واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: افت تحصيلي؛ علل و عوامل
اگر از يك دانشآموز سؤال شود كه هدف او از تحصيل چيست، در بيشتر مواقع چنين پاسخ ميدهد: «كسب دانش و رسيدن به سطوح عالي علمي»، «فراهم كردن آيندة شغلي و مقدمات زندگي بهتر و ....»
پس چرا بسياري از خانوادهها در مراجعه به واحد مشاوره مدارس بيشتر از كمكاري و بيعلاقگي فرزندان خود نسبت به دروس نگران هستند؟ چرا اين موضوع به خصوص در پسرها روز به روز شدت پيدا ميكند؟....
زماني كه پاي صحبت دانشآموزان مينشيني به دو مفهوم متضاد اشاره ميكنند:
1ـ هدفهاي عالي براي تحصيلات
2ـ نداشتن انگيزه براي حضور در كلاس
چرا معلم از كمكاري دانشآموز خسته و دانشآموز از كلاس خسته است؟
اگر به آمارهاي مختلف افت و ترك تحصيلي كه از مناطق آموزشي گزارش ميشود، توجه كنيم اهميت موضوع بيشتر آشكار ميشود.
انواع افت تحصيلي
انواع افت را ميتوان به دو دستة كمّي و كيفي تقسيم كرد:
افت كمّي عبارت است از درصدي از دانشآموزان يك دورة آموزشي كه به سبب مردود شدن يا ترك تحصيل نتوانستهاند آن دوره را با موفقيت بگذرانند.
افت كيفي عبارت است از نارسايي در رسيدن به اهداف تعيين شده و يا عدم تحقق بخشي از اين هدفها.
علل افت تحصيلي
براي پيدا كردن علل يك مشكل به ويژه مشكلات انساني و اجتماعي تنها نميتوان به علت بسنده كرد زيرا پديدههاي اجتماعي همانند يك زنجير با يكديگر پيوند دارند و در به وجود آمدن يك مشكل دخيل هستند، بنابراين براي پيدا كردن علل افت تحصيلي بايد مسائل گوناگوني را مورد توجه قرار داد. عمدهترين عوامل افت تحصيلي عبارتند از:
1ـ عوامل فردي
2ـ عوامل خانوادگي
3ـ عوامل آموزشگاهي
4ـ عوامل اجتماعي و اقتصادي
آنچه كه به عنوان زيرمجموعه عوامل فردي ميتوان نام برد بدين شرح است:
1ـ كمبود انگيزه در درون دانشآموزان براي حضور در كلاس
2ـ ضعف زيرساختهاي بنيه علمي دانشآموزان
3ـ همسو نبودن استعداد فردي با رشتة تحصيلي
4 ـ تغييرات بدني در دورة بلوغ
5 ـ تغييرات روحي و رواني دورة بلوغ
6 ـ پيدايش تعارضهاي مربوط به انتخاب رشتة تحصيلي
7ـ ضعف دانشآموزان در توسعه و تنظيم روابط اجتماعي
8 ـ ناتواني در به كارگيري مهارتهاي ارتباطي
9ـ عدم تسلط به مهارتهاي مطالعه
عوامل خانوادگي
آنچه كه به عنوان زيرمجموعه عوامل خانوادگي ميتوان نام برد، بدين شرح است:
1ـ نحوة رفتار والدين با فرزندان
2ـ عدم اطلاع كافي والدين از قوانين و آئيننامههاي اداري و آموزشي مربوط به تحصيلات فرزندانشان
3ـ چند پيشه بودن بسياري از والدين
4ـ توسعة شغلي والدين
5 ـ مشكلات اقتصادي خانوادهها
6 ـ توقعات آرماني والدين از تحصيلات فرزند و بيتوجهي به واقعيات موجود
7ـ شرايط نامناسب فيزيكي و رواني منزل براي مطالعه
8 ـ مشكلات ارتباطي بين اولياء و دانشآموزان
عوامل آموزشگاهي
عامل مدرسه را از چند جهت ميتوان بررسي كرد:
الف ـ معلم
معلم در علاقهمند كردن يا دور كردن دانشآموزان از تحصيل نقش اساسي و مهمي دارد. دانش، تجربه ، رضايت شغلي معلم، فن تدريس و توانايي برقراري ارتباط با دانشآموز، از عوامل توفيق در كار دانشآموز است.
