واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: بازار دلهاي شكسته
دين- علي عمادي:
اگر آنجا شكستنيها را ارزان ميخرند و گاه به دور مياندازند، اينجا دل شكسته قيمتي گزاف دارد
وقتي دل ميشكند، تازه عيارش معلوم ميشود كه تا نشكند، سنگي است اما همين كه تكان خورد ميشود متاعي گرانبها، گرچه بر سر هر كوي و برزن خريدار ندارد. بازار دل شكسته بين الحرمين است و بايد شب جمعه ميبودي و ميديدي كه چه داغ است اين بازار، جايي ميان عشق و غربت؛ حد فاصلي ميان خاك تا افلاك؛
بهخصوص آنها كه نوبت شان سرآمده و بايد وداع كنند با شهر پيامبر؛ همانها كه بايد احرام ببندند و به ميقات روند و دعوت حج ابراهيمي را لبيك گويند.
و كجاست اين ميقات؟ «آبار علي» يا «ابئار علي»؛ يعني چاههاي علي كه هنوز ميجوشد و حتي نامش بر بطريهاي آب يك ريالي مدينه است و اين لابد جنبهاي تمثيلي دارد كه اگر از شهر پيامبر به سوي خانه خدا ميروي، بايد آنجا احرام بندي كه نام زلالترين و پاكترين عنصر حياتش علي است، افزون بر آنكه در كنار مسجدي باشد، «شجره» نام؛ شجره طيبه ولايت كه اول گام است براي رسيدن به توحيد و همين ميشود كه وقتي دعاي اميرمؤمنان را كنار مضجع پيامبر و مدفن فرزندانش در بقيع و قبر گمشده در يتيم هستي ميخواني، دلت بياختيار ميلرزد و اشك از كنار چشم راه ميجويد.
و مدينه از حالا رو به خلوتي ميگذارد. آنها كه پيش از زيارت خانه خدا به شهر پيامبر آمده اند، حالا با لباس احرام، دسته دسته و گروه گروه به سوي شجره رهسپارند و تو هر روز ميبيني حاجيهاي هر كشور سفيدپوش باروبنه بر اتوبوسي گذاشتهاند و روبه ميقات دارند و حاجيهاي خودمان نيز؛
كه چند روزي است پروازها از ايران به جده و سپس مكه مستقيم شده و بسياري از زائران اكنون در جحفه به ميقات رفتهاند و حتي عمره تمتع بجا آوردهاند و تو در اينجا كه مدينه باشد ميبيني چطور آدمهاي بعثه ميدوند و تلاش ميكنند تا حاجيان بتوانند با خيال راحت به مناسك برسند.
پروازها بر خلاف عرف معمول سروقت ميپرد، پذيرايي در حد معمول، مطلوب است و هر روز بعثه پر از كاروانهاي ايراني ميشود كه ميآيند تا در برنامههاي فرهنگي روزانه اينجا شركت كنند. برنامههاي فرهنگي متنوعي كه لازمه اين سفر است.
حتي يكيدو روز پيش، اينجا نرم افزاري به نام«بهسوي حقيقت» رونمايي شد كه حاوي 750 جلد كتاب و مقاله از آثار معتبر ديني در زمينه شيعه شناسي و پاسخ به شبهات است. با تمام اينها، هنوز جاي كار زياد وجود دارد.
و اينكه مدينه عجب حال و هواي مشهد دارد. وقتي اذن دخول حرم نبوي همان است كه روبهروي گنبد طلا جلوي باب الجواد يا صحن سقاخانه ميخواني، با همان كبوترهاي دلخسته نميتوان ياد خورشيد خراسان نيفتاد. فقط تو ميماني با معناي غريب الغربا كه زيبنده توس است يا بقيع؟
جمعه 1 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]