محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826653913
عدم خودباوري زنان در ايران (گفتوگو با بيتا طهماسبي، مديرعامل شركت خدمات آواژنگ)
واضح آرشیو وب فارسی:ايتنا: عدم خودباوري زنان در ايران (گفتوگو با بيتا طهماسبي، مديرعامل شركت خدمات آواژنگ)
مديرعامل شركت خدمات آواژنگ: مديريت خانم و آقا ندارد، مديريت اصول و روشهايي دارد كه يك مدير بايد اجرا نمايد. درست است كه روشهاي مديران براي اداره مكاني كه مديريت ميكنند فرق ميكند ولي بايد قبول كنيم كه مديران موفق زياد خانمي داريم. اما معرفي نميشوند. در همين ايران خودمان بسياري از شركتهاي مطرح صنعتي توسط زنان موفق مديريت ميشد و ميشود. براي نمونه ميتوان به شركت بوتان، شركت گرجي، شركت اتمسفر و دهها شركت ديگر اشاره كرد. اما تفكر حاكم بر فرهنگ ما اين است كه خانمها در جامعه و محل كار افراد موفقي نيستند.
عدم خودباوري زنان در ايران
گفتوگو با بيتا طهماسبي، مديرعامل شركت خدمات آواژنگ
اهدا سلطانعليزاده- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
همانگونه كه در دو شماره قبلي اشاره شد، ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات با شروع طرح معرفي زنان موفق در حوزه ICT، به سراغ زناني ميرود كه با حضور در سمت مديريت يك شركت، توانستهاند تواناييهاي خود را باور كنند و با اين تواناييها مجموعه خود را نيز به پيش برند. چهره زن مدير و موفق اين شماره، علاوه بر تواناييهاي شخصي و مديريت شركت زير نظر خود، اين بار توانسته در يك انتخابات صنفي، بالاتر از مردان بسياري قرار گيرد و به عنوان يكي از نمايندگان صنف IT به عنوان يكي از اعضاي هيئتمديره سازمان نظام صنفي رايانهاي انتخاب شود. بيتا طهماسبي، مديرعامل شركت آواژنگ سيستم، ليسانس كامپيوتر نرمافزار، عضو فعال انجمن بينالمللي مديران ايراني، عضو خانه مديران سازمان مديريت صنعتي ميهمان اين شماره ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات بودند.
• چه اتفاقي افتاد كه به اين خودباوري رسيديد كه ميتوانيد مجموعهاي همچون آواژنگ سيستم را مديريت كنيد؟
من 11 سال كار نرمافزاري ميكردم و 6 سال مدير پروژههاي برنامهنويسي در سطحهاي بالا بودم. در سابقه كاري من مديريت توليد پروژه ERP وزارت امور خارجه كنسرسيوم كفا، مشاور در حوزه ICT روزنامه رسمي كشور، تحليلگر و طراح سيستم مديريت پروندههاي قضايي قوه قضائيه به چشم ميخورد و عملاً من روزهاي بازنشستگيام را در آواژنگ ميگذرانم.
• اما فعاليت آواژنگ كه يك شركت سختافزاري آيا با مديريت پروژههاي نرمافزاري قابل مقايسه است؟
به اين نكته مهم بايد اشاره كنم كه صنعت نرمافزار اصلا راحت نيست، برنامهنويسي اصلا راحت نيست. اگر ما فكر بكنيم چون نرمافزار راحت است پس زن ميتواند در آن موفق شود اصلا توانايي زن را زير سئوال برديد. صنعت نرمافزار جزء پيچيدهترين و سختترين كارهايي است كه انجام ميشود. تنها مشكل بزرگ اين صنعت ارزش قائل نشدن براي فكر و كار فكري در اين نوع تفكر ما است.
