واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مهندسي سينما، شور هنرمندانه
سينمايجهان- ناهيد پيشور:
جنجالهايي كه پيرامون برخي فيلمها به راه ميافتد، عملا خيلي به نفع آنها تمام نميشود.
«مجموعه دروغها» ساخته رايدلياسكات و «شواليه تاريكي» اثر كريس نولان از جمله اين فيلمها هستند. «مجموعه دروغها» در اينجا به واسطه دلايل فرامتني توجه زيادي را برانگيخت، در حالي كه فيلمي است كاملا متوسط؛ يك درام هاليوودي معمولي كه از حد و اندازه سازندهاش و پيشينه درخشانش پايينتر است.
فرمولي كه «مجموعه دروغها» از آن استفاده ميكند تكراري و فاقد طراوت است. اسكات هم چيزي فراتر از يك تكنيسين نشان نميدهد كه مشخص است خيلي با دستمايه اثر ارتباط برقرار نكرده و صرفا يك فيلم ديگر به كارنامهاش اضافه كرده است.
درباره «شواليه تاريكي» موضوع كمي متفاوت است. فيلم كريس نولان خوش ساختتر از آن است كه بتوان ناديدهاش گرفت. پرفروشترين فيلم سال كه بينندههاي پرتعداد در سراسر جهان يافت، شايد جذابترين فيلمي باشد كه براساس كميك استريپ بتمن جلوي دوربين رفته باشد. حسي كه حين تماشاي فيلم به مخاطب القا ميشود، مشحون از لذت سرگرمي است. «شواليه تاريكي» فيلم سرگرمكننده و جذابي است ولي ذوق زدگي منتقدان آمريكايي كه آن را تا حد شاهكار بالا بردند و انتخاب فيلم به عنوان بهترين اثر تاريخ سينما، خيلي با واقعيات منطبق نيست.
اولا به اين دليل واضح كه اثبات شاهكار بودن يك اثر هنري، نيازمند گذشت زمان است و دوم اينكه «شواليه تاريكي» فيلم عميقي نيست. فيلم بيشتر به محصولي دقيق و خوش تكنيك از كارخانه روياپردازي ميماند كه در آن وجه صنعتي سينما مهمتر از جنبه هنرياش است.
انسجام ساختاري و استحكام تكنيكي فيلم، تماشاگر را در حين تماشاي «شواليه...» ميخكوب كرده و او را به تماشاي چند باره آن ترغيب ميكند.
دليل فروش بالاي «شواليه...» همين مسئله است، منتها انتظاري كه از منتقد ميرود اين است كه فراتر از توقع و سليقه تماشاگر حركت كند. «شواليه تاريكي» تسلط كارگردان بر دستمايه و احاطهاش به جهاني كه خلق ميكند، ديدني و حتي ستودني است.
گرچه «شواليه...» براي قرار گرفتن در قله، چيزهايي كم دارد كه شايد مهمترينش شهود و برانگيختگي هنرمندانهاي باشد كه همه شاهكارهاي تاريخ سينما از آن بهرهمند بوده اند. رسيدن به قواره شاهكار، بيش از مهندسي سينما، نيازمند شوري هنرمندانه است؛ چيزي كه خيلي نميشود سراغش را در «شواليهتاريكي» گرفت.
فيلم را نگاه ميكني چهره كارگرداني در ذهنت نقش ميبندد كه مطمئن از نتيجه كارش و با در خدمت گرفتن بهترين امكانات، كوشيده تا اثري نفسگير بسازد. اين تمركز و دقت را هم داشته كه در خلال روايت قصه، لايههاي عميقتري را هم بكاود. اما ستايشهاي بيحد و حصر منتقدان آمريكايي، با قوارههاي فيلم همخواني چنداني نمييابد. تسلط بر ابزار فقط يكي از راههاي رسيدن به قله است.
يکشنبه 3 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]