تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى بيش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815610931




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سال 2025 از نگاه شوراي اطلاعات ملي آمريكا (9) ايران منابع مالي براي افزايش قدرت خود خواهد داشت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سال 2025 از نگاه شوراي اطلاعات ملي آمريكا (9) ايران منابع مالي براي افزايش قدرت خود خواهد داشت
خبرگزاري فارس: پيش‌بيني يك نهاد اطلاعاتي آمريكا از شرايط جهان در سال 2025 حاكي است ايران منابع مالي مورد نياز را براي افزايش قدرت ملي خود در اختيار خواهد داشت.


به گزارش فارس، اين گزارش شوراي اطلاعات آمريكا (NIC) با عنوان "روندهاي جهاني 2025: دنيايي تغييريافته" نام دارد.

***خبرگزاري فارس نظر به اهميت و جامعيت اين گزارش و با توجه به كاربرد آن براي محافل علمي و مطالعاتي كشور اقدام به ترجمه مطلب كرده و درج آن نشان‌دهنده تاييد محتواي آن نيست. ضمن اينكه مواضع جمهوري اسلامي ايران درباره اتهامات مطرح‌شده در اين گزارش روشن است و توسط مقامات كشورمان بارها مورد تبيين قرار گرفته است.***

ژئوپولتيك (جغرافياي سياسي) انرژي
سطح بالا و پايين بهاي انرژي مفاهيم ضمني ژئوپولتيكي را دارد و در طول دوره زماني 20 ساله هر دو مورد (كاهش و افزايش) اتفاق خواهند افتاد. انجمن اطلاعات انرژي "دو اي" و چندين مشاور ارشد امور انرژي معتقدند كه به دليل منابع ثابت و نيازهاي روز افزون دست‌كم تا سال 2015 سطح بهاي انرژي بالا خواهد رفت. اين علت‌ها متفاوت از مورد مطرح در دهه 1970 و اوايل دهه 1980هستند؛ زماني كه بهاي بالاي نفت به دليل محدوديت عمدي در منابع و ذخاير به وجود آمد. حتي با افزايش دوره‌اي در بهاي انرژي، انتظار مي‌رود كه قيمت‌ها زير صد دلار براي هر بشكه باشد. اين ميزان با در نظر گرفتن بي‌ثباتي پيش‌بيني شده و در صورتي است كه تحول و پيشرفت تكنولوژيكي و تجاري سازي سريع سوخت جايگزين انجام نگيرد. سناريوهاي محتمل براي يك تغيير در روانشناسي بازار شامل رشد جهاني آهسته از قبيل افزايش توليد در عراق، آنگولا، آسياي مركزي ونقاط ديگر و بهره وري بيشتر انرژي با استفاده از فناوري موجود است.
"با قيمت هاي بالا، صادر كنندگان عمده نظير روسيه و ايران منابع مالي براي افزايش قدرت ملي خود را خواهند داشت..."
حتي با بهاي زير 100 دلار براي هر بشكه، انتقالات مالي مرتبط با تجارت انرژي برندگان و بازندگاني را بوجود خواهد آورد. اكثر 32 كشوري كه حدود 80 درصد نيازهاي انرژي خود را وارد مي كنند رشد اقتصادي آهسته تري را در مقايسه با زماني كه كه قيمت نفت كمتر بود، تجربه خواهند كرد. شماري از اين كشورها توسط كارشناسان خارجي شناسايي شده اند كه در معرض شكست قرار دارند. جمهوري آفريقاي مركزي، نپال و لائوس از جمله اين كشورها هستند. اين كشورها، كشورهايي با وابستگي بالا به صادرات و داراي توليد ناخالص ملي كم، كسري بودجه فراوان و بدهي هاي سنگين بين المللي هستند. البته ويژگي هاي فوق در اكثر نقاط شرق و شاخ افريقا وجود دارند. كشورهاي محوري اما دچار مشكل مانند پاكستان در آستانه خطر شكست خواهند بود. با قيمت هاي بالاتر، كشورهاي باثبات دوران بهتري را خواهند داشت اما موفقيت آنها در زمينه رشد اقتصادي كاهش خواهد داشت و احتمال وقوع ناآرامي هاي سياسي در آنها وجود دارد. اقتصادهاي كارآمد بخش خدمات ايمن نيستند، اما كمترين زيان را خواهند ديد. چين به رغم اينكه به ذخاير مالي وسيع خود تكيه دارد به واسطه قيمت بالاي نفت زيان‌هايي را خواهد ديد كه بيرون كشيدن ميليون ها نفر را از فقر مشكل خواهد كرد. چين نياز خواهد داشت كه ذغال سنگ بيشتري را استخراج و نيروگاه هاي هسته اي بيشتري احداث كرده و بازدهي كاربرد انرژي براي جبران واردات با قيمت بالا را بهبود بخشد.
