واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: دايره المعارف آموزش عالي
جهاني شدن وآموزش عالي
(قسمت سوم )
تغييرات صنعتي وسازماني الگوهاي استخدامي سازمانهاي جديد ،مهارتهاي خاصي را مي طلبد ومهارتهايي مانند كارگروهي - حل مسئله ،ارتباطات ،استفاده از رايانه ومسئوليت پذيري در الگوهاي استخدامي تاكيد فزاينده ميشود .سازمان دهي كار برپايه كارگروهي ، چرخش شغلي ،چند مهارتي بودن واستقلال عملكرد ،وتفويض اختيارات بيشتر به كاركنان وكاهش سطوح مديريت ،مستلزم تجديد نظر در الگوهاي تربيت دانشجويان است .الگوهايي كه توجه بيشتري در آموزش به شيوه پژوهشگري دارند در روشهاي جديد برنامه ريزي درسي تاكيد زيادي بر حل مسئله و مهم تر از آن خلق مسئله ،طراحيهاي خلاق و توان پردازش اطلاعات مي شود .در حوزه برنامه هاي درسي ،هرد (1371)معتقد است كه اصلاحات مطرح شده در دهه 1990 م ،تلفيق موضوعات درسي را الزام مي سازد ،به نحوي كه يكپارچگي مفهوم ميان علوم طبيعي ورياضيات از سويي وعلوم اجتماعي ورفتاري وساير علوم انساني از سوي ديگر ،يك كل منسجم را تشكيل مي دهند كل منسجمي كه از وحدت ويكپارچگي دانش در ذهن ياد گيرنده شكل مي گيرد واين امكان را فراهم مي سازد تا يادگيرنده بتواند آموخته هاي مربوط به حوزه هاي معرفتي مختلف را براي حل مسائل محيط كار و زندگي بطور كامل وهمه جانبه مورد بهره برداري قرار دهد .
در پي شناخت اين تحولات ،بسياري از دانشگاهها در حال نوسازي و بازنگري در برنامه هاي آموزشي رشته ها هستند به عنوان مثال ،در دانشگاههاي استنفورد وميشيگان به جاي الگوهاي سنتي تدوين پايان نامه ،دانشجويان كارشناسي ارشد ،طراحي طرح هاي ويژه اي را دنبال مي كنند .موسسه فناوري ماساچوست برنامه درسي مهندسي ساز را با درسهايي از آمار و علوم رايانه كه براي مديريت مهندسي طراحي شده اند ،تلفيق كرده است .همچنين تحولات اقتصادي سبب نزديك تر شدن هر چه بيشتر صنايع ودانشگاهها به ويژه در دوره هاي تحصيلات تكميلي شده است . مثلا برنامه تحصيلات تكميلي مهندسي نرم افزار در دانشگاه سياتل با همكاري شركت بولينگ به منظور تدارك كار آموز پيشرفته توسعه يافته است ومطالعه در شهر صنعتي سويندن انگلستان طي سالهاي 1999 -1996 م ومشاهدات مربوط به محيط كار ،مصاحبه ها با مديران ارشد واجرايي ،وتوسعه منابع انساني منابع بزرگي چون گروه ماشين سازي الكترونيك موتورولا شرك هاي خدماتي وبيمه بين المللي الايد دانبار خرده فروشي اسميت وشركت هاي برما كاسترول ولايف تايم كاربر حكايت از آن دارد كه فعاليت هاي گسترده اي از سوي مديران صناي براي متقاعد كردن نظامهاي آموزشي و كار آموزي جهت تحقيق ومطالعه و ارائه آموزش متناسب با نيازهاي جديد واقتصاد جهاني در حال جريان است .با اين همه ،به دليل ديدگاهي كه مسئولان نظام آموزشي از فلسفه تعليم وتربيت دارند ونيز ابهامات موجود در ماهيت تغييرات ونحوه انطباق نظام آموزشي با آنها ،شاهد مقاومتهايي از سوي آنها هستيم .
تاثيرات ابعاد فرهنگي -اجتماعي جهاني شدن بر آموزش عالي
در رابطه با بعد فرهنگي -اجتماعي وآموزشي جهاني شدن ميز مانند بعد اقتصادي آن دو ديدگاه كلي وجود دارد : جهان به سمت تنوع فرهنگي و چند قطبي شدن گام بر مي دارد وجهان بسوي يگانگي و تك قطبي شدن حركت مي كند ودر نهايت فرهنگ غرب به دليل برخورداري از امكانات تبليغي بيشتر بر دنيا مسلط ميشود .در هر دو ديدگاه به قابليت هاي بالقوه وبالفعل موسسات آموزش عالي براي فرهنگ سازي به سبك جديد توجه مي شود ،چرا كه جهاني شدن با فراهم سازي دسترسي همگان وانبوه سازي اموزش عالي نه تنها جنبه هاي نخبه گرايي وطبقاتي بودن آموزش عالي را از بين برده است .بلكه موجب كاهش كنترل متمركزفرهنگي واجتماعي بر فرايندهاي آموزشي شده است . لذا چنين استدلال مي شود كه جهاني سازي در بعد اآموزشي تغييراتي اساسي را در فرايندهاي يادگيري ،روابط بين دانشجويان واستادان ومديريت وبهره برداري از مهارت بوجود آورده است .
جهاني سازي چگونگي مهارت سازي در محيط رقابتي جهاني ،گرايش به خصوصي سازي آموزش عالي و الگوها وراهبردهاي سنتي برنامه ريزي آموزش عالي را كه صرفا بر اهداف ملي و محلي واقتصاد ملي متمركزند متحول ساخته است .در نظم جديد جهاني ،نظام آموزشي با دو گروه از افراد در درون هر كشوري سرو كار دارد يك گروه نخبگان وصاحبان حرف وسرمايه هستند كه تلاش مي كنند در اشتغال سرمايه گذاري جهاني رد پايي داشته باشند ،وگروه دوم ،براتي شركت هاي جهاني مانند بانكها ،موسسات مالي و خدماتي ومهندسي ،صنايع ،حمل ونقل وغيره در درون هر كشوري فعاليت مي كنند .اين دو گروه هم زمان در معرض پلاكها و شبكه هاي جهاني و ملي و محلي قرار دارند وخواهان اآن نوع آموزش و كارآموزي اند كه آنها را در راستاي رقابت در اقتصاد جهاني آماده وراهنمايي كند .در صورتيكه نظام آموزشي مدارس ومراكز آموزش عالي نتوانند اين وظيفه را دنبال كنند ،اين گروهها به مدارس ومراكز آموزش عالي خصوصي روي مي آورند .در همين خصوص ،يكي از كارهايي كه دانشگاهها در كشورهاي پيشرفته انجام مي دهند ،توجيه كشورها وشركت هاي بزرگ بين المللي براي پذيرش وتاييد كيفيت مدركي است كه آنان به دانشجويان اعطا مي كنند .
جدا از مسئله مهارتها وچگونگي ايجاد آنها ،خصوصي سازي موسسات آموزش عالي وايجاد مهارت يكي از راهبردهايي است كه به منزله پاسخي به فشارها و الگوهاي متغير جهاني شدن آموز عالي واشتغال مورد بحث وبررس قرار گرفته است .در پاسخ به نياز جهاني شدن جهت حفظ كارايي وبهره وري ،و رقابت در بازارهاي جهاني ،گروهي از صاحب نظران وسازمانهاي بين المللي پيشنهاد خصوصي سازي موسسات اموزش عالي را ارائه مي كنند .
(ادامه دارد ...)
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]