واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: زندگی زیر سایه غربت
«آدمیزاد هم مثل سیب.زمینی است، اگر نسل اندر نسل در همان خاك بی.قوت بكارندش خوب رشد نمی.كند. بچه.های من هر كدامشان جایی به دنیا آمده.اند و اگر سرنوشتشتان دست من باشد، باید در خاك غریب ریشه بدوانند.»
جملاتی از ناتالی هاثورن، اولین كلماتی است كه به محض ورود به مجموعه داستان «خاك غریب» به چشم می.خورد. این مجموعه داستانی سومین اثر جومپا لاهیری، نویسنده مجموعه داستان «مترجم دردها» و رمان «همنام» محسوب می.شود.
به نظر می.رسد لاهیری در این اثر هم مثل دو اثر پیشین خود همچنان به تم غربت وفادار است و این تم محور اساسی عمده داستان.های این نویسنده محسوب می.شود. شخصیت.هایی كه یا از زادگاه پدری خود به غربت پناه آورده.اند یا از پدر و مادری ساكن در سرزمینی غریب به دنیا آمده.اند. این مجموعه داستان كه اوایل امسال با ترجمه امیرمهدی حقیقت روانه بازار كتاب ایران شد، به چاپ دوم رسیده است.
خانم جومپا لاهیری نویسنده.ای. هندی.تبار است كه ملیت آمریكایی دارد. او سال 1967 در لندن به دنیا آمده است. پدر و مادر لاهیری برای كسب فرصت شغلی و معیشتی بهتر هندوستان را به مقصد انگلستان ترك كردند اما بعد از مدتی راهی آمریكا شدند.
لاهیری پس از تحصیل رشته ادبیات انگلیسی، در دانشگاه بوستون سه مدرك كارشناسی ارشد در رشته.های ادبیات انگلیسی، نگارش خلاقانه و ادبیات تطبیقی و در همانجا مدرك دكترا در زمینه مطالعات رنسانس كسب كرد.
جومپا لاهیری طی 6 سال تحصیل در بوستون شروع به نگارش داستان كوتاه كرد و بعدها 9 داستان از آنها را در نخستین مجموعه داستانی.اش به نام مترجم دردها در سال 1999 منتشر كرد. در این داستان.ها موقعیت.هایی چون مشكلات ازدواج، ناامیدی و قطع ارتباط میان نسل.های مهاجران روایت می.شوند.
لاهیری می.گوید: «در ابتدا كه این داستان.ها را می.نوشتم هرگز نسبت به ترسیم زندگی آمریكایی.های هندی.تبار خودآگاه نبودم و بدون تصمیم قبلی این داستان.ها با كاراكترهایی هندی.تبار شكل گرفتند. در واقع انگیزه اصلی كه مرا به این سمت برد مخلوط كردن و آزمودن پیوند دو دنیا چون هند و آمریكاست كه من به آنها تعلق دارم؛ امری كه پیش از نگارش یافتن روی صفحه كاغذ برای انجام آن شجاعت یا بلوغ كافی نداشتم.»
مجموعه داستانی مترجم دردها با 600 هزار نسخه، فروشی فوق.العاده داشت و جایزه پولیتزر سال 2000 را برای نویسنده.اش به ارمغان آورد.
در سال 2003 لاهیری رمان اول خود «همنام» را منتشر كرد. رمانی كه بر محور خانواده.ای به نام گنگولی و داستان 30 ساله آن شكل می.گیرد. در این خانواده والدین كه در كلكته به دنیا آمده.اند به آمریكا مهاجرت كرده و فرزندان آنها گوگول و سونیا در شرایطی رشد می.كنند كه همواره فاصله فرهنگی و نسلی خود با والدینشان را احساس می.كنند.
در سال 2007 خانم میرا نیر، كارگردان مشهور آمریكایی هندی.تبار و كارگردان فیلم «می.سی.سی.پی ماسالا»، فیلمی با اقتباس از رمان همنام كارگردانی كرد.
دو ویژگی اساسی در آثاری كه تاكنون از جومپا لاهیری منتشر شده..اند یكی متن ساده و واضح با جملات كوتاه و بی.تكلف و دیگری شخصیت.های داستانی آثار او هستند. شخصیت.های داستان.های لاهیری اغلب مهاجران هندی.اند كه در آمریكا زندگی می.كنند و میان دو دنیای سنتی در زادگاه پدری با ویژگی.های فرهنگی و بومی خاص خود و دنیای نو با ارزش.های فرهنگی و اجتماعی دیگر در كشاكش هستند.
آثار لاهیری به تعریفی نوعی زندگینامه خودنوشت به شمار می.روند چرا كه بر پایه تجربیاتی كه نویسنده در ارتباطات خود با خانواده، دوستان و اجتماعات هندی در آمریكا داشته است، تكوین یافته.اند. از این رهگذر داستانی، لاهیری در تلاش برای ترسیم اضطراب و درگیری.های درونی و خانوادگی كاراكترهای داستانی و ثبت جزئیات و ظرافت.های روانی و رفتاری مهاجران هندی در آمریكاست.
تا پیش از نگارش مجموعه داستان خاك غریب، داستان.های لاهیری زندگی نسل اول مهاجران هندی به آمریكا و تلاش آنها برای اداره خانواده در جامعه تازه را روایت می.كردند. در خاك غریب نویسنده جای شخصیت.های مهاجر نسل اولی را به فرزندانشان داده كه در آمریكا به دنیا آمده و خود را عمیقا از لحاظ فرهنگی با هنجارهای جامعه جدید وفق داده.اند.
در واقع ایمان و باور نسل جدید به آموزه.های خانوادگی و ریشه.های فرهنگی هندی آن مورد موشكافی قرار می.گیرد و طبیعتا با آمدن نسل.های جدید طناب.های ارتباط با گذشته و سنت هندی كهنه و پوسیده.تر شده و انسان.هایی بدون تعلق به سرزمینی خاص شكل می.گیرند كه چون درختی در خاكی غریب شاخ و برگ پیدا می.كنند.
مجموعه داستان خاك غریب كه در برگیرنده 8 داستان كوتاه است، به 2 بخش تقسیم می.شود. بخش اول شامل 5 داستان مجزاست كه با داستان خاك غریب آغاز می.شود و بلندترین و زیباترین داستان آن به شمار می.آید.
در این داستان دختر هندی.تباری به نام روما به همراه همسر سفیدپوست خود آدام و پسر كوچكش آكاش در سیاتل آمریكا زندگی می.كند. روما و آدام نمونه خانواده تازه و جوانی هستند كه دو فرهنگ شرقی و غربی را گرد هم آورده است.
پدر روما كه بتازگی همسر خود را از دست داده است، تصمیم به اروپاگردی می.گیرد و ضمن سفرهای خود كارت.پستال.هایی به آدرس دختر خود در آمریكا می.فرستد. اما به طور غیرمنتظره.ای پدر برای دیدن دختر خود به سیاتل می.آید و روما با نگرانی از حضور پدرش در خانه جدید.شان در سیاتل استقبال می.كند.
با وجود این، قطعا ملاقات روما با پدر او را مجبور به مواجه شدن با اختلافاتی خواهد كرد كه میان نسل اول و دوم خانواده.های مهاجر به وجود می.آید. سفر به كشورهای جدید یا اسكان در سرزمینی دیگر، كارت.پستال.هایی از كشورهای خارجی و فواصل موجود میان انسان.ها و فرهنگ.ها در فضای داستانی همگی در خدمت وجوه سمبولیك عنوان داستان خاك غریب محسوب می.شوند. اما پایان غم.انگیز داستان تنها در اثر كارت.پستالی ساده كه به مقصد نرسیده. است، شكل می.گیرد.
تمركز لاهیری در مجموعه داستان خاك غریب به طور مداوم روی گروهی از مردم هند در آمریكاست كه در تلاش برای كسب مدارج دانشگاهی، موقعیت.های اقتصادی و فرصت.های بهتر هستند
چهار داستان دیگر بخش اول مجموعه خاك غریب نیز وجوه تماتیك مشتركی با داستان نخست دارند. در داستان «جهنم بهشت» زن جوانی دوران كودكی خود را به یاد می.آورد و آن زمانی است كه جوانی كلكته.ای به دوست خانوادگی و بعدها بخشی از زندگی او و به طور حیرت.انگیزی، مادرش تبدیل می.شود.
در داستان «انتخاب جا» (یكی دیگر از عناوین پر معنی این مجموعه داستانی) زوج میانسالی به نام آمیت و مگان، كه مانند دیگر داستان.ها دو انسان از دو فرهنگ متفاوت هستند، در خلال ازدواج دوستی به نام پم در مدرسه شبانه.روزی قدیمی آمیت، خود و ناگفته.هایی از گذشته خود را بازكاوی می.كنند.
در داستان «خوبی محض» دختری بنگالی به نام سودا كه بتازگی صاحب فرزندی شده، سعی دارد با برادر الكلی.اش و نقشی كه او احیانا در اعتیاد برادر داشته، كنار بیاید. راهول را می.توان یكی از قویترین كاراكترهای موجود در این مجموعه داستانی به شمار آورد.
بخش دوم خاك غریب از 3 داستان پیوسته تشكیل شده كه دوشخصیت محوری به نام هما و كاشیك دارد. اولین بار هما و كاشیك یكدیگر را پس از بازگشت والدین كاشیك از هندوستان به بوستون ملاقات كرده بودند. خانواده هما تصمیم می.گیرند خانواده كاشیك را تا زمانی كه جایی مناسب برای زندگی. كردن پیدا كنند در خانه خود اسكان دهند.
اتاق پیشین هما تبدیل می.شود به اتاق كاشیك كه 3 سال از او بزرگ.تر است و هما به اتاق والدینش منتقل می.شود. اما در پس تمام این اتفاقات، تراژدی پنهانی وجود دارد كه خانواده هما از آن آگاهی ندارند. داستان اول به نام «اولین و آخرین بار» از زاویه دید هما روایت می.شود، داستان دوم «آخر سال» 3 سال بعد از زبان كاشیك روایت می.شود و سومین داستان، «رفتن به ساحل» از نگاه هر دو روایت می.شود.
خانم لاهیری همانند داستان ابتدایی این مجموعه یعنی خاك غریب، داستان آخر را نیز به طور غمناكی به پایان می.رساند.
خانم لاهیری خود درباره كاراكترهای هما و كاشیك می.گوید: «زندگی این دو كاراكتر را بیش از یك دهه با خود تجربه كرده.ام و پیش از آن.كه رمان همنام را آغاز كنم بسیار به آنها فكر می.كردم. من می.دانستم در این داستان دو خانواده وجود دارند و یكی از آنها از هند به آمریكا می.آید، به هند برگشته و بار دیگر به آمریكا باز می.گردد.
سه سال پیش در ابتدا پیش.نویس خامی كه در حال حاضر به نام «اولین و آخرین بار» در این مجموعه وجود دارد را نوشتم. اما همچنان به آن فكر می.كردم كه بعد چه می.شود؟ و برای این خانواده.ها و بخصوص برای كاشیك چه اتفاقی می.افتد؟ به این سبب داستان ادامه یافت و روایتی از زبان كاشیك در آخر سال شكل گرفت و پس از آن فكر كردم نیاز به داستان سومی نیز هست و داستان با نگارش رفتن به ساحل تكمیل خواهد شد.»
اما در میان همه داستان.های مجموعه خاك غریب، «رفتن به ساحل» تنها داستانی است كه در روزگار حاضر روایت می.شود. داستان.های پیشین با نشانه.هایی چون ویدئو ركوردر، تلفن.هایی با سیم.های طولانی و وسایل زندگی.ای كه در خانه.های كنونی به نام قدیمی تلقی می.شوند، خانه.های دهه هشتادی را روایت می.كنند.
فضایی كه خانم لاهیری به طور تصادفی انتخاب نكرده بلكه نشان از نوعی نوستالژی نسبت به گذشته.ای در جایی متفاوت و زمانی دیگر دارد؛ زمانی كه هنوز اینترنت و جهانی.سازی در روابط و نظم جهانی.نو دست نبرده بود.
تمركز لاهیری در مجموعه داستان خاك غریب به طور مداوم روی گروهی از مردم هند در آمریكاست كه در تلاش برای كسب مدارج دانشگاهی، موقعیت.های اقتصادی و فرصت.های بهتر هستند. داستان.هایی كه یكی پس از دیگری وجوه و موقعیت.های متفاوتی از یك تم مشترك را بازتاب می.دهند.
یكی دیگر از اشتراكات این داستان.ها همسران و زوج.هایی هستند كه زن و مرد از دوفرهنگ متفاوت با هم ازدواج كرده.اند. روما و آدام، پارناب و دبورا، آمیت و مگان، سودا و راجر، راهول و النا همگی ازدواجی میان یك آمریكایی هندی.تبار و یك آمریكایی سفیدپوست هستند. تقریبا همه این شخصیت.ها دارای مدارج دانشگاهی از دانشگاه.های معتبر آمریكا هستند.
مجموعه داستان خاك غریب پس از انتشار رمانی به نام همنام به چاپ رسید. آمدوشدی میان دو ساختار داستان كوتاه در مترجم دردها، رمان بلند همنام و بار دیگر مجموعه داستان.های كوتاه خاك غریب كه برای بسیاری از مخاطبان و منتقدان سوال برانگیز بود. اما خانم لاهیری علت خاصی جز آنچه موقعیت.های داستانی فی.نفسه تحمیل می.كنند برای آن برنشمرده است و باور دارد ضمن آن.كه موقعیت داستانی خود شرایط تكوین یافتن خود را تعیین می.كند، نمی.توان موقعیت یك داستان كوتاه را به صورت رمانی دور و دراز درآورد و از طرفی در جایی كه نیاز به پرداخت به جزئیات و موقعیت.هایی سلسله.وار وجود دارد، رمان بلندی چون همنام شكل می.گیرد. برخی از داستان.های كوتاه خاك غریب در زمان نگارش همنام نوشته شده.اند و باقی داستان.ها به فاصله كوتاهی پس از انتشار رمان نوشته شده.اند. زمانی كه نویسنده خود را صاحب تجربیاتی چون ازدواج و عهده.داری مسوولیت تربیت فرزندان خود می.داند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]