واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /گزارش - ايسنا/ يك سال پس از آناپوليس؛ مرگ تدريجي روياي بوش
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: بينالملل - گزارش و تحليل
كنفرانس به اصطلاح صلح خاورميانه در آناپوليس در حالي يك ساله ميشود كه نه تنها مهمترين هدفش را مبني بر امضاي پيمان نهايي صلح ميان رژيم صهيونيستي و فلسطينيها تا كمتر از شش ماه از پايان اين كنفرانس (تا قبل از پايان سال 2008) محقق نساخته است، بلكه اراضي اشغال شده فلسطين طي اين يكسال به ويژه در ماه آخر آن شاهد افزايش اقدامات خصمانه رژيم صهيونيستي در نقض حقوق ملت مظلوم فلسطين بوده است؛ به گونهاي كه تداوم تحريم سه هفتهاي عليه نوار غزه زنگ خطر را مبني بر وقوع يك فاجعهي انساني بزرگ در اين منطقه به صدا درآورده است و علاوه بر آن تلاش رژيم صهيونيستي در تغيير ساختار جغرافيايي سرزمينهاي تحت اشغال از طريق شهركسازيها، يهوديسازي بيت المقدس و حملات شهركنشينان تندروي يهودي عليه فلسطينيان همه و همه را بايد مولود كنفرانس صلح آناپوليس دانست كه جورج بوش به عنوان سكاندار اصلي اين كنفرانس به رغم وعده وعيدهايش، هدايت آن را به باراك اوباما سپرده است.
به گزارش دفتر مطالعات بينالملل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كنفرانس آناپوليس، 27 نوامبر سال 2007 در آكادمي نيروي دريايي آمريكا در شهر آناپوليس واقع در ايالت مريلند و با حضور بيش از 50 كشور و سازمان جهاني و حدود 16 كشور عربي و نيز رهبران تشكيلات خودگردان فلسطين و رژيم صهيونيستي به ميزباني آمريكا برگزار شد كه به زعم برگزاركنندگان آن، نخستين مذاكرات همه جانبه در زمينهي دست يافتن به صلحي جامع در خاورميانه از سال 2000 تا كنون محسوب ميشد.
محمود عباس رييس تشكيلات خودگردان فلسطين، با اميد مبني بر دستيابي به توافقنامهي نهايي صلح با رژيم صهيونيستي تا پيش از پايان سال 2008 و با بيان اين كه يك دستور كار روشن لازمهي موفقيت كنفرانس خواهد بود، از ماه ژوئن 2007 تا كنون به طور هفتگي با ايهود المرت، نخستوزير اين رژيم مذاكره ميكند كه برخلاف ادعاي دو طرف مبني بر دستيابي به برخي توافقها، اختلافات در خصوص مسايل و راهكارهاي نهايي صلح به ويژه موضوع بيتالمقدس، حق بازگشت آوارگان فلسطيني، مرزهاي كشور مستقل فلسطين، شهركهاي يهودينشين و منابع آب همچنان به قوت خود باقي است.
جورج بوش رييسجمهور آمريكا كه بايد وي را به واقع سكاندار اصلي اين كنفرانس دانست، پس از وجههي خدشهدار شدهاش در عرصهي منطقهيي و بينالمللي به دليل حمله به عراق و افغانستان، تصميم گرفت با برپايي نمايش سمبليك آناپوليس، اذهان عمومي را به اين موضوع جلب كند كه آمريكا به بحران 60 سالهي فلسطين و اسراييل طي شش ماه پايان خواهد داد. هر چند كه مشخص بود اين حربهي رياست جمهوري آمريكا از همان ابتداي برگزاري كنفرانس و آغاز مذاكرات بينتيجهي دو طرف فلسطيني و اسراييلي كارساز نيست زيرا فريبكاري را بايد سنتي ديرينه در سياست خارجي آمريكا دانست و اين فريبكاري زماني تبلور مييابد كه حقي وجود داشته باشد و كسي بخواهد از استراد اين حق به صاحبان اصلياش ممانعت كند. دربارهي بحران فلسطين و رژيم صهيونيستي نيز اين گونه است؛ مبارزهي گروههاي مقاومت فلسطين عليه تجاوز و اشغالگريهاي رژيم صهيونيستي يك حق مسلم است و تجاوز، كشتار و اقدامات ظالمانهي اين رژيم در سرزمينهاي فلسطيني ناحقي آشكار و اين جنگ بين حق و ناحق طي 60 سال ادامه داشته است و آمريكا همواره در جبههي طرف ظالم و ستمگر و از مدافعان سرسخت آن بوده است.
آمريكا سلاحهاي رژيم صهيونيستي را تامين ميكند و علاوه بر آن با قبضه كردن شوراي امنيت، هر گونه قطعنامه در محكوم كردن تجاوزگريهاي اين رژيم نژادپرست را وتو ميكند همانطور كه هر طرح و پروژه براي احقاق حقوق مردم مظلوم فلسطين را خنثي مينمايد.
از زمان شكلگيري رژيم منفور صهيونيستي بنا بر اين بود كه فلسطين به طور كامل تحت اشغال درآيد و ساكنان آن تسليم شوند يا اين كه به خاك و خون كشيده و يا آواره گردند و به اين ترتيب طرح تشكيل "كشور اسراييل" به عنوان حافظ منافع استراتژيك آمريكا و همپيمانان غربياش در مهمترين منطقهي جهان (خاورميانه) عملي شود، اما اين طرح با شجاعانهترين و طولانيترين مبارزات تاريخ توسط ملت فلسطين و مقاومت آن ناكام ماند و مردم فلسطين ثابت كردند كه مبارزهشان حقيقتا يك مبارزه در راستاي عدالتخواهي است، چيزي كه اكثر سازمانهاي حقوقي بينالمللي بيطرف نيز آن را تاييد كردهاند.