ب ـ كتابهاي درسي
كتاب درسي، اولين ، عموميترين و محوريترين ابزار كار معلم است، ولي خود مشكلاتي در پيشرفت تحصيلي ايجاد ميكند، تغييرات متوالي كتابهاي درسي، حجم زياد كتابها و بيارتباطي بسياري از مطالب آن با زندگي دانشآموزان از اموري است كه آنان را بيرغبت به تحصيل ميكند.
ج ـ امكانات و فضاي آموزشي
محيط مدارس غالباً كسالتآور است و باعث نشاط دانشآموز نميشود.
كمبود فضا، جاي تحرّك و فعاليت براي او نميگذارد، در نتيجه دانشآموز با انرژي سركوب شده بايد در كلاس بنشيند و درس بخواند.
د ـ نظام ارزشيابي امروزه آنچه كه در تعليم و تربيت ناميده ميشود صرفاً معلومات انباشته شده است و تفكر و حل مسئله، سهمي در نظام آموزشي ندارد شيوههاي ارزشيابي از آموختهها كه تنها به محفوظات محدود شده است در نتيجه فقط به بخشي از مغز انسان يعني حافظه تاكيد دارد، اين موضوع به معناي محدود كردن ذهن دانشآموز است و مهمتر اينكه دانشآموز نميداند اين مطالب چه كاربردي براي او دارد يا راه استفاده از آنها را در مدارس ياد ميگيرد، مسئلة ديگر اينكه امروزه نمرهها به صورت ارزشهاي اخلاقي درآمدهاند نمرة خوب يعني رفتار خوب ونمرة بد يعني رفتار بد آنهم نمرهاي كه از محفوظات كسب شده باشد در نتيجه اين امور، روحيه مطالعه و پژوهش نيز رنگ ميبازد.
علاوه بر اينها، به استاندارد نبودن سؤالات امتحاني و اعمال سليقه در نمره دادن نيز ميتوان اشاره كرد.
عوامل اجتماعي و اقتصادي
به طور كلي محروميتهاي محيطي و كمبود محركهاي رشد ذهني و اجتماعي از عوامل مـهم در افـت تـحصيلي كـودكـان و نـوجـوانـان است.
درصد قابل توجهي از دانشآموزاني كه به طور جدي دچار افت تحصيلي شدهاند، گاهي ناگزير در مدارس استثنايي مشغول تحصيل ميشوند و از عـقبمـانـدگان فـرهنـگـي بـه شمـار ميآيند.
كودكاني كه متعلق به خانوادههايي هستند كه از نظر سطح اقتصادي و اجتماعي فوقالعاده پايين بوده و توأماً با فقر اقتصادي و فرهنگي مواجه هستند، آنها همچنين از انگيزة تحصيلي و علمي پاييني برخوردارند.
وضعيت اقتصادي تعيينكننده محل سكونت است و اگر دانشآموزان به دليل فقر مالي نتوانند محل مناسبي داشته باشند براي انجام تكاليف و مطالعة دروس با مشكل رو به رو خواهند بود. از يك طرف، محل سكونت تعيينكنندة نوع مـدرسهاي است كه كودك در آن درس ميخواند.
وقتي محل سكونت دانشآموز در يك محله فقير باشد چه از نظر امكانات آموزشي و چه از لحاظ معلمان با كمبودهايي رو به رو ميشود كه مستقـيماً بر پيـشرفت تحصيلي او اثر ميگذارند.
از طرف ديگر فرزندان چنين خانوادههايي امكان خريد و خواندن روزنامهها، مجلات و كتابهاي درسي را ندارند و در نتيجه تجارب آنها محدود خواهد بود.
فقر مالي سبب ميشود كه دانشآموز از غذاي كافي و استراحت لازم محروم بماند و يا براي جبـران كـمبودهاي خـود سـاعاتي از روز را به كـار مشغـول ميشـود، در نتـيجـه فـرصت كـافـي بـراي انـجـام تـكـالـيـف نـداشته باشد.
افسر ايماني ـ مشاور تحصيلي
چهارشنبه 13 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]