واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: شهيد دكتر بهشتي حقوق زن در اسلام
خبرگزاري فارس: در سال 1966، يكي از ايرانيان مسلمان مقيم آلمان، در نامهاي از شهيد آيتالله دكتر بهشتي، به عنوان رئيس مركز اسلامي هامبورگ، پرسشهايي پيرامون حقوق زن در اسلام، مطرح و درخواست پاسخ ميكند.در زير متن اين نامه و پاسخ شهيد بهشتي را مي خوانيم.
جناب آقاي بهشتي (دام عزه العالي)
هجدهم ژانويه 1966
با تقديم سلام
سلامتي و موفقيت جنابعالي را همواره از درگاه ايزد يكتا آرزو دارم. چند روز پيش با عدهاي از دوستان درباره مسائل زيركه به صورت سؤال مطرح ميشود، بحثي در گرفت. من ناچار براي اينكه اين دوستان را قانع كرده باشم، به شما مراجعه و اميدوارم كه جواب صحيح آنها را از شما دريافت كنم.
1. آيا در دين اسلام، حق طلاق به زن نيز داده شده يا اينكه فقط حق طلاق متعلق به مرد است؟
«من شخصا معتقدم كه دين اسلام حق طلاق را به زن داده است».
2. آيا حجابي كه امروزه بانوان در كشورهاي اسلامي دارند، مطابق حجابي است كه اسلام آورده است؟ يا اينكه حجاب زن از نظر اسلام، پوششي است كه زن ميبايد از خود بنمايد، نه به صورتي كه امروزه در كشورهاي اسلامي متداول است، چه اگر زنان اسلامي اين چنين خود را بپوشانند، نميتوانند وظيفه خود را در اجتماع و كار كردن دوش به دوش مرد و پيشبرد اجتماع شركت كنند. توضيح شما، انشاءالله قانعكننده خواهد بود.
3. چند دليل براي اينكه دختر نصف پسر از سهم پدر و مادر ارث ميبرد، ذكر كنيد.
4. آيا اسلام زن را پست و محقر و موجود ضعيف و پست قرار داده يا اينكه به زن شخصيت بخشيده و مقامي ارجمند براي زن در اجتماع قايل شده؛ به چه دليل؟
ميتوانم در انتظار دريافت جواب قانعكننده و درستي ازشما باشم؟ در خاتمه از درگاه خداوند توفيق خدمت به مردم مسلمان و اسلام را براي شما آرزو دارم.دو عدد كتاب «كليات منظوم» و «فضليت صلوه بر ذكر» مدتهاست جهت جنابعالي ارسال داشتهام. آيا آنها را دريافت كردهايد؟ ممنونم اگر از رسيدن آن مطلع شوم.
ارادتمند ـ آقائي
شهيد آيتالله دكتر بهشتي در پاسخ به نامه فوق چنين نوشته است:
بسمهتعالي
1/2/1966
آقاي آقايي عزيز
سلام بر شما و بر دوستان محفل بحث شما. از خداي يكتا خواستارم همواره تندرست و از نشاط ايمان و نيكوكاري بهرهمند باشيد.
نامه 18 ژانويه شما رسيد.قبلا نامه ديگري همراه با دو كتاب از شما رسيد و بسي متشكرم. كوشش شما در آشنا ساختن علاقهمندان به مسائل اسلامي از راه نشر كتابهاي سودمند و بحثهاي جلسات دوستانه، مايه خوشوقتي است و اميدوارم در كار خود موفق باشيد.
درباره سؤالاتي كه طرح كردهايد، قبلا بايد بگويم كه هر يك از سؤالها، موضوع يك رساله يا مقاله ميتواند باشد و پاسخ به آنها طي يك نامه، كافي به نظر نميرسد. در زمينه مسائل مورد نظرتان، رسالهها يا مقالههايي كه تا حدودي سودمند است، نوشته شده و به تدريج برايتان خواهيم فرستاد و اينك پاسخ سؤالات به اختصار:
1. اگر ازدواج به صورت عادي انجام گيرد، زن حق طلاق ندارد، ولي زن ميتواند موقع قرارداد ازدواج براي خود، حق طلاق در شرايط خاصي به وجود آورد. در عين حال، حق طلاق مرد نيز شرايط و محدوديتهاي خاصي دارد.
2. حجاب اسلامي اين است كه زنان مسلمان بدون آرايش و ساده بيرون آيند و دستها تا مچ، پاها تا مچ، و غير از صورت، جاهاي ديگرشان در لباس پوشيده باشد و چادر و توابع آن لازم نيست. زن ميتواند با داشتن حجاب اسلامي، چنان لباس بپوشد كه هم باحجاب باشد و هم لباسش، دست و پاگير او نباشد و چابك و چالاك بتواند زندگي كند.
3. از آنجا كه در شرايط عادي زن شوهر دارد و هزينههاي عادي زندگي او با شوهر است، اگر فرض كنيم از دارايي معمولي هر كس، يك سوم خرج هزينههاي جاري زندگي و يكسوم خرج هزينههاي تفنني و غيرعادي و يكسوم پسانداز ميشود، بهره زن و مرد يكسان از كار درميآيد. زيرا از مال، يكسوم صرف مخارج مشترك زندگي ميشود و به مسئول آن، يعني مرد سپرده ميشود و يكسوم براي خود مرد در نظر گرفته ميشود و به خود او داده ميشود و يكسوم براي خود زن در نظر گرفته و به خود او داده ميشود.
4. در نصوص اسلامي، زن به هيچ وجه تحقير نشده است. تنها در برخي از روايات و عبارات ديگر جملههايي به چشم ميخورد كه شايد در نظر انسان اينطور جلوه كند. اين روايات و عبارات در دست و دهان كساني كه از روي خودخواهي ميخواهند زن را استثمار كنند فراوان ديده ميشود. در صورتي كه اولااين روايات بسيار معدود و كم است ثانيا اصالت آنها معلوم و محرز نيست و ثالثا مفاد آنها آنطور كه اين تحقيركنندگان زن وانمود ميكنند، نيست.
به هر حال آنچه لازم است بگويم، اين است كه تا آنجا كه من مطالعه كردهام و ادعا نميكنم كه مطالعه من صد درصد كامل است، هيچ دليل معتبر اسلامي سراغ ندارم كه زن را انساني كمارزش بشمارد، به اين جهت كه زن است و مرد نيست.
5. در نظام اجتماعي اسلام، كم و بيش تفاوتهايي ميان وضع زن و مرد ديده ميشود. اين تفاوتها متناسب با اختلافات طبيعي زن و مرد از يك طرف و عنايت و اهتمام اسلام به فضيلت و پاكي و تكامل انساني مرد و زن از طرف ديگر است و تا آنجا كه من درك ميكنم، جنبه كاستن از ارزش شخصي و اجتماعي زن ندارد. اميدوارم اين توضيحات كوتاه و مختصر، مبناي بينش صحيحي درباره حقوق زن در اسلام باشد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
محمد حسيني بهشتي
1344/11/13
دوشنبه 11 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]