تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):گوش خود را به شنيدن خوبى‏ها عادت بده و به آنچه كه به صلاح و درستى تو نمى‏افزايد گو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1811667152




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یک گلزار شهدای متفاوت در دزفول


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: «در گلزار شهدای شهید آباد دزفول قطعه.ای وجود دارد که محل دفن دستها و پاها و انگشت.هایی است که پس از برداشتن آوار موشک باران ها پیدا شده و مشخص نبوده است به کدام پیکر تعلق دارد و شاید امروز و به مناسب سالروز میلاد علمدار کربلا و سالار جانبازان و روز جانباز، انتشار مطلبی در این باره بی مناسبت نباشد»

موشک !
مشهورترین واژه.ی شهرم، در روزهایی که زمین به آسمان میپیوست.

موشک!
دوازده متر فاجعه در کوچه پس کوچه.های سه.، چهار و شش متری شهرم.

موشک!
هولناکترین کابوس خوابهای آشفته روزگار جنگ.

کابوسی که گاه به حقیقت می پیوست و پیکر ده ها و گاه صدها تن از مردم شهرم را چنان تکه تکه می کرد که مرده شوی فریاد بر میآورد (من دیگر مرده نمی شویم، دلم تاب و توان ندارد)

دزفول

شهر موشک ها و به قول عراقیها (بلدالواریخ)

برای موشک فرقی نداشت که قربانیانش که باشند.

کودک، پیر، جوان، زن و مرد

موشک ، شروع داستان بود، و آخر داستان تابوت هایی که تعدادشان هفتاد وگاه بیشتر از آن بود.
و اما این آخر داستان نبود.

فردای ماجرا، یا روزها بعد که آوار برداشته میشد...
الله اکبر ... یا اباالفضل(ع)... فدای دستان قلم شده.ات.
دستی بریده پیدا می.شد.

انگشتی آن طرف تر،
پایی که با کفش یا بی کفش بودنش مهم نبود ، از پیکر جا ماندش دل را آزار می داد .
و همه اینها معلوم نبود که صاحبش در بین کدام مزار از گلزار های شهدا خوابیده است؟
وقتی چندین خانه با هم ویران می شد و ده ها و گاه صدها تن تکه تکه می شدند ، معلوم نمی شد کدام انگشت ، کدام دست و یا کدام پا ، از کدام پیکر جا مانده است؟

اگر به نشانه ای معلوم می شد که متعلق به کیست، کنار پیکر خوابیده در مزار دفن می شد و اگر نه . . .
در محلی دفن می شد که فقط دست و پاهای گمنام و ناشناخته را دفن می کردند.
و این قطعه از زمین را در هیچ کجای دنیا به این مظلومی نمی یابید.

این بزرگترین سند مظلومیت دزفول را که امروز گمنام و ناشناخته است.
این قطعه از بهشت، کنجی از گلزار شهدای شهیدآباد دزفول قرار دارد که اکنون غریب و خاک آلود روزگار میگذراند و اگر این قطعه از زمین در هر کجای دنیا می بود، به عنوان بزرگترین سند تاریخ مظلومیت آن ملت، به بهترین شیوه حفظ و حراست می شد و این قطعه امروز در نهایت کم لطفی متولیان امر بیشتر شبیه زباله دان است تا قطعه ای از بهشت.

دزفول با اینکه بیشترین آثار جنگ را در خود به یادگار دارد ، به لطف متولیان امر در لیست بازدید کاروان راهیان نور نیست و شما نمی آیید تا این قطعه آسمانی زمین راببینید.

جایی که کم از قتلگاه های شلمچه و طلائیه و هویزه ندارد.

برای همین دیروز رفتم گلزار شهدای شهیدآباد تا برایتان تصاویری از این سند مظلومیت را ثبت کنم. اگر دقیق آدرس محل را ندانی هر چه بگردی پیدایش نمی کنی. ابتدا فکر می کنی روی یک قسمت سیمانی قدم می زنی. اما بعد که خوب دقیق می شوی ، می بینی که با انگشت روی قطعه های سیمانی نوشته شده است:

«دست و پای ناشناخته موشک خورده»

«دست و پای ناشناس»

«این ها دست و پای شهیدان است»

«دست و پا»

مجبور شدم خاک و خاشاک و زباله ها را کنار بزنم. گاه قسمتی از آنجا را بشویم تا شما این سند بکر و دست نخورده تاریخ دفاع مقدس را بهتر ببینید و بدانید که با آن چگونه رفتار شده است.
داعیه داران و مدعیان حفظ اسناد و آثار آن روزها کجایند؟






































این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن