واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: ناگهان ديدم گلستان شد كوير
فراهان –خبرگزاري ايسكانيوز:" استاد محمد مرادي" شعر جديد خود در خصوص كوير را سرود.
به گزارش روز يك شنبه گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران (ايسكانيوز ) ،" استاد محمد مرادي" دراين شعر به بيان ويژگي هايي انسان فريب خورده و از درگاه پروردگار دور شده مي پردازد و اين چنين مي سرايد: سرنوشت وسرگذشت آدمي تنها ،غريب وبي كس وآلوده غمها ، نه ره در پيش رو و نه پشت سردارد ،نه خود را آشنا ،نه آشنايي را به بردارد ، هميشه در پي يك راه ،رهي افتاده درصد آه ،نه آرامش نه يك آيينه اي همراه وهميشه در هوس هاي عبث گونه ،فريب روزگاري چند
وي با اشاره به نغمه هاي دروني خداوند براي بندگان فريب خورده مي گويد: مدام در او اين پند بخوان از من ،تو اينكه حمد ، ببند با من هميشه عهد ،منم در تو ،منم با تو،چرا دور از مني هردم ، بيا در بزم اين همدم
در خودت پيدا شو اينك لحظه اي // روزگارت را چه سان دريافته اي
وي با اشاره به افرادي كه در زندگي فريب هوس ها را مي خورند اظهار داشت:آنهاييكه دور از شايستگي هاي وجود خويش جبراً ومجبوراً به سجود وعبود ديگران مي پردازند هرگز فرصتي را پيدا نخواهند كرد كه خود واقعي خود را بيابند واين گم شدن در غير خدا موجب ميشود كه ديگران آنها را مي مكند وچون قطره هاي حسرت وافسوس درچيزهايي مي چكند كه تعريف وتوصيف آنرا بهتر مي دانيد.
وي با اشاره به صالحين گفت:كساني كه مسير خود را در جهت هايي كه به نصرت ونصير خدايي مهربان وبنده نواز تغيير مي دهند واز مدد وصدد هاي او طلب ياري مي جويند سزد راهشان رابا ماه واين مثنوي كوير ،راه بازگشت انساني را به تعريف مي كشاند كه پيامش را در پايان به بهترين شكل ممكن مي رساند.
اين شاعر تواناي استان مركزي خاطرنشان ساخت:كوتاه سخن اينكه بايد به خويشتن خويش سفري داشت واز تجربه هاي دردآور وگذشته ثمري كاشت ،ثمري كه ميوه اش محبت، شيوه اش معرفت وديده وسينه اش ستايش گر خالقي باشد عاشق كه او هميشه دوست دار است و.. در واقع بايد بخود شويم تا در خدا شويم
" استاد محمد مرادي " درمثنوي "ناگهان ديدم گلستان شد كوير" مي سرايد:
آمدم ناگه شبي از پيش خواب
خسته وافسرده با چشمي پرآب
ديديم آنشب رفته ام در دشت دور
رفته ام دريك كوير بي عبور
لحظه اي آرام گرفتم در كوير
خود ندانستم چه ديدم در كوير
هرچه گشتم نديدم يك سحاب
آسمان آبي تر از آهنگ خواب
ناگهان آمد سراغم خستگي
برلبان تازه ام پژمردگي
بيدرنگ افتاد رهم برجوي آب
جوي آب آنجا توگويي يك سراب
رفتم آنجا تا بيابم يك كسي
تابگويم چيست تب دلواپسي
ناگهان آمد صدايي آشنا
باكه بودي خاكي پرادعا؟
از چه تواحساس دوري مي كني
در اطاعتها قصوري مي كني
هركجا هستي من استم ياورت
باورت باشد كه هستم ساغرت
تومپندار دركوير گم گشته اي
بي كس وبي خسرو و خُم گشته اي
در نفس هايت منم چون ياورت
در قضاوتها به عالم داورت
بي صدا فرياد برآمد سينه را
باچه كس گويم غم ديرينه را
من ندانستم دراين صحراي دور
عاشقي دارم رحيم از جنس نور
رنج دنيا برده بود از ياد من
اين درخشان گوهر فرهاد من
زين سبب افتاد دلم برخاك او
لحظه اي ديدم منم افلاك او
ناگهان ديدم گلستان شد كوير
دسته ،دسته گل بروييد در مسير
در كوير ديدم كه بستان سرزده
سينه ام از شوق جانان پرزده
آمدند گلها چونظمي از بهار
عطرآن شيوا تر از هرگل عذار
در همان دم يك گلي روييد زخس
يك چنين گل را نديدم من زكس
گل پر از عطر محبت هاي هست
كي شود گويم تمام آنكه هست
گل پر از عطر اقاقيهاي عود
غير آن دلداده آنجا كه بود ؟
در كوير رقصيدن من سرگرفت
پايكوبي در زمينم در گرفت
آنقدر رقصيد وخنديد سينه ام
آنقد لرزيد تن آيينه ام
كه ندانستم درآن صحرا چه شد
سينه ودل را از آن غمها چه شد
در درونم شوروحالي سرگرفت
شوق ديدار خدايي پرگرفت
سينه ودل مانده بودند در بيان
از چه مي بايد بگويند در زبان
هيچ نيامد وصف آن مينو سرشت
آنكه در من اين سخن را مي نوشت
مي نوشت هرگز مرو از راه من
از گه وبيگاه واز درگاه من
مي نوشت هرجا كه باشي بامني
هركجا باشي توبامن ايمني
هيچ مرو از راه من اي نازنين
تا نيفتي در كمند آن واين
لحظه اي آرام گرفت اين سينه ام
سينه ي خالي زبغض وكينه ام
خواستم پرواز سازم در كوير
تابسازم سرنوشتي جون حرير
در كوير خواستم گلستان را به كف
قطره اي سازم بخوابم در صدف
قصه ام اين بود شبي اندر كوير
خواب شيرينم چو فرهاد اسير
يك سفر بود نيمه شب ما را بخواب
پرشرر شد ديده از امواج ناب
كاش بيداري نبود در پيش خواب
تا ابد مي خواندم از آن يار ناب
يار پاكي كه مرا پرورده است
در زمينم بندگي آورده است
من خدايا بنده زار توام
بنده محتاج در بار توام
لحظه اي دورم نگرداني زخود
من دمادم شوق ديدار توام
آدرس پست الكترونيك استاد محمد مرادي [email protected] است./120
يکشنبه 10 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]