درچنين شرايطي بر اساس سنت ديرينه، آمريكا به سياست فريبكاري روي آورد؛ همان كاري كه طي سه كنفرانس كمپ ديويد، اسلو و پس از آن آناپوليس عملي ساخت و براي اين نمايش تصنعي تعدادي از همپيمانان و آلت دستهايش در منطقه را در آناپوليس گردهم آورد تا به ديگران وانمود كند كه از صلح سخن ميگويد در حالي كه همواره عملا از ظلم، تجاوزگري و اشغالگريهاي رژيم صهيونيستي حمايت كرده است.
محمود عباس و المرت در آناپوليس قول دادند كه به مذاكرات دو جانبه تا زمان دستيابي به توافقنامهي صلح ادامه دهند و هياتهاي مذاكره كنندهي فلسطين نيز به مذاكرات تخصصي و كارشناسي بپردازند و آمريكا هم به عنوان ناظر، نظارت بر روند اجراي تعهدات دو طرف را در قبال طرح نقشهي راه بر عهده بگيرد؛ اما در صحنهي ديگر اين نمايش رژيم صهيونيستي همچنان به بمباران غزه، ساخت ديوار حايل، ساخت شهركهاي يهودينشين و حفاريها در اطراف مسجدالاقصي ادامه ميدهد، غزه را محاصره ميكند، گذرگاههاي تجاري آن را ميبندد و هر گونه مقاومت مردم فلسطين توسط نيروهاي اين رژيم و نيروهاي امنيتي وابسته به تشكيلات خودگردان سركوب ميشود و تمامي اين اقدامات تحت حمايتهاي مالي و تسليحاتي گستردهي آمريكا صورت ميگيرد.
وي اخيرا گفت كه معتقد است "روياي تشكيل كشور مستقل فلسطين به پايان رسيده، تمامي فرصتهاي تشكيل اين كشور به دليل شهركسازيهاي اسراييل و تغيير ساختار جغرافيايي اراضي تحت اشغال از بين رفته و اين رويا را به سرابي غير قابل دسترس تبديل كرده است".
گزارشهاي فلسطيني و بينالمللي از افزايش شهركسازي صهيونيستها در كرانهي باختري حكايت دارد به طوري كه گفته ميشود سال 2008 بيشترين آمار در اين زمينه را طي 10 سال گذشته به خود اختصاص داده است.
يكي از دلايل اثبات بينتيجه بودن كنفرانس آناپوليس از همان ابتداي برگزاري، عدم حضور حماس در اين كنفرانس بود. غرب و در راس آن آمريكا حتي پس از آنكه ملت فلسطين با راي آزاد و دموكرات خود اين جنبش را به عنوان نماينده اكثريت پارلمان برگزيدند، از تعامل با اين جنبش سرباز زد و آن را "تروريست" خواند و از اين گروه كه آراء اكثريت مردم در انتخابات شوراي قانونگذاري فلسطين در سال 2006 را به همراه دارد، براي مشاركت در اين كنفرانس دعوت نكرد. علاوه بر آن نوار غزه به بهانهي سيطرهي حماس بر اين منطقه محاصره شد و مردم آن به دليل انتخاب حماس مجازات ميشوند، مجازاتي كه كودكان، زنان، افراد سالخورده و بيماران بيگناه تاوان آن را پرداخت ميكنند و كساني كه داعيهي دموكراسي سر ميدهند با اين كار ثابت ميكنند، انتخابات دموكراتيك از نظر آنها انتخاباتي است كه افراد مورد قبول آنها را روي كار آورد.
با گذشت يك سال از ادعاهاي بوش مبني بر تشكيل دو كشور فلسطين و اسراييل تا پيش از سال 2008، جهانيان شاهد افزايش و شدت بحران در اراضي فلسطيني هستند، به طوري كه همزمان با خروج بوش از كاخ سفيد نه تنها بحران خاورميانه بهتر نشده بلكه به وضعيتي بدتر از زمان پيش از برگزاري كنفرانس آناپوليس دچار شده است و بوش امروز در كمال وقاحت به عدم تشكيل كشور مستقل فلسطين معترف شده و مسووليت آن را به باراك اوباما، رييس جمهور منتخب آمريكا واگذار ميكند.
اما مردم مبارز فلسطين با كولهباري از تجربههاي تلخ و شيرين كه به بهاي خون هزاران جوان مقاومت به دست آمده است، به خوبي دريافتهاند كه هدف صلح آمريكايي هرگز احقاق حقوق آنها نيست بلكه هدف اصلي آن به انزوا كشيدن مقاومت است. آنها به خوبي ميدانند كه اوباما نيز به رغم ادعاهايش مبني بر تغيير و تحول به دليل سيطرهي لابي صهيونيست بر سياستهاي كلي آمريكا، هرگز نميتواند حقوق آنها را محقق سازد و آمريكا هرگز از سياست جانبداري از اسراييل جدا نخواهد شد. در اين ميان تنها برخي از سياستمداران كوتهنظر منطقه در جهت حفظ منافع شخصي از آمريكا پيروي كرده و صلح را از رهبران امپرياليسم گدايي ميكنند.
نهايتا ميتوان تنها مولود كنفرانس آناپوليس را مرگ تدريجي روياي بوش دانست؛ رويايي مبني بر تحقق صلح در خاورميانه تا پيش از پايان سال 2008.
منابع:
پايگاه اينترنتي عرب 48
روزنامهي الدستور اردن
تهيه و تنظيم از: شيوا بهروزه
انتهاي پيام
چهارشنبه 6 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]