واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: محمدجعفرتجلي: برخي انتقادات نسبت به سريال حضرت يوسف غير منصفانه است
قم - حجت الاسلام "محمد جعفر تجلي" قائم مقام انتشارات دار الحديث ضمن رد انتقاد حجت الاسلام والمسلمين "حسين انصاريان" به بخش هايي از سريال حضرت يوسف (ع)، اين انتقادات را را غير منصفانه دانست.
به گزارش روز سه شنبه ايرنا ، وي با انتشار مطلبي در روزنامه شاخه سبز قم ،اعلام كرده است كه درسريال حضرت يوسف (ع) به ويژه قسمتي كه حضرت يوسف پس از درخواست از يكي اززندانيان براي وساطت نزد فرامانرواي مصر براي آزاديش، منافاتي با عصمت وي ندارد.
از سوي ديگر چندي پيش حجت الاسلام والمسلمين انصاريان پيرامون اين قسمت سريال گفته بود ، اين اظهارات ازسوي يك معصوم ، با مقام عصمت او منافات دارد و برخلاف قران و روايت است كه انبيا و امامان را معصوم دانسته است.
تجلي گفته است : حجت الاسلام انصاريان براساس اين استدلال نقدي تند بر دست اندركاران اين سريال وارد كرده و حداقل اين قسمت از سريال را با آيه 24 سوره يوسف در تعارض دانسته كه در اين آيه خداوند يوسف صديق (ع) را از عباد مخلص خود دانسته وهرگونه فحشاء و بدي را از او دور ساخته در حاليكه آنچه در آيه 24 سوره يوسف آمده با آنچه خداوند متعال در آيه 42 نازل فرموده تفاوتي آشكار دارد.
وي درادامه گفته است : درآيه 24 سوره يوسف سخن از گناه كبيره و عمل بسيار زشتي است كه مورد درخواست زليخا بوده وحضرت يوسف (ع ) با عنايت خداوند در امان مي ماند اما در آيه 42 همين سوره صحبت از غفلت و ترك اولي است كه اقاي انصاريان حتي اين مسئله (ترك اولي ) را رد فرمودند.
وي ابراز تعجب كرده و گفته است : انصاريان اين قسمت از آيه را كه ميفرمايد :( فانسه الشيطان ذكر ربه )" شيطان ياد خدا را از دل يوسف گرفت " را توجه نفرموده والا آن را چگونه معني مي كند؟ ، اگر عملي به واسطه اين فراموشي انجام شود ، آيا ترك اولي و يا به عبارت ديگر غفلت ( حتي براي يك لحظه) از يوسف (ع) نبوده؟ و چرا قرآن كريم در انتهاي همين آيه يوسف (ع) را با ماندن براي مدتي در زندان تنبيه مي كند.
تجلي معتقد است: البته اين نوع غفلت فقط براي حضرت يوسف (ع ) نبوده بلكه بعضي از انبياي ديگر نيز به آن مبتلا شده اند مثل حضرت آدم (ع ) يا يونس نبي (ع) و... كه البته بلافاصله متنبه شده وتوبه كرده اند و سعي بر جبران نمودند و خداوند از ايشان پذيرفت .
در اين جوابيه آمده است : جناب آقاي انصاريان بايد پاسخ اين سوال را بدهند كه نفوذ شيطان حتي براي يك لحظه از اين آيه استفاده مي شود يا نه ؟ و اگر جواب منفي است پس معني آيه چيست؟ واگر جواب مثبت است چرا اظهار ندامت و گريه يوسف (ع ) را با عصمت در تضاد مي بينند؟
محقق حوزوي گفته است : البته اين از مسلمات است كه " حسنات الابرار سيئات المقربين " اين نوع غفلت ها براي ما گناه نيست و آنچه معصومين از آن درامان هستند و هرگز از آنان سر نمي زند گناهان متعارف مي باشد نه انچه براي افرادي خاص و در حد ترك اولي است كه انان بر اساس انچه خداوند عطايشان كرده و تقربي كه دارند مورد سوال و تنبيه قرار مي گيرند.
حجت الاسلام تجلي خاطر نشان ساخته: آنچه يوسف يا آدم يا يونس انجام دادند گناهي نبود كه آنان را از درجه عصمت يا نبوت ساقط كند بلكه مانع كمال بيشتر آنان شد و همين بي توجهي نيز از مقربين پذيرفته نيست و لذا گريه و انابه واعتراف به گناه و خطا از سوي يوسف پيامبر ( ع ) هيچ منافاتي با عصمت ندارد و اين امر مهم در مورد كساني كه حتي كوچكترين ترك اولي هم از آنان سرنزده و در صف اول ابرار ومقربين هستند نيز ديده مي شود.
وي افزوده است : چه كسي امير المومنين علي (ع ) را بر تمام انبياء جز پيامبران اولي العزم برتر و افضل نمي داند؟ و حتي در بعضي از روايات او را بعد از پيامبر اكرم( ص) بر كل انبياء افضل و برتر دانسته اند اما همين امام بزرگوار طبق انچه در دعاها آمده است بر گناه و خطا اعتراف مي كند واشك ها مي ريزد و طلب عفو مي كند و خود را مقصر مي داند! آيا سراسر دعاي كميل جز اين است؟ آنجا كه مي فرمايد " اللهم اغفر لي الذنوب التي ..." و يا آنجا كه مي فرمايد: " اتيتك يا الهي بعد تقصيري واسرافي علي نفسي ..." آيا اين اعتراف ها و اقرارها حاكي از آن است كه علي (ع) نعوذ بالله مرتكب گناه شده و تقصيري ازاو سر زده و يا ظلمي كرده و يا به امري جاهل است؟
وي گفت: هرگز چنين نيست بلكه جنس خطا وتقصير وگناهي كه علي عليه السلام به آن اشاره مي كند از جنس گناه و خطاي ما نيست كه حتي ازجنس ترك اولي و يا غفلت هم نمي باشد در مورد علي (ع) مسئله عظمت بي انتهاي پروردگار و محدود بودن عمل است حتي از كسيكه يك ضربت او درروز خندق مطابق عبادت همه عالميان است اما همين ضربه در مقابل عظمت پروردگار وآنچه خداوند به علي (ع )عطا فرموده انقدر در نظر علي (ع) كوچك مي آيد كه احساس نه بلكه اعتراف به تقصير وگناه در درگاه حضرت حق مي كند و اين عظمت علي (ع) را نشان مي دهد و اين قبول تقصير نه تنها به عصمت او لطمه نمي زند بلكه دامن پاك او را بار ها و بارها با نور شستشو مي دهد.
تجلي در پايان اين جوابيه مي افزايد: به هر حال ضمن اينكه معتقدم برخي نقدها به سريال حضرت يوسف وارد است و بايد به حق نقادي شود اما اين نقد را منصفانه نمي دانم و به عنوان يك طلبه كوچك به سهم خود از اينكه تهيه كنندگان كارگرداناني را خداوند به اين مملكت عنايت فرموده كه به جاي روي آوردن به ساخت فيلم هاي كليشه اي وگيشه دار به ساخت فيلم هاي ارزشي مي پردازند و با دقت سعي مي كنند تا آيات قران كريم بدون كم وكاست با زبان هنر بيان شوند و در اين زمينه زحمت كشيده ومطالعاتي دقيق انجام ميدهند حضرتش را سپاس گفته و شكر او را بجاي مي اورم واز درگاهش مي خواهم تا به اين عزيزان توفيقي روز افزون عطا فرمايد تا با زبان هنر به ياري جامعه جوان ما آمده و معارف ديني و ارزش هاي اسلامي را به زيباترين نوع براي انان به تصوير بكشند.ك/1 - 1462 /536
سه شنبه 12 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]