. سخنگوي ايران اينترلينك، روز پنجشنبه گزارشي منتشر كرد كه خلاصه آن به شرح زير ميباشد: كمپ اشرف كه مركز اف.او.بي است، در عين حال حدود 3400 جنگجوي تروريست خارجي با نام سازمان مجاهدين خلق ايران را نيز در خود جاي داده است. اين افراد در سال 2003 توسط نيروهاي ويژه ارتش آمريكا سركوب، خلع سلاح و بازداشت شدند. اكنون پنج سال از آن زمان مي گذرد و اين جنگجويان اين مدت را تحت كنترل پليس نظامي ارتش آمريكا بسر برده اند. اكنون دولت عراق اقدام به اخراج اين گروه از كشور نموده است. رهبر سازمان مجاهدين خلق مسعود رجوي، به افراد گروهش دستور داده است تا به هر قيمتي كه شده در عراق بمانند تا شايد در آينده بتوانند مجددا به سلاح دستيابي داشته باشند، ولي سازمانهاي حقوق بشري بر اين نكته متفق القول هستند كه عراق يكي از خطرناكترين نقاط ممكن براي نگهداري اين گروه ايراني مي باشد و همگي متفق القول هستند كه تمام كساني كه به صورت داوطلبانه خواستار بازگشت به ميهنشان نيستند، بايستي در كشوري ثالث بعنوان پناهنده پذيرفته شوند. مسعود خدابنده در مدت استقرار در بغداد، با مقامات وزارتخانه هاي مختلف از جمله وزارت حقوق بشر،وزارت دفاع، وزارت امنيت ملي و همچنين نمايندگاني از سازمانهاي غير دولتي عراقي ديدار و مشاوره نمود. نتيجه اين ملاقاتها توافق بر راه حلي دو مرحله اي بوده است. وي گزارش مي دهد كه وزارت خارجه "هر دو سازمانهاي مجاهدين و پ.ك.ك را سازمانهاي تروريستي خارجي ارزيابي كرده و حضورشان در خاك عراق را بر خلاف منافع عاليه كشور و روابط عراق با همسايگانش مي داند. عراق نمي تواند با اجازه اقامت دادن به گروه هاي تروريست بين المللي چه به صورت گروهي و چه به صورت انفرادي باعث به وجود آوردن مشكلات جدي براي كشور گردد. راه حلي اوليه با مقامات وزارت حقوق بشر عراق و ديگران تصويب گرديد كه بر طبق آن "بنياد خانواده سحر" بنيان گذاري گرديده است. اين بنيان كه شامل اعضاي سابق اين گروه و خانواده هاي اعضاي سازمان مجاهدين نيز مي گردد مسووليت فراهم آوري امكانات كوتاه مدت براي اعضاي جدا شده از سازمان مجاهدين خلق را كه ديگر تحت پوشش حفاظتي نيروهاي ارتش آمريكا قرار نمي گيرند را بر عهده گرفته است تا زماني كه اين افراد به كشور ثالث منتقل گردند.بنياد سحر از طريق تلفن ها و آدرس هاي زير قابل دسترس مي باشد... مسعود خدابنده در بخش نتيجه گيري اين گزارش بر راه حل طولاني مدتي نيز تاكيد مي كند كه به كشورهاي غربي اجازه اين را خواهد داد تا طي پروسه اي مشخص بتوانند با رعايت حقوق انساني، افراد مستقر در اين كمپ تمامي آنها را به سلامت كامل از عراق خارج سازند. مسعود خدابنده در مصاحبه اي با تلويزيون العراقيه در بغداد گفت كه وي كاملا و بدون چون و چرا "حق مردم عراق براي برخورداري از امنيت و آسايش و همچنين حق آنها در برخورداري از روند قضايي مناسب بر عليه هر آن كس كه در كشور عراق دست به خشونت و ترور زده اند" را به رسميت مي شناسد. دادگاه جنايي بغداد در ماه ژانويه حكم بازداشت سه تن از اعضاي رهبري كننده سازمان مجاهدين در كمپ اشرف را صادر نمود. اعتقاد غالب بر اين است كه با توجه به احكام بازداشت و ادامه آنها در ماه هاي آينده، چگونگي برخورد نيروهاي ارتش آمريكا كه در حال حاضر حفاظت از اين گروه تروريستي خارجي را بر عهده گرفتهاند، چالشي خواهد بود كه نتيجه آن تاثير مستقيم بر ادامه روند روابط بين ايالات متحده آمريكا و كشور عراق خوهد داشت. نتيجه گيري : زماني كه رژيم صدام حسين ساقط شد، حدود 3800 عضو سازمان مجاهدين خلق توسط نيروهاي ويژه ارتش آمريكا بمباران و سپس خلع سلاح و بازداشت شدند و در"كمپ اشرف" به اسارت در آمدند. پرداختن به يك فرقه خطرناك و نابودكننده اي همچون فرقه مجاهدين خلق كار ساده اي نبوده و نيست. ولي اكنون شرايط به نقطه اي رسيده است كه اقدام عاجل براي ادامه برخورد با اين گروه الزامي است. همان طور كه اين گزارش نشان مي دهد، امكان ادامه حضور سازمان مجاهدين خلق در عراق تقريبا به صفر رسيده است. اكنون دولت عراق شروع به گرفتن زمام كار به دست خود نموده و جرياني از تحقيق براي محاكمات آينده را آغاز كرده است. محاكماتي كه منجر به مجازات بسياري از اعضاي مجاهدين خواهد شد كه امكان محاكمه و تاييد جرائم ضد بشري و جنايات جنگي شان در همكاري صدام وجود داشته باشد. روند كار دولت عراق بعد از محكمه و مجازات متهمين، اخراج بدون فوت وقت كليه افراد باقي مانده خواهد بود. بدين ترتيب، واضح است كه تمام افراد مرتبط با اين سازمان كه اكنون در كشور عراق هستند با ريسك جدي جاني مواجه مي باشند. سازمانهايي چون عفو بين الملل، ديده بان حقوق بشر، كميته بين المللي صليب سرخ و ديگران همگي متفق القول هستند كه عراق جاي نگهداري و باقي گذاشتن اعضاي سازمان مجاهدين خلق نيست. در واقع بايد گفت بدترين نقطه اي كه مي توان براي اين افراد در نظر گرفت، كشور عراق است كه با انواع تهديدهاي خاص و عام آن مواجه خواهند بود. با نگاهي به وضعيت اخيري كه در كمپ "تيپف" (كمپ جداشدگان در اشرف) بوجود آمد، بايد اذعان كرد كه اين وضعيت تاييدي بر همين مساله است كه عراق با هيچ منطقي و به هيچ وجه جاي ماندن مجاهدين و يا جداشدگان از مجاهدين نيست. در اين رابطه هيچ شك و شبهه اي براي هيچكس (از جمله خود مجاهدين) وجود ندارد كه در صورتي كه اعضاي سازمان مجاهدين در عراق مانده و نيروهاي ارتش آمريكا اندكي از حفاظت موجود اين كمپ كم كنند، جرياني از خشونت و خونريزي بسرعت كمپ اشرف را فرا خواهد گرفت. و البته ادامه حضور فعال نيروهاي آمريكايي (و بلغاري) تاكنون نيز همين مساله را تاييد مي كند. در اين نقطه زماني باز هم همه نگاه ها به دولت آمريكا دوخته شده تا رهبري در حل اين معضل را بر عهده گيرد. واقعيت اين است كه اعضاي سازمان مجاهدين در عراق "زنداني" هستند و بنابر اين بايد به همين طريق حقوقشان را رعايت نمود. آنچه از نيروهاي ارتش آمريكا انتظار مي رود كمك، تسهيل و حتي رهبري حركتي است كه اكنون توسط خانواده هاي اين "زندانيان"، "نيروهاي حقوق بشري" و بخش هاي ذيربط در "دولت عراق" آغاز شده است. آنچه از نيروهاي آمريكايي انتظار نمي رود، همانا سنگ اندازي و احيانا جلوگيري از اين حركت هاي بشر دوستانه است. دولت آمريكا بايد توجه داشته باشد كه اكنون به صورت همزمان با مساله اي از بعد "قضايي" و مساله اي از بعد "اخلاقي" روبرو شده كه نياز به رسيدگي هر چه سريع تر دارد. آيا نيروي نظامي آمريكا با اصرار در ناديده گرفتن "مسئوليت قانوني" خود مي خواهد روزانه در قبال احكام جلبي كه توسط قوه قضايي كشور عراق صادر شده و مي شود، ايستاده و از تحويل دادن متهمين به پليس رسمي عراق خودداري كند؟ و تا كي؟ و همچنين، آيا نيروهاي نظامي آمريكا با اصرار در ناديده گرفتن "مسووليت اخلاقي" خود در قبال درخواست خانواده هايي كه جز ساعتي ملاقات خصوصي با اعضاي خانواده خود (كه شرعا و عرفا زنداني نيروهاي آمريكايي و نه يك سازمان تروريستي محسوب مي شوند) چيز ديگري نمي خواهند خواهد ايستاد؟ و تا كي؟ آيا سربازان آمريكا مي خواهند بگويند كه قادر نيستند افراد "زنداني" را از "كمپ اشرف" براي ملاقات خانوادگي به "بغداد" بياورند، در حالي كه خانواده ها هزاران كيلومتر را براي ديدن اين "افراد تحت حفاظت بر اساس كنوانسيون چهارم ژنو" طي كرده اند تا به بغداد برسند؟ "بنياد خانواده سحر" به عنوان راه حلي مقطعي بينان گذاري شده تا بتواند كمك كاري باشد براي خانواده افرادي كه در كمپ اشرف گرفتار شده اند و تا حد امكاناتش راه حل هايي بيابد براي كساني كه خواستار جدا شدن از سازمان تروريستي مجاهدين خلق هستند. با توجه به اين "تعريف وظائف"، شك نبايد كرد كه نفس وجود و حضور "بنياد سحر" سرعت و شتاب خروج و رهايي از سازمان مجاهدين خلق را افزايشي چشمگير خواهد داد. اين كه "با اعضاي فعال و داخل سازمان مجاهدين خلق كه در كمپ اشرف مستقر هستند چه بايد كرد؟" نياز به پاسخ دارد. اين افراد نيز نهايتا بايد در جايي از جهان پناه داده شوند و تنها نقطه ممكن كه به ذهن مي رسد "كشورهاي غربي" است. در حال حاضر، اعضاي سازمان مجاهدين محصور در كمپ اشرف در حالتي از "برزخ حقوقي" و "برزخ هويتي" قرار گرفته اند. كشورهاي غربي در حالي كه به وضوح از "ماهيت تروريستي" سازمان در كشورهاي خودشان آگاهي داشته و مواظب اوضاع در درون كشورهاي غربي هستند، به نظر مي رسد اهميت چنداني به "قبول مسووليت" در قبال حضور اين گروه در عراق و آنچه بر مردم عراق مي رود، نمي دهند. تمام كشورهاي اصلي در غرب اين سازمان را در ليستي از گروههاي تروريستي خود وارد كرده اند و نتيجه اين مي شود كه هيچ كشوري حاضر به قبول آنها نيست. در اروپا، سعي و كوشش زيادي براي خارج كردن اين گروه از ليستهاي تروريست انجام مي پذيرد. اين كوشش به رهبري گروهي از نومحافظه كاران لندن، تل آويو و واشنگتن بويژه در بريتانيا رونق بيشتري دارد. آنها معتقدند كه سازمان مجاهدين خلق اكنون ديگر "خشونت را نفي نموده" است. اين لابي هاي قدرتمند غربي تاكنون از قبول مسووليت و يا حتي قبول و اذعان به وجود مشكل و بحران انساني كه بر افراد مستقر در كمپ اشرف سايه افكنده، خودداري كردهاند. ولي آنها بايد توجه داشته باشند كه ارزش اين گروه (سازمان مجاهدين) براي حاميان آن بخاطر اين است كه مي گويند "اين بزرگترين نيروي اپوزيسيون ايراني" است و براي اثبات آن به "تعداد اعضا در كمپ اشرف عراق" اشاره مي كنند. اين حاميان مجاهدين بايد در نظر بگيرند كه طبعا سالم نگهداشتن اين گروه از اعضا و استفاده هاي بعدي از آنها مسلما بهتر از پخش شدن و از دست دادن آنها در زندانهاي عراق است. اكنون حاميان شناخته شده و كهنه كاري چون "كميته پارلماني ايران آزاد" در بريتانيا كه توسط لرد كوربت رهبري مي گردد مسووليت جدي سياسي و انساني را بر عهده دارند تا در جهت نجات اين افراد كه سالهاي سال به عنوان "وسيله دموكراتيزه كردن ايران" مورد استفاده (نومحافظه كاران تل آويو، لندن و واشنگتن) قرار گرفته اند، اقدام عاجل بعمل آورند. حقوق و حتي جانهاي اعضاي سازمان مجاهدين خلق در كمپ اشرف بايد مورد حفاظت جدي قرار گيرد و مسووليت آن نيز قبل از همه با كساني است كه بيش از دو دهه از آنها در كنار صدام حسين به عنوان ابزار استفاده كرده اند. واضح است كه اين حفاظت و پشتيباني ميسر نيست مگر اين كه اين افراد به اروپا آورده شوند. همان طور كه يكي از وزراي عراقي در ملاقات به من گفت: حاميان غربي سازمان مجاهدين خلق و به خصوص حاميان آنها در بريتانيا بايد از اين پس ابزار خود را در كمدهاي خودشان نگهداري كنند! هم عراقي ها و هم ايرانيان، اروپا را به عنوان تنها مقصد طبيعي و نهايي و ممكن براي سازمان مجاهدين خلق مي دانند. تغيير شكل گروه از نظامي به شخصي، پخش شدن به گروه هاي متعدد و اقدامات مشابه اين امكان را ايجاد خواهد كرد تا اعضايي كه خواستار ادامه مبارزه غير خشونت آميزشان با جمهوري اسلامي ايران هستند، امكان ادامه را داشته باشند. مسلما خروج سازمان مجاهدين خلق از ليست تروريستي در بريتانيا امكان انتقال سازمان مجاهدين خلق از عراق را به وجود آورده و اجازه خواهد داد تا لندن بتواند اين افراد را به صورت انفرادي به عنوان پناهنده بپذيرد. طبعا منابع مالي كه اكنون صرف نگهداري كمپ اشرف مي گردد نيز بايد به بريتانيا منتقل گردد و البته هر يك از اعضا كه خودش خواستار بازگشت به ميهنش باشد مي تواند از گارانتي ها و كمك هاي وزارت حقوق بشر عراق و صليب سرخ جهاني بهره مند گردد. اين بسته پيشنهادي بسته اي است قابل پياده كردن و امكان پذير كه مي تواند نتيجه مناسبي را حاصل كند. نتيجه اي مناسب با درخواست ها و مناسب با خواسته ها و منطبق با منافع اعلام شده عراق، بريتانيا و حتي نيرويي كه خود را "مقاومت ايران" مي نامد و مدعي است كه "خشونت را در هر شكل و فرم آن نفي كرده" و كنار گذاشته است. اين بسته پيشنهادي راه حلي انساني و نسبتا عملي و ساده اي را براي مشكلي كه اكنون به كلافي سردر گم تبديل شده است، ارايه مي دهد. اين راه حلي است براي تصميم گيري نهايي در مورد اين گروه و شايد هم تنها راه حل ممكن در اين زمينه.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]