به واسطه قيمت هاي بالا، صادر كنندگان عمده از جمله ايران و روسيه منابع مالي را براي افزايش قدرت ملي خود خواهند داشت. ميزان و چگونگي گام‌هاي ايران و روسيه براي افزايش قدرتشان بستگي به نحوه استفاده آنها از سودهاي بدست آمده براي سرمايه‌گذاري در زمينه سرمايه انساني، تثبيت اقتصادي و ساختارهاي اقتصادي خواهد داشت. بنابر شاخص قدرت ملي آكادميك، بكارگيري عاقلانه درآمدهاي نفتي رو به رشد روسيه در اقتصاد، نيازهاي اجتماعي، سياست خارجي احتمالا جايگاه روسيه را مضاعف و دو برابر وضعيت كنوني خواهد كرد.
غوطه ور شدن در بهاي نفت پيام هايي ضمني براي كشورهايي كه به درآمدهاي نفتي گزاف خود تكيه كرده اند خواهد داشت تا در بودجه تعادل ايجاد كرده يا سرمايه گذاري داخلي را سر و سامان دهند.
اين تصور كه اقتصادهاي دولت محور (بدون آزادي سياسي يا بازار كاملا آزاد) راه چاره هاي قابل قبولي براي تصور غربي ها از بازارهاي آزاد و ليبرال دموكراسي هستند، مي تواند شديدا خدشه دار شود به ويژه از زماني كه تاريخ نشان مي دهدكه آمريكا و ساير كشورها غربي، خود را با تغييرات غيرمنتظره در بازارهاي انرژي وفق مي دهند. تحت هر سناريويي ديناميك هاي انرژي مي توانند تعدادي مسير يا دسته بندي هاي جديد با اهميت ژئوپولتيك ايجاد كنند:
روسيه كه به گاز طبيعي منطقه خزر براي تامين اروپا و ساير قراردادها نياز دارد، احتمالا در حفظ كشورهاي آسياي مركزي در حوزه مسكو اصرار داشته و شانس خوبي را براي موفقيت دارد.
چين با ايجاد روابط سياسي به منظور حفاظت از دسترسي خود به نفت و گاز، بازارهاي خود را تقويت خواهد كرد. در حالي كه عربستان تنها سيراب كننده عطش نفتي چين است، روابط پكن با اين كشور تقويت خواهد شد.
پكن به منظور جبران كردن وابستگي رو به رشد خود بر رياض روابط خود را با ساير توليدكنندگان تحكيم خواهد بخشيد. ايران اين موضوع را به عنوان فرصتي براي حمايت پكن از تهران خواهد ديد كه اين موضوع مي تواند روابط رياض-پكن را تيره كند. تهران همچنين قادر خواهد بود روابط نزديكتري را با روسيه برقرار كند.
ما معتقديم كه هند تلاش خواهد كرد براي دسترسي به انرژي به سمت ايران و آسياي مركزي و برمه روي آورد. خط لوله هاي به هند كه از مناطق ناآرام رد مي شود مي تواند دهلي نو را با ناآرامي هاي منطقه مرتبط و درگير كند.