• چه كرديد كه زن و مدير موفقي شديد؟
من براي اين سئوال شما يك جواب بيشتر ندارم، من به يك خودباوري رسيدم و مدير موفقي شدم. من خوشبختانه بعد از دانشگاه در فضايي قرار گرفتم كه يك الگوي مدير زن خيلي خوب داشتم. در زماني كه در شركت بوتان مشغول به فعاليت بودم با مدير خانم موفقي آشنا شدم كه بسيار انرژيك، بسيار توانا، بسيار قوي بودند و ايشان من را به اين خودباوري رساندند كه يك زن هم ميتواند مدير بسيار موفقي باشد.
• خانم طهماسبي چه روندي را طي كرد تا توانست به اين خودباوري برسد؟
روزهاي بسيار سخت را گذراندم، سخت كار كردم، تلاش كردم، از فرصتها استفاده كردم، تا توانستم امروز مديريت مجموعهاي همچون آواژنگ سيستم را بر عهده بگيرم. قطعا براي موفقيت حتما يك مسيري طي شده و گامهايي اصولي و درست برداشته شده، اما من به چيزي اعتقاد دارم كه در زبان عاميانه شانس و در زبان مديريتي و علمي به آن فرصت گفته ميشود. افراد موفق فرصتها را به موقع ميشناسند و از آنها استفاده ميكنند. البته ذكر اين نكته هم مهم است كه شما براي رسيدن به اهدافتان بايد از بخشي از روند زندگي عادي خود بزنيد. هيچكس نميتواند هم در خانه بنشيند، هم كارش را انجام بدهد، هم به بچهها برسد، هم به شوهرش برسد، هم به كار خانه برسد، هم به تفريحات شخصي خودش و ... . باور كنيد چه در اين مجموعه و چه در مجموعههاي قبلي كه مديريتي بر عهده من بوده، بارها ساعتهاي پس از اتمام كار مجبور بودم در محل كار خود حاضر باشم و دير وقت به خانه رسيدهام.
• چرا مديريت را انتخاب كرديد؟
بر اساس اصول روانشناسي تعدادي از افراد مديرند. اين گروه از افراد كه در جامعه تعدادشان هم زياد نيست، حاضرند سختيهاي زيادتري متحمل شوند، مسئوليت بپذيرند و ... . به خيلي از دوستان من كه توانايي فني بالايي هم داشتند، فرصتهاي شغلي خوبي پيشنهاد شد ولي آنان قبول نكردند. چرا كه آنها به مديريت، چه در حد كلان و چه در حد مياني علاقهاي نداشتند.
• اما مديريت براي خانمها سختتر است.
مديريت خانم و آقا ندارد، مديريت اصول و روشهايي دارد كه يك مدير بايد اجرا نمايد. درست است كه روشهاي مديران براي اداره مكاني كه مديريت ميكنند فرق ميكند ولي بايد قبول كنيم كه مديران موفق زياد خانمي داريم. اما معرفي نميشوند. در همين ايران خودمان بسياري از شركتهاي مطرح صنعتي توسط زنان موفق مديريت ميشد و ميشود. براي نمونه ميتوان به شركت بوتان، شركت گرجي، شركت اتمسفر و دهها شركت ديگر اشاره كرد. اما تفكر حاكم بر فرهنگ ما اين است كه خانمها در جامعه و محل كار افراد موفقي نيستند.
• اين مشكل از جامعه است و يا فرد؟
هر دو مقصرند. بارها و در پروژههاي نرمافزاري شاهد بودم كه يك خانم ليسانس نرمافزار از دانشگاه بسيار خوبي مثل دانشگاه شريف و يك آقا با كارداني از يكي از دانشگاههاي غيرانتفاعي و درجه چندم همكار بودهاند. در اكثر اين موارد با آنكه سواد، دانش، سابقه تحصيلي اين خانم از آن آقا بيشتر بوده، اما خانم اعتماد به نفس بالايي ندارد و بارها در مراحل اجراي كار از آقايي كه در سطحي به مراتب پايينتر از آن خانم است عقب مانده است. تازه اين خانم با اين باور رسيده كه ميتواند به فعاليت اجتماعي بپردازد، در بسياري از خانوادههاي ما بخصوص در شهرستانها دختر را در خانه حبس ميكنند. اما جامعه هم مديريت خانمها را باور نميكند. براي مثال در كلاسها و سمينارهاي مديران موفق يك بار نامي از مديران خانم موفق نميبرند. فكر ميكنم در فرهنگ ما ايرانيان براي زنان الگو نداريم. وقتي در كلاس مديريت ميرويد الگويي كه براي مديران موفق مثال ميزنند همه مرد هستند. در جاهايي هم كه اين نامها برده ميشود مسئله ديد فمينيستي پيدا ميكند كه آن هم مناسب نيست. زنان بايد به اين خودباوري برسند كه از نظر هوش و فكر اقتصادي كمي از آقايان ندارند.
• در IT هم اينگونه است؟
فرقي نميكند. خودتان برويد و بگرديد ببينيد آيا ما در IT مديران زن نداريم؟ فقط بايد روي اين قضيه فكر كنيم چرا در انتخابات هيئتمديره دوره اول يك خانم هم به چشم نميخورد و چرا در هيئت مديره دوم 2 تا خانم پا را جلو گذاشتند و در انتخابات شركت كردند؟ فكر ميكنيد خانم مدير نداريم، ما خانمهاي مديري داريم كه خيلي از من و خانم طباطبايي كه ايشان هم از دوستان من هستند بزرگترند چرا آنها نيامدند؟ من فكر ميكنم خانمهاي بزرگي داريم كه صاحب شركت هم هستند ولي هنوز خودشان را باور ندارند كه ميتوانند در انتخابات صنف كانديد شود. شما خانمها شيرين عبادي، سيمين دانشور، گيتي پورفاضل و خيليهاي ديگر را ببينيد، اينها به خودباوري رسيدهاند. من وقتي حرفهاي ايشان را گوش ميكنم، افتخار ميكنم.
• با اين وضعيت فرهنگي، آيا پذيرش يك مدير زن از جانب مردان به خصوص در يك صنف مشكل نيست؟
در نظام صنفي در كميسيون سختافزار، نرمافزار و فرهنگي بودم. در كميسيون سختافزار و نرمافزار تنها خانم و يا business woman من بودم. عليالخصوص بين سختافزاريها بزرگترين مشكلي كه داريم اين است كه هميشه در مجامع فقط از كلمه آقايون استفاده ميشود، ما هم عادت كردهايم. پذيرش مدير زن در جامعه خيلي سخت است. من هميشه مثالي ميزنم و آن اينكه متاسفانه در جامعه ما براي يك پست، يك مرد و يك زن رقابت كنند، اگر هر دو تمام شايستگيها و تواناييهاي لازم را داشته باشند و شرايطشان مساوي باشد، اگر مرد 10 ژول انرژي صرف ميكند، يك زن بايد 100 ژول انرژي مصرف كند. بنده در همين قضيه هيئتمديره نظام صنفي به اندازه تمام تعداد مردهايي كه در جمع بودند، انرژي صرف كردم. فرق ما اين است كه در مورد خانمها به صورت پيش فرض در جلسات حاضر ميشوند ولي در مورد مردها چنين نيست.
• در آواژنگ هم بحث مدير خانم يا آقا مطرح ميشود يا خير؟ اينجا هم مجبوريد انرژي بيشتري بگذاريد؟
در گروه آواژنگ خوشبختانه اصلا نگاه اختلاف جنسيتي وجود ندارد. بنده حتي در شرايطي طرحهاي بسيار جسورانه براي هيئتمديره بردهام و بدون چون و چرا طرح قبول شده است. در آواژنگ و به خصوص در رده مديران، مسئوليت و اتكا به نفسي كه به مديران داده ميشود بسيار قابل ستايش است ولي به اين مورد هم توجه كنيد كه اين فرصتها در اختيار هر مديري هم قرار نميگيرد و فرد بايد تواناييهاي خود را به اثبات برساند.
• در مجموعه خودتان چقدر از مديران خانم استفاده ميكنيد؟ فرصتهايي كه در اختيار خود شما قرار گرفت را در اختيار آنان قرار ميدهيد؟
بيست درصد مديران مجموعه ما خانم هستند. البته بايد اذعان كنم كه فقط در سازمانم شايسته سالاري داشتهام و براي من خانم و يا آقا بودن همكارانم مهم نيست. اما اين فرصت را در برابر خانمها هم قرار دادهايم. در واحد تعمير تقريبا 48 درصد پرسنل خانم هستند. اين طور نيست كه اگر زني همپاي مرد و به خوبي يك مرد كار كرد به آن حقوق بيشتر و يا پاداش دهيم.
• خانم طهماسبي آينده خود را چگونه ميبيند؟
من دوست دارم يك برند بينالمللي داشته باشم. ما در ايران به طور كلي يك برند بينالمللي خيلي خوب نداريم. در IT هم ميشود جهاني كار كرد. دوست دارم يك شركت بينالمللي داشته باشم، خيلي دوست دارم روي نام اعتبار ايران كار كنم ولي از طريق دستاوردهاي اقتصادي.
• آيا در آواژنگ اين برندينگ كه مدنظر داريد شروع كردهايد؟
بله، البته اين برندسازي كه گفتم، آواژنگي نبود، آينده شخصي با نام طهماسبي بود، اما جالب است بدانيد كه اين امر را در آواژنگ هم دنبال ميكنم. شما الآن ميبينيد كه نام آواژنگ با نام گيگابايت گره خورده است و در عين حال به صورت آرام آرام شركت برندهاي ديگري را همچون اكستروم (axtrom) به بازار معرفي كرده و به دنبال گسترش سهم آن از بازار است.
• آواژنگ در بازار ايران چه سياستي دارد؟
احساس ميشود اين شركت بيشتر انرژي خود را گذاشته تا در بازار به عنوان گارانتي برتر شناخته شود؟ هر شركتي اركان خودش را دارد، مثلا يك شركت ركنش برندش است، شركت ديگري كالاي خوبش ركنش است. در آواژنگ ما به همه جوانب كار اهميت ميدهيم. برند ما گيگابايت و اكستروم است. كالاي خوبي مثل لاجيتك داريم كه مشتريان خاصي در بازار دارد. از سويي فراگير بودن كانال توزيع يكي از اركان ماست، ضمن اينكه گارانتي هم يكي از مهمترين اركان شركت آواژنگ است. در آواژنگ اعتقاد ما اين است كه بحث خدمات و گارانتي محور توسعه پايدار يك شركت است. در دنيا كلاي سرمايهاي روي خدمات استوار است. مادربورد را شما هر 6 ماه يك بار عوض نميكنيد، به خاطر همين گارانتي آن از اهميت بسزايي برخوردار است. البته اين موضوع در مورد بيشتر قطعات كارتي مثل كارت گرافيك و يا كارت صدا به خصوص در اشل حرفهاي استوار است. در ايران سابقا به خدمات و گارانتي به عنوان چيزي لوكس نگاه ميشد، در صورتي كه در كشورهاي جهان اول به خصوص در مورد كالاهاي سرمايهاي و با دوام به عنوان يك ضرورت اجتنابناپذير است. كمكم در صنايع به خصوص كالاهاي بادوام به عنوان بايدهاي يك تجارت است.
• آيا قبول داريد كه آواژنگ قصد دارد محصولات خودش را با اتكاي به خدمات مناسبش در بازار بفروشد و به اين خدمات هم بهاي زيادي ميدهد.
ما معتقديم برندينگ بايد بر روي يك كالا و يا خدمات پايدار انجام پذيرد و خدمات آواژنگ چنين ويژگي را دارد. به همين دليل هم تلاش زيادي بر روي توسعه بخش خدمات انجام ميدهيم و نتيجه تلاشهاي ما هم انتخاب خدمات آواژنگ به عنوان بهترين شركت خدمات پس از فروش محصولات گيگابايت در دنيا بوده است كه چندي پيش نصيب اين شركت گرديد.
• با تشكر از وقتي كه در اختيار ماهنامه قرار داديد.
سه شنبه 12 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايتنا]
[مشاهده در: www.itna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]
-
گوناگون
پربازدیدترینها