واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > افروغ، عماد - بنده بر حسب شناختی که از انقلاب اسلامی و مبانی اخلاقی، دینی و سیاسی نظام داشتم جز اولین کسانی بودم که ناقوس بی اخلاقی در سیاست که در رفتارها و رویکردها مشهود بود را به صدا در آوردم و در این خصوص مطالب زیادی را به نگارش در آوردم و مصاحبه های زیادی را انجام دادم و حتی پروژه ای تحت عنوان اخلاق و سیاست را تعریف کرده و اولین مقاله آن تحت عنوان مبانی و چالش های اساسی رابطه اخلاق و سیاست را ارائه کردم که هم اکنون هم این مقاله در دست چاپ است. بنابراین گسترش بی اخلاقی در عرصه سیاست به عنوان یک پدیده مذموم مورد پیش بینی اینجانب قرار گرفته بود. زمانی که این هشدار ها داده شد علایم و شاخص هایی دال بر رواج بی اعتمادی در کشور وجود داشت همان زمان به محض مشاهده این وضعیت ما فریاد زدیم و نسبت به این پدیده هشدار دادیم با این وجود در آن مقطع این پدیده آنچنان گسترش نیافته بود اما در حال حاضر با وجود عدم توجه به این هشدار ها این مساله به اپیدمی تبدیل شده و اگر جلوی آن گرفته نشود به یک فاجعه تبدیل می شود . اگر این فاجعه گریبان مردان سیاست را بگیرد جای نگرانی وجود ندارد، نگرانی آن زمانی قوت می گیرد که این فاجعه گریبان نظام جمهوری اسلامی را در وهله اول و گفتمان ارشمند انقلاب اسلامی را در وهله دوم بگیرد. بیشتر نگرانی ما معطوف به این است که تاثیرات سوء این بی اخلاقی در عرصه سیاست متوجه نظام جمهوری اسلامی شود و در این راستا باید روشنفکران و نخبگان و دانشمندان به مردم این "تنبه " و آگاهی را بدهند که این قبیل رفتارها و کردارها که در جامعه مشاهده می شود هیچ ربطی به اصل نظام و انقلاب اسلامی ندارد و باید حساب این رفتار ها را از اصل انقلاب و جمهوری اسلامی جدا کنند. پیش گیری نکردن از این پدیده که در مقطع فعلی بسیاراوج گرفته است به زودی به فاجعه ای منجر خواهد شد که باید خود را آماده عواقب مخرب آن بکنیم. این پدیده بر وحدت جامعه و اعتماد مردم نسبت به دولتمردان و مقاومت مردم در شرایط بحرانی اثر سو خواهد گذاشت بنابراین اگر امروز جلوی آن گرفته شود بهتر است تا فردا به این کار مبادرت کنیم . نقش قوه قضائیه و مدعی العموم همچنانکه بارها از سوی اینجانب مورد تاکید قرار گرفته است بسیار مهم است بخصوص اینکه بسیاری از افراد با انگیزه جلوگیری از هتک حرمت بیشتر و بی اعتمادی به مراجع قضائی از حق خود برای تنظیم شکایت نامه صرفنظر می کنند از همین رو بهتر است که مدعی العموم در این زمینه وارد عمل شود بنابراین من بار دیگر حرف خود را تکرار می کنم که ما نیاز به مدعی العموم اخلاقی داریم و اتفاقا فلسفه وجودی انقلاب اسلامی بسط و گسترش اخلاقیات در جامعه است و هدف غائی تاسیس نظام جمهوری اسلامی گسترش معنویات و معرفت در بطن جامعه است حال اگر مدعی العموم اخلاقی وجود نداشته باشد باید این سوال پرسیده شود که پس چه باید داشته باشیم ؟ وجه ممیزه جامعه و نظام سیاسی ما از سایر نظام های سیاسی توجه به دین مداری و محور قرار گرفتن اخلاقیات در امر سیاست و نحوه اداره کشور است اما متاسفانه کار به جایی رسیده است که اگر روزی می بایست به دین مداران خود هشدار می دادیم که به سیاست هم باید توجه کرد امروز باید به مردان سیاست هشدار بدهیم که بایستی به اخلاق و دین هم توجه کنند. امام خمینی به عنوان پیشتاز توجه دین به سیاست هیچگاه سیاست را منهای دین ودیانت موجه نمی دانستند و آن را به رسمیت نمی شناختند و همواره تصریح می کردند که باید معنویت در راس امور قرار بگیرد و حتی تراز سیاست را معنویت می دانستند این مساله بارها توسط امام هشدار داده می شد. حال باید واقعیت جامعه سیاسی فعلی ما را با آرمان ها و اندیشه های امام مقایسه کرد و به این سوال پاسخ داد که جامعه فعلی ما کجا ست و اندیشه ها و آرمان های امام خمینی کجا قرار دارد ؟ یکی از ملاک های توجه به اخلاق در سیاست رعایت عدالت و انصاف در مواجهات و رقابت های سیاسی است همچنانکه این مساله در دین مبین اسلام به کرات مورد تاکید قرار گرفته است حضرت امام علی (ع ) فرموده اند فرزندم در ارتباط میان خود و دیگران خویش را میزان قرار بده پس برای دیگران دوست بدار آنچه برای خود دوست داری و آنچه برای خویشتن نمی خواهی برای دیگران مخواه و ستم مکن چناچه دوست نداری بر تو ستم کنند و نیکی کن چناچه دوست داری بر تو نیکی کنند. با توجه به این تصریحات دینی ما باید این نکات را در رفتار سیاسی خود مورد توجه قرار دهیم و این مساله را مورد ارزیابی قرار بدهیم که تا چه حد توصیه این بزرگان را مد نظر قرار داده ایم به عبارت بهتر آیا دین و اخلاق را هدف قرار داده ایم و سیاست را ابزار یا بالعکس سیاست برای ما هدف شده است و دین و اخلاقیات، ابزار.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]