محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846279142
فرزندكشي معلول خانوادههاي بيمار است
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مشروح/ بررسي علل وقوع فرزندكشي خبرگزاري فارس:براي پيشگيري از پديده فرزندكشي بايد به چالش هاي فراروي خانوادهها نگاه جدي و عملي داشت و چارهاي اساسي براي اعتياد ، فقر ، طلاق و بيكاري انديشيد. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس ،بر طبق آمار درج شده در رسانه ها هنوز هم شاهد آن هستيم كه تعدادي از والدين بر اثر فشارهاي روحي ،كنترل خود را از دست داده و واژه فرزندكشي را براي دهمين و يا شايد هم صدمين بار ، تيتر رسانهها كردهاند. به همين منظور با كارشناسان مختلفي در اين زمينه به صحبت نشسته و نظرات آنها را جويا شديم ، گزارش زير ماحصل مصاحبه با اين كارشناسان است. * آسيبشناس اجتماعي تاجيك اسماعيلي با بيان اين مطلب كه مسئله فرزند كشي بايد از ديدگاه ارزشي و اعتقادي در هر جامعه مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد، گفت: آنچه كه مسلم است اين است كه فرزندكشي بيشتر در خانوادههاي متعصب رخ ميدهد. وي نيز تصريح كرد: خانواده يكي از اصليترين واحدهاي اجتماعي است كه تحت تاثير مناسبتهاي اجتماعي براي هر فرد در خانواده نقشي واگذار شده و در اين بين براي فرزندان هم نقشي تعريف شده است. اسماعيلي افزود: هر فرد در هر خانواده داراي مسئوليتي خاص است همانطور كه وظيفه پدر و مادر در خانه مشخص است ، وظيفه و مسئوليت فرزندان هم مشخص و معين است. وي با بيان اين مطلب كه بر اساس نقش هر شخص يكسري آزاديها به جوانان داده ميشود ، ادامه داد: جوانان بايد متناسب با حفظ ارزشهاي خانوادگي خود از آزاديهايشان استفاده كنند در غير اينصورت است كه بين خانواده و جوان مشكلات ايجاد ميشود. اين آسيبشناس تاكيد كرد: مسئله فرزند كشي معمولا در شهرهاي كوچك رخ ميدهد چرا كه در شهرهاي بزرگ و صنعتي كه داراي يك نظام اجتماعي خاص هستند چون افراد معمولا همديگر را نميشناسند آزادي عمل بيشتري نسبت به آزادي افراد در جوامع كوچك دارند. وي اضافه كرد: جامعه ما جامعه در حال گذر است و براي رسيدن به يكسري تحولات اجتماعي ، شاهد يكسري دگرگونيها درباره آزاديهاي فردي در بين افراد جامعه هستيم. اسماعيلي با بيان اين مطلب كه مشكل از آنجا ناشي ميشود كه بعضي خانوادهها اين آزاديها را نميپذيرند، افزود: يكسري از اين آزاديها تحت تاثير مناسبات اجتماعي به افراد داده ميشود كه براي بعضي از خانوادها قابل پذيرش و هضم نيست. وي در ادامه اضافه كرد: هر خانوادهاي با توجه به شرايط قومي و ريشهاي خود به يكسري اعتقادات پايبند است كه در هيچ صورتي نميخواهد اين ارزشها از بين برود و وقتي با مسائلي روبرو ميشود كه نميتواند آن را هضم كند در صدد رفع آن به هرشكلي برميآيد. آسيب شناس اجتماعي با بيان اين مطلب كه بيشتر فرزندكشيها براي دختران اتفاق ميافتد، اضافه كرد: دختركشي در خانوادههاي متعصب كه به هر دليل به دنبال احراز هويت و حيثيت خود هستند ، رخ مي دهد كه در بيشتر موارد مسائل ناموسي در ميان است. و ي تصريح كرد: اگر رفتاري برخلاف ارزش و اعتقادات خانوادههاي سنتي صورت گيرد كه به اصالت خانواده خدشه وارد كند اين رفتار منفي تلقي شده و با شخص خاطي از طرف خانواده برخورد ميشود. اسماعيلي افزود: معمولا مشكلات از روابط نامشروع شروع ميشود كه اينگونه مسائل در خانوادههاي متعصب به سختي قابل هضم است. وي به آزادي پسران در قبال رفتارهاي جنسي نسبت به دختران اشاره كرد و افزود: معمولا در مورد رفتارهاي منفي كه از طرف پسران صورت ميگيرد اغماض هايي از طرف خانواده صورت ميگيرد ، ولي اگر دختري رفتاري برخلاف اصول خانواده انجام دهد و مشكلي را ايجاد كند معمولا با سنگينترين برخورد مواجه است. اسماعيلي اضافه كرد:تعصب در برخي موارد بر اعضاي خانواده غلبه كرده و اين افراد به نام حفظ شرف و ناموس ، قوه تعقل خود را از دست ميدهند و دست به فرزند كشي مخصوصا دختركشي ميزنند. وي در خصوص برخورد جدي با والديني كه فرزندان خود را ميكشند ، ابراز داشت: من ضرورت اين بحث را تاكيد ميكنم ولي اين مسئله نياز به يكسري تحقيقات كارشناسانه و دقيق با توجه به تحولات اجتماعي، نظامهاي ارزشي و تفاهمهاي ارزشي در جامعه دارد. *كاشناس مسائل حقوقي منصور ياورزاده نيز در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي فارس با بيان اين مطلب كه مسئله فرزندكشي علاوه بر مسائل ناموسي بيشتر در زمينههاي اقتصادي خود را نشان ميدهد، افزود: برخي از والدين به خاطر ترس از عدم توانايي در برآوردن نيازهاي مالي فرزندانشان، آنها را ميكشند. وي تصريح كرد: خانواده يكي از مهمترين اجزاي اجتماع محسوب ميشود كه تزلزل در روابط اعضا، ميتواند در برهم زدن كانون خانواده مؤثر بوده و مشكلاتي را به بار آورد. ياورزاده اضافه كرد: والديني كه به كشتن فرزنداشان اقدام ميكنند، مطمئناً مسير وحشتناكي را در طول زندگي طي كردهاند كه به اين مرحله رسيدهاند و تصميم به اين كار گرفتهاند. وي با بيان اين مطلب كه هيچ كدام از فرزندكشيها شبيه به هم نيست، ابراز داشت: هر فردي كه در جايگاه پدر و يا مادري قرار گيرد، اگر بخواهد فرزند خود را به قتل برساند راه و مسيري را كه انتخاب ميكند با ديگري فرق دارد. وي افزود: همان طور كه شرايط زندگي هر كس با ديگري فرق دارد و هر كس براي اداره نيازهاي خانواده خود دست به كارهايي ميزند و كار خاصي را انجام ميدهد اين تغييرات در ايجاد انگيزه افراد براي اعمالي مثل قتل فرزند و يا همسر هم با ديگري فرق دارد. اين حقوقدان اضافه كرد: كساني كه به قتلهاي خانوادگي دست ميزنند معمولاً از عاقبت كار آگاهي دارند، آنها ميدانند چون ولي دم هستند، قصاص نميشوند. وي همچنين اظهار داشت: نسل جوان ما از بسياري از مسائل مربوط به پيرامون خود آگاهي ندارد و اين عدم آگاهي ميتواند در بروز بسياري از مشكلات براي خود و خانوادهاش تأثيرگذار باشد. و ي با بيان اين مطلب كه بسياري از اين مشكلات مربوط به ناآگاهي دختران و پسران از مسائل جنسي است، افزود: بسياري از خانوادهها به دليل آموزش ندادن به فرزندانشان در زمينه رويارويي با مسائل جنسي، باعث بروز مشكلاتي از اين قبيل ميشوند. و ي در ادامه گفت: بسياري خانوادهها، بازگو كردن مسائل جنسي را براي جوانان خود كاري قبيح و زشت تلقي كرده و اگر اين جوان در اينگونه مسائل با مشكلي روبهرو شود، نميداند چگونه با والدين خود اين مسئله را مطرح كند. وي به ضرورت آموزش والدين درباره اين مسائل اشاره كرد و افزود: بعضي خانوادهها مطرح كردن اين مسائل را بر اساس ارزشها و ضوابط خانواده نميدانند و اگر فرزندشان در اينباره سوالاتي كند، با وي به شدت برخورد ميكنند. اين حقوقدان افزود: قربانيان اصلي قتلهاي خانوادگي به خصوص فرزندكشي، دختران و زنان هستند، اين افراد به دليل اينكه بسياري از واقعيتها در جامعه مطرح و عنوان نميشود از آنها اطلاع كافي نداشته و اين عدم آگاهي آنها را دچار مشكل ميكند كه با يك اشتباه، در اجتماع محكوم شده و گاهي بدون تشكيل هيچ دادگاهي، حكم درباره آنها اجرا ميشود. وي تأكيد كرد: انگيزه اصلي در فرزندكشي و به خصوص دختركشي، احساس رضايتي است كه ولي دم مقتول از شرافت از دست رفته خود به دست ميآورد. وي اضافه كرد: در مواردي كه در بسياري از خانوادههاي ناآگاه ديده ميشود، وليدم بدون تحقيق و تفحص و فقط با تكيه بر حدس و گمان و به ظاهر به خاطر حفظ شرافت و ناموس خانوادگي خود دست به قتل ميزند و گاهي از اين كار خود راضي هم است. وي در خصوص برخورد دادگاه با والديني كه فرزندان خود را ميكشند، تصر يح كرد: حل اين مسئله فقط از طريق قانونگذار و نظام قضايي كشور ممكن و اجرا ميشود. * يك روانشناس مسعود جانبزرگي نيز در مورد مسئله فرزند كشي به اين مطلب اشاره كرد كه افرادي كه فرزندان خود را ميكشند معمولا از بيماري توهم رنج مي برند اين افراد درگير مشكلات ذهني بوده و با تصورات خود زندگي ميكنند. وي اضافه كرد:تعصب هم مشكل ديگر افرادي است كه به فرزند كشي دست مي زنند ،افرادي كه هنوز خيلي مسائل برايشان حل نشده و قدرت درك آنها در برخورد با برخي مسائل كم است. جانبزرگي در ادامه گفت: از نظر روانشناختي اجتماعي، اينگونه افراد در خانوادهاي بيمار رشد كردهاند و به خاطر ذهن و شخصيت بيماري كه دارند در به وجود آوردن مشكلات دخالت بسيار دارند. وي اظهار داشت: افرادي كه فرزندان خود را به قتل ميرسانند نميتوانند با مسائل به صورت منطقي و از طريق فكر برخورد كنند؛ در واقع آنها تصورات ذهني خود را مقدم بر واقعيات ميدانند. اين روانشناس افزود:برداشتهاي ذهني اين گونه افراد توهمگونه و مغاير با واقعيات حاكم در سطح جامعه است ، اين افراد بر اثر شكلگيريهاي غلطي كه در ذهنشان اتفاق افتاده به توهمات بيمارگونه خود ميافزايند. وي اضافه كرد: تصور اين افراد از انجام كار خود منطقي و درست است و برخورد ديگران را در اينگونه موارد غير منطقي و غير واقعي تلقي مي كنند. و ي تصريح كرد:در ذهن كسي كه فرزند خود را ميكشد، يك قاعده شكل ميگيرد و آن اين است كه ديگران نميتوانند خود را با واقعيت اين امر (فرزندكشي) تطبيق دهند. جانبزرگي تاكيد كرد: اينگونه افراد به آخر كار خود نميانديشند و اصولا بدون تفكر اين اعمال را انجام ميدهند در واقع اين والدين داراي خشونتي هستند كه آن را با فزرندكشي مهار ميكنند غافل از اينكه اين خشونت را به فرزندان خود نيز انتقال ميدهند. وي به نحوه تربيت فرزندان در اين خانوادهها اشاره كرد و افزود :تربيت فرزندان در اين خانواده ها از ارتباط صحيحي ايجاد نميشود، چرخه تربيتي اين فرزندان معمولا معيوب است. وي در ادامه گفت: فرزندان اين خانوادهها از وضعيت روحي پدر و يا مادرشان اطلاع دارند و ميدانند كه والدين آنها داراي يك سري تفكرات و يا توهمات غلط هستند. اين روانشناس اضافه كرد: با وجود اين چون اين فرزندان هم محصول همين والدين بيمار هستند از درك مسائل بر نيامده و با برخي رفتارهاي خود زمينه هاي تحريك والدين را ايجاد ميكنند. وي خاطرنشان كرد:معمولا در اين خانوادهها نه تنها پدر مشكل دارد بلكه مادر هم در تربيت فرزند توانايي لازم را ندارد و نميتواند پيامرسان خوبي براي فرزندش باشد و اين امر در به وجود آمدن محيط خانه با وضعيت نادرست كمك ميكند. وي افزود: رابطه پدر و مادرها در اين خانوادهها با يكديگر صحيح و اصولي نبوده و اين عدم ارتباط صحيح بين والدين به فرزندان هم منتقل مي شود. جانبزرگي با بيان اين مطلب كه وجدان در والديني كه فرزندان خود را به قتل ميرسانند از بين رفته ، اظهار داشت: اينگونه افراد شخصيت ضد اجتماعي دارند كه با صدور قوانين هم نميتوان آنها را مهار كرد. وي به اجراي قوانين در كشورهايي مثل آمريكا اشاره كرد و افزود: با وجود اينكه آمريكا داراي قوانين سخت و محكم است و كنترلهاي بيروني قوي دارد، ولي باز هم به دليل عدم كنترل در خانوادهها ، داراي بيشترين آمار جرم و جنايت است. جانبزرگي در ادامه گفت: هيچگاه كنترلهاي بيروني به تنهايي نميتوانند در جلوگيري از ايجاد جرم و جنايت در جامعه موثر باشند. وي افزود:والديني كه فرزندان خود را ميكشند، دچار نوعي نفاق دروني شده ، ذهن اين افراد دو لايه ضد هم و در تقابل با هم است يك لايه به مسائل بيرون از خانه و اجتماع و ديگري به ارتباطات خانواده مربوط است. وي با بيان اين مطلب كه ارتباط دخترها و پسرها در جامعه ما داراي الگوي درستي نيست ،افزود:با ديد مثبت ،اگر اين دوستي به ازدواج منجر شود، حد و حدودي كه اينگونه افراد بايد در دوران زندگي مشترك با هم داشته باشند به دليل ارتباطات قبل از ازدواج از بين رفته و همچنين به دليل رعايت نكردن بسياري از مسائل نميتوانند در هنگام برزو مشكل با هم تعامل داشته باشند. اين روانشناس به ضرروت ايجاد يك مدل با توجه به اعتقادات و اصول ديني اشاره كرد و گفت: الگويي كه در حال حاضر جوانان ما براي ايجاد ارتباط از آن استفاده ميكنند مدل غربي است كه با اصول فرهنگ غرب ساخته و پرداخته شده است و با اصول و مباني اعتقادي ما مغاير است. وي افزود : شايد مدل ارتباط دختر و پسر غرب براي خود غربيها مفيد بوده باشد، چرا كه نگاه جنسيتي در آنها حل شده ولي در جامعه ما هنوز خيلي از اين مسائل مطرح و حل نشده است. جانبزرگي اضافه كرد: اينگونه ارتباطات در ايجاد مشكلات بعد از ازدواج كه گاهي منجر به طلاق ميشود موثر بوده و افراد به دليل سردرگميها و مغايرتهايي كه ميبينند دچار دوگانگي ميشوند. وي اضافه كرد: برخورد قانون با والديني كه فرزندان خود را ميكشند، نمي تواند به تنهايي موثر باشد چرا كه اينگونه مسائل بايد در ابتدا در خانوادهها بررسي و حل شده سپس به قانونگذار ارجاع شود. * 4-جامعهشناس حسين آقاجاني نيز همچنين با بيان اين مطلب كه پديده فرزندكشي وجدان عمومي جامعه را جريحهدار كرده و جوامع به راحتي اين اتفاقات را نميپذيرند، افزود : پديده فرزندكشي در افسانهها و اسطورههاي قديمي هم وجود داشته و مختص به دوره خاصي نيست. وي در ادامه گفت: بر طبق مطالعات به عمل آمده در افسانههاي خيلي قديمي اسكيموها پدركشي ، در اسطورههاي چيني دختركشي و در قبائل عرب قبل از اسلام هم پديده زنده به گور كردن دختران نمونههايي ديگر از فرزندكشي بوده است. اين جامعهشناس به فرزندكشي در اسطورههاي ايراني هم اشاره كرد و افزود: فرزندكشي در اسطورههاي ما مثل ماجراي رستم و سهراب هم به طور ناخودآگاه و به وضوح ديده ميشود. وي با بيان اين مطلب كه فرزندكشي تراژدي است كه ميتوان آن را در ادبيات دراماتيك هم جستجو كرد ، اضافه كرد:در كتاب «زن زيادي» جلال آل احمد ، همچنانكه مي خوانيم ،زني بعد از جدا شدن از همسر اولش و ازدواج مجدد، همسر دومش فرزند وي را با اين توجيه كه فرزند وي ياد و خاطره همسر قبلي زن را براي او تجلي ميكند پيش خود نميپذيرد و در اين جريان زن مستاصل و درمانده است. اين جامعه شناس اظهار داشت: زن و شوهري كه دچار ناسازگاري ميشوند و قانون و هنجارها نتواند آنها را به سازش فرا خواند ناسازگاري خود را به فرزندانشان هم منتقل ميكنند. وي در ادامه گفت: هر يك از والدين در اين وضعيت اعتقاد دارند كه فرزندشان را بايد نزد خود نگه دارند تا از نظر روحي دچار مشكل نشود چون سپردن فرزند به ديگري خساراتي را به بار خواهد آورد. وي با بيان اين مطلب كه پديده فرزندكشي به فرهنگ و شخصيت افراد در جوامع ربط دارد ،تصريح كرد: ما هنوز نتوانستيم مطالعات پديدار شناختي درستي از اين قضيه ارائه دهيم و در اين مسئله بسياري از واقعيات براي ما مجهول است البته رسانهها و مطبوعات هم به دليل مصلحت انديشي كه در جامعه دارند از بازگو كردن بسياري از واقعيات خودداري ميكنند. وي با بيان اين مطلب كه گاهي تجلي احساسات براي افراد به گونهاي است كه بر روي واقعيت خط ميكشند،افزود: پديده فرزند كشي بدون در نظر گرفتن تئوريهاي جامعه شناسي ، روان شناسي و روانكاوي غيرممكن است. وي خاطرنشان كرد: افرادي كه فرزند خود را ميكشند در ابتدا نسبت به خود و بعد به خانواده و جامعه بيگانه شده و در نهايت اين بيگانگي آنها منجر به خشونت و ناهنجاري شده كه در نتيجه در يك عمل نابهنجار،كاركردي نامطلوب براي جامعه بوجود ميآورند. وي اضافه كرد: اعمال افرادي كه به پديده فرزندكشي دست مي زنند از كنش عقلايي خارج شده و بيشتر از كنشهاي احساسي و عاطفهاي استفاده ميكنند. وي با بيان اين مطلب كه هنجارها در جوامع در حال گذر دستخوش تغييرات است و كمرنگي آنها را ميتوان در بازتاب بيروني پديدهها ديد،افزود: در اين جوامع افراد به جاي اينكه از قانون كمك بگيرند ،كمتر متوسل به قانون شده و بيشتر از خودشان براي رسيدن به خواستههاي دروني استفاده ميكنند در واقع تفكر اين افراد عدم توانايي قانون و جامعه براي ايجاد راهحل مناسب به آنها است. و ي اضافه كرد: اگر قانون خريد و فروش نشود و پشتيبان مردم باشد،همگان به آن احترام گذاشته و افراد كمتر به خشونت دست ميزنند. آقاجاني تصريح كرد: هرچه قدر وجدان جمعي تحت تاثير هنجارهاي اجتماعي دروني و كنترلهاي غير رسمي تبديل به كنترلهاي رسمي شود ،اجراي قواينن در خانواده ها كه هسته اصلي اجتماع محسوب مي شوند، داراي زيربناي محكم خواهد شد. با توجه به نظرات كارشناسان در اين باره آنچه مسلم است اين است كه والديني كه فرزندان خود را ميكشند نسبت به عواقب اين امر اگاهي كامل دارند. * كارشاس مسائل حقوقي دلداري كه يك قاضي دادگستري است و رسيدگي در چندين پرونده فرزندكشي را در كارنامه خود دارد نيز با تاكيد بر اين مطلب كه يكي از مصاديق بارز خشونتهاي خانگي قتل است ،افزود:خانواده و كانون پر مهر و محبت آن به جاي آنكه بستري مناسب را براي رشد و تكامل اعضا فراهم آورد با وضعيتي مواجه ميشود كه يكي از اعضاي خانواده بدست عضو ديگر به قتل مي رسد. وي اضافه كرد: ممكن است اين قتل برادر توسط برادر، پدر توسط پسر يا زن از سوي شوهر و يا بالعكس و يا فرزند از سوي والدين باشد كه به نظر ميرسد تمام مصاديق عنوان شده از منظر يك انسان عادي و سالم از نظر روحي و رواني غيرقابل تصور و غيرقابل پذيرش است. دلداري افزود:پديدههاي جزايي مانند قتلهاي خانوادگي يك واقعيت غيرقابل انكار در هر جامعهاي است كه با آمارهاي متعدد است كه جامعه ايران نيز از اين امر مستثني نبوده است. وي اظهار داشت: اگرچه با توجه به اهميت و ارزش بنيان خانواده و تعاليم اسلامي و فرهنگ حاكم بر مردم ايران آمار قتلهاي خانوادگي در كشور زياد نيست ولي همين آمار موجود هم قابل بحث و بررسي است. اين جرم شناس تاكيد كرد: فرزندكشي از نقطه نظر قانوني، جرم محسوب شده و شامل تمام سنين هم ميشود همانطور كه در پروندههايي، فرزند مقتول از 7 روزه تا 35 ساله بوده است. و ي با بيان اين مطلب كه وقتي قربانيان ،كودكان معصوم و بيگناه باشند قبل از هر چيز بايد با توجه به مقررات ملي و بينالمللي تعريف شوند ،افزود: در ماده يك كنوانسيون حقوق كودك كه كشور ما نيز به آن ملحق شده است ،كودك هر فرد انساني زير 18 سال است كه در ماده يك قانون حمايت از كودكان و نوجوانان كليه اشخاصي كه به سن هيجده سال تمام هجري شمسي نرسيدهاند از حمايتهاي قانوني مذكور در اين قانون بهرهمند ميشوند. و ي اضافه كرد:از جمله قوانين مختص كودكان ،منع اذيت و آزار كودكان، منع بكارگيري در امور مجرمانه و شكنجه است به هر حال در اين مقررات هرگونه خشونت عليه كودكان نفي شده است البته تأديب متعارف كودكان توسط والدين در حدي كه موجب صدمه نباشد از شمول مقررات قوانين فوق خارج است. وي در ادامه گفت: البته والدين حق ندارند طفل خود را خارج از حدود تأديب و تنبيه نمايند ، در غير اين صورت ضامن خواهند بود از جمله كشتن فرزند كه اساسا ممنوع و گناه بزرگي است. وي اشاره صريح و روشن آيه شريفه 30 سوره اسراء را در مورد فرزند كشي بيان كرد و افزود:در اين آيه شريفه ضمن ممنوع دانستن اين فعل را گناه بزرگ معرفي كرده است. هر از چند گاهي انعكاس اخبار فرزندكشي در صفحات حوادث روزنامهها دل هر خواننده خبر را به درد ميآورد و بي دفاعي محض و التماسهاي كودكانه قرباني و سنگدلي پدر و مادري قاتل ،حتي قضات رسيدگي كننده را از نظر روحي آزار ميدهد. وي تصريح كرد:چندي پيش پرونده قتل كودك 7 سالهاي را رسيدگي كرديم كه قرباني خشم پدر معتاد خود شده بود اين فرد معتاد كه زندگياش به خاطر اعتياد از هم پاشيده و زنش متاركه كرده بود، كودك معصوم خود را به پاركي مي برد. كودك كه همواره شاهد درگيري والدين و گريههاي مادر بوده فارغ از تمام تألمات در عالم كودكي به بازي مشغول ميشود ،در حالي كه لحظاتي بعد در همان پارك به پدرش التماس مي كند كه «بابا تورا خدا منو نكش، بچه خوبي هستم» و آن پدر بيرحم با انگيزه اينكه اگر اين بچه هم بزرگ شود مثل من بدبخت ميشود با يك رشته طناب فرزندش را خفه كرده و به قتل ميرساند. وي از جمله عمده دلايل فرزندكشي را طلاق و اعتياد و فقر بيان كرد و افزود:بيماري روحي و رواني والدين ،قتل اطفال حاصل از روابط نامشروع كه براي مخفي نگه داشتن روابط پنهاني انجام ميگيرد نيز از ديگر عوامل اين مقوله هستند. دلداري اظهار داشت: نگراني از آينده فرزندان به خاطر طلاق و اعتياد و فقر، جنون آني، انتقام از همسر يا جامعه،درگيريهاي داخل منزل ميان پدر و مادر از ديگر عوامل ارتكاب به فرزندكشي هستند. دلداري اضافه كرد:از نظر قانوني مجازات فرزندكشي اگر از سوي مادر صورت گيرد با حصول شرايط موجب قصاص خواهد بود ولي پدر در اين مقوله استثنا بوده و اگر پدر يا جد پدري فرزند خود را بكشد قصاص نميشود. وي افزود:پدر در صورتي كه به فرزندكشي محكوم شود ،حكم وي تنها به پرداخت ديه و تعزير ختم ميشود. و ي خاطرنشان كرد: در چنين صورتي پدر به خاطر اينكه اقدام چنين پدري موجب اخلال در نظم عمومي شده است و بيم تجربه مرتكب يا ديگران ميرود به حبس از 3 تا 10 سال محكوم ميشود و در صورت تشخيص دادگاه ميتوان از مجازاتهاي تكميلي نيز مانند تبعيد استفاده كرد. وي تاكيد كرد:براي پيشگيري از پديده فرزندكشي بايد به چالش هاي فراروي خانوادهها نگاه جدي و عملي داشت و چارهاي اساسي براي اعتياد ،فقر ، طلاق و بيكاري انديشيد. *سخن آخر با توجه به ْآنچه گفته شد ،ميتوان گفت كه تزلزل در بنيان و ريشه خانواده بيشترين زمينه را براي وقوع هر نوع جرمي مهيا مي كند،خانواده به عنوان مهمترين و كارآمدترين نهاد اجتماعي در هر جامعهاي مطرح است ، والدين به عنوان مهرههاي اصلي كانون خانه ،نقش اساسي براي تربيت و رشد فكري فرزندان دارند و بايد با دقت و هوشياري در زمينه تربيت فرزندانشان از برزو هرگونه مسائل ناخوشايند در محيط خانه جلوگيري كنند. در خانوادهايي كه يكي از والدين آن دچار مشكل و يا ناهنجاري است اين وظيفه طرف مقابل است كه با درايت و اقدامات به موقع از برزو تشنج در محيط خانه بكاهد و درصدد جبران نا امني ايجاد شده در خانه باشد، به هر تقدير ازدواج به عنوان مهمترين عامل تشكيل اين كانون بايد با دقت و هوشياري كامل صورت گيرد تا نطفه هرگونه جرم و جنايت قبل از وقوع نابود شود. انتهاي پيام/ز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]
صفحات پیشنهادی
فرزندكشي معلول خانوادههاي بيمار است
فرزندكشي معلول خانوادههاي بيمار است-مشروح/ بررسي علل وقوع فرزندكشي خبرگزاري فارس:براي پيشگيري از پديده فرزندكشي بايد به چالش هاي فراروي خانوادهها نگاه ...
فرزندكشي معلول خانوادههاي بيمار است-مشروح/ بررسي علل وقوع فرزندكشي خبرگزاري فارس:براي پيشگيري از پديده فرزندكشي بايد به چالش هاي فراروي خانوادهها نگاه ...
مورچهخوار فلسدار، قربانی طب سنتی چین
خطبههاي نماز جمعه تهران مورچهخوار فلسدار، قربانی طب سنتی چین · اسرار هويت در خطوط دست · 3 سرباز آمريكايي ناپديد شدند · فرزندكشي معلول خانوادههاي بيمار است ... ...
خطبههاي نماز جمعه تهران مورچهخوار فلسدار، قربانی طب سنتی چین · اسرار هويت در خطوط دست · 3 سرباز آمريكايي ناپديد شدند · فرزندكشي معلول خانوادههاي بيمار است ... ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها