واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: قبل از آن كه زلزله بيايد...
صداي بلند و ممتد از راديو در محوطه مدرسه ميپيچد و در كمترين زمان، دانشآموزان با آموزشهايي كه ديدهاند، در نقاط امن كلاس پناه ميگيرند تا مانور سراسري زلزله و ايمني را به اجرا درآورند.
اين مانور از ساعت 10 صبح 9 آذرماه 1387 در بيش از 140مدرسه با مقاطع گوناگون تحصيلي در سراسر كشور انجام شد و دانشآموزان روشهاي اصولي پناهگيري، عمليات تجسس، امداد، نجات، انتقال و مداواي مجروحان را به هنگام روبهرو شدن با زلزله، به طور عملي اجرا كردند.
گفتني است كه مانور سراسري زلزله و ايمني از سوي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله و با مشاركت وزارتخانههاي آموزش و پرورش و كشور، سازمان صدا و سيما و جمعيت هلالاحمر اجرا شد و به همين مناسبت گزارش حاضر به بررسي راههاي مقابله با آثار زيانبار زلزله، اختصاص يافته است.
پيشبيني زلزله
صحبت در خصوص زلزله، بيش از هرچيز، توجه انسان را به بحث ميكشاند. آيا ميتوان زمان و مكان زلزله و به ويژه زلزله تهران را پيشبيني كرد؟
دكتر مهرداد مصطفيزاده، رئيس پژوهشكده زلزلهشناسي پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله، در پاسخ به اين سوال ميگويد: به طور كلي ادعاي پيشبيني زلزله، موضوع قابل قبولي نيست. در حال حاضر چه به لحاظ تكنولوژي و چه به لحاظ علمي، اين امكان وجود ندارد كه بتوانيم در يك زمان مشخص و در يك نقطه خاص، زلزله را پيشبيني كنيم. او ميافزايد: البته اين بدان معنا نيست كه ما اين موضوع را رها كنيم، چرا كه در عرصه علمي، موارد ناشناخته متعددي وجود دارد كه پاسخ قطعي آنها تاكنون مشخص نشده است، و از اينرو فعاليت و مطالعات علمي در اين خصوص ادامه دارد.
دكتر مهدي زارع، معاون پژوهش و فناوري پژوهشگاه نيز در خصوص امكان پيشبيني بازه زماني و مكاني زلزله تهران ميگويد: آنچه در تاريخ به ثبت رسيده، حاكي از آن است از زماني كه تمدن انساني در شمال تهران به وجود آمده، اين شهر زلزله مخرب نداشته است. اما از نظر زمينشناسي، تمامي شواهد دلالت بر فعال بودن گسل تهران دارند. نكته مهم آن است كه احتمالا دورههاي بازگشت زلزلههاي مهم در گسلهاي نزديك تهران، طولانيتر از آن بوده است كه بشر بتواند ثبت كند. يعني تكرار زلزلهها آنقدر زمان برده كه حافظه تمدن بشري قادر به ثبت آن نبوده است، و تئوريايي كه ميتواند در اين مورد وجود داشته باشد، اين است كه طي 6-5 هزار سال گذشته، در اين گسل زلزلهاي رخ نداده است.
او ميافزايد: در مورد گسل مشا هم ميتوان اذعان داشت كه هر 2500 تا 3000 سال يكبار، زلزلهاي بزرگ در اين منطقه رخ داده است. همچنين بر اساس مطالعهاي كه در دانشگاه استراسبورگ فرانسه در مورد اين گسل انجام شده، نقطه نقشهبرداري ايستگاه آبعلي با نقطه واقع در جاده ساوه با برداشتهاي دقيق گراويمتري سنجيده شده است جمعبندي اين مطالعات نشان داد كه فاصله اين دو نقطه سالي يك سانتيمتر بالا ميرود. براي كساني كه با زمينشناسي آشنايي دارند مشخص است كه سالي يك سانتيمتر چه رقم بزرگي است. البته اين مجموع برآيند چندين گسل است كه چنين حركتي را سبب ميشود، ولي در مجموع هرساله در منطقه جنوب البرز اين تغييرات به وجود ميآيد.
مديريت بحران در تهران
رئيس پژوهشكده مديريت بحران و خطرپذيري، مفهوم مديريت بحران را بسيار گسترده ميخواند كه شامل يك رشته مراحل مختلف، از پيشگيري و كاهش خطرپذيري تا آمادگي مردم و واكنشهاي اضطراري و نيز بازسازي مناطق زلزله زده است.
دكتر كامبد اميني حسيني ميافزايد: مديريت بحران شامل فعاليت مجموعهاي از ارگانهاي دولتي، نيمه دولتي، غيردولتي و مردم است كه مسئوليت آن در تهران برعهده سازمان مديريت بحران شهر تهران، تحت پوشش شهرداري تهران و در كل كشور برعهده ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه وزارت كشور است.
دكتر اميني حسيني در خصوص توان و امكانات پيكره مديريت بحران در تهران به هنگام وقوع يك زلزله احتمالي ميگويد: در شهرداري تهران ستادي مركب از نمايندگان نهادهاي مختلف نظير وزارتخانههاي كشور و بهداشت و درمان و نيز نيروهاي نظامي و انتظامي و مانند ارتش و سپاه تشكيل شده است كه اين ستاد فرماندهي عمليات را برعهده ميگيرد و داراي امكانات مخابراتي و اطلاعرساني است كه در صورت بروز زلزله، ميتواند هماهنگي و ارتباط لازم را داشته باشد.
او ميافزايد: اما وضعيت عملياتي و اجرايي ارگانهاي امدادرساني در تهران طور ديگري است. به عنوان مثال، در تهران 60 تا 70 ايستگاه آتشنشاني وجود دارد؛ تعداد نيروهاي تخصصي آموزش ديده و حتي داوطلب سازمان هلالاحمر هم محدود است؛ لذا در صورت وقوع يك زلزله بزرگ حتي اگر اطلاعرساني هم صورت گيرد، به دليل محدوديت نيروها و يا مسدود شدن راهها، امكان امدادرساني و اطفاي حريق در كل پهنه شهر وجود نخواهد داشت.
رئيس پژوهشكده مديريت بحران و خطرپذيري، خاطرنشان ميكند: اين مشكل فقط مختص تهران و ايران نيست، و در ساير كشورها نيز چنين مشكلاتي وجود دارد، از اينرو نبايد توقع داشت كه سازمانهاي دولتي، در يك رويداد لرزهاي بزرگ، به تنهايي همه امور مربوط به واكنش اضطراري را انجام دهند.
دكتر كامبد اميني حسيني از توسعه فعاليتهاي يا در جهان و ايران نام ميبرد و ميگويد: اين فعاليت عبارت است از دادن آگاهي و آموزشهاي لازم و نيز توانمندسازي مردم براي كمك و امدادرساني به خودشان در زمان وقوع سوانح بزرگ. او اثربخشي خودامدادي را به مراتب بيشتر از اقدامات نيروهاي امدادگر ميداند و متذكر ميشود: از آنجا كه در امدادرساني پس از وقوع زلزله، بحث زمان بسيار حياتي است؛ و در صورتي كه زمان از دست برود روند مرگ و مير به شدت افزايش مييابد، لذا منتظر رسيدن نيروهاي امدادي شدن كه ميتواند چندين روز به طول انجامد، چندان معقول نيست.
دكتر اميني حسيني همچنين ميگويد: اگر مصدومان را ظرف حداكثر 72 ساعت از زير آوار بيرون نياوريم، اميد كمي به زنده ماندنشان خواهد بود. لذا خودامدادي مردم پس از وقوع زلزله ميتواند بسيار اثربخش باشد. مثلا در زلزله كوبه ژاپن، نقش نيروهاي مردمي براي نجات زير آوارماندگان بيش از 80 درصد و سهم نيروهاي امدادي در اين مورد كمتر از 20 درصد بود.
در زلزله بم هم گزارشها حاكي از آن است كه تا رسيدن نيروهاي امدادگر، زمان زيادي صرف شد و بيشتر نجات يافتگان توسط همسايگان، اقوام و مردم از زيرآوار خارج شدند.
او براي اجراي موفقيت آميز فرايند خودامدادي، وجود يك برنامه جامع، هماهنگي لازم ارگانهاي مسئول و وجود ضمانت اجرايي و نيز اختصاص بودجه به اين امر را ضروري ميداند.
