مرز و قلمرو فيزيك و متا فيزيك كجاست؟

واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: از آنجا که در قرآن صراحتا به وجود جن اشاره شده است. و متاسفانه در جوامع اسلامی و ادیان دیگر بطور علمی جهت شناخت این طیف از شعور، کاری اساسی صورت نپذیرفته است .

از آنجا كه در قرآن صراحتا به وجود جن اشاره شده است. و متاسفانه در جوامع اسلامي و اديان ديگر بطور علمي جهت شناخت اين طيف از شعور، كاري اساسي صورت نپذيرفته است . بهتر ديدم كه ابتدا ذهن خوانندگان عزيز را از تعاريف علمي دنيا هاي زير كوانتم و مرز فيزيك و متافيزك آگاه سازم . و سپس به قرآن بطور مفصل بپردازيم .دانشمندان در آغاز قرن 21 تلويحا ، وجود و حضور دنياهاي موازي كه در طيف شهود رصدي بشر نيست را پذيرفته اند. و به كمك رياضيات، به ابعاد ديگري از جهان( در كنار چهار بعد مكشوف) پي برده اند. ولي چرا نقطه عطف علم و دين بر روي بعد(مكان) ناپيدا منطبق گشته است؟تعاريف ماده و ضد ماده ،فيزيك و متا فيزيك ،غيب و شهود ، انسان و جن در فيزيك و علم آينده بشري چه جايگاهي را خواهند يافت؟ سوره رحمن و جن كه هميشه بر سر در مساجد وكوي و برزن تلاوت ميشود ،داراي چه مضاميني از حقيقت دنياي شگفت انگيز خلقت الهي است؟ در اين اينجا قصد داريم ببينيم كه آيا فيزيك با تشريح نظريه كوانتوم قصد دست اندازي در حوزه متافيزيك را دارد ؟ آيا ميتوان دردو حوزه فيزيك و متافيزيك مرزي تعيين كرد؟ و يا دنياهاي موازي در كنار يكديگر به حكمت الهي داراي همزيستي هستند؟

ا بني آدم لا يفتننكم الشيطان كما اخرج ابويكم من الجنه ينزغ عنهما لباسهما ليريهما سوآتهما انه يراكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم انا جعلنا الشياطين اولياءللذين لا يومنون(اعراف/ 27).
اي فرزندان آدم ! شيطان شما را نفريبد ،آنگونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيـــــرون كرد ، و لباسهايشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد.چه اينكه او و قبيله اش شما را ميبينند از جائي كه شما آنها را نمي بينيد،ما شياطين را اوليــــاي كساني قرار داديم كه ايمان نمي آورند.
براستي مرز ماده و ضد ماده كجاست؟چرا زماني كه جهان را با همه كهكشانها و ستاره ها و سيارات و طيف گسترده اي از ديگر اجرام وزن ميكنيم ، ميبينيم ماده تاريك و انرژي تاريك حكايت از ناپيدائي جرم عظيم غيرقابل تصوري را دارند؟

ماده تاريك وانرژي تاريك چيست؟ چرا فيزيك نوين به چهار بعد انيشتين رضايت نداد؟بقيه جرم جهان در كجــــــا پنهان شده است؟نظريه ريسمانها كه در سر شاخه علم فيزيك كوانتوم ،رديابي و پردازش ميشود به دنبال چيست؟چرا اساتيد اعظم فيزيك همه چيز را رها كرده و علم رياضيات پيشرفتــــــــه را در خدمت جهان چند بعدي گرفته اند؟ آيا جهانهاي موازي به ريسكش مي ارزد؟ اين جهانهاي تو در تو و موازي چيستند كه دنيا ، ميلياردها دلار و يورو خرج آن ميكند؟
بله خداوند تاس نمي اندازد؟وپردازش خالق بي همتا بقدري پيچيده است كه چاره اي جز هذيان گوئي نداريم!
و حالا جهت بررسي اين سوال كه آيا بين فيزيك و متا فيزيك و در كل بين ماده و ضد ماده مرزي است، به كنكاش در دنياي كوانتوم مي پردازيم.دانشمندان فيزيك با ارائه نظريه ريسمانها ،بدنبال كشف نيروي واحد كيهاني هستند.ميدانيم كه انيشتين تا سالهاي پاياني عمر خود (۱۹۵۱ م) در پي اتحاد دو نيروي گراويتون(جاذبه) و الكترومغناطيس بود. در آن زمان دانشمندان جوان هم عصر وي، دو نيروي اتمي قوي(چسب بين پروتون و نوترون درون هسته) و ضعيف( راديو اكتيو) را به انيشتين تقديم كردند ، كه وي از پذيرفتن قوانين كوانتوم سر باز زد. و جمله معروف خداوند تاس نمي اندازد را جهاني كرد!
براي اينكه بفهميم آيا مرزي بين ماده و ضد ماده يا فيزيك و متافيزيك و يا شهود و غيب موجود است؟ بايد صابون فهم مطالب زير را به تن ماليد!
آيا جهان ما صرفا به چهار بعد طول ،عرض، ارتفاع و زمان ختم مي شود ؟
زماني كه شما با دوستتان در خيابان طالقاني (x)، كوچه هشتم - پلاك 20(Y) قرار مي گذاريد،صرفا دو بعد X , Y را تعريف كرده ايد. چنانچه ساختمان شماره 20 داراي چند طبقه باشد ، ناچاريد كه طبقه يا بعد سوم (Z)را هم آدرس دهيد! ولي آيا ارتباطات ما در همين سه بعد خلاصه ميشود؟ خير ، چرا كه دوست شما زمان ملاقات (بعد چهارم) را نيز از شما خواهد پرسيد!!
اگر زمان را از شما نپرسد ، احتمال اينكه هردو در يك زمان در محل ملاقات حاضر شويد بعيد است.(فردا ،يك هفته ديگر ويا ...). پس بعد چهارم نياز چنداني به كشف نداشت.ولي محاسبه آن در روابط الزامي است. دانشمندان با محاسبات خود فرض حضور بعد پنجم و ششم وهفتم تا يازدهم و حتي بيشتر را به تحقيق گذاشتند.چطور؟
در خيابان يا محله خود به پرند ه اي كه روي كابل كشيده شده بين دو تير چراغ برق نشسته ، از فاصله دور ، نظري بيندازيد. چه مي بينيد؟ پرنده اي كه بر روي يك رشته كابل تك بعدي ( كه در جهت طولي X امتداد يافته ) نشسته است! حالا از نزديك به آن نگاه كنيد ، تعجب خواهيد كرد . كلافي ريسماني از چند سيم كه درهم پيچيده شده است. و مورچگاني برروي آن با جهتهاي متفاوت در حركتند . درجه آزادي حركت مورچه در ابعاد بيشتري تعريف پذير است. و از ديد مورچگان ، كابل يك بعدي پرنده ،دنيا ئي چند بعدي جهت حركت آنهاست !
دانشمندان از همين روش جهت نگريستن به مولكولها و سپس اتمها و بعد از آن ذرات بنيادي و در نهايت كواركها سود جستند. تا زماني كه از دور به دنياي ماكرو نگاهي داشتند ، چهار بعد ، اجازه درك ابعاد بيشتر را نميداد. ولي وقتي وارد دنياي كوانتوم شدند ،قوانين فيزيك شروع به بازي در آوردن كردند! آيا دنياي در هم پيچيده ريسماني شكل درون زير خرد ذره ها كه ابعاد بيشتري را وسوسه ميكردند ، داراي هيبتي عظيم با قوانين خاص خود در كنار دنياي ماست؟ اگر اينطور است ، ساكنين اين دنياي موازي چه كساني هستند؟
به دنياي كوانتوم خوش آمديد...فقط چند نكته را به خاطر بسپاريد!وقتي پائين مي آئيد، صحبت از مرز ماده و ضد ماده و فيزيك و متا فيزك را به ميان نياوريد! ( چون مرزي وجود ندارد).براي خودتان گفتم تا در برگشت دچار مشكل نشويد!
يك تكه سنگ را از زمين برداريد و در دست بگيريد. خوب به آن نگاه كنيد .چه چيز ميبينيد؟ ماده ؟ بله! اگر وزن و جرم و بار داشته باشد ، حتما حدستان درست است.
راستي اين سنگي كه در دست گرفته ايد بعد دارد؟ پس تجزيه پذير است! به چي؟ به كانيهاي اوليه و كانيهاي ثانويه!سپس به عناصر و مولكولها و اتمها (ذره). ميدانيم كه ذره هم بعد دارد و اينبار حتما به خرد ذره ها ي الكترون ،پروتون و نوترون تقسيم ميشود!
دموكريت در يونان در سالهاي 370-460 قبل از ميلاد مسيح ،اتم (ذره )راتعريف كرده بود.ولي از ذرات بنيادي يا همان خرد ذره هاي ما(الكترون،پروتون و نوترون) ،چيزي به ميان نياورده بود.
در سال ۱۹۶۰ بود كه دانشمندان اعلام كردند اون سنگي كه در دست شماست و تا مرحله ذرات بنيادي شكافتيد از زير خرده ذره هائي تشكيل يافته است، كه برخي كوارك نام گرفتند.(از اتم عكس داريم ولي از كوارك شرمنده ام)!
حالا دو نردبان براي پائين رفتن درغيب يا عالم ناپيدا داريم:
زير ذره هاي عامل انرژي (بوزون )و زير ذره هاي عامل ماده(فرميون).
بوزونها با گشتاور چرخشي 0-10 كه نشانگر رفتارشان است ،تشكيل دهنده چهار نيروي شناخته شده فيزيك هسته اي (نيروي ضعيف و قوي و الكترومغناطيس و جاذبه ) مي باشند.
اگر خسته شديد مي توانيد سنگ را زمين بگذاريد . ولي همچنان چشم از آن برنداريد تا در پايان ،مدعي نشويد كه چشم بندي كردم!
بوزونها در دو طبقه: غير كواركي و كواركي موجود ند.
انواع بوزونها ي غير كواركي:
۱- فوتون(كوانتوم): كه نيرو الكترو مغناطيس بوده و فاقد جرم ( در حالت سكون ) است.موجي حركت كرده و ذره اي به مقصد ميرسد . نور در تعريف معادله ماكس پلانك ، نسبت معكوس طول موج و انرژي را پذيراست.يعني هر چه قدر انرژي يك فوتون(كوانتوم)زيادتر شود طول موج آن كوتاه تر است.پس هرچه آهني داغ تر شود ،طيف رنگ آن از سرخ با طول موج بلند و انرژي كم به نارنجي ، زرد،سبز و آبي با طول موج كوتاه ولي پر انرژي تغيير ميكند.
پرتوهاي موجود در طبيعت از طول موج بلند به كوتاه عبارتند از : ميكرو ويو،راديو، تلويزيون، ماهواره ،نور(فرو سرخ-نارنجي-زرد-سبز-آبي-نيلي ـ بنفش و فرا بنفش)،ايكس و گاما.
پرتو هاي ميكرو ويو ، راديو ، تلويزيون ، ماهواره ، نورفرو سرخ بر چشم تاثير ندارند پس قابل رؤيـــت نيستند . و به دليل فوتونهاي كم انرژي ،براي سلولهاي موجودات زنده ( گياه و حيوان )مضر نيستند.
پرتوهاي الكترو مغناطيس جهت انتشار به هوا و آب نياز ندارند و با حد اكثر سرعت يك ذره (سرعت نور=۳۰۰۰۰۰km/s)به شكل ماده حركت ميكنند. امواج مكانيكي(سرعت صوت=۳۳۵m/s) به واسط آب و هوا نياز دارند . همانطور كه قبلا هم در مبحث بيگ بنگ توضيح دادم فوتـــونـــها در دمــــا هاي ميلياردي تشكيل شده اند و داراي عمر ابدي هستند و فراوانترين وجودند . (هر اتم ، يك ميليـــارد فوتون). البته انسان هم توانسته با شكافتن هسته اتم ( در انفجار اتمي ) و اتصال هسته اتم ( انفجار هيدروژني)،با تبديل ماده به انرژي مقادير عظيمي از فوتونهاي پر انرژي (فوتونهاي راديواكتيو-اشعه گاما)توليد كند:E=mc^2.