آب، غذا و تغييرات آب و هوايي
كارشناسان در حال حاضر بر اين باورند كه 21 كشور با جمعيت تركيبي معادل 600 ميليون دچار كمبود آب شيرين يا محصولات كشاورزي هستند. با توجه به رشد جمعيت، 36 كشور كه جمعيتي معادل يك ميليارد و چهارصد ميليون نفر را در خود جاي مي دهند تا سال 2025 دچار مشكلات فوق خواهند شد. در اين ميان كشورهاي نظير كلمبيا، بروندي، اتيوپي، اريتره، مالاوي، پاكستان و سوريه نيز به چشم خواهند آمد. نبود دسترسي لازم به منابع پايدار آب به حد بي سابقه خود در اكثر نقاط جهان مي رسد و به علت رشد جمعيت و شهرنشيني سريع اين وضعيت ممكن است بدتر نيز شود. همچنين نياز به آب براي مقاصد كشاورزي و توليد نيروي برقابي بيشتر خواهد شد. مصرف آب براي آبياري بسيار بيشتر از مصارف خانگي است. در كشور هاي در حال توسعه، بخش كشاورزي بيش از 70 درصد آب جهان را مصرف مي كند. ساخت ايستگاه هاي نيروي برقابي در مسير رودخانه هاي بزرگ مي تواند امر پيشگيري از سيل را بهبود ببخشد، اما اين موضوع مي تواند ناراحتي هاي قابل توجهي را براي كساني كه در پايين دست از جريان آب رودخانه به طور مستمر استفاده مي كنند ايجاد كند.
بانك جهاني تخمين مي زند كه در نتيجه رشد جمعيت و افزايش فراواني به همراه تغيير در رژيم غذايي سطح متوسط جامعه به مدل غربي تا سال 2030 نياز به غذا را تا 50 درصد افزايش خواهد داد.

برندگان و بازندگان در دنياي پس از نفت

ما معتقديم محتمل ترين اتفاقي كه تا 2025 رخ مي دهد يك پيشرفت تكنولوژيكي است كه گزينه هاي جايگزين نفت و گاز طبيعي را تامين خواهد كرد، اما اجرا و بكارگيري آن به دليل هزينه اي زيربنايي لازم و نياز به زمان طولاني تر جايگزيني با مشكلات و تعويق مواجه خواهد شد. صرفنظر از اينكه پيشرفت در زمينه تكنولوژي در بازه زماني تا سال 2025 اتفاق خواهد افتاد يا بعد از آن، مفاهيم ژئوپولتيك (جغرافياي سياسي) تغيير از نفت و گاز طبيعي بسيار وسيع و فراگير خواهد بود.
عربستان سعودي بيشترين شوك را از اين امر شاهد خواهد بود، چون سران آن مجبور خواهند شد از هزينه هاي حكومت سلطنتي خود بكاهند. اين رژيم ممكن است با چالش هاي جديدي با وهابي ها در زمينه ايجاد يك سري اصلاحات اقتصادي مواجه شود. از جمله اين اصلاحات مشاركت كامل زنان در اقتصاد است. اين كشور همچنين تلاش مي كند رفتار و اخلاق كاري را در بين مردم و به منظور شتاب بخشيدن به برنامه هاي توسعه و تنوع بخشيدن به اقتصاد نهادينه كند.
درباره عراق بايد گفت كه تاكيد بر سرمايه گذاري در بخش غيرنفتي اقتصاد آن افزايش خواهد يافت. كشورهاي كوچكتر خليج كه سرمايه گذاري هاي وسيعي را براي تبديل شدن به بندرهاي توريستي و حمل و نقل انجام داده اند احتمالا اين تغيير و تحول را با استفاده از داراي هاي كلان خود به خوبي مديريت خواهند كرد.
در جهان عرب دارايي ها و درآمدها در راستاي توسعه بخش غير نفتي اقتصاد و در رقابت عليه نفت كه به عنوان يك دارايي رو به اتمام است به كار گرفته مي شوند.
در خارج از خاورميانه، روسيه احتمالا بزرگترين بازنده خواهد بود، به ويژه اگر اقتصاد اين كشور شديدا به صادرات انرژي وابسته باشد. احتمال اين مي رود كه اين كشور به يك قدرت متوسط تبديل شود. ونزوئلا و بوليوي و ديگر كشورهاي نفتي به علت افزايش نارضايتي ها و كاهش توليد ممكن است از هم بپاشند. كوبا نيز به دليل برخوردار نبودن از حمايت ونزوئلا ممكن است مجبور به روي آوردن به اصلاحات در بازار با مدل چيني شود. كشورهايي نظير اندونزي و مكزيك كه نفت آنها در حال كاهش استممكن است براي تغيير تمركز فعاليت هاي اقتصادي خود و تنوع بخشيدن به بخش هاي غير انرژي آمادگي بهتري داشته باشند. بخش جهاني غذا تاكنون پاسخگوي نيروهاي بازار بوده است، اما توليدات كشاورزي احتمالا به واسطه سياست هاي نادرست در زمينه كشاورزي كه منجر به سرمايه گذاري هاي محدود و شكستن سيگنال هاي قيمت بحراني مي شوند، با موانعي روبرو خواهند شد. پايين نگه داشتن قيمت هاي غذا براي تسكين دادن به قشر ضعيف و فقير شهري و بكارگيري پس اندازها در زمينه سرمايه گذاري صنعتي در گذشته قيمت هاي كشاورزي را شكسته است. اگر نخبگان سياسي درباره بي ثباتي شهري بيشتر از درآمدها در مناطق روستايي نگران هستند، اين سياست ها احتمالا مورد تاكيد و پافشاري قرار خواهند گرفت و ممكن است در آينده خطرات ذخاير و منابع تحت فشار را افزايش دهند. روند آماري افزايش شهرنشيني، به ويژه در كشورهاي در حال توسعه، احتمال ادامه سياست هاي شكست خورده را مورد تاكيد قرار خواهد داد. از الان تا سال 2025، جهان با نگراني رقابت و تداخل در زمينه امنيت انرژي و غذا مواجه شده و در برابر عواقب مشكلات در هم و بر هم تسليم خواهد شد. در ميان صادركنندگان عمده غلات از قبيل آمريكا، كانادا، آرژانتين و استراليا، تقاضا براي سوخت هاي كشاورزي مستلزم زمين هاي زراعي بيشتر و حجم آبياري فزونتر خواهد بود؛ هر چند توليد سوخت كشاورزي و فناوري هاي فراورش كارآمدتر شده اند. جايگزيني"كشت سوخت"، به همراه كنترل دوره اي صادرات در ميان توليدكنندگان آسيايي و افزايش نياز به پروتئين در ميان قشر متوسط جهان، باعث خواهند شد كه قيمت هاي غلات در بازارهاي جهاني در سطحي بالاتر از سطح كنوني نوسان داشته باشند. اقتصاددانان معتقدند كه با توجه به حجم كم غلات در بازارها و انتظارات درباره هزينه هاي رو به رشد سوخت و الگوهاي نامنظم تغييرات آب وهوايي، احتكار مي تواند نقش مهمي را در تعيين قيمت هاي غذا داشته باشد. يك كنسرسيوم بزرگ توليدكنندگان كشاورزي شامل هند، چين و آمريكا و طرف هاي اروپايي ممكن است كار خود را براي ايجاد دومين انقلاب سبز آغاز كند كه اين بار در جنوب قاره آفريقا ايجاد خواهد شد. اين امر مي تواند به تعديل بي ثباتي قيمت ها در بازار جهاني غلات كمك كند. تا سال 2025، افزايش در محصولات غلات آفريقا احتمالا اساسي و قابل توجه بوده، اما اين افزايش ها به كشورهاي واقع در جنوب و شرق قاره آفريقا محدود خواهد شد كه روابط عميق امنيتي و تجاري با كشورهاي شرق و جنوب آسيا دارند.
