واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سندي براي اثبات روند پايان جهان تك قطبي
گزارش «شوراي ملي اطلاعات امريكا» كه تحت عنوان «روندهاي جهاني 2025؛ جهان تغيير يافته» كه طي يك مطالعه 18 ماهه و با حضور صدها كارشناس معتبر تنظيم شده است، در روزهاي اخير مورد تحليل بسياري قرار گرفته است. محتويات اين گزارش كه مبتني بر بررسي و گمانه زني هاي درازمدت براي آينده نظام بين المللي و موقعيت سياسي - اقتصادي ايالات متحده است از دو زاويه مي تواند قابل توجه باشد. برآيند و نتايج به دست آمده در اين تحقيق از آنجا كه با شواهد ملموس و تحولات سال هاي اخير و به خصوص بحران مالي كنوني در نظام اقتصاد بين الملل همخواني دارد، اهميت دوچنداني پيدا كرده است. از زاويه شواهد و مستندات فعلي كه در معرض ديد كارشناسان و تحليلگران قرار دارد طبق منطق رياضي كه حاصل جمع اعداد در جمع، تفريق، ضرب و تقسيم معادلات از قبل مشخص است، اين گزارش نيز بر اساس همين مصداق هاي روشن دست به نتيجه گيري هاي منطقي زده است كه بعضاً بدبينانه براي ساختارهاي غربي و امريكا تلقي شده است. از طرف ديگر بر اساس ديالكتيك تحولات اجتماعي كه در برگ برگ تاريخ به اثبات رسيده است هيچ تفكر، مطالبه، مجادله و مقاوله در وضعيت ايستايي و دگماتيسم قرار نداشته و محبوس نمي شود كه به همين دليل روندهاي فراز و فرودي در چينش هاي سياسي - اقتصادي، هيچ جايگاهي از قبل يا براي مدت نامحدودي جهت بازيگران عرصه بين المللي لحاظ پذير نخواهد بود. گزارش شوراي ملي اطلاعات امريكا هرچند شايد در موقعيت مجادلات سياسي موجب رجزخواني و گمانه زني نيروهاي مخالف آن شود ولي بيش از آن بايد در چارچوب منطق تحولات سياسي- اقتصادي و موقعيت متفاوت ژئوپولتيكي در جهان تك قطبي فعلي مورد توجه واقع شود. اين گزارش از آنجا كه توسط بزرگ ترين منبع معتبر امريكايي انجام شده است مي تواند فارغ از رقابت هاي نظري در بين ساختارهاي سياسي - اجتماعي متفاوت براي بي اعتبار كردن ديگري و اثبات تئوريك بديل هاي متقابل، به عنوان يك سند پايه و معتبر در محاسبات و معادلات نظام بين المللي به حساب آيد. هرچند نتايج به دست آمده در اين گزارش بنا بر مسير منطق تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و نظامي غيرقابل انكار است ولي تعيين يك دوره زماني تقريباً 15 ساله براي تحقق اين سيكل بيشتر بايد در قالب يك احتمال به كار گرفته شود و حكم قطعي براي آن از اساس، تحليلگر را دچار گمراهي ناشي از دگماتيسم خواهد كرد. تغيير و سيال بودن اين سيكل زماني بستگي بسياري به سياستمداران حاكم بر جهان كنوني و به خصوص ساختارهاي اصلي نظام بين المللي دارد. دوره هشت ساله رياست جمهوري جرج بوش (بوشيسم) به همان اندازه تسهيل كننده اين دگرگوني است كه رياست جمهوري آتي «باراك اوباما» با شعار تغيير و نگاه جديد به جهان مي تواند كندكننده اين وضعيت ناخوشايند براي واشنگتن تلقي شود.
نتايج تحقيقاتي كه در اين گزارش به آن اشاره مي شود به يك مفهوم تاييد پايان جهان تك قطبي فعلي و نويد جهاني چندقطبي در آينده است كه توازن بهتر در روابط متقابل بين شرق و غرب را موجب شده و همچنين ترسيم يك نقشه راه تازه براي نظام نوين بين المللي خواهد بود. بحران مالي كنوني برخلاف برداشت هاي سطحي بعضي از تحليلگران و سياستمداران يك اشتباه در محاسبه يا تقلب توسط مديران اقتصادي نبوده است بلكه ريشه در ساختار پارادوكسيكال و معيوب نوليبرال كنوني دارد كه بدون تغييرات بنيادين، با بسته هاي حمايتي كه در اين روزها به طنز سوسياليسم براي سرمايه داران گفته مي شود، قابل درمان نخواهد بود. اينكه طي دو ماه اخير ابعاد اين بحران هر روزه افزايش مي يابد و بسته هاي حمايتي نتوانسته است به عنوان درمان قطعي براي اين درد مزمن به حساب آيد دقيقاً ارتباط مفهومي با نتايج گزارش شوراي ملي اطلاعات امريكا پيدا مي كند.
عدم توازن و ناديده گرفتن تكثر در جهان پس از جنگ سرد كه به جهان تك قطبي و يكجانبه گرايي امريكايي ختم شد بسيار فراتر از دوران هاي تاريخي و ايده هاي مدرنيته در قالب ليبرال - سوسيال بوده است و بيشتر به يك اخلالگري و ناهنجاري در نظم منطقي دنياي معاصر و تغييرات كيفي و كمي در حوزه هاي تمدني ارتباط خواهد داشت. همچنين جنگ عراق، افغانستان و مناقشات پايان ناپذير كنوني در مناطق ژئوپولتيكي جهان كه بنا بر عادت مالوف دنياي تك قطبي، ايالات متحده هميشه يكي از طرفين مناقشه است، تاكنون هزينه هاي مادي، اعتباري و انساني بسياري را بر ساختار هژمونيك امريكا تحميل كرده كه همين واقعيت راه را براي اثبات و نتيجه گيري هاي كنوني در گزارش شوراي ملي اطلاعات امريكا و توصيه هاي پيشگيرانه آن باز كرده است. از سوي ديگر نتايج به دست آمده طي اين گزارش مبني بر تقويت جايگاه چين، هند و روسيه نشان مي دهد كه برخلاف ايده هاي نژادپرستانه سال هاي اخير و مرزبندي هاي مصنوعي در خصوص تفاوت هاي بنيادين بين تمدن هاي غربي و شرقي، ژئوپولتيك تمدني ايستا و پايان پذير نيست. شايد انتخاب باراك اوباما را با توجه به شعار تغيير و اميد وي بيش از هر چيز در چارچوب الزامات گزارش فوق بتوان به شمار آورد و جايگزيني ديالوگ بر منازعه او نوشدارويي براي درمان يا حداقل كند كردن وضعيت ناخوشايند گفته شده در آينده تلقي شود كه طي خرد جمعي جامعه امريكا به كار گرفته شده است. برخلاف فرهنگ ساختارهاي متصلب شرقي چنين گزارش هاي هشداردهنده يي بيش از آنچه كه مستمسك رقبا براي فخرفروشي و بي اعتبارسازي ساختار موصوف باشد يك سوپاپ اطمينان براي تصحيح اشتباهات و انعطاف پذيري جهت حركت هاي عقلايي تر در روندهاي تعيين گر در موقعيت خويش و ضرورت برخورد سودمندگرايانه با بازيگران رقيب خواهد بود.
سه شنبه 12 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]