زماني كه يك الكترون ، فوتون را جذب يا دفع ميكند به پوزيترون تبديل ميشود . برخورد الكترون و پوزيترون،ناپديدي آنها و تشكيل فوتون را موجب ميشود .(ماده به انرژي تبديل ميشود).
گراويتونها، نيروي جاذبه اي كه منشاء آن، بوزون حاملي بنام ،هيگز(با چرخش صفر) است! بعبارتي ، نقاش سياهچاله هااند.
گلوئونها، (چرخش 1) با بار خنثي ،چسب هسته اتمي را پديد آورده است . گلوئــونــها نيز طــــي واكنش هاي هسته اي در دماي ميليارد درجه اي پديد مي آيند.
و بالاخره بوزونهاي حامل كه جرم داري شون قابل تحصين است ،w - w + با 81000 ميليــــــــون الكترون ولت و z0 با 93800 ميليون الكترون ولت(Mev). خلاصه اينكه ، گشتـــاور يــك و نيروي ضعيف از خصوصيات آنهاست.
بوزونهائي كواركي (دو كواركي كه مزون ناميده ميشوند):باز هم عامل انرژي هستند.
اين تبديل كنندهاي خرده ذره ماده به انرژي ،شامل :
پيون : ايجاد كننده نيروي قوي كه پروتونهاي هم بار را سر جايشان مي نشاند -(هيدكي يوكاوا 1935م).و البته در اشعه كيهاني هم ثبت شده اند(سسيل فرانك پاول - 1947م). پيونها با اجرام متفاوت و بارهاي مثبت،منفي و خنثي مشاهده شده اند.
كئون: مزون خنثي با عمر كوتاه و جرم بيشتر از پيون ، كه در ساختار مـــــــــاده معمولي حضور ندارد.
از انرژي زاها كه بگذريم به ماده زاها (فرميونها)ميرسيم:
خرده ذره هائي كه سازنده ماده هستند را فرميون مينامند: (چرخش2/1) و داراي حركت دايره اي بوده و شامل كوارك و لپتون و باريون (سه كواركي )است.
كواركها : تا آنجا كه علم بشر اجازه داده ،ميتوان گفت كه كواركها سنگ پايه تشكيل ماده اند و شامل :۱- كوارك بالا ۲- كوارك پائين ۳- كوارك راس ۴- كوارك قاعده ۵-كوارك عجيب و ۶-كوارك افسونگر هستند.
لپتونها : اين فرميونها ،خرده ذره هاي سبكي هستند كه از ريز ذره هاي ذيل تشكيل يافته اند:
الكترونها :خرده ذره هاي سبك پايــداري كه با بار منفي برروي مدار اتـم با سرعــــــت ۶۰۰km/s ميچرخند و در همه ذرات حضور دارند ( واكنش آنها موجب پيدايش واكنشهاي شيميـــائـــــي مي شود).
الكترون داراي ضد خرده ذره اي بنام پوزيترون(بار ۱+) ميباشد.بعبارتي تصوير آئينه اي آن بوده كه در سال ۱۹۳۱ م توسط موريس ديراك حدس زده شد.و در سال ۱۹۳۲ م توسط اندرسن كشف شـــد.
لازم به ذكر است كه هر خرده ذره اي داراي يك ضد خود بوده كه بار و حركتش مخالف ذره اصلي بوده و سازنده ضد ماده ميباشد . ساختار برخي سياهچاله ها را از ضد ماده مي دانند.
ميو-آنها (الكترونهاي چاق تا ۲۰۰ برابر)،تو-آنها و نوترينوها (خنثي- جرمشان يك ده هزارم الكترون بوده و روزانه 10 ميليارد نوترينو از خورشيد به هر سانتيمتر مربع كره آبي رنگ ما اصابت ميكنه!و از طرف مقابل آن بيرون ميزنه! ).
و نهايتا باريونهاي سنگين وزن با عمر كوتاه كه فرميونهائي هستند متشكل از ۳ كوارك و بلافاصله پس از تشكيل به پروتون (سازنده هسته با بار ۱+ و به تعداد مساوي با الكترون در هر ذره و بـــــــا سرعت ۱۵ km/s و ۵ برابري تعداد نوترونها در طبيعت) و نوترون و باريونهاي ديگر(ناپايـــــــــدار كه از بقايايشان ،انواع ديگري به همراه پرتو كيهاني سيگما،امگا،هيپرون و زي بوجود ميآيد) تبديل مي شوند.
اگر به دنبال ريسمانها ( كلاف ريسماني )مي گرديد ، دنياي كواركها پاسخگو نيست . بايد زير اقيانوس كواركها و زير خرد ذره هاي ديگر غواصي كنيد و فقط در فرمولها مسير را ادامه دهيد و دعا كنيد باگي بر سر راهتان سبز نشود. در آن پائين ابزاري جهت اندازه گيري و رصد نداريد .هر چيزي كشف كنيد ، به محض بالا آوردن آن غيب ميشود. وهر چه قسم بخوريد كه وجود دارد! جز ديوانه خواندن شما كمكي نخواهند كرد!
خوب حالا سنگ را برداريد و مرز ماده و ضد ماده ،فيزيك و متافيزيك ،عالم غيب و شهود،دنياي ما و جنيان ، و بطور كل مرز بندي دنياهاي موازي را در نظريه ريسمانها ،به من نشان دهيد.
آيا فيزيك به دنياي متافيزيك وارد شده است و يا بالعكس؟
مرز فيزيك و متا فيزيك كجاست؟ ماده چيست ؟ دنياهاي موازي در كجاي هم واقع شده اند؟ اونها و دنياي اونها از چه تشكيل يافته كه ما را ميبينند ؟ و چرا ما آنها را نميبينيم؟( يراكم - حيث لا ترونهم ).
يا بني آدم لا يفتننكم الشيطان كما اخرج ابويكم من الجنه ينزغ عنهما لباسهما ليريهما سوآتهما انه يراكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم انا جعلنا الشياطين اولياء للذين لا يومنون(اعراف/۲۷)
اي فرزندان آدم ! شيطان شما را نفريبد ،آنگونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيـــــرون كرد ، و لباسهايشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد.چه اينكه او و قبيله اش شما را ميبينند از جائي كه شما آنها را نمي بينيد،ما شياطين را اوليــــاي كساني قرار داديم كه ايمان نمي آورند.

قصه هاي مادر بزرگها ، كه از افسانه هاي كهن اقوام پيشرفته آتلانتيس و ماياها و فرعونهاي زمان به يادگار رسيده ،چه چيز را حكايت ميكنند؟ آيا اشاره گر اينست كه فرعونيان به نيروي واحد كيهاني در فيزيك دست يافته بودند؟ آيا جنيان در بين آنها و كاخهايشان در تردد بوده اند؟ولي چون رسولان الهي را از محافل علمي اشان با تمسخر و ديوانه خطاب كردن ميراندند ، تمدن و عظمت تكنولوژيك شان به افسانه بدل شد. پس جالب است كه تمدن امروز ، روي خرابــــــــــه هاي باقيمانده از تمدن آنها ميپرسد: كه آيا آنها هم هواپيما داشته اند؟ از الكتريسيته چيزي ميفهميدند؟ جن چيه؟ ملائكه يعني چه ؟منظور قرآن از اينكه ميگه، مورچه و هد هد حرف ميزنه چيست؟ عجايب هفت گانه را چه قدرتي پديد آورده است؟

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]

[مشاهده در: www.funpatogh.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]