دو برنده تغييرات آب و هوايي
روسيه بيشترين ظرفيت را براي بهره بردن از افزايش دماي كره زمين دارد. اين كشور ذخاير وسيع دست نخورده گاز طبيعي و نفت را در سيبري و داخل درياها در قطب دارد. بنابراين افزايش دما مي تواند دسترسي به اين ذخاير را براي روسيه آسانتر كند. افزايش دما نعمت بزرگي براي اقتصاد روسيه خواهد بود كه هم اكنون 80 درصد صادرات اين كشور و 32 درصد درآمد دولت آن از طريق توليد انرژي و مواد خام حاصل مي شوند. علاوه بر آن، گشايش آبراه ها در مناطق قطبي مي تواند منافع تجاري و اقتصادي در پي داشته باشد. اما روسيه توسط ساختارهاي آسيب ديده به علت ذوب شدن تندرا در مناطق قطبي مي تواند آسيب ببيند و نياز به يك فناوري جديد براي توسعه انرژي فسيلي منطقه خواهد داشت.
كانادا با چندين توسعه و پيشرفت جدي درباره آب و هواي شمال آمريكا مواجه خواهد شد و تغييرات آب و هوايي مي تواند زمينه توسعه در ميليون ها مايل مربع را فراهم كند.
با افزايش دما دسترسي كانادا به منابع غني در خليج "هادسون" بهبود يافته و تبديل به يك قدرتي كه به قطب احاطه دارد مي تواند يك امتياز اقتصادي و ژئوپولتيكي مهم براي اين كشور به شمار رود. علاوه بر آن، فصل هاي رويش كشاورزي طولاني تر شده و از نياز به انرژي خالص براي گرمايش و سرمايش كاسته خواهد شد. همچنين جنگل ها تا تندرا نيز گسترش خواهند يافت. اما همه خاك و مناطق كانادا نمي توانند از افزايش دما و طولاني تر شدن فصل هاي كشاورزي بهره مند شوند. اين بدين دليل است كه برخي محصولات جنگلي مورد هجوم آفت ها قرار گرفته و علت آن نيز آب و هواي گرم است. تخمين ها و بررسي ها درباره اينكه قطب شمال چه زماني در تابستان ها يخ نخواهد داشت، متفاوت هستند. "مركز داده هاي يخ و برف ملي" پيشنهاد مي كند كه قطب شمال تا سال 2060 ديگر هيچ يخي را در فصل تابستان نخواهد داشت. تحقيقات به روزتر پيشنهاد مي كند كه اين تاريخ حتي مي تواند سال 2013 باشد. دو نكته مهم باز شدن قطب شمال و آب شدن يخ هاي آن اين است كه دسترسي به منابع وسيع انرژي و معدني راحت تر شده و طي مسيرهاي كشتي ها كوتاهتر خواهند شد. رفت و آمد از طريق مسير درياي شمال در بالاي روسيه بين آتلانتيك شمالي و مناطق شمالي اقيانوس آرام در صورتي كه از كانال سوئز استفاده شود حدود 5 هزار مايل دريايي و يك هفته سفر دريايي كوتاهتر خواهد شد. سفر بين اروپا و آسيا از طريق كانال پانام نيز حدود 4 هزار مايل دريايي از مسافت را كاهش مي دهد. منافع حمل و نقل و منابع بعيد به نظر مي رسد كه تا 2025 تحقق يابند. "شوراي ملي نفت آمريكا" اعلام كرده است كه فناوري مورد نياز براي بهره برداري نفت از قلب منطقه قطب شمال حتي تا سال 2050 نيز آماده نخواهد بود. با اين وجود، اين منافع براي كشورهايي مانند آمريكا، كانادا، روسيه، دانمارك و نروژ مطرح هستند. همچنين اين در شرايطي است كه ادعاها درباره برخي مناطق بين روسيه با نروژ و كانادا با دانمارك افزايش يافته است.
با وجود اينكه تنش هاي كوتاه مدت مي توانند منجر به تقابلها در مقياس هاي كوچك شوند، انتظار آن نمي رود كه اين موضوع چالش نظامي عمده را بسترسازي كند. كشورهاي دور قطب بندرهاي مهم ديگري را در ساير مناطق آبي دارند، بنابراين قطب شمال هيچ خطري را در زمينه محاصره شدن ندارد. به علاوه اينكه، اين كشورها منافع مشتركي را در وضع دسترسي به قطب شمال توسط قدرت هاي متخاصم يا بازيگران غير دولتي خطرناك دارند. آنها همچنين منافعي را در كمك گرفتن از شركت هاي پيشرفته براي بهره برداري از منابع قطب شمال دارند. بزرگترين دستاوردهاي استراتژيك طي دو دهه آينده در اين زمينه ممكن است اين باشد كه كشورهاي نسبتا بزرگ، ثروتمند و داراي كمبود منابع نظير چين، ژاپن و كره از افزايش منابع انرژي بر اثر باز شدن قطب شمال و مسافت هاي كوتاهتر كشتي ها بهره مند شوند. در جايي ديگر در جنوب آفريقا، كشمكش هاي داخلي و تمركز سياسي و اقتصادي بر استخراج نفت احتمالا بيشتر تلاش هاي كنسرسيوم را براي به روز كردن آبياري و شبكه هاي حمل و نقل روستايي و گسترش اعتبار و سرمايه گذاري را خنثي كرده و اجازه خواهد داد كه رشد جمعيت از دستاوردها در زمينه بهره وري كشاورزي سبقت و پيشي بگيرد.
علاوه بر كمبود آب شيرين و زمين هاي زراعي كه در نظر گرفته شده اند، خزانه داري انگليس يك گزارش جدي تهيه كرد كه آن گزارش تخمين مي زند كه تا نيمه قرن حاضر 200 ميليون نفر ممكن است به طور دائمي آواره و "مهاجران آب و هوايي" باشند. اين رقم 10 برابر اعداد و ارقام ثبت شده درباره جمعيت پناهندگان و آوارگان داخلي است. هر چند اين رقم در نزد كارشناسان كمي بالا به نظر مي رسد، اما اكثر آنها درباره خطرات مهاجرات در ابعاد گسترده تر نياز به يك آمادگي بهتر اتفاق نظر دارند. عموما بيشتر افراد مهاجر و آواره، دوباره در كشورهاي خود اسكان مي يابند، اما در آينده ممكن است اكثر آنها كشورهاي خود را فاقد قابليت لازم براي اسكان آنها بيابند. بنابراين، شمار مهاجراني كه مي خواهند از كشورهاي محروم به كشورهاي نسبتا مرفه و پيشرفته نقل مكان كنند افزايش خواهد يافت. بيشترين جريان مهاجرت مطابق طرح هاي مهاجرت كنوني خواهد بود؛ از شمال آفريقا و غرب آسيا به اروپا، از آمريكايي لاتين به آمريكا و جنوب شرقي آسيا به استراليا.
پس از يك دوره 20 ساله آينده، نگراني ها درباره تاثيرات تغييرات آب و هوايي احتمالا از هر گونه تغيير فيزيكي مرتبط با تغييرات آب و هوايي مهم تر خواهد بود. مشاهده و درك محيط سريعا در حال تغيير ممكن است كشورها را به اين امر وادارد كه براي تامين و تضمين منافع، منابع و قلمرو خود دست به اقدامات يكجانبه بزنند. تمايل براي شركت و درگير بودن در همكاي چند جانبه به تعدادي از عوامل از قبيل رفتار ساير كشورها، زمينه هاي سياسي يا اهميت منافعي كه بايد از آنها دفاع كرد، بستگي دارد.
بسياري از دانشمندان ابراز نگراني كرده اند كه ارزيابي هاي اخير تاثير تغيير آب و هوا را دست كم گرفته و درباره زماني كه اين تاثيرات احساس و ملموس خواهند شد محاسباتي اشتباه انجام داده اند. دانشمندان در حال حاضر فقط به پيش بيني احتمال يا دامنه تغييرات آب و هوايي شديد بسنده كرده اما بر اساس سوابق تاريخي معتقدند كه اين امر به تدريج و آرامي شكل نخواهد گرفت.
كاهش قابل ملاحظه در ضايعات دي اكسيد كربن مجاز احتمالا به اقتصادهاي نوظهور كه در منحني بازدهي و بهره وري در رده پاييني قرار دارند زيان خواهد رساند، اما مصرف كنندگان در مقياس بالا در نزد كشورهاي توسعه يافته نظير آمريكا تكان خورده و اقتصاد جهان مي تواند به يك ركود يا شرايط بدتر دچار شود.
جنوب آفريقا: با تعاملات بيشتر با جهان و رويارو با مشكلات بيشتر در سال 2025، جنوب قاره آفريقا منطقه اي است كه در رابطه با چالش هاي اقتصادي، فشارهاي جمعيتي، درگيري هاي داخلي و بي ثباتي هاي سياسي بيشترين آسيب پذيري را خواهد داشت. ضعف كشورها و روابط خدشه دار بين كشورها و جوامع، احتمالا بهبود چشم انداز منطقه طي 20سال آينده را كند مي كند، مگر اينكه مشاركت بين المللي پايدار و دخالت وجود داشته باشد. آفريقاي جنوبي همچنان باثبات ترين و مطمئن ترين منطقه به لحاظ سياسي و اقتصادي خواهد بود. جنوب آفريقا همچنان يكي از تامين كنندگان عمده نفت، گاز و فلز براي بازارهاي جهاني بوده و توجه كشورهاي آسيايي به ويژه هندو چين كه به دنبال مواد اوليه هستند را به خود جلب خواهد كرد. اما به رغم افزايش نياز جهاني به مواد اوليه، درآمد رو به رشد منابع ممكن است اكثريت جمعيت را منتفع نكرده يا منجر به دستاوردهاي اقتصادي مهمي نشود. سياست هاي ضعيف اقتصادي كه ريشه در منافع موروثي و اصلاحات اقتصادي ناقص دارند، احتمالا تفرقه هاي ملي و ديني را به همراه فسادها و جرائم در بسياري از كشورها تشديد و وخيم تر خواهند كرد. نخبگان حاكم احتمالا به دنبال درآمدها و ثروت هاي بيشتر خواهند بود. اين در شرايطي است كه فقر هنوز پا بر جا بوده يا در مناطق روستايي تشديد شده و در مراكز شهري گسترده تر خواهد شد. شكاف بين قشر نخبه و غير نخبه احتمالا افزايش يافته و مي تواند شرايطي را به وجود آورد كه منجر به افراطي گري هاي سياسي و ديني تفرقه انداز شود. تا سال 2025، انتظار مي رود جمعيت منطقه صرفنظر از "ايچ آي وي"/"ايدز" به بالاتر از يك ميليارد نفر برسد. بيش از نيمي از جمعيت فوق سني زير 24 سال خواهند داشت. بسياري نيز به دنبال فرصت اقتصادي يا امنيت فيزيكي از طريق مهاجرت به خارج به دليل كشمكش، تغييرات آب و هوايي يا بيكاري فراگير خواهند بود. زودترين آثار تغييرات آب و هوايي شامل كمبود آب تا سال 2025 در اين منطقه خود را نشان خواهند داد. امروزه تقريبا نيمي (23 از 48) از كشورهاي اين منطقه در دسته بندي دموكراسي ها جاي داده شده اند و اكثر كشورهاي آفريقايي در يك مسير دموكراتيك قرار دارند، اما پرجمعيت ترين كشورها در اين منطقه و كشورهايي كه رشد جمعيت بالايي دارند مي توانند به عقب بازگشته و سير قهقرايي داشته باشند. با وجود اينكه آفريقا قسمت عمده مسئوليت حفظ صلح را، خود بر عهده دارد، اين منطقه در مقابل درگيري هاي داخلي و شكل هاي پيچيده كشمكش هاي بين المللي آسيب پذير خواهد بود. اين كشمكش ها شامل گزينه هاي نظامي در كنار اختلافات ملي، كنترل محدود مناطق مرزي و گروه هاي جنايتكار و شبه نظامي خواهند بود. آفريقاي مركزي شامل كنگو-كينشاسا، كنگو-برازاويل، جمهوري افريقاي مركزي و چاد بيشترين مشكلات را در خود جاي خواهد داد. بر خلاف ساير نقاط جهان ديدگاه آفريقايي ها به آمريكا مثبت باقي خواهد ماند. اين در شرايطي است كه بسياري از دولت هاي آفريقايي به انتقاد خود از سياست هاي آمريكا درباره موضوعاتي نظير خاورميانه، كوبا و تجارت جهاني ادامه خواهند داد. آفريقا به فشارهاي خود براي اصلاحات در سازمان ملل متحد و نمايندگي دائم در شوراي امنيت سازمان ملل ادامه خواهد داد.
سناريوي جهاني 2: اكتبر
شگفتي
بي توجهي جهاني به تغييرات آب و هوايي منجر به تاثيرات ناخواسته اي شده و دنيا را به سطح جديد از آسيب پذيري پرتاب خواهد كرد. دانشمندان در حال حاضر مطمئن نيستند كه آيا ما به نقطه اي بحراني رسيده ايم كه در آن تغييرات آب و هوايي شتاب گرفته و اينكه ما مي توانيم اقدامتي را هر چند كوچك در اين زمينه انجام دهيم. اين اقدامات كه از جمله آنها كاهش ضايعات است، مي توانند آثار تغييرات آب و هوا را حتي در دراز مدت تخفيف دهند. بسياري از دانشمندان هنور نمي دانند كه آيا ما به نقطه بحراني قبل از آنكه بسيار دير شود رسيده ايم يا نه. با توجه به اظهارات دانشمندان، حتي اگر معلومات ما درباره تغييرات آب و هوايي افزايش يابد، ابهامات درباره سرعت و آسيب پذيري هاي خاص يا تاثيرات تغييرات آب و هوايي طي 15 الي 20 سال آينده پا بر جا خواهند ماند. يك واقعه شديد آب و هوايي همانطوري كه در اين گزارش شرح داده شده است مي تواند رخ دهد. برخورد با تكرار چنين وقايعي، به همراه ساير تاثيرات فيزيكي تغييرات آب و هوايي از قبيل كمبود آب و بحران غذايي مي تواند ذهن تصميم گيرندگان را بيش از حد به خود مشغول كند. اين در شرايطي است كه راه حل ها براي حل چنين مشكلاتي رو به كاهش هستند. در اين مثال، جابجايي بازار بورس "نيويورك" به يك جايگاه و موقعيت كمتر آسيب پذير در نظر گرفته شده است، اما ملاحظاتي جدي درباره جابجايي ساير نهادها براي تضمين ادامه عمليات ها نيز ارائه شده اند. با وجود اينكه اين سناريو بر واقعه اي كه در آمريكا اتفاق مي افتد تمركز دارد، دولت هاي ديگر با فاجعه هاي مختلف زيست محيطي متعجب شده و از كمبود يا نبود موضع رنج برده اند. بر اساس اين گزارش، تلاش هايي كه به منظور كاهش تاثيرات انجام مي شوند از قبيل كاهش در ضايعات كربن، بعيد است كه تفاوتي را دست كم در كوتاه مدت ايجاد كنند. چنين جهاني كه به لحاظ ظرفيتي شامل جابجايي هاي عمده است مي تواندهم كشورهاي توسعه يافته و هم ملل در حال توسعه را تهديد كند.
پيش شرط هاي فرض شده در اين سناريو عبارتند از:
* ملت ها يك ذهنيت "رشد" را مي پذيرند كه منجر به بي توجهي و افت محيطي گسترده مي شود.
* دولت ها، به ويژه آنهايي كه شفافيت لازم را ندارند، به دليل اينكه نمي توانند با فاجعه هاي محيطي و ساير فاجعه ها برخورد كنند مشروعيت خود را از دست مي دهند.
* به رغم پيشرفت تكنولوژيكي مهم، هيچ راه‌حل اعجازآميز و غيرطبيعي براي توقف تاثيرات تغييرات آب و هوايي پيدا نشده است.
* راه حل هاي ملي براي مشكلات محيطي، كوتاه مدت و نامناسب هستند.
ادامه دارد ...
انتهاي پيام/و
 سه شنبه 12 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن