واضح آرشیو وب فارسی:قدس: اما و اگرهايي بر سر راه يك پروژه؛ شهرك سينمايي براي كدام سينما؟!
1
قبول دارم كه خبر «تأسيس شهرك سينمايي در مشهد»، خبر جذاب و رؤيا پردازانه اي است. از آن دسته خبرها كه وقتي آن را مي
شنوي، مثل توي كارتونها، روي سرت حبابي تشكيل مي شود و توي آن، استيون اسپيلبرگ را مي بيني كه مثلاً دارد فيلم «نجات سرباز رايان» را مي سازد! هي خوش خوشانت مي شود كه به خودت بگويي «سرانجام اينجا هم دارد كم كم اتفاقاتي مي افتد» يا «سرانجام ما هم صاحب يك شهرك سينمايي شديم» و از اين طور چيزها، اما كمي بعد كه تب و تاب خبر مي خوابد، با خودت فكر مي كني كه: «اينكه گفتي يعني چه؟!» و مي نشيني به حلاجي كردن خبر و بعد هم ... !
2
مدتي زماني پيش، جواد شمقدري، مشاور هنري رئيس جمهور گفته بود كه طرح ساخت يك شهرك سينمايي در مشهد را دريافت كرده و قرار است با همكاري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي، كلنگ ساخت آن به زمين زده شود و مشهد هم صاحب شهركي سينمايي شود. بگذريم كه بعد از انعكاس چنين خبري، موجي از به به و چه چه به راه افتاد و در باب ضرورت ساخت اين شهرك و كمبود محسوس آن تا كنون صحبت شد و اينكه «سرانجام بايد اين اتفاق مي افتاد» و«اگر ما تا كنون پيشرفتي در عرصه سينما نداشته ايم و اگر سينماي استان وسيعي چون خراسان رضوي تا كنون پيشرفت نكرده،يكي از علل مهم عقب افتادگي اش، همين نداشتن شهرك سينمايي بوده» و از اين گونه حرفها!
اصلا ًدوست ندارم تا در باب رد يا قبول اين طرح صحبت كنم كه مي دانم كمتر اتفاقي است كه اين روزها بتواند به حرف نويسنده اي يا منتقدي رخ بدهد و عملاً دست اندركاران اين طرح، پيش از اعلام خبر، همه كارهايشان را كرده اند و طرحهايشان را ريخته اند و به قول قديمي ها الان ديگر «كار از دست شده» است، اما همچون هميشه، فكر مي كنم كه گفتن بعضي از حرفها، حتي بعد از رخ دادن يك اتفاق، اگر چه نمي تواند در اصل ماجرا تغييري بدهد، اما مي تواند تذكري باشد تا در جريان اتفاقي مشابه، بعضي از نكات فراموش شده و از ياد رفته به ذهن برسد و از اتفاقي اشتباه جلوگيري شود.
3
به شخصه موافق هر اتفاقي هستم كه بخواهد در عرصه سينماي اين سرزمين رخ بدهد و به مدد آن، اتفاقي هر چند كوچك باعث تحولي رو به بهبود در اين سينماي رو به موت شود، اما از سويي ديگر، نمي توانم هم در برابر آنچه فكر مي كنم كه باعث اتلاف بودجه و انرژي و وقت در اين سينما مي شود هم چيزي نگويم.اجازه مي خواهم كه در اينجا، با طرح كلي اين مسأله يعني ساخت يك شهرك سينمايي در مشهد مخالفت كنم و دلايل خودم را هم در رد اين طرح بگويم. اميدوارم مسؤولان سينمايي اين استان هم، دلايل صريح خود را براي ساخت اين شهرك و هزينه كردن انبوهي بودجه در اين پروژه اعلام كنند، هر چند كه تا كنون هر چه اين دوستان گفته اند نتوانسته دليلي موجه براي راه اندازي اين پروژه باشد.
4
قبل از هر چيز مي خواهم به اين مسأله بپردازم كه منظور دوستان دست اندركار از «شهرك سينمايي» چيست؟ آيا منظور آنها، صرفاً فضايي است كه در آن دكورهايي براي ساخت يك فيلم يا سريال احداث شود و بعد هم تمام؟ !يعني ما قرار است فقط فضايي داشته باشيم كه بتوانيم در آن، براي يك سريال يا فيلم سينمايي دكور بزنيم و بعد از فيلمبرداري هم، دكورها را به حال خود رها كنيم و برويم؟ خوب، فكر نمي كنيد كه چه ضرورتي دارد كه ما براي ساخت دكور يك فيلم، جايي را براي همين منظور خاص خريداري كرده و نام پرطمطراق «شهرك سينمايي» را بر آن بگذاريم؟ !اين اتفاق مي تواند در هر گوشه از بيابانهاي وسيع حاشيه اين شهر( كه به مدد خشكساليهاي پي در پي مزارع اطراف آن، گسترش بيشتري نيز يافته است) بيفتد ، بي آنكه هزينه خريد زمين، ساخت دكور و نگهداري آن را به پروژه تحميل كند. از سويي ديگر، مگر ما در طي سال، در همين صدا وسيماي استاني خودمان( به عنوان يكي از مهمترين توليد كنندگان آثار بومي و منطقه اي) چقدر فيلم و سريال توليد مي كنيم كه براي ساخت آنها نياز به اينگونه دكورها و اينگونه فضايي داشته باشيم؟ اصلاً كدام تهيه كننده با اين هزينه هاي گزاف به سمت ساخت دكورهاي عريض و طويل مي رود كه ضرورت ساخت اين شهرك اينگونه پررنگ شده به نظر مي رسد؟ مگر همين صدا و سيما مركز خراسان نيست كه همه سريالها و فيلمهاي مثلاً تاريخي اش را در همين روستاهاي مخروبه گوشه و كنار استان مي سازد و پول به دكوراتور و ساخت دكور نمي دهد!؟ اصلاً مگر اين مركز، بودجه ساخت دكورهايي اين چنيني براي ساخت يك فيلم استاني را هم دارد؟ اصلا مگر ما در تمام طول سال، چند سريال يا فيلم تاريخي ( يا سريالها يا فيلمهايي خاص كه نياز به ساخت دكور و استفاده از لوكيشنهاي خاص دارند) در اين استان توليد مي كنيم؟! اصلاً لطف مي كنيد بگوييد كه آمار توليدات فيلم و سريال اين استان (در مجموع و با احتساب توليدات همه مراكزي كه دستي به كار توليد فيلم دارند: ارشاد، انجمن سينماي جوان، مراكز آزاد سينمايي، دفاتر توليد و ...) در تمام طول همه اين سالها چقدر بوده و چقدر از اين پروژه ها نياز به زدن دكور داشته يا اصلاً در صورت نياز، بودجه چنين كاري را داشته اند كه براي همان تعداد مي خواهيد شهرك سينمايي بسازيد؟
5
شهركهاي سينمايي، معمولاً تابعي از توليدات سينمايي هستند. يعني معمولاً ابتدا اين فيلمنامه است كه نوشته مي شود و پس از آن، بنا به ضرورتهاي فيلمنامه، تهيه كننده به سمت ساخت دكورهاي مناسب فيلم مي رود. به ياد بياوريد شهرك سينمايي «غزالي» را و زحماتي كه مرحوم علي حاتمي براي ساخت دكورهاي سريال «هزار دستان» در آن كشيد( و كم لطفي سازمان صدا و سيما را كه بر زحمات علي حاتمي در اين شهرك ديده بست و حتي نامي از او بر اين شهرك كه چندين سال براي ساخت و شكل گرفتنش زحمت كشيد، ننهاد). اگر پيشينه ساخت همين شهرك سينمايي را مرور كنيد، مي توانيد به اين نتيجه برسيد كه اگر نبود تلاشهاي بي وقفه علي حاتمي و اگر نبود پشتوانه مالي تهيه كننده آن سريال كه پاي ساخت چنين دكورهايي بايستد، مطمئناً هيچ وقت اين شهرك به مرحله ساخت نمي رسيد. كجاي اين سينماي فقير ساده نگر سهل پسند، بودجه ساخت چنين دكورهايي را در اين روزگار گراني و تورم دارد؟ تهيه كنندگان بخش دولتي كه نگران بودجه توليد نيستند و دكورهاي سريالهاي ميلياردي خود را در هر جا كه فيلمنامه اقتضا كند، مي سازند و نيازي به شهرك سينمايي ندارند و تهيه كننده بخش خصوصي هم كه اصلاً جرأت ورود به اين گونه توليدات را ندارد تا ما بخواهيم برايش شهرك سينمايي بسازيم! پس قرار است در اين شهرك پرطمطراق سينمايي، كدام فيلم را كليد بزنيم؟! اصلاً مي دانيد كه معمولاً در اين شهركهاي سينمايي، معمولاً فقط دكورهاي فيلمهاي تاريخي يا فيلمهاي خاص ساخته مي شود. ما در تمام طول سال و در كل توليدات سينماي اين سرزمين، چند فيلم تاريخي مي سازيم كه بايد برايشان شهرك هم بسازيم؟ !فيلمسازان ما، از ناچاري و براي اينكه هزينه توليدات فيلمشان پايين بيايد، همه دارند فيلمهاي اجتماعي مي سازند تا پول دكور و لوكيشن ندهند و فيلمشان ارزانتر درآيد، آن وقت ما داريم كلي بودجه را مصروف چه مي كنيم؟!
6
توجيه بزرگ دوستان دست اندركار براي طرح ساخت چنين شهركي، شايد ايجاد فضايي براي توليد فيلم باشد كه شايد به اين بهانه، بتوانند فيلمسازان مشهدي را كه اينك همگي ساكن تهران شده اند و مشهد را فراموش كرده اند، دوباره به اين شهر برگردانند، اما بهتر از همه، خود طراحان اين شهرك مي دانند كه اين كار، حداقل براي 30 سال آينده كه تهران از حضور فيلمسازان ريز و درشت اشباع شود( البته اگر تا آن زمان، نشانه اي از اين سينما باقي مانده باشد!) امكان ندارد و تازه همان زمان هم، بايد امكانات و ابزار مورد نياز را، از تهران يدك كش كرده و به مشهد بياورند. تازه حساب كنيد هزينه هاي اقامت تيمهاي توليد را كه از تهران به مشهد خواهند آمد و در مدت دو سه ماه توليد يك فيلم، هزينه گزافي را بر دوش تهيه كننده فيلم خواهند گذاشت و احتمالاً از توليد فيلم در مشهد پشيمانش خواهند كرد.
البته در ميان شنيده هاي من خبري بود مبني بر اينكه امكانات فني توليد فيلم نيز خريداري شده و اين شهرك سينمايي قرار است فضايي براي توليد فيلم به صورت مستقل ايجاد كند و حتي نيازي به امكانات لابراتواري پايتخت نداشته باشد، اما مي شود تكليف اين مسأله را روشن كنيد كه بودجه اين اتفاق گران، از كجا تامين خواهد شد و چه كسي اطمينان خواهد داد كه اين سرمايه عظيم، به سود دهي خواهد رسيد و اين امكانات، خواهند توانست عامل اتفاقي مهم در عرصه سينماي خراسان(و ايران) باشند؟ آيا طراحان اين شهرك، به اندازه دغدغه راه اندازي اين چنين شهركي، به اينكه در اين شهرك، بر اساس كدام بودجه و كدام سرمايه، فيلم توليد خواهد شد هم فكر كرده اند؟!
7
شهرك سينمايي داشتن خيلي خوب است، به شرط آن كه بتوانيم آن را در جايي بسازيم كه دسترسي به شرايط و امكانات و ابزار و بازيگر و تيم توليد و ... به راحتي فراهم شود، اما اگر بخواهيم فقط يك چنين پروژه اي را به راه بيندازيم، آن هم به اميد اينكه در آينده ( آينده اي مجهول !) شايد يكي دو فيلم نصفه و نيمه در آن توليد شود، به اين همه صرف هزينه و وقت و ... نمي ارزد. مي ارزد؟!
*علي جعفري
شنبه 16 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]