چه بايد كرد؟
و اما راهكارهاي پيشنهادي براي جلوگيري از وقوع فاجعه و كاهش خسارات ناشي از زلزله، شامل چه مواردي ميتواند باشد؟
دكتر مهدي زارع در اين باره ميگويد: اولين قدم براي كاهش تلفات ناشي از زلزله، جلوگيري از ساخت و سازهاي بيرويه و بدون رعايت اصول در تهران است. بايد مردم را آگاه كرد كه تمهيدات ساختوساز مقاوم، ساده است و با رعايت آن در هر پروژه ميتوان سازه مورد نظر را در برابر زلزلهايمن كرد. او مطالعه كارشناسان بر روي گسلها را راهكار ديگري براي كاهش خسارات زلزله عنوان ميكند و ميافزايد: ايران در زمينه زلزله شناسي توان علمي بالايي دارد، ولي بر بسياري از گسلها هنوز مطالعه انجام نگرفته است. ضمن اين كه ورود تجهيزات پيشرفته در سيستم شبكههاي زلزلهنگاري در ايران، ضروري است.
در ايران يك هزار و 100 دستگاه لرزهنگاري در شهرها و روستاها مستقرند كه متاسفانه با سيستم مدرن ماهوارهاي و يا مخابراتي به پژوهشكدههاي زلزلهشناسي متصل نيستند و تنها در صورت حضور كارشناسان در محل، ميتوان به علائم ثبت شده در دستگاهها دست پيدا كرد، اين روش عملا پاسخگو نيست. در كشور لرزهخيز ايران، فنآوري براي استفاده از ارتباطات ماهوارهاي و راديويي براي سرعت بخشي دسترسي كارشناسان به اطلاعات، ضروري است چرا كه در اين صورت متخصصان ميتوانند به شكل كشيك در تمامي ساعات شبانهروز، اطلاعات را مدل كنند و به صورت احتمالي حدس بزنند رخداد زلزله در كدام مكان و زمان ميتواند اتفاق بيافتد و در نهايت اطلاعرساني به مردم سريعتر صورت ميگيرد. به عقيده من اين روش موثرترين روش در تسريع اطلاعرساني و جلوگيري از وقوع فجايع انساني ناشي از زلزله است.
رئيس پژوهشكده زلزله شناسي با بيان اين مطلب كه مراكز استراتژيك فعال در تهران بايد مقاومسازي شوند، ميگويد: تخريب مراكز استراتژيك از قبيل بيمارستانها و كارخانههاي صنعتي متمركز در اطراف تهران، در صورت بروز زلزله، خسارتهاي اقتصادي زيادي را بر كشور تحميل خواهد كرد كه چه بسا غيرقابل جبران باشد.
دكتر مهرداد مصطفيزاده ميافزايد: تقويت تجهيزات و نيروهاي امدادرساني نيز ميتواند در كاهش خسارتهاي زلزله، نقش مهمي داشته باشد. مديريت واحد، هماهنگي و تعامل معقول ميان سازمانهاي درگير در امر سوانح به طور يكپارچه، راهكاري اجتنابناپذير براي مقابله با زلزله و كاهش خسارات آن است.
مدير گروه شريانهاي حياتي پژوهشكده مهندسي سازه، مقاومسازي سامانههاي موجود را اولين اقدام براي كاهش خطرپذيري شريانهاي حياتي تهران عنوان ميكند و ميگويد: بايد هرگونه توسعه در اين سامانهها نيز با رعايت اصولايمني در برابر زلزله انجام گيرد.
آمادگي براي رويارويي با شرايط بحراني
دكتر محمود حسيني، آخرين گام در راه كاهش خسارات زلزله را تدوين سناريوهاي زلزله و اقدام به پيشبيني شرايط احتمالي پس از وقوع زلزله در شهر ميداند و ميافزايد: پيشبيني نيروهاي انساني متخصص و ابزارهاي مورد نياز براي رويارويي با شرايط بحراني و آمادهسازي برنامههاي عملياتي لازم از جمله ضروريترين راهكار كاهش خطرپذيري شريانهاي حياتي در تهران است.
او خاطرنشان ميكند: نكته مهمي كه در خصوص شريانهاي حياتي تهران مطرح است، آن است كه تمام اين سامانهها در اختيار دولت است و بخش خصوصي نقش چنداني در بهرهبرداري و نگهداري از آنها ندارد. از اينرو وظيفه مسئولان و متصديان امر است كه هرچه سريعتر نسبت به اجراي راهكارهاي ياد شده اقدام كنند. چرا كه در غير اين صورت، وقوع زلزله در تهران ميتواند براثر عملكرد نامناسب شريانهاي حياتي به فاجعهاي بزرگ تبديل شود.
رئيس پژوهشكده مديريت بحران و خطرپذيري، كاهش خسارات ناشي از زلزله را در گروي عزم ملي، تامين بودجه و آموزش نيروهاي كارآمد در مدت زمان معقول ميداند و ميگويد: تهران شهري با سابقهاي 200 ساله است كه طي اين مدت بسيار آسيبپذير رشد كرده است و نبايد انتظار داشت در كوتاه مدت خطرپذيري آن به حد زيادي كاهش يابد.
دكتر كامبد اميني حسيني ميافزايد: طرح جامع مديريت بحران براي شهر تهران توسط سازمان مديريت بحران تدوين شده كه در آن كاهش ريسك در تهران در 3 بخش كوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت در نظر گرفته شده است. در اقدامات كوتاهمدت كه ظرف 3 سال قابل انجام است، بخش پاسخ به بحران تقويت ميشود و توانمنديها و ظرفيت شهر تهران افزايش مييابد؛ تعداد ايستگاههاي آتش نشاني افزايش مييابد و بيمارستانها و ساير مراكز استراتژيك مقاومسازي ميشوند؛ كه البته اجراي اين برنامهها مستلزم همكاري همه نهادها و ارگانهاي درگير است.
او برنامههاي ميانمدت را در بازه زماني 3 تا 5 سال قابل اجرا ميداند و ميگويد: در اين مقطع از برنامه، شريانهاي حياتي، پلها و ساختمانهاي عمومي مقاومسازي ميشوند و راههاي باريك، تعريض ميشوند.
دكتر اميني حسيني، مقاومسازي و بازسازي ساختمانهاي مسكوني را از جمله اقدامات بلندمدت در طرح جامع اعلام ميكند و ميگويد: اين برنامه در يك مقطع زماني 10 تا 12 ساله قابل اجرا است؛ كه طي اجراي آن بايد تسهيلات لازم در اختيار مردم قرار داده شود و نيز نظارتهاي سختي بر ساخت و سازهاي جديد صورت پذيرد.
دكتر اميني حسيني خاطرنشان ميكند: اين برنامه جامع در حال حاضر براي تهران تدوين شده و در حال اجراست؛ كه اگر به درستي اجرا شود، ميتواند ريسك شهر تهران را به نحو چشمگيري كاهش دهد.
رئيس پژوهشكده مديريت بحران و خطرپذيري، ارتقاي آمادگيهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي را نيز يكي از مهمترين مسايل دخيل در كاهش خسارات زلزله ميداند و ميگويد: اگر چه اين مبحث بسيار مغفول مانده، اما ميتوان گفت اهميت آن حتي از مسايل فني و مهندسي بيشتر است؛ چرا كه اگر مردم صرفا معتقد به تقدير باشند و اين كه قادر به انجام هيچ كاري در مقابل زلزله نيستند؛ دولت هرقدر هم تلاش كند، نتيجهاي نخواهد داشت. از اينرو تغيير نگرش و باورهاي مردم در اين زمينه، اصلي انكارناپذير است كه تحقق آن مستلزم تعامل حوزههاي مختلف مذهبي، علمي و فرهنگي با يكديگر است.
دكتر كامبد اميني حسيني تصريح ميكند: ترويج مشاركت مردمي با ايجاد تشكلهاي محلي، جلسات مذهبي، هياتهاي مساجد و سخنان ائمه جمعه و جماعات، از جمله راهكارهايي است كه اثربخشي فراواني دارد.
او ميافزايد: تاكنون سياستها براين اصل استوار بود كه پس از وقوع زلزله، واكنش نشان داده شود و به امدادرساني، آواربرداري و بازسازي پرداخت شود؛ حال آنكه بايد رويكرد پيشگيري از بحران، جايگزين رويكرد پاسخ به بحران شود و بخشي از منابع و سرمايهگذاريهاي واكنش اضطراري و بازسازي به مقاومسازي و پيشگيري اختصاص يابد تا علاوه بر كاهش خسارات و فجايع انساني زلزله، كه چه بسا غيرقابل جبران هستند، اثربخشي آن افزايش و هزينههاي بازسازي كاهش يابد.
پروانه پيشنمازي
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]