واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سروش: نامه پدرانه آيتاللهسبحاني را خواندم من اكنون در يكي از دانشگاههاي آمريكا به تدريس اشتغال دارم و مايلم كه پس از بازگشت به ايران، در صورت امكان از حضرت آيتالله دعوت كنم تا محيطي امن و آرام فراهم آورند و در گفتوگويي حضوري در اين خصوص شركت جويند و احقاق حق و ابطال باطل كنند.» عبدالكريم سروش خطاب به آيتالله سبحاني نوشت: پس از تقديم تحيّت، نامه پدرانه و محترمانه و نيكخواهانه شما را در پايگاه خبرگزاري فارس خواندم و آن را حاوي موعظه حسنه و جدال به احسن يافتم. به گزارش فارس، عبدالكريم سروش در نامهاي خطاب به آيتالله جعفر سبحاني با عنوان «بشر و بشير» درباره سخنان اخير خود درباره قرآن، توضيحاتي را ارايه كرده است. وي كه اكنون در واشنگتن اقامت دارد، در ابتداي نامه خود آورده است: «استاد مكرّم، حضرت آيت الله آقاي جعفر سبحاني، پس از تقديم تحيّت، نامه پدرانه و محترمانه و نيكخواهانه شما را در پايگاه خبرگزاري فارس خواندم و آن را حاوي موعظه حسنه و جدال به احسن يافتم. شك ندارم كه وظيفه روحاني و غيرت ايماني و عرق مسلماني و "دولت احمدي و معجزه سبحاني" شما را به نوشتن آن نامه برانگيخته است. من جسارت نميكنم و همچون شما نميگويم كه "عواملي در كارست و از شما بهرهكشي ميكنند" چرا كه نه داعي و نه دليلي براين امر دارم و نه آوردن چنين كلماتي را زيبنده يك بحث علمي و طلبگي مشفقانه و منصفانه ميدانم. پيش از شما چهار نفر از فضلاي حوزه علميه نيز در اين بحث شركت جسته بودند، و همه به زبان تحليل و استدلال، و بدون طعن و تكفير سخن گفته بودند مگر "قرآن شناسي" كه رسم مروت فرونهاد و سخنهايي نه بر سبيل حكمت گفت و مرا از قرآنستيزان خواند.» سروش در ادامه اين نامه با تكرار حرف هاي قبلي درباره وحي ادعا كرده است: «سخن من اين است كه براي درك پديده ناآشناي وحي، ميتوانيم از پديده آشناتر شاعري (و بطور كلي خلاقيت هنري) مدد بجوئيم و آن را بهتر فهم كنيم. اين فقط در مقام تصور است. مگر غزالي نگفت براي درك پديده وحي، ميتوانيد از پديده وسوسه شيطاني مدد بگيريد؟ چرا كه ان الشياطين ليوحون الي اوليائهم. حضرت آيتالله توجه بفرمايند كه امروزه مفهوم شعر به منزله يك خلاقيت متعالي هنري بسيار متفاوت است با آنچه در ذهن امثال ابوجهل و ابولهب ميگذشت و استفاده از نماد هنر براي تقريب معناي وحي، نه چيزي از قدر قرآن ميكاهد و نه بر قدر ابولهب ميافزايد! علامه طباطبايي، وحي را شعور مرموز ميخواند و به گمان من هنر مرموز مناسبتر مينمايد.» سروش پس از شرح توضيحاتي ديگر، در پايان اين نامه نوشته است: «از اطاله كلام بيمناكم و به همين مقدار بسنده ميكنم و از پارهاي فروع خرد درميگذرم و ضمن سپاس نهادن به جهد پرشهد و خطابِ بيعتابِ حضرت آيتالله، از باز بودن باب اين مباحثه و مناظره استقبال ميكنم و خواستار تداوم آنم و ميافزايم كه من اكنون در يكي از دانشگاههاي آمريكا به تدريس اشتغال دارم.[...] مايلم كه پس از بازگشت به ايران، در صورت امكان از حضرت آيتالله دعوت كنم تا محيطي امن و آرام فراهم آورند و در گفتوگويي حضوري در اين خصوص شركت جويند و احقاق حق و ابطال باطل كنند.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]