تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سه چیز از نشانه های یقین هستند: کوتاهی آرزو، اخلاص در عمل، بی رغبتی به دنیا
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816222756




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اعتراض به تغيير سيماي شهر


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اعتراض به تغيير سيماي شهر
نقد- امير شفيعي:
رسانه‌هاي جمعي از آنجا كه از متن جامعه برمي‌خيزند، نمايانگر نحوه نگرش آنها به محيط پيرامون و مسائل هستند.

لذا پيش گرفتن تحليل و توصيف رويكرد رسانه به مسائل اطراف مي‌تواند ما را به دركي از شرايط جامعه (بسيار ساده‌تر از نمونه‌گيري‌ها و پركردن پرسشنامه‌ها) برساند.

شهر به‌عنوان محمل زندگي آدمي، تاثير بسياري بر شكل‌گيري انديشه‌ها و رفتارهاي ساكنان خود دارد- همچون تاثير ظرف و مظروف- لذا تحليل رويكرد رسانه‌ها نسبت به محيط زندگي مردم، مي‌تواند هم نمايانگر تاثير اين ظرف(شهر) بر مظروف(جامعه) باشد و هم بيانگر خواسته و انتظار جامعه از شهر. به عبارتي بايد گفت رابطه شهر و جامعه فراتر از ظرف و مظروف است؛ از آنجا كه در اين رابطه هر دو بر هم تاثير مي‌گذارند و يكي، ديگري را به شكل و هيأت دلخواه خود درمي‌آورد.

فيلم و سريال به‌علت برخورداري از ساختار روايي و دربر‌گيري مخاطبان بي‌شمار، نسبت به ساير جلوه‌هاي رسانه (همچون روزنامه، نمايشگاه‌ها، نشست‌هاي تخصصي و...) نزديكي بيشتري به متن و جريان زندگي دارد، لذا تحليل اين رسانه به مثابه تحليل و توصيف اكثريت جامعه است. آنچه در پي مي‌آيد، تحليل و تفسير نگرش اين رسانه با مورد مداقه قرار دادن فيلم‌هاي در حال اكران در سينما است.

براي تحليلي مبتني بر «درك نگرش فيلم به شهر»، از دو جنبه مي‌توان به بررسي فيلم‌ها پرداخت؛ نخست تصويري كه محتواي داستان از زندگي شهري به بيننده القا مي‌كند كه البته ممكن است پرداختن مستقيم به زندگي شهري، مد نظر كارگردان نبوده باشد ( و البته با درنظرداشتن رابطه دوسويه ظرف و مظروف، تفاوتي نمي‌كند كه چنين رويكردي رامدنظر داشته يا نه). اين جنبه در واقع خط داستاني فيلم را مورد كنكاش قرار مي‌دهد.

جنبه ديگر، تصويري است كه فيلم مستقيما از معماري و شهر به دست مي‌دهد؛ در ادامه به‌عنوان مشتي نمونه خروار، به تحليل دو فيلم در حال اكران «كنعان» و «آواز گنجشك‌ها»، مبتني بر رويه فوق، پرداخته و سعي مي‌شود نتيجه آن به جرياني فراتر از دو فيلم بسط داده شود.

كنعان (ساخته ماني حقيقي) روايتگر يك زندگي آپارتمان نشيني است؛ زندگي زوج جواني كه رو ‌به ‌اضمحلال است و بيراه نيست اگر اين اضمحلال را به محيط پيرامون آنها نيز نسبت دهيم.

روايت فيلم تفاوتي در ماهيت اين زندگي آپارتمان‌نشيني كه مورد انتقاد فيلم است(خواسته‌ ناخواسته) نمي‌گذارد، كه ظاهر آن داراي تجملات بصري باشد (همچون خانه شخصيت‌هاي اصلي فيلم، مرتضي و مينو كه نمايانگر طبقه مرفه هستند) يا آپارتمان‌هاي هم ريخت و ساده مناطق مركزي و پايين‌تر شهر(خانه شخصيت علي) كه در هر دو صورت نمودار نارضايتي هستند. اين انتقاد از اين نوع مسكن، نه غيرمستقيم كه حتي مستقيما در ديالوگ‌ها متجلي مي‌شوند؛ به‌طوري كه در ميانه فيلم اين نارضايتي از آپارتمان‌ها و برج‌ها، از زبان شخصيت آذر، نسبت به مرتضي بيان مي‌شود و مستقيما از كيفيت نامناسب خانه‌هايي كه در جريان «بساز و بفروشي» يا ناشي از عدم‌پرداخت صحيح معماران است، انتقاد مي‌شود.

اما آنچه باعث تحول شخصيت‌هاي فيلم مي‌شود هم پيرو همين ديدگاه و انتقاد است. نقطه عطف فيلم با عبور شخصيت‌هاي اصلي(مرتضي و مينو) از شهر به طبيعت و روستا و عبور شخصيت‌هاي فرعي(آذر و تا حدي علي) از دنياي مدرن و مناطق بالادست شهر به گذشته و مناطق مركزي و قديمي (كه محمل خاطرات شهر هستند) صورت مي‌پذيرد. در واقع كارگردان در بياني ضمني، تفكري پست مدرنيسمي را پيگيري مي‌كند و آن، ايجاد تعامل بيشتر با طبيعت و نگاه به زندگي و معماري گذشته است. حتي خانه علي كه مينو لحظاتي در آن احساس آرامش مي‌كند، به واسطه به درون كشيدن طبيعت در گلدان‌هاست كه وجهي آرامش بخش به آپارتمان داده است.

فيلم آواز گنجشك‌ها (ساخته مجيد مجيدي) نيز رويكردي انتقادي به شهر دارد. شخصيت اصلي قصه (كريم) كه به‌دنبال ارزش‌هاي اخلاقي‌اي چون معرفت و مرام است(به ياد بياوريد ابتداي قصه را كه چگونه با استيصال، شترمرغ‌ها را بي‌معرفت مي‌خواند!) با گذر از شهر به روستا با محيطي روبه‌رو مي‌شود كه نه تنها در حال از دست دادن اين خصلت است، كه به راحتي كريم را (به‌عنوان مظروف) نيز تحت‌تأثير قرار مي‌دهد تا در آبي رحمت آسماني را به روي خود ببندد.

در روستا با فضايي روبه‌رو مي‌شويم كه دلبستگي و همبستگي زيادي در آن موج مي‌زند(هنگامي كه كريم از غذاي خود براي تمامي همسايگان مي‌فرستد)؛ در مقابل شهر سرشار است از دروغ و طمع؛ هرچند كه هنوز مي‌توان معرفت مورد نظر قصه را در آن كمي يافت (هنگام نماز خواندن كريم مقابل درب پاركينگ و...).

ازسوي ديگر، تصوير آغازين ورود كريم به شهر، نمايي فراگير از شهر در غروب آفتاب است با صداي ترافيك و بوق و... . شخصيت قصه در خياباني نشان داده مي‌شود كه نمادي از شكست معماري و شهرسازي مدرن (خيابان نواب تهران) به حساب مي‌آيد، با آپارتمان‌هاي سر به فلك كشيده كه در يك نماي پايين به بالا بر شخصيت قصه، چيره هستند.

كارگردان كه در مصاحبه‌ها هم از اين وضع شهر ابراز نارضايتي كرده است در فيلم نيز با بيان هنرمندانه اين مشكل، چشم اميد ما را به نسل‌هاي بعدي و كودكان مي‌گشايد كه شايد همت عالي آنها كه توانست آب انبار مخروبه را نو كند، شهر و زندگي نا‌بهنجار اكنون ما را نيز نو كند.

در يك جمع بندي كلي بايد اذعان داشت كه بسياري از فيلم‌ها و بعضا سريال‌هاي اين چند ساله كه مجال پرداخت به آنها نيست، چنين تصويري از شهر ارائه مي‌دهند. نماهاي دهشتناك پايين به بالا، برش و تدوين سريع سرسام آور در نماهاي شهري، ترافيك، نماهايي از شهر با تكنيك دوربين روي دست كه حس تعليق و سرگيجه به دست مي‌دهند و از اين قبيل تكنيك‌ها و نگاه‌ها كه همگي اعتراض دارند به فرآيندي كه شهر طي كرده است؛ فرآيندي كه بايد منتسب دانست به سياست‌هاي دهه‌هاي پيش كه اكنون جلوه‌گر شده‌اند.

اين سياست‌ها را مي‌توان موارد كلي‌اي همچون تمركز فرصت‌هاي شغلي در تهران در پيش از انقلاب، سياست‌هاي اعطاي زمين بي‌برنامه در اول انقلاب، پيگيري آن رويه با تصويب قانون زمين شهري سال 1365 و از اين قبيل دانست اما مهم‌ترين عامل اين آشوب شهري در روي آوردن شهرداري به كسب استقلال از دولت از طريق روش‌هاي نامشروع و غيرعقلاني بود.

تصويب قانون مربوطه توسط دولت در اواخر دهه 60 رخ داد. شهرداري وقت تهران(ابتداي دهه 70) نيز ساده‌ترين راه و متأسفانه بدترين و برگشت‌ناپذيرترين راه، يعني فروش تراكم و رشد قارچ گونه برج‌ها و آپارتمان‌ها- فارغ از ضوابط و قوانين عقلاني- را برگزيد تا شهرداري، آلوده منبع مالي‌اي شود كه به زعم كارشناسان امر تاكنون نيز رهايي كامل از آن برايش ممكن نشده است؛ همان امري كه باعث شده است فرياد اعتراض ساكنان در فيلم‌ها بلند شود (از موارد فراگيري و بروز اين اعتراض در اذهان عمومي نيز بايد به برنامه دو قدم مانده به صبح اشاره كرد كه در بخش معماري خود با كارشناسي شادمهر راستين، به تهران و معضل‌هاي آن از تريبون فراگيرترين رسانه مي‌پردازد).
 سه شنبه